مهتاب کرامتی و زندگی خصوصی ...
قضاوت كردن و سوءتفاهمهايي كه پيش ميآيد و تفكراتي كه در ذهنمان داريم اگر باز نشود و راجع به آن صحبت نشود ميتواند فاجعه به بار بياورد
موضوع كليت فيلم زندگي خصوصي خانم و آقاي ميم راجع به بدبيني بود كه اين روزها بين طبقات متوسط شهري خيلي اتفاق ميافتد و باعث سست شدن روابط ميشود. به نظرتان چقدر از طلاقهاي جامعه امروز ما با اين شك و بدبيني برميگردد؟
قضاوت كردن و سوءتفاهمهايي كه پيش ميآيد و تفكراتي كه در ذهنمان داريم اگر باز نشود و راجع به آن صحبت نشود ميتواند فاجعه به بار بياورد. اتفاقي كه در مورد زندگي خصوصي آقا و خانم ميم پيش آمد اين بود که قرار نيست كه آقا كاري انجام دهد و قرار نيست اتفاق بيروني به وجود بيايد، در واقع محسن مهراد در درون ذهن خودش مشكل دارد. خودش تغييرات به وجود ميآورد، ميخواهد كه همسرش تغيير كند، ميخواهد كه وارد يك دنياي ديگر شود اما بعد شك ميكند، به خودش به اطرافيانش و اين كنكاش دروني خودش است و در نهايت چون به نتيجه نميرسد دچار معضل ميشود.
در جامعه فعلي ما كه نسبت به گذشته تغييرات زيادي رخ داده و خانمها نسبت به گذشته بيشتر وارد جامعه شدهاند طبيعتا ضريب خطا هم بالاتر رفته است. فكر ميكني سينما بتواند با پرداختن به اين مسائل اطلاعرساني كند؟
طبعا همينطور است اگر تغيير واقعي نباشد، اگر قرار است كه اين اطمينان به طور واقعي اتفاق نيفتد اين مشكلات به وجود ميآيد. ديرزماني است خانمها وارد اجتماع شدهاند. كوچكترين نگاه غيري ميتواند باعث سوءتفاهم و شك شود و اين مسئله ميتواند معضل بزرگي پيش آورد به همين خاطر بايد اطمينان وجود داشته باشد بايد ياد بگيريم قضاوت نكنيم و شايد روراست بودن با ذات و خواسته خودمان خيلي بتواند به ما كمك كند.
رسالت سينما در مقابله با اين مسئله چيست؟ فكر ميكني اصلا ميتواند كمكي انجام دهد.
فيلم زندگي خصوصي آقا و خانم ميم نميخواهد راهحل ارائه دهد بلكه فقط ميخواهد يك تلنگر به آدمها بزند كه فكر كنند و خودشان را در اين شرايط قرار بدهند. اما اين فيلم دنبال راهحل نيست با اينكه فيلم اجتماعي است و ميتواند دنبال راهحل هم برود. اين فيلم شما را به تفكر واميدارد اما راهحلي ارائه نميدهد و دركل اين فيلم خيلي به جزئيات توجه دارد، يعني اگر بخواهي داستان را يك خطي تعريف كني شايد داستان خيلي مفصلي نباشد ولي قصه درعرض شكل ميگيرد، توجه به جزئيات و ديالوگهايي كه با همديگر ردوبدل ميشود و قضاوتهايي كه درمورد همديگر ميكنند، تمام اينها فيلم را شكل داده است.
بازي ابراهيم حاتميكيا خيلي موردتوجه منتقدان قرار گرفت. نظر شما راجع به بازيگري او چيست؟
به نظر من آقاي حاتميكيا بازي خيلي خوبي ارائه دادند، همهچيز به اندازه و درست بود.
جايگاه روحا... حجازي در بين كارگردانهايي كه با آنها كار كرديد كجا قرار دارد؟
جايگاه خيلي خوبي دارد. البته هر بازيگري آخرين فيلمش را خيلي دوست دارد. من هم «زندگي خصوصي آقا و خانم ميم» را خيلي دوست دارم. اين فيلم جزو آن دسته از فيلمهايي است كه توانسته هم نظر منتقدان را جلب كند و هم تماشاگران را اما به نظر من روحا... حجازي كارگردان تيزهوشي است كه راه خيلي طولاني را در سينما درپيشرو دارد و حالا حالاها جا دارد كه ما فيلمهاي بسيار خوبي از او ببينيم
اين فيلم در كجاي كارنامه كاري شما قرار ميگيرد. آيا ميتواند نقطه عطف بازي اجتماعي شما باشد؟
براي من جايگاه خيلي خوبي دارد. نميتوان گفت نقطه عطف اما به نظر من فيلمنامه زندگي خصوصي آقا و خانم ميم اين اجازه را به بازيگر ميدهد كه بازي در سكوت، بازي با نگاهها و ديالوگگوييها درست را با شخص مقابلش داشته باشد.
