۱۰۰ چهره سال به انتخاب فارن پالیسی
تاثیرگذارترین مردان و زنان جهان (۴)
صد چهره برتری که دو ماهنامه فارن پالیسی به صورت سالیانه منتشر می کند بر اساس رای گیری از نظرات و آرای خوانندگان صورت می گیرد.امسال هم این نشریه در شماره نوامبر – دسامبر ۲۰۱۲خود به معرفی این ۱۰۰ چهره پرداخته است و ما هم به معرفی این چهره ها می پردازیم.
هدف از تعیین این چهره ها هم مشخص کردن 100 فرد «اثرگذار» و «زنده ای» است که در رشته های مختلف و در سطح جهان فعالیت دارند. بر اساس محل تولد، تقریباً 40 درصد این چهره ها از ایالات متحده آمریکا و کانادا هستند؛ 25 درصد از اروپا، 22 درصد از خاورمیانه و شرق دور؛ کمتر از 5 درصد هم از سایر مناطق هستند؛ آمریکای لاتین با 4 درصد و استرالیا با 3 درصد.
همچنین کمتر از 8 درصد این فهرست را زنان تشکیل می دهند. تاکیر بر این نکته ضروری است که این انتخاب بر اساس نظرسنجی از خوانندگان صورت می گیرد و «زبان» و «ملیت» خوانندگان نقش مهمی در انتخاب چهره های مد نظر دارد و از آنجا که زبان اول یا دوم در بسیاری از نقاط دنیا انگلیسی است، بدیهی است که چهره های انگلیسی زبان نقش آشکارتری برای انتخاب شدن دارند.
تقریبا تمام رای دهندگان آفریقایی هم از کشور نیجریه هستند. امسال هم این نشریه در شماره نوامبر - دسامبر 2012خود به معرفی این 100 چهره پرداخته است و ما هم به معرفی این چهره ها می پردازیم.
تاثیرگذارترین مردان و زنان جهان (1)
تاثیرگذارترین مردان و زنان جهان (۲)تاثیرگذارترین مردان و زنان جهان (۳)
31- ماریسا مایر، شریل سندبرگ
برای رسیدن به همه چیز
رئیس و مدیر ارشد اجرایی، یاهو، COO، فیسبوک / دره سیلیکون، کالیفرنیا
در سال 2012، تعداد زنانی که به فهرست 500 شرکت برتر مجله فورچون آمریکا راه یافتند، رکورد شکست. اما این تعداد رکوردشکن چه میزان باشد خوب است؟ 20 نفر! به عبارت دیگر فقط 4 درصد از کل 500 نفر. هر چه تعداد زنان بیشتری وارد محیط کاری شده اما از حضور در سطوح بالای شغلی بازمی مانند، صحبت درباره حضور آنها در صنعت ضرورت جدی تر و بیشتری پیدا می کند و در این میان، مدیران اجرایی سابق گوگل، یعنی ماریسا مایر و شریل سند برگ، در مرکز طوفان قرار دارند. سندبرگ، در مرکز طوفان قرار دارند. سندبرگ که اکنون معاون ارشد عملیاتی فیسبوک است، سال پرنوسانی را پشت سر گذاشت؛ زمانی که عرضه اولیه سهام شرکت فیسبوک که برای آن تبلیغات بسیاری شده بود، با شکست مواجه شد.
اما توضیحات سندبرگ درباره حضور کم زنان در محیط کاری، وی را به نماد بحث برانگیز فمینیستی عصر حاضر بدل کرد. طی یک رشته گفت و گوهای دنباله دار، سندبرگ از زنان خواست تا شکاف جاه طلبی را پر کنند. گرایش به احترام به مردان در محیط کار در حدی که رئیس مآبی تلقی نشود یا ترک کار برای حضور در کانون خانواده.
همانطور که پیش بینی می شد مناظره سختی از آب درآمد و مطمئنا زمانی که وی کتابش را در سال ۲۰۱۳ در این زمینه چاپ می کند، مباحث مجددا از سر گرفته خواهد شد اما از این طریق سیندبرگ روش واقع گرایانه ای ارائه کرد؛ در مورد اینکه چگونه زنان می توانند به پیشرفت خودشان کمک کنند، در حالی که کماکان برای صرف شام با اعضای خانواده (حداقل چند وقت یکبار) جمع می شوند.
