دکتر بابک شادگان، داوری در قامت یک پزشک
دکتر بابک شادگان رییس ایرانی کمیسیون پزشکی و مبارزه با دوپینگ اتحادیه جهانی کشتی، سال ها پیش به دنبال علاقه اش رفت و در رشته خاصی به نام «پزشکی ورزشی» تخصص گرفت.
• محل تولد: مشهد
• تحصیلات: دکترای «بیوفتونیک» از دانشگاه بریتیش کلمبیای کانادا
وقتی اولین بار چهره و نامش در فضای مجازی پخش شد، کسی فکر نمی کرد که یک ایرانی رییس کمیسیون پزشکی اتحادیه جهانی کشتی و پزشک رسمی مسابقات کشتی المپیک «ریودوژانیرو» باشد؛ با کلاهی بر سر و سبیلی که تصور ما را از یک پزشک مسئول در بزرگ ترین رخداد ورزشی دنیا، دگرگون می کرد. دکتر شادگان اما واقعا با پزشکانی که ما همیشه دیده ایم، تفاوت هایی جدی دارد. او یکی از اولین پزشکان ورزشی ایران است که تحصیلاتش را در انگلستان به پایان برده و بنیانگذار شماری از نهادهای مهم پزشکی- ورزشی در کشورمان بوده است.
او از سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) تا امروز، مسئول ارشد پزشکی کشتی گیران در مسابقات المپیک بوده است. وظیفه او آن قدر حساس و جدی است که حتی می تواند مثل یک داور ورزشکاری را- البته با دلایل پزشکی- از مسابقات کنار بگذارد یا دستور به توقف بازی بدهد. شغل داوطلبانه ای که او برعهده گرفته، یکی از خاص ترین شغل های دنیاست؛ چیزی بین ورزشکار بودن و پزشک بودن.
دکتر بابک شادگان از سال ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۸۲) یعنی زمانی که از تخصص پزشکی ورزشی فارغ التحصیل شد، برای بزرگان ورزش کشتی و فوتبال کشورمان شناخته شد. او تنها پزشک ورزشی ایران در آن زمان بود و وجودش آن قدر اتفاق مهمی بود که کمیته های المپیک و پارالمپیک حاضر شدند هزینه تحصیل او را در آن رشته پرداخت کنند و بلافاصله بعد از بازگشتش به کشور، دو فدراسیون کشتی و فوتبال از او دعوت به همکاری کردند.
حضور در همایش های بین المللی مبارزه با دوپینگ، مسئولیت دیگری بود که بعد از بازگشت دکتر شادگان به ایران، به او محول شد. اما او حالا یک محقق پزشکی است و کار اصلی اش تحقیق در حوزه کاربرد تکنولوژی های هوشمند نوری در پزشکی است. او پزوهش هایی را سرپرستی می کند که به گفته خودش، تا چند سال دیگر منجر به ارائه روش های نوین تشخیص پزشکی خواهندشد.
«من و همکارانم در دانشگاه «بریتیش کلمبیا»ی کانادا مشغول کار روی سیستم های نوین تشخیص پزشکی و روش های جدید سنجش سلامت هستیم. طراحی و ساخت گجت های پوشیدنی که ضربان قلب، میزان آمادگی و کارایی عضلات و راندمان ورزشی و حرکات افراد را می سنجند، در حوزه تحقیقات ما قرار می گیرند. ما فعلا در بخش تحقیق و توسعه این تجهیزات و تکنولوژی های خاص کار می کنیم، اما اگر می خواهید نتیجه کارمان را ببینید، نباید زیاد عجله داشته باشید. محصول کار ما حداقل هفت تا هشت سال دیگر به بازار می آید، اما نتیجه ای که به دست می آید، ارزش این همه صبر را خواهدداشت.»
او در ریو چه می کرد؟
یکی از معروف ترین و آشناترین تصاویر منتشر شده از دکتر بابک شادگان که مدتی در فضای مجازی دست به دست شد، عکسی است که با یک کلاه ساده مشکی از او گرفته شده است. این عکس نام او را به عنوان رییس کمیسیون پزشکی اتحادیه جهانی کشتی و پزشک المپیک، بر زبان کاربران ایرانی فضای مجازی انداخت. «اتحادیه جهانی کشتی» (United World Wrestling) یا همان «فیلا»ی سابق که ورزش کستی را در سطح جهان مدیریت می کند و مسئولیت برگزاری تمامی مسابقات کشتی در سطح جهان را برعهده دارد، از کمیسیون های مختلفی تشکیل شده که یکی از آنها «کمیسیون پزشکی و مبارزه با دوپینگ» است.