صورت طبیعی بهتر است
خيليها فكر ميكنند با هفت قلم آرايش زيباتر به نظر ميرسند در صورتي كه آراستگي با ميكاپ متفاوت است. من كساني را ميبينم كه بعضي مواقع با خودم ميگويم اينهايي كه با اين ظاهر به خيابان ميروند وقتي به يك مهماني دعوت ميشوند با چه ظاهري ميروند. خب اين سليقه است شايد بعضيها بپسندند اما من به هيچ وجه نميتوانم با اين تيپ قيافهها كنار بيايم. به نظر من سادگي خيلي خوب است. خود من هيچوقت موهايم را رنگ نكردهام. من اهل آن نيستم كه بخواهم در چهرهام تغيير و تحول ايجاد كنم در عين حال سعي ميكنم هميشه آراسته و مرتب باشم. اگر قرار است لباس بپوشم سعي ميكنم طوري بپوشم كه همه چيز با هم هماهنگ باشد. قرار نيست نوع پوششم توي ذوق بزند يا ظاهرم مثل فلش برق بزند. در كل نميخواهم با ظاهرم جلبتوجه كنم. البته نميتوان به دخترخانمها گفت چرا با اين شكل و شمايل خودتان را درست ميكنيد چون همه چيز به سليقه برميگردد.
تا به حال دخترهاي جوان از شما پرسيدهاند كه چطور ميتواني ظاهر آراسته داشت؟
نه فكر نميكنم به نفعشان باشد اين سؤال را از من بپرسند براي اينكه هيچ كاري نبايد انجام دهند تا مثل من باشند. به همه ميگويم سادگي ميتواند از همه چيز زيباتر باشد اگر قرار باشد يك بازيگر نقشي را بازي كند كه احتياج به گريم يا آرايش مضاعف داشته باشد، اجازه بدهد گريمور اين كار را انجام دهد ولي اگر قرار باشد تو ديده شوي بهتر است با همان خودت ديده شوي. بعضيها آنقدر ظاهرشان را دستكاري ميكنند كه ديگر تو ظاهر واقعيشان را نميبيني و كاملا يك فرد ديگر از خود ميسازند. در بيشتر مواقع چهره طبيعي خانمها زيباتر از چهره آرايش كردهشان است.
ازدواج من
من سالها پيش ازدواج كردم. زندگي خيلي خوبي هم داشتم. درواقع چون در سن پايين ازدواج شكل گرفت موفقيتآميز نبود. اما هنوز از حال هم باخبر هستيم. اما خب اين بزرگ شدن ما در 2 روند متفاوت شكل گرفت و درنهايت مسير ما از هم جدا شد.
تعداد زيادي از سوپراستارهاي سينمايي ايران مجرد هستند فكر ميكنيد دليل اين ازدواجگريزي بين جوانان اهالي سينما چيست؟
شايد به اين دليل كه در ايران اگر قرار است، موفق باشيد بايد خيلي تلاش كني و خيلي زمان بگذاري. شايد همهچيز خيلي سختتر به دست بيايد، بنابراين شغل شما انرژي مضاعفي از شما ميگيرد كه زماني براي ايجاد يك رابطه عاطفي باقي نميگذارد. البته به نظر من عشق ميتواند انسان را روئين تن كند، بنابراين حيف است كه از آن فرار كرد.
قضاوت نميكنم
اگر بتوانيد يك ويژگي را در خودتان تقويت كنيد دوست داريد كدام خصوصيت بازيگريتان را افزايش بدهيد؟
دوست ندارم چيزي را تغيير بدهم فقط تمام تلاشم را ميكنم كه به ورطه قضاوت دچار نشوم. مرتب با خودم تكرار ميكنم كه كسي را قضاوت نكنم. براي اينكه اگر ما اطرافيان و اتفاقها را قضاوت كنيم.يك فاجعه اتفاق ميافتد و اينكه هميشه ميتواند جاي ما آدمها با هم عوض شود و چه بسا ما بدتر عمل كنيم.