سندبرگ مطمئنا نمونه پیشرو از این نوع زنان است: مادر ۲ فرزند کوچک، که در ۲ رشته تحصیلی در دانشگاه هاروارد تحصیل کرده، کار خود را به عنوان مدیر دفتر لورنسسامر (قبل از اینکه عنوان کندزنان ذاتا در علوم توانایی کمتری نسبت به مردان دارند) در وزارت خزانه داری آمریکا آغاز کرد و به طور خستگی ناپذیر در کمپین هایی شرکت کرد تا کمک کند سایر زنان نیز به همه آنچه خود او به دست آورده، نایل شوند. مایر نیز در تابستان گذشته اعلام کرد که حامله است و اینکه در همان حال سکان غول یاهوی آشفته را نیز برعهده داشت.
مخالفت نخبگان کسب و کار با وی آغاز شدکه وی را به دلیل به خطر انداختن شرایط شرکت متبوعش نکوهش کردند. از طرف دیگر، جامعه مادران نیز وی را به خاطر به خطر انداختن کودکی که در بطن خود پرورش می داد، سرزنش کردند اما مایر، فارغ التحصیل مهندسی در دانشگاه استنفورد، که از ابتدایی ترین شغل در گوگل به سمت قائم مقامی آن ارتقا پیدا کرده بود، هرگز روحیه خود را نباخت و یاهو نیز او را پذیرفت. ۲ هفته بعد از به دنیا آوردن پسرش در ماه سپتامبر، وی اعلام کرد که به طور تمام وقت در محل کارش حضور دارد و اعلام کرد آماده اخراج شدن است!
برای این ۲ زن مدیر، اتهامات و تضادهای بی پایان مختص زن، کاری مدرن، واضح و مشخص بود و این مناقشات کوبنده درباره زنان در قدرت، در حالی صورت می گرفت که فقط تعداد انگشت شماری از آنها راه خود را به انحصاری ترین دالان های قدرت یافته بودند. شاید جهان سرانجام روزگاری شاهدآن باشد که نسلی از مادران چگونگی راهیابی به مراتب بالای قدرت و ماندن در قدرت را به یاد خواهند گرفت.
32- آن ماری اسلاتر
به دلیل بحث درباره اینکه زنان نمی توانند به همه چیز برسند و تشریح اینکه چرا بهتر است آن را تصدیق نکنیم
دانشمند سیاسی / پرینستون، نیوجرسی
آن ماری اسلاتر در سمت ریاست دانشگاه پرینستون و همچنین به عنوان یکی از مقامات ارشد وزارتخانه آمریکا فعالیت کرده است. به طوری که وی وظیفه نظارت بر نخستین تلاش برای بازنگری و حذف زواید اولویت های خارجی بوروکراتیک را برعهده داشت. وی همچنین مدافع پروپاقرص مداخله در سوریه بوده است. وییک محقق پرکار و خلاق است که در کتاب ها و مقالات بی شماری عنوان کرده است که سیاست خارجی کُند قدیمی، از واقعیت های جدید جهان شبکه ای نشأت گرفته است اما وی در نقش دیگری نیز به عنوان مادر و همچنین یک سیاستگذار جهانی ناراضی فعال بوده که سبب شد وی در سال جاری جلوی چشم عموم قرار گیرد.
اسلاتر در مقاله روی جلد خود در روزنامه آتلانتیک با عنوان چرا زنان هنوز نمی توانند به هر آنچه می خواهند برسند، به شرح ۲ سال از زندگی خود در شغل سطح باتلایی در واشنگتن - در حالی که ۲ پسر نوجوانش باید به نیوجرسی بازمی گشتند - می پردازد و در نهایت به این نتیجه می رسد که ایجاد توازن ممکن نیست. در بیش از ۱۲۵۰۰ کلمه، مقاله وی به شرح شرایط محیط کاری سخت و انعطاف ناپذیری پرداخته بود که حتی برای موفق ترین زنان نیز حاوی واقعیت های سختی درباره محیط کار در آمریکا و جهان پیرامون بود.