اتحادیه جهانی کشتی هر چهار سال یک بار و معمولا بعد از پایان مسابقات المپیک در نامه ای خطاب به فدارسیون های ملی کشتی در کشورهای مختلف از آن ها می خواهد که نمایندگان شان را برای عضویت در کمیسیون های ورزشی اتحادیه کشتی از جمله کمیسیون پزشکی، معرفی کنند. هر کشور نماینده خود را به آن سازمان معرفی می کند. مدارک فرستاده می شوند و سوابق کاری نامزدها از طرف اتحادیه جهانی کشتی بررسی می شوند و درنهایت ۱۴ نفر به عضویت کمیسیون پزشکی و مبارزه با دوپینگ در می آیند.
کار پزشکان ورزشی، وضع قانون و نظارت بر رعایت قانون است. وقتی صحبت از مبارزه با دوپینگ می شود هم، شاخک های این پزشکان علامت خطر را حس می کند. محل برگزاری برنامه ها، مسئولیت هر شخص، حیطه اختیاراتش و... از یک سال قبل مشخص شده است و هر کس می داند که ماموریت سال آینده اش چه زمانی و در چه کشوری خواهدبود. وقتی زمان و مکان برگزاری برنامه ها مشخص باشد، باید فاز بعدی پروژه را کلید زد.
در مسابقات ورزشی بزرگی مثل المپیک برای این که مشکلات حل نشده کمتری باقی بمانند، مدتی قبل از برگزاری مسابقات اصلی، رقابت های آزمایشی یا «Test event» برگزار می شود. برنامه آزمایشی المپیک ریو در ماه ژانویه ۲۰۱۶ (دی ماه ۱۳۹۴) برگزار شد. تمام گروه برگزاری مسابقات، کمیسیون ها و... در این برنامه دور هم جمع شدند و درست مثل وقتی که رقابت های المپیک در جریان است، برنامه را برگزار کردند.
«من در آنجا برای اولین بار تیم پزشکی ای را که باید با من کار می کردند، آموزش دادم. داوران، مسئولان فنی برگزاری مسابقات و گروهی از خود ورزشکاران هم در همین برنامه آمادگی کسب می کنند. در نتیجه، در زمان المپیک خیلی راحت تر و هماهنگ تر در کنار هم کار می کردیم.»
پزشکان قدرتمند
وظیفه پزشکان ورزشی از قبل مشخص شده است. اگر خلاصه اش را بخواهید، اعضای این گروه باید حواسشان به مسائل بهداشتی و پزشکی کشتی گیرها جمع باشد. مبارزه با دوپینگ هم کار دیگر آن هاست. این وظایف که خلاصه اش را خواندید، آن قدر مهم و جدی هستند که پزشکان فدراسیون جهانی حتی می توانند ورزشکاران را به خاطر ملاحظات پزشکی از مسابقات کنار بگذارند. خصلاه این که، حرف این پزشکان و به خصوص سرپرستشان در تمام موارد پزشکی و ورزشی حجت است و همه از آن ها حساب می رند.
«تمام داروهایی که ورزشکاران به هر دلیلی مصرف می کنند، باید با نظارت پزشک ورزشی باشد. ممکن است ورزشکاری مجبور باشد به یک دلیل خاص پزشکی از یکی از داروهای ممنوع دوپینگ مصرف کند. یکی از وظایف تیم پزشکی مسابقات این است که موضوع را بررسی کند و در صورت لزوم اجازه مصرف این نوع داروها را بدهد. مصرف داروی بدون مجور می تواند برای ورزشکار حسابی دردسر درست کند.»
کار آن ها قبل از این که یک مسابقه ورزشی شروع بشود، آغاز می شود: «ما قبل از شروع مسابقات یا وزن کشی باید هر ورزشکار را یک دور کامل معاینه کنیم. در این معاینات، مواردی از سلامت ورزشکاران مورد بررسی قرار می گیرد و اگر ایرادی وجود داشته باشد، حتی اجازه وزن کشی را هم به کشتی گیر نمی دهیم. منظورمان از ایراد پزشکی، لزوما یک مشکل بزرگ نیست. یک زخم کوچک یا بیماری قارچی مزمن روی بدن ورزشکار می تواند باعث کنار رفتن او از مسابقات شود. چون چنین وضعیتی می تواند سلامت بقیه ورزشکاران را به خطر بیندازد.»
اما کار اصلی بابک شادگان و بقیه پزشکان ورزشی در زمانی برگزاری مسابقات شروع می شود. این کار خواسته یا ناخواسته باعث دیده شدن دست اندرکاران پزشکی هم می شود، چون در همین زمان است که تمام دوربین ها روی ورزشکاران و پزشکان زوم می کنند و تمام بیننده ها منتظر کم نهایی پزشکان و داور مسابقه می مانند. مسابقه کشتی حسن یزدانی و حریف روس او باعث شد تا ما با نقش مهم اعضای تیم پزشکی در مسابقات کشتی از نزدیک آشنا شویم.