هر افراطي نابودكننده است
به نظر من انسان طالب زيبايي است، ولي افراط ميتواند نابودكننده باشد، مثلا به من گفتند برو بوتاكس تزريق کن. من ميگويم اگر قرار باشد بوتاكس به من كمك كنند كه من چهرهام را حفظ كنم، اين كار هيچ اشكالي ندارد. اما افراط نميكنم بلكه سعي ميكنم همين ظاهر را نگه دارم اگر كه بتوانم.
ورزش خيلي فشرده و تخصصي انجام نميدهم اما پيادهروي و تردميل هميشه در برنامه روزانهام قرار دارد. شنا را خيلي دوست دارم. اما افراطي ورزش نميكنم. اگر شبي مهماني باشم و غذا زياد بخورم (چون به نظر من يكي از لذتهاي زندگي غذا خوردن است) قطعا سعي ميكنم فرداي آن روز پرخوريام را جبران كنم تا هميشه وزنم ثابت بماند. من خيلي روي اين موضوع تاكيد ميكنم زيرا ثابت ماندن وزن به شما كمك ميكند كه هميشه اندامتان را حفظ كنيد و مهمتر از همه سلامتتان را تضمين كنيد و در درجات پايينتر مثلا اين مسئله كمكتان ميكند كه اگر يك لباس را خريديد كه دوستش داريد بتوانيد هميشه از آن استفاده كنيد و مجبور نشويد آن را به دليل اضافهوزن و كاهش وزن بيرون بيندازيد. بسياري از دوستان رژيمهاي عجيب ميگيرند و در يك زمان محدود خيلي لاغر ميشوند اما بعد اضافه وزن پيدا ميكنند و از حالت اوليه خودشان چاقتر ميشوند. خب اين مسئله به سلامت آنها صدمه ميزند.
نوشابه فقط يک قلپ!
نوشابه به طور كامل از زندگي من حذف شده است. بعضي مواقع دلم ميخواهد نوشابه بخورم اما متاسفانه هرچيز خوشمزهاي ضرر دارد.
نوشابه نميخرم كه در خانه باشد و وسوسهام كند ولي اگر خيلي هوس كنم در حد يك قلپ ميخورم كه فقط مزه آن را چشيده باشم و خيلي خودم را محدود نكنم كه عطش آن باقي بماند. در مورد شيريني و شكلات هم همينطور، فقط يك ذره ميخورم كه ولعم نسبت بهآن از بين برود. اين قضيه هم به تثبيت وزنم كمك ميكند.
تغذيه سالمي كه مديون مادرم هستم
در كل اين روال زندگي يعني زياد نخوردن و سبزيجات را به صورت سالم خوردن (نه سرخ كرده) را مديون مادرم هستم، مثلا قورمهسبزي مادر من با تمام قورمهسبزيها متفاوت است به هيچ عنوان سياهرنگ نيست. سبزي آن خيلي سرخ نميشود زيرا مادرم آن را بخارپز ميكند. ما غذاي فريزري نميخوريم تا آنجايي كه امكان دارد سعي ميكنيم غذا را به صورت تازه صرف كنيم.
چيزهايي كه رعايت ميكنم
خوردن فستفود خيلي لذيذ است اما سعي ميكنم خوردن اين نوع غذاها را محدود كنم. اگر يك شب فستفود بخورم فكر ميكنم بايد تا چند روز تقاص خوردن آن را پس بدهم. من سر سفره هيچ وقت آب نميخورم. بهتر است كه ۰۳دقيقه قبل از غذا آب بخورم تا اذيت نشوم.این را به یاد داشته باشید اگر ۰۳دقيقه قبل از خواب آب خورده شود از سكته قلبي جلوگيري ميشود.
صبحانه را فراموش نكنيد
خيليها به دليل تنبليشان صبحانه نميخورند. اما خوردن صبحانه به شما كمك ميكند در طول روز كمتر غذا بخوريد. من نتيجه گرفتهام كه خوردن صبحانه خيلي كمك ميكند به ثابت نگه داشتن وزن و مهمتر از آن سلامت. به همين دليل اگر قرار باشد در يك وعده پرخوري كنم آن وعده حتما صبحانه خواهد بود.