نقدهای وی درباره عبارت رسیدن به همه چیز، شامل نتایج غیرمحتمل یا حتی افراط گرایانه است. حتی هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا نیز عنوان کرده است که برخی زنان با آن شدت و آهنگی که شما مجبورید کار کنید، راحت نیستید. سایر زنان مشقت نمی کشند اما اسلاتر گفته آرزویش این است که در نهایت ایجاد توازن بین زندگی حرفه ای و خانوادگی را آسانتر سازد. این موضوع با توجه به اینکه امروزه رهبری حدود ۲۰ کشور جهان در اختیار زنان بوده، ۸۰ درصد اعضای پارلمان ها مرد بوده و در مجموع ۱۷ درصداز وزرای دولتی کشورهای جهان، زن هستند، ضرورت و اهمیتی فوری می یابد. اسلاتر بعدا عنوان کرد: «فکر میکنم اگر قرار بود یک عنوان کاملا دقیق انتخاب کنم، آن عنوان باید اینطور می بود: چرا مادران شاغل نیازمند انتخاب بهتری هستند تا آنها را قادر سازد که به بالاترین مدارج کاری برسند.» اما وی سپس مجددا عنوان کرد: «مطمئن نیستم که یک میلیون نفر نوشته مرا خوانده باشند. می خواهم گفت و گویی شروع کنم و سپس گفت و گوی خود را آغاز کردیم.»
33- پاول کروگمن
به دلیل به کار گرفتن قلم نافذش علیه ریاضت
اقتصاددان / پرینستون، نیوجرسی
پاول کروگمن بر این عقیده است که بحران اقتصادی آمریکا، نتیجه خطای فاحش شهروندان آمریکایی است. وی اخیرا نوشته است: «رکودی که در آن هستیم، اساسا مفت و بی خود است. لازم نبود که اینقدر درد بکشیم و زندگی های بسیاری را از بین ببریم.»
وی همچنین عنوان می کند که لازم است وسواس با ریاضت واشنگتن نکوهش شود. آنچه اکنون نیاز داریم یک بسته حمایتی تهاجمی بدون سکری بودجه است تا از آن طریق،اقتصاد آمریکا شروع جهشی داشته و مجددا شهروندان آمریکایی را به کار گمارد.
نسخه این اقتصاددان برنده جایزه نوبل و فارغ التحصیل دانشگاه پرینستون، برای اقتصاد آمریا در عمل تا حدی ساده است: «به اقتصاد پول تزریق کنید و این کار را با سرعت انجام دهید.» ویهمچنین پیشنهاد کرده است که کمک های فدرالی به ایالت های مرکزی و محلی افزایش یافته و کمک هایی نیز به صاحبخانه هایی که با کاهش ارزش مسکن خود مواجه هستند، ارائه شود.
وی همچنین عنوان داشته است که دولت اوراق قرضه را به منظور کاهنش نرخ بهره بلندمدت خریداری کند. در حالی که این پیشنهادات و ایده ها، لعن و نفرین کروگمن از سوی برخی را در پی دارد، لازم استستون وی در نیویورک تایمز هم توسط محافظه کاران و هم لیبرال ها مطالعه شود و توجه شود که اصرار وی بر یاری رساندن به خانواده های آمریکایی در تقلا و کشاکش، مانند پادزهری در برابر تمرکز بی رحمانه تشکیلات واشنگتن بر کاهش بودجه است.
وی نوشته است: «ده ها میلیون نفر از شهروندان ما از شرایط سخت زندگی رنج می برند و با گذشت هر چه بیشتر زمان، چشم انداز آینده برای افتراد جوان امروزی نامناسب جلوه می کند و تمامی اینها چیزهایی هستند که در واقع لازم و ضروری نیستند.»
با توجه به جدیت در فعالیت آکادمیک و سبک و سیاق ویژه اش، کروگمن - که در سال جاری نیز کتابی درباره طرفداری از بسته های حمایتی با عنوان «همین حالا به این رکورد پایان دهید» منتشر ساخت ... به قهرمانی در بین لیبرال ها و بلای جان جمهوریخواهان و دموکرات های میانه رو تبدیل شده است و در پایان یک پیش بینی محفوظ برای سال ۲۰۱۳: با اطمینان می توان گفت که وی همچنان گفته هایش را در جبهه مقابل دولتمردان پیگیری خواهد کرد.