«کار من و همکارانم در زمان برگزاری مسابقات کشتی، ارزیابی و مدیریت کنترل آسیب است. پزشک رسمی مسابقات، اولین کسی است که به روی تشک می رود و وضع ورزشکار را ارزیابی می کند. اگر مشکل سطحی باشد، به داور اطلاع می دهد که رقابت را ادامه بدهند، اما اگر به مداوای پزشکی نیاز باشد، تیم پزشکی وارد عمل می شود و ورزشکار آسیب دیده را مداوا می کند. در صورت وقوع آسیب جدید و غیرقابل کنترل در تشک، پزشک مسابقات حتی می تواند دستور پایان بازی را صادر کند و به اصطلاح سینمایی ها کات بدهد و تمام.»
پزشکان ورزشی همیشه در سفر هستند، اما سبک سفررفتن آن ها با تمام مردم دنیا متفاوت است
نوادگان مارکوپولو
کار بابک مثل بقیه پزشک ها نیست که مجبور باشد هر روز در مطبش بیماران را ویزیت کند. او مدام همراه ورزشکاران است. یک پزشک ورزشی بیشتر اوقات سال را در سفر است و به همین خاطر، بعضی از اتفاقات ساده ای را که آدم های معمولی تجربه می کنند، از دست می دهد. این مارکوپولوهای عصر جدید به جای وقت گذرانی در برج ایفل و پیزا باید چهارچشمی مراقب ورزشکاران باشند. شادگان در دورانی که پزشکی عمومی را می گذارند، عاشق ارتوپدی بود، اما هیچ وقت فکرش را هم نمی کرد که روزی در یک رشته خاص و جدید تحصیل کند و لقب اولین پزشک ورزشی ایرانی را به خودش اختصاص بدهد.
از همان کودکی اهل ورزش حرفه ای نبود اما فوتبال و کشتی را از بقیه رشته ها بهتر می شناخت و «منصور برزگر»، کشتی گیر مورد علاقه اش در روزگار کودکی و نوجوانی بود. هرچه که بود، هیچ وقت فکرش را هم نمی کرد که روزی قرار است روی تشک زرد کشتی و همان جایی که روزی از تلویزیون تماشایش می کرد، در کنار منصور برزگر بایستد و یک مسابقه فینال کشتی المپیک را از نزدیک تماشا کند؛ رویایی که سال ها بعد در المپیک 2004 (1383) آتن به واقعیت پیوست. بابک هیچ وقت یک ورزشکار حرفه ای نبود. در دوران دبیرستان هم بیشتر بسکتبال و تنیس بازی می کرد تا فوتبال و کشتی.
«مثل بیشتر کسانی که مجبور هستند، زیاد درس بخوانند تا در یک رشته خوب قبول شوند، من هم نمی توانستم وقت زیادی برای ورزش بگذارم. البته در تیم بسکتبال مدرسه بازی می کردم و اگر مسابقه ای در ناحیه برگزار می شد، من هم حضور داشتم. تنیس ورزش بعدی مورد علاقه ام بود، اما با کمک مربی تمرین می کردم و هیچ وقت چندان در این ورزش ها حرفه ای نبودم.»
شبک های کشیک
دوران دانشجویی بابک شادگان با درس خواندن و کشیک مداوم در بیمارستان گذشت. «من در دورانی که دانشجوی پزشکی بودم، به رشته جراحی ارتوپدی علاقه زیادی داشتم. به خاطر همین علاقه بدون این که موظف باشم یا حقوقی بابت کارهایم دریافت کنم، در وقت های آزاد به بیمارستان های ارتوپدی- به خصوص بیمارستان شهید معیری تهران- می رفتم و یک شب در میان به طور داوطلبانه در آن جا کار یا درواقع کارآموزی می کردم.»
او آن قدر با علاقه این رشته را پیگیری می کرد که به چشم استادان و همکلاسی هایش به عنوان دستیار ارتوپدی آینده دیده می شد. به خاطر همین علاقه هم بود که در جریان یکی از کنفرانس های جامعه جراحان ارتوپدی ایران در سال ۱۳۷۶، با دکتر «فریدون افتخاری»، متخصص ارتوپد ایرانی که عضو هیئت علمی دانشگاه لندن بود، آشنا شد.