اهميت حفظ عادات غذايي
نگه داشتن عادت غذايي براي ما بازيگران خيلي مهم است. بهخصوص در پروژه فيلمبرداري كه هستيم نميتوانيم آنطور كه خودمان ميخواهيم غذا بخوريم. من سعي ميكنم در اينطور مواقع غذاي رژيمي بخورم يا برنج غذا را نخورم يا سعي كنم نان و پنير با گوجه و خيار بخورم. در آفريقا نوع خوراكشان باب طبع ما ايرانيها نبود به همين دليل من در آن سفر خيلي زياد لاغر شدم.
تمرين کنيد که آرام غذا بخوريد
كاري را كه از دوستم ياد گرفتهام و خيلي سخت است آرام غذا خوردن است. آرام غذا خوردن كمك ميكند كه هميشه فرم بدن يكطور باقي بماند، براي اينكه هميشه بعد از ۲۰ دقيقه مغز فرمان ميدهد كه تو سيري. حالا اگر در اين ۲۰ دقيقه حجم كمتري غذا خورده باشي خيلي موفقتري. فرانسويها بيشتر موقع غذا خوردن حرف ميزنند و معاشرت ميكنند اما ما ايرانيها عادت داريم تندتند غذا بخوريم. خب فرهنگaما اينطور است كه غذاي سرد دوست نداريم. البته نوع تغذيه ايراني سنتي خيلي ميتواند به سلامت ما كمك كند. سبزي خوردن، سالاد، ماست اينها غذاهايي هستند كه به سلامت ما كمك ميكند.
اگر كارگرداني به شما بگويد براي يك فيلم بايد 30-20 كيلوگرم وزن اضافه داشته باشي آن موقع چه كار ميكنيد؟
خيلي به اين پيشنهاد فكر ميكردم و شايد حتي آن را قبول نميكردم براي اينكه با بالا رفتن سن كاهش وزن خيلي مشكل ميشود. در سن كم اگر شما ۲ روز غذا نخوريد خيلي راحت وزنتان به حالت عادي برميگردد. متابوليسم بدن در سن بالا، با سن كم خيلي فرق دارد و به نظر من اين تغيير وزن در سن و سال من كمي دشوار است. فكر ميكنم در چنين شرايطي بر سر دوراهي قرار ميگيرم كه آيا نقش را قبول كنم يا نه. نميدانم شايد اين پيشنهاد را قبول نكنم. اما در عين حال تغيير وزن اينچنيني ميتواند خيلي جالب باشد؛ به هر حال تو ميتواني يك مدت هرچه دلت ميخواهد بخوري و اين قانونشكني بسيار جذاب است.
دغدغه بالا رفتن سن
نميتوانم بگويم به بالا رفتن سن فكر نميكنم اگر اينطور بگويم دروغ گفتهام. ميدانم دغدغه بالا رفتن سن خانمها بهخصوص در بين سينماگرها خيلي اهميت دارد. به خصوص در ايران كه فيلمنامهها بيشتر داستانهاي مردانه دارد كه به زنها كمتر توجه ميشود. اما من در كنار بازيگري به كارهايي كه به آن علاقهمند بودم را شروع كردم، مثل کار يونيسف و تبعات ديگر آن. اين كار به من آرامش ميدهد كه اگر قرار باشد به دليل بالا رفتن سنم كمتر فعاليت سينمايي داشته باشم كارهاي جالبي براي انجام دادن داشته باشم، يعني اينطور نيستم كه بخواهم به طور كامل زندگي كاريام را تحتالشعاع قرار دهم.vv
دغدغه بالا رفتن سن
نميتوانم بگويم به بالا رفتن سن فكر نميكنم اگر اينطور بگويم دروغ گفتهام. ميدانم دغدغه بالا رفتن سن خانمها بهخصوص در بين سينماگرها خيلي اهميت دارد. به خصوص در ايران كه فيلمنامهها بيشتر داستانهاي مردانه دارد كه به زنها كمتر توجه ميشود. اما من در كنار بازيگري به كارهايي كه به آن علاقهمند بودم را شروع كردم، مثل کار يونيسف و تبعات ديگر آن. اين كار به من آرامش ميدهد كه اگر قرار باشد به دليل بالا رفتن سنم كمتر فعاليت سينمايي داشته باشم كارهاي جالبي براي انجام دادن داشته باشم، يعني اينطور نيستم كه بخواهم به طور كامل زندگي كاريام را تحتالشعاع قرار دهم.