35- نوریل روبینی
به دلیل صحت پیش بینی هایش
اقتصاددان / نیویورک
در سال 2005، نوریل روبینی درباره آنچه در بازار مسکن در حال رخ دادن بود، گمانه زنی های خطرناکی انجام داد: یک قاصد آرماگدون مالی در آن مقطع، همانطورکه پاول کروگمن نیز بعدها در مجله تایمز به آن اشاره داشته است، عنوان کرد: «افرادی مانند الان گرینسپن نگرانی ها درباره افزایش قیمت مسکن را مردود می دانند و اعلام می کنندکه بانک ها از هر زمان دیگری در موقعیت بهتری قرار دارند.»
از آن زمان به بعد، روبینی به ندرت زمانی برای ارزیابی نظرات دیگران داشته است؛ وی به شدت هشدار داد که بدترین دوره ممکن به پاین نرسیده است. در سال ۲۰۰۶، وی گمانه هایی درباره ورزشکستگی و فروپاشی اتحادیه اروپا را در مقطعی مطرح ساخت که عجیب به نظر می رسید و در سال ۲۰۰۸ - زمانی که اقتصاددانان پیش بینی هایی در حدود زیان چندصد میلیارد دلاری بانک ها ارائه می کردند - روبینی هشدار داد زیان بانک ها در مجموع به بیش از ۲ هزار میلیارد دلار خواهد رسید. بعدها مشخص شدت که درصورتی که همه چیز محتاطانه پیش رود، میزان حاصله به پیش بینی او نزدیک خواهد بود. تخمینصندوق بین المللی پول از زیان به دست آمده در سال ۲۰۱۰، ۲۲۸۰ میلیارد دلار بود. روبینی همچنین در پیش بینی وقوع بحران وام های بدون پشتوانه در جهان، پیشرو بود و به طور مکرر درباره پیش بینی های خوشبینانه بهبود اقتصاد جهانی هشدار داد.
درسال ۲۰۱۱، زمانی که به نظر می رسید بازار سهام در حال بهبود است، روبینی که فاینانشیال پرس به او لقب «دکتر رستاخیز» داده بود، ادعا کرد: «بحران تمام نشده است؛ ما فقط به مرحله دیگری قدم گذاشته ایم.»
بعدها، دکتر رستاخیز درباره توفان تمام عیار ناشی از حرکت آهسته قطار شکسته در اروپا و همچنین کندنشدن رشد اقتصادی چین و بهبودکند رشد اقتصادی آمریکا هشدار داد اما روبینی چیزی بالاتر از قاصد اخبار بد است؛ وی اکنون به شاعر غمگین عصر تحول مالی حاضر تبدیل شده است.
۳۶- شای رشف
به دلیل ارائه فرصتی به جهانیان برای تحصیل در دانشگاه های برتر جهان
بنیانگذار دانشگاه خلق / پاسادنا، کالیفرنیا
هر سال در نیجریه تقریبا یک و نیم میلیون دانش آموز مایل هستندوارد کالج شوند اما به خاطر فضای محدود دانشگاه ها تنها چند صد هزار تن از آنها موفق به ورود به کالج می شوند. این یعنی اینکه تقریبا ۸۰ درصد از نیجریه ای هایی که مایل به ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر هستند، شانسی برای انجام آن ندارند. شای رشف، کارآفرین متولد اسرائیل است که تشکل غیرانتفاعی آموزشی وی با عنوان «دانشگاه خلق»، دریافت مدرک کارشناسی با شهریه مجانی برای تمامی فقرا در سرتاسر جهان را تضمین می کند.
ایده رشف استفاده از ارتباط اینترنتی برای قرار دادن دوره های درسی دانشگاه های در سطح جهانی، در فضای مجازی است به طوری که دانشجویان از هر کشوری می توانند به بهترین مغازهای بین المللی و حداقل، بخش مجازی تحصیلات دانشگاه های برتر دست یابندکه تا آن زمان فقط در انحصار طبقه خاصی بوده است اما همانطور که وی به نیویورک تایمز نیز گفته است پروژه او یک گام دیگر پیش رفته و برای همه کسانی که به زبان انگلیسی صحبت می کنند و به اینترنت دسترسی دارند، دوره آموزشی تمام وقت ۴ ساله کالج پیشنهاد می کند.