در آن زمان، رشته «Sports medicine» یا پزشکی ورزشی تازه چند سالی بود که در دانشگاه لندن راه افتاده بود و آشنایی با یک پزشک باسابقه که عضو هیئت علمی آن جا هم بود، می توانست مسیر جدیدی را برای بابک جوان باز کند. بعد از این که مدتی از این آشنایی گذشت و دکتر افتخاری پشتکار شاگرد را دید، کمکش کرد تا بتواند در دانشگاه لندن رشته ای را که دوست دارد، بخواند. او بعد از اتمام تحصیل، پیشنهادهایی از دو فدراسیون کشتی و فوتبال دریافت کرد، اما کشتی را برای وضعیت روحی خودش مناسب تر دید و تصمیم گرفت در این فدراسیون که آن زمان زیر نظر «محمدرضا طالقانی» اداره می شد، کار کند. خیلی زود نامه فدراسیون جهانی کشتی به فدراسیون کشتی ایران، موقعیت باارزش جدیدی را برای دکتر شادگان و ورزش کشور فراهم کرد.
«فدراسیون جهانی کشتی در نامه ای به فدراسیون کشتی ایران از آن ها خواست تا نامزد خودشان را برای عضویت در کمیته پزشکی فدراسیون جهانی کشتی اعلام کنند. آقای طالقانی، رییس وقت فدراسیون کشتی به تشویق دکتر «محمد توکل» عضو هیئت رییسه وقت فیلا، در نامه ای رسمی من را به عنوان نماینده کشورمان به «رافائل مارتینی»، رییس وقت فدراسیون جهانی کشتی معرفی کرد. این طور شد که من به عنوان یک ایرانی به عضویت کمیته پزشکی فدراسیون جهانی کشتی درآمدم.
همسرم هوایم را داشت
رشته ای که بابک شادگان انتخاب کرد، یک رشته عادی نبود. هر کسی این رشته را نمی شناخت و حتی در خارج از کشور هم، دانشگاه های معروف خارجی تازه وارد این رشته شده بودند. با این حساب برخورد خانواده بابک شادگان می توانست با پسر ماجراجوی خانواده، از موضع مخالفت باشد، اما اصلا این طور نبود: «در فرهنگ ما در ایران، همین که بچه تان پزشک شد ماموریت خانواده به پایان می رسد. خیلی ها به همین جا بسنده می کنند و طبابت به عنوان پزشک عمومی برای خیلی ها راضی کننده است. اما خانواده من این طور نبودند که جلویم را بگیرند. می گذاشتند تا هرجایی که دوست دارم، جلو بروم و همیشه تشویقم هم می کردند. من وقتی دانشجوی پزشکی بودم، ازدواج کردم و همسرم جزء کسانی بود که مرا تشویق کرد که این رشته را ادامه بدهم و در تمام سال های تحصیل و بعد طبابت در کنارم بود.»
پزشک ورزشی، یکی از همراهان اصلی تیم های ورزشی معتبر است، اگر عضو فدراسیون جهانی هم باشی، وظیفه ات جدی تر و کارت سخت تر می شود. باید در بیشتر مسابقه هایی که به رشته ات مربوط می شود، همراه تیم ها یا در مسابقات به عنوان پزشک مسابقات حضور داشته باشی و این سفر به نقاط مخالف دنیا را می طلبد.
«من بارها به جاهایی که آرزوی خیلی ها بوده است، سفر کرده ام، اما نوع سفرم، توریستی نبوده است. چون در این سفرها خانواده همراهت نیست، به تو سخت می گذرد و چیزهایی را از دست می دهی که برگشتنش دشوار است. من در خیلی از برنامه ها و مناسبات خانوادگی حضور نداشتم. راه رفتن اولین فرزندم را ندیدم، چون در سفر بودم. پزشکان ورزشی اگر خانواده صبور و همسران همراهی نداشته باشند، زندگی برایشان سخت می گذرد. خوشبختانه با وجود سختی های کار ورزشی، زندگی به من سخت نمی گذرد، چون همسر و فرزندانم حرفه مرا دوست دارند.»
او حالا دو دختر 14 و 19 ساله دارد که حسابی به پدرشان افتخار می کنند، هرچند بعضی از اوقات سال پیش شان نبوده است.
یک توصیه: پزشک ورزشی با ورزشکاران سر و کار دارد و باید بتواند روحیه آن ها را درک کند. او مدام در سفر است. سفرهای کاری این پزشکان شباهتی به مسافرت های توریستی ندارد و دشوار است. اگر دانشجوی پزشکی هستید و می خواهید این تخصص را انتخاب کنید. باید به فیزیولوژی و آناتومی علاقه داشته باشید.
مطالعه ام ترک نمی شود: بابک شادگان زندگی شلوغی دارد و هر روزش با روز قبل متفاوت است. اما مطالعه، اتفاق ثابت هر روز اوست. چند ساعت آخر شب زمان مطالعه دکتر شادگان است تا به زندگی خانوادگی او لطمه ای نخورد.
نظر کاربران
درود ببکران خدمت آقای دکتر،خواستم ببینم الان برای افرادی که از ناحیه نخاع صدمه دیدن در ایران یا در کانادا جراحی انجام میشه،خودم صدمه دیدن هشت ساله از تی۸و تی۹