۸۰۰جفت کفش؟ چرا؟
براي من هميشه لباس پوشيدن و نوع پوشش اهميت ويژهاي داشته اما اين اهميت باعث نشده است كه بخواهم خيلي زود ولخرجي كنم يا خيلي زياد خريد كنم. من هميشه محدود خريد ميكنم ولي لباسهايي را ميخرم كه بتوانم طولانيمدت از آن استفاده كنم. كيفيت خوب، جنس مرغوب و تركيبي كه كمي كلاسيك باشد را ميپسندم تا بشود هميشه از آن استفاده كرد. همين چكمهاي كه پاي من ميبينيد را چند سال است كه ميپوشم. جنس آن خيلي خوب است و فرمش هم كلاسيك است.
دليلي ندارد كه ۸۰۰ جفت كفش بخرم و هر كدام يك مدل داشته باشد و يكماه بپوشم اما سال بعد ديگر نشود از آن استفاده كرد. به مد توجه ميكنم ولي خيلي خودم را در آن غرق نميكنم فرم كلاسيك و لباسهايي كه جنس خوبي دارد ميتواند كاري كند كه هميشه از آن استفاده كني. درست است كه مجبور هستيد پول بيشتري براي آن پرداخت كنيد اما از آن كيفيت، ميتوانيد بيشتر استفاده كنيد.
اهميت به مد و رنگها
در دورهاي كه توليدي لباس داشتم خيلي به موضوع مد اهميت ميدادم هميشه حواسم را جمع ميكردم كه در هر فصلي چه رنگي مد است و خيلي برايم مهم بود كه مدهايي كه خارج از ايران بورس بود را بتوانم ايرانيزه كنم و در ايران بيشتر از آن استفاده كنم. براي اينكه ممكن است ما از خيلي از چيزها خوشمان بيايد ولي هيچوقت جايي را نداشته باشيم كه از آن استفاده كنيم. خيلي از لباسهاي خانمها معمولا در كمد باقي ميماند براي اينكه جاي پوشيدن آن را پيدا نميكنند. در حال حاضر خيلي كمتر به موضوع مد اهميت ميدهم. يكسري رنگها هميشه مد هستند آنها را ترجيح ميدهم. بعضي از رنگها هم به شما يك انرژي ميدهد كه به نظر من به مد مربوط نيست. البته شايد زياد ديده شدن آن رنگ است كه شما دلتان ميخواهد آن رنگ لباس را داشته باشيد.
اولين درآمدم در ۱۵سالگيام بود
هميشه تدريس خصوصي و شاگرد خصوصي داشتم. اولين درآمدم در ۱۵سالگي بود كه مراقب كنكور بودم. به همين دليل فكر اينكه روزي كار نكنم هم برايم محال است.
من مهتاب كرامتي يك مهرماهي صلحطلب هستم. خيلي بهندرت ممكن است اتفاقي پيش بيايد كه جنجال به پا كنم. وقتي از رفيقم دلخور ميشوم كاملا آن را عنوان ميكنم و به نتيجه ميرسانم. يك روز سكوت ميكنم و بعد تمام ميشود. درواقع به هيچعنوان دلخوريام را در دلم نگه نميدارم.
كار كردن با خانمها سخت است!
بعد از اتمام تحصيلم، ازدواج كردم. همزمان با ازدواجم كار طراحي لباس را شروع كردم، هميشه هم با دوست خوبم ندا معارفي كه هنوز هم اين كار را ادامه ميدهد به صورت شريكي شوي لباس برگزار ميكرديم. كار طراحي انجام ميداديم. در ابتدا مقطعي شو برگزار ميكرديم بعد اين مكان تبديل شد به مكاني دائمي براي مزون لباس. در كنار آن مزون در هر فصل شوي مانتو و لباس ميگذاشتيم. بعد ديديم اين كار كمي سخت است براي اينكه كار كردن با خانمها هميشه مشكل است. متاسفانه بايد اعتراف كنم هركسي نميتواند با خانمها كار كند به همين دليل كار را كمي صنعتيتر گسترش داديم و توليدي لباس زديم.