هدف متهورانه او چیزی کمتر از تغییر شیوه آموزش یادگیری درجهان نیست. رشف که درآمد خود را از طریق آموزش هعای تکمیلی به دست آورده است، از دانشگاهی که فقط ۱۰ کارمند حقوق بگیر دارد، حقوقی دریافت نمی کند؛ اساتید که بسیاری از آنها از بهترین دانشگاه های جهان هستندن همگی داوطلبانه کار می کنند اگرچه ۱۵۰۰ دانشجو از ۱۳۵ کشور در دانشگاه خلق که رشف در سال ۲۰۰۹ تاسیس کرده است، پذیرفته شده اند، برنامه وی هنوز در مرحله تقاضا برای اعطای مجوز رسمی از سوی دولت آمریکا است اما شراکت با دانه درشت هایی مانند مدرسه حقوق بیل، دانشگاه نیویورک، بنیاد گیتس و طرح جهانی کلینتون منجر به نتیجه شگرفی می شودکه ایده وی نیز همان تاثیر را در سیستم آموزش عالی جهان دارد.
رشف می گوید که دانشگاه خلق برنامه دارد تا سال ۲۰۱۵ تعداد دانشجویانش را به ۸۵ هزار نفر رسانده و سپس به طور نامحدود افزایش دهد. رشف اخیرا به واشنگتن پست گفته است که هنوز نمی دانیم با ۳ هزار نفر داوطلبی که در حال حاضر در راستای هدف فعالیت می کنند، چگونه تعامل کنیم
37- دافنه کولر، آندره ان.جی
به دلیل فعالیت درحیطه آموزش مطابق مفاد حقوق اساسی بشر
دانشمندان حوزه کامپیوتر / پائولو آلتو، کالیفرنیا
از سال 1980 به بعد، میزان افزایش شهریه های دانشگاه های آمریکا از شاخص قیمت مصرفی، یعنی نرخ تورم و حتی از حباب مسکن که دلیل بحران مالی فعلی قلمداد می شود، پیشی گرفته است اما با پیدایش شرکت هایی نظیر کورسرا (Coursera) - کنسرسیوم آموزشی آنلاینی که دانشمندان حوزه کامپیوتر دانشگاه استنفورد، یعنی دافنه کولر و آندره ان. جی، آنرا پایه گذاری کرده اند - آموزش عالی از انحصار عده ای خاص خارج شده و در دسترس عموم قرار گرفت. با بکارگیری کورسرا، هر شخصی با دارا بودن ارتباط اینترنتی و تمایل یادگیری، می تواند به سیستم آموزشی وارد شده و در کلاس های درس در دانشگاه های پیشرو جهان شرکت کند که حداقل در حال حاضر رایگان است.
کولر و ان جی می نویسند: «ما فرصت باورنکردنی داریم تا آموزش را به آن چیزی تبدیل کنیم که طبق مفاد حقوق اساسی بشر، باید باشد.» برخی برنامه های مشابه ارائه کننده «دوره های آنلاین آزاد جامع» یا به اختصار MOOCs - که از جمله برجسته ترین آنها می توان به یوداسیتی سباستین تورن و ای دی ایکس، برنامه ای مشترک بین دانشگاه های ام آی تی و هاروارد، اشاره داشت - به شکوفایی آموزش آنلاین در سال های اخیر کمک زیادی کرده اند.
کورسرا به تنهایی با بیش از ۳۰ دانشگاه، از جمله استنفورد، دانشگاه میشیگان و دانشگاه پرینستون، همکاری دارد و طیف گسترده ای از دوره های آموزشی در زمینه های مهندسی، علوم کامپیوتر، ریاضیات و به طرز فزاینده ای، در حیطه علوم انسانی،ارائه می کند. تا ماه اوت، بیش از یک میلیون دانشجو از ۱۹۶ کشور جهان در این سیستم آموزشی نام نویسی کرده بودند. این شرکت انتفاعی، برنامه های فوری برای ارائه مدارک تحصیلی ندارد اما گواهی نامه های مبتنی بر درس آن، در حال حاضر به پیشبرد مشاغل دانشجویان کمک می کند. برای نمونه، در سال جاری یک دانشجوی ۲۲ ساله علوم کامپیوتر اهل کشور قزاقستان، بعد از گذراندن دوره هوش مصنوعی در دانشگاه استنفورد از طریق سیستم کورسرا، موفق شد شغلی در توییتر به دست آورد.
