برنده نوبلی که پدر زن «چارلی چاپلین» بود
اونیل که پدرزن چارلی چاپلین هنرمند تئاتر و سینما هم بود با نماشنامههای خود تئاتر و سینما را به زندگی روزمره مردم نزدیک کرد و به هنر نمایش به عنوان یک وسیله انتقال وضعیت و ایده مفهوم واقعی داد و حرفه نمایش را، با طرح مسائل سیاسی و اجتماعی در قالب داستان زندگانی، به صورت یک رسانه تمام عیار درآورد.
اونیل که پدرزن چارلی چاپلین هنرمند تئاتر و سینما هم بود با نماشنامههای خود تئاتر و سینما را به زندگی روزمره مردم نزدیک کرد و به هنر نمایش به عنوان یک وسیله انتقال وضعیت و ایده مفهوم واقعی داد و حرفه نمایش را، با طرح مسائل سیاسی و اجتماعی در قالب داستان زندگانی، به صورت یک رسانه تمام عیار درآورد. پیش از انتشار نمایشنامههای یوجین، زیبایی زنان بازیگر؛ اکشنها؛ طنز گویی و افسانهها پایه حرفه نمایش (تئاتر و سینما) را تشکیل میدادند. از وی که اواخر عمر به بیماری لقوه دچار شده بود ۳۸ نمایشنامه باقی مانده است که از میان آنها «آنا کریستی» و «آن سوی افق» معروفیت بیشتری دارند. «یوجین گلدستون اونیل» در کار قلم روش چخوف را دنبال میکرد.
در میان نمایشنامهنویسان جهان شاید آثار هیچ کدام به اندازه یوجین اونیل حدیث نفس و شبیه به زندگی واقعی او نباشد. او در تمامی آثارش چه به شکل مستقیم و چه غیر مستقیم تجربههای زندگیاش را در قالب نمایشنامههایی طرحریزی است. از زندگیاش در کشتی به عنوان یک ملوان که منجر به خلق آثاری چون«گوریل پشمالو»، «روغن نهنگ»، «در منطقه جنگی»، «سفر دور و دراز به وطن» و... شده تا سفر به هندوراس در جستوجوی طلا که به شکلی غیر مستقیم خود را در نمایشنامهای چون«امپراطور جونز» نشان میدهد. از اقامتش در مهمانخانههای محقر اسکلهها که در آثاری چون«مرد یخی میآید» و«آنا گریستی» بازتاب مییابد تا از دست دادن کودکش که در نمایشنامه«نخستین آدم آمده است»، همه و همه بازتاب وقایع و تجربیات راستین اونیل است.اما از میان تمامی این آثار«سیر روز در شب» به شکلی تمام عیار تمام زندگینامه اونیل را در برمیگیرد و ما میتوانیم بیوگرافی کاملی از اونیل و خانوادهاش را در این نمایشنامه باز یابیم.
جواب هر چه باشد حقیقتی را بر ما آشکار میکند؛ این که واقعیت و تجربه واقعی یکی از دستمایههای اصلی اونیل در خلق آثارش است. اغلب کاراکترهای او برگرفته از شخصیتهای واقعی هستند. از خود او و خانوادهاش گرفته تا دوستانی که در طی تجربههای مختلف با آنها سر و کار داشته و میتوان رد پاهای این شخصیتها را به راحتی در زندگینامه وی پی گرفت.
و شاید یکی از دلایل عمده شخصیتپردازیهای خوب اونیل در همین نکته نهفته باشد، شخصیتهایی زنده، محکم و دارای هویت و شاید به همین دلیل منتقدان بخش عمده آثار اونیل را در حوزه رئالیسم و حتی ناتورالیسم طبقهبندی میکنند.
در نخستین رویکرد اونیل با خودآگاهی کامل به سراغ اسطوره میرود و آن را در لایههای ظاهری اثر خود به نمایش میگذارد و حتی سعی در آداپته کردن و امروزی کردن آن دارد. از مثالهای بارز آن در آثار او میتوان به سهگانه«عزا برازندهالکتر است» و«امپراطور جونز» اشاره کرد.
در«عزا برازنده الکتر است»، اونیل به بازسازی امروزی سهگانه اورستیای آشیل میپردازد و شخصیتها و حوادث اسطورهای را با شخصیتها و رویدادهای قرن نوزدهمی عوض میکند به جای آگاممنون فرمانده سپاه آخایی در جنگ تروا، سرتیپ ازرامنون را مینشاند که در دریا مشغول جنگ است و به جای«کلی تم نسترا» همسر خیانتکار آگاممنون همسر خیانتکار دیگری به نام کریستین را به جای اورست، پسرشان میگذارد که او نیز در جنگ است و بعدها انتقام میستاند و...
و آن چه جالب این که اونیل در این بازسازی چنان پیش میرود که حتی به شباهتهای آوایی اسامی نیز توجه میکند.
همان گونه که میدانیم روایت انتقام اورستیا جدای از ابعاد دراماتیک و تراژیکش که خود را در سه گانه اورستیا اثر اشیل و الکترای سوفکل و الکترای اوریپید نشان داده، سر منشایی اسطورهای نیز دارد که نخستین بار از آن در اودیسه هومر یاد شده و منبع هر سه روایت فوق همان روایت اسطوهای هومری است.
اونیل این روایت اسطورهای را به قرن نوزدهم میکشاند و آن را با یک سلسله حوادث تاریخی پیوند میزند بدون آن که لطمهای به ساختار اصلی روایت وارد آورد.در امپراطور جونز نیز شاهد استفاده مستقیم و آگاهانه اونیل از الگوهای اساطیری هستیم اما او این بار نه اسطورههای آشنای یونانی بلکه اسطورههای ناشناخته آفریقایی را دستمایه قرار میدهد که در سراسر نمایشنامه در قالبهایی همچون خدای تمساح، جادوگر و اشباح و ارواح تجلی مییابد و با صدای ضربات اوج گیرنده طبل در طول نمایشنامه و صدای ادعیه و اوراد بر این جنبههای آئینی ـ اسطورهای تاکیدی مضاعف میگذارد.در رویکرد دوم اونیل به اسطوره، شاهد رویکردی پیچیدهتر و عمیقتر هستیم؛ بدین معنا که تفکر اسطورهای و الگوهای منشعب از آن این بار در لایههای زیرین و یا به عبارتی دیگر در ناخودآگاه متون او متجلی میشود.
نظر کاربران
مرسی