براي خريدهايتان برنامهريزي كنيد
من ميتوانم ديدي داشته باشم كه هر آنچه كه ميبينم را بخواهم و وقتي به خيابان ميروم هرچه ديدم را بخرم. قطعا كيفيت اين اجناس پايين ميآيد. براي اينكه بودجهاي كه من دارم بودجه محدودي است. بهتر اين است كه بگويم در اين فصل من احتياج به يك باراني، يك چكمه، يك كفش اسپرت و يك لباس شب دارم اين طبقهبندي ميتواند شما را وادار كند كه برنامهريزي كنيد. البته خريد كردن براي خانمها واقعا جالب است و ميگويند از نظر روانشناسي براي خانمها خيلي خوب است كه بروند خريد كنند و من هم ميگويم خريد كردن خيلي خوب است اما هركسي بايد محدوديتهايي براي خود بگذارد. اگر شما بدانيد كه در اين فصل چه ميخواهيد و اين هنر را داشته باشيد كه هركدام از لباسهايتان را بتوانيد با هم هماهنگ كنيد اين مسئله ميتواند خيلي به شما كمك كند. اگر برنامهريزي نداشته باشيد ممكن است يكدفعه متوجه شويد ۸جفت كفش قهوهاي خريدهايد كه ۵ تا از آنها را هيچوقت نپوشيدهايد. خب اين ميتواند بودجه شما را از بين ببرد درصورتي كه اگر شما انتخابهاي درستي انجام دهيد و اين نگاه را داشته باشيد كه اگر يك پليور بخريد كه هم ميتوان با شلوار جين و هم با شلوار رسميتر بتوان پوشيد خيلي به نفع شماست.
دوستاني كه هيچوقت از دستشان نميدهم
من به تعداد انگشتان دستم رفيق دارم و در انتخاب آنها بينهايت توجه دارم، يعني براي رفاقتها و دوستانم اولويتبندي دارم. يك تعداد از آدمها خيلي به من نزديكند آنها از سدهاي متفاوتي رد شدهاند تا به من رسيدهاند، من آن دوستان را ديگر از دست نخواهم داد. براي اينكه تجربه ساليان زياد، خوبي، بدي، خوشي، ناراحتي و خوشحالي تمام اينها ثابت كرده است كه ميتوان روي بعضي از آدمها حساب كرد. آنها را من به هر طريقي كه شده از دست نميدهم. ممكن است كدورت پيش بيايد، دعوا و اختلاف داشته باشيم، ممكن است تفاوت سليقه وجود داشته باشد ولي دليل بر اين نيست كه بخواهم رفاقت و دوستيام را به هم بزنم. من هم براي آنها همينطور هستم. ضمن اينكه به هيچ عنوان منِ بازيگر آن رفيقها را ندارم. من به عنوان مهتاب كرامتي آن دوستانم را دارم. بعد از اين رفقا به معاشران و بعد به آشناها ميرسيم. من به همه نميگويم رفيق.
وقتي دعوايمان ميشود سکوت ميکنيم
خانم سميرا اعلايي، شما به عنوان نزديكترين دوست و مديربرنامههاي مهتاب كرامتي سالها كنار هم بودهايد اتفاقي كه معمولا پيش نميآيد خيلي كم پيش ميآيد ۲ نفر بتوانند سالها رابطه دوستي و كاريشان را همزمان ادامه دهند. دوام رابطه شما چطور اتفاق افتاده است.
من و مهتاب از دوستان خانوادگي هم بوديم بعد همكاريمان را شروع كرديم. نكته اين است كه من آدم رفيقبازي بودم اما درست مثل مهتاب دوستانم را از فيلترهاي مختلف رد ميكردم و بعد رفاقت نزديك برقرار ميكردم. من و مهتاب دوست و آشنا زياد داريم اما رفيقهاي صميمي ما تعدادشان تغيير نميكند.طبيعي است كه من و مهتاب با هم مشاجره و اختلاف نظر پيدا ميكنيم. اما از روش يك روز سكوت استفاده ميكنيم و روز بعد همه دلخوريها را فراموش ميكنيم. اما كار را از دوستيمان جدا ميبينيم. كار كار است و رفاقت رفاقت. در واقع بين رابطه كاري و رفاقتمان يك خطكشي وجود دارد. البته از يك جايي به بعد شناخت من و مهتاب آنقدر نسبت به هم زياد شد كه ديگر ميدانيم كداممان مقصر هستيم و بحث و كلكلمان را ادامه نميدهيم.
نظر کاربران
چهرش جذابه....
دوسش دارم
خانومه بیخیال قیافه و نصایحه قیافه ای نمیشه هاااا ول کن دیگه
حالم به هم خورد
عاشقشم
دیوانشم بخدا اونم بدچور