38- دیک و لیز چنی
برای روشن نگه داشتن شعله نومحافظه کاران
معاون سابق رئیس جمهور، مدیر حفظ آمریکای ایمن / واشنگتن
اگر ایجاد ترس یک مذهب بود، دیک چنی به عنوان بزرگترین کشیش آن مذهب انتخاب می شد. قدرتمندترین معاون ریاست جمهوری در کل تاریخ آمریکا، حتی پس از پیوند قلب در ماه مارس، هنوز هم در پی به راه انداختن کمپین است تا ما را متقاعد کند که تروریست ها و کشورهای سرکش یاغی تهدیدی جدی علیه امنیت جهان هستند و با تمام توان باید به مقابله با آنها برخاست.
چنی طی انتقاد بی رحمانه از سیاست خارجی باراک اوباما، تلاش های وی برای قوی توصیف کردن خود در زمینه دفاع ملی را «احمقانه و بی معنی» خوانده است. در پی قتل سفیر آمریکا در لیبی در ماه سپتامبر، وی پاسخ سراسیمه دولت اوباما به این حمله با موضوع همدردی را به معنای شکست بزرگی در رهبری آمریکا قلمداد کرد.
وی همچنین در گفت و گوی تلویزیونی در «سین هانیتی شو» عنوان کرد: «دولت اوباما از درک شرایط فعلی که در آن هستیم سر باز می زند و این موضوع گام اول در حرکت به سمت شکست نهایی و در نهایت حملات آینده تروریست هاست.»
اما لیز چنی، دختر آقای چنی و یکی از کارکنان عالیرتبه سابق دولت جورج دبلیو. بوش کسی بود که گروه مدافع «حفظ آمریکای ایمن» را در سال ۲۰۰۹ بنیان نهاد و در نوشتن کتاب خاطرات پدرش در سال ۲۰۱۱ نیز سهیم بود. بدین ترتیب وی به عنوان بانفوذترین و صریح ترین عضو خانواده چنی ظهور کرد و حضور هر چه پررنگتر آمریکا در کشورهای دیگر را خواستار شد.
وی اخیرا در وال استریت ژورنال نوشته است: «در بسیاری از نقاط جهان، اکنون آمریکا به عنوان متحدی قابل اعتماد یا دشمن ترسناک حضور ندارد.» چنی جوان، تحلیلگر اخبار سیاسی فاکس نیوز، بودجه مبارزات انتخاباتی میت رامنی را در ایالت محل سکونتش، یعنی ایالت وایومینگ، افزایش داد و گمانه هایی وجود دارد که ممکن است برنامه ریزی بلندمدتی نیز برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آینده داشته باشد.
در پی مباحث پیش آمده درباره سیاست خارجی دولت بوش، بسیاری بر این باورند که حزب جمهوریخواه از سیاست های جنگ طلبانه گذشته خود فاصله خواهد گرفت. برخی مانند کاندولیزا رایس، دیدگاه خوشبینانه خود در مورد آمریکا را هنوز هم حفظ کرده اند اما با توجه به لفاظی های جنگ طلبانه و تندروی های مشاوران کمپین انتخاباتی میت رامنی، به نظر می رسد دیدگاه متخص چنی هنوز هم زنده است و در دیدگاه های حزب جمهوریخواه فعلی جریان دارد.
39- کاندولیزا رایس
به دلیل روزآمد کردن واقع گرایی راکفلر در عصر تی پارتی
وزیر خارجه سابق / پائولو آلتو، کالیفرنیا
رایس مدت مدیدی است که از واژه های ایده آل گرا و واقع گرا با عنوان کلمات آکادمیک بی معنی، صرفنظر کرده است. کارشناس امور جماهیر شوروی که دیدگاه جهانی وی با فروپاشی دیوار برلین تغییر کرد؛ زنی که همزمان مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه ایالات متحده در دولت جورج دبلیو. بوش بود. در عین حال، هم ایده آل گرا و واقع گرا بود و هم نبود. بیش از هر چیز دیگر و البته خیلی متفاوت با همتای بدبینش، دیک چنی اما رایس فرد خوشبینی است که اعتقادش درمورد پیشرفت تاریخی و نقش پیشروانه آمریکا، را می توان به الهیات و خداشناسی تشبیه کرد.
این باور تزلزل ناپذیر وی نسبت به اهمیت بسیار زیاد آمریکا، به نقد اصولی وی از مدیریت باراک اوباما در سال جاری منجر شد؛ موقعی که با ایفای نقش خیره کننده در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان، مجددا در معرض دید جمهوریخواهان قرار گرفت.
رایس در سخنانی که ستایش هر دو جناح را برانگیخت با تاکید خاصی این سوال را مطرح کرد که «آمریکا تا کجا ایستاده است؟» او هشدار داد بدون رهبری قوی آمریکا، هرج و مرج در جهان ایجاد خواهد شد. «یا کسی جای خالی آن را پر خواهد کردکه ارزش های ما را تسهیم نخواهد کرد.» و رایس، مانند یک مبارز پارتیزانی، با گفتن اینکه «ما نمی توانیم از رهبری جهان چشمپوشی کنیم و شما هم نمی توانید از پشت جبهه رهبری کنید» ضربه ای نیش دار و کنایه آمیز به اوباما زد.
با وجود این، برخلاف بسیاری از اعضای تیم سیاست خارجی میت رامنی، رایس بر این باور است که آمریکا باید رهبری جهان را به طریق میانه روانه و در جهتی معین پیش ببرد. پیوستگی و تشابه زیادی بین سیاست خارجی دوره دوم ریاست جمهوری بوش - زمانی که رایس وزیر امور خارجه آن بود - و سیاست خارجی دولت اوباما وجود دارد اما رایس، هر چند که از شماتت عمومی به خاطر جنگ های عراق و افغانستان گریزان است، در میان حضار در تمپا یادآوری کرد که «حقیقتا صلح با قدرت حاصل می شود.» به طوری که آنها (افغانستان و عراق) هنوز هم جزو متحدان آمریکا محسوب می شوند، بنابراین دوستان و شرکا می دانند که ایالات متحده «قابل اعتماد، ثابت قدم و مصمم» است.
همچنین وی عنوان کردکه «حساسیت» نسبت به توسعه ذخایر نفت و گاز طبیعی آمریکا و تدوین قوانین جدید مهاجرتی که «نشان دهد ما ملت مهربانی نسبت به مهاجرین هستیم.» در صدر فهرست اولویت هایش قرار دارد. در حزبی که به طور فزاینده ای تحت تسلط سر و صداهای جناحی است، رایس به عنوان گزینه ای پدیدار شده است که سخنانش در حمایت از سیاست خارجی سرسختانه اما هوشمند اهمیت فراوانی یافته است.
40- ایوگنه کسپراسکای
به دلیل رمزگشایی اسرار جنگ سایبری
کارشناس امنیت کامپیوتر / روسیه
ایوگنه کسپراسکای که به داشتن صدها میلیون مشتری برای شرکت نرم افزاری آنتی ویروس خود، می بالد، یکی از افراد پیشرو جهان در موضوع امنیت سایبری است. بنابراین وقتی که وی در بهار سال جاری در یک کنفرانس تکنولوژی به مدیران هشدار داد سلاح های سایبری خطرناکترین نوآوری قرن حاضر است، توجه جهان تکنولوژی را به سمت خودمعطوف کرد.
با این همه، کسپراسکای در بین اولین شرکت هایی بود که به طور عمومی به ثبت و مستندسازی بکارگیری سلاح های سایبری دولتی اقدام کرد و درباره ظهور عصر جدیدی از جنگ هشدار داد. شرکت متبوع وی، «کسپراسکای لب»، درباره خطرات ناشی از کرم استاکسنت - ویروسی که به نظر می رسد توسط آمریکا و اسرائیل طراحی شده است - هشدار داد. کرم استاکسنت قبل از اینکه در سطح وسیعتری در شبکه اینترنت گسترش یابد، ابتدا به برنامه هسته ای ایران یورش برد. ویروس «فلیم» نیز مشابه این کرم عمل کرد و هزاران کامپیوتر، عمدتا در خاورمیانه را آلوده کرد.
وی همچنین به طور بحث برانگیزی از کاربران اینترنت خواست تا به تهیه گذرنامه های مجازی آنلاین برای خود اقدام کنند و ادعا کرد که اینها همان کارکردی را در جهان آنلاین خواهند داشت که گواهینامه های رانندگی در جهان عادی دارد.
کسپراسکای، دیگر با مباحثه و مجادله غاریبه نیست. وی قبل از اینکه به تاسیس کسپراسکای لب در سال ۱۹۹۷ اقدام کند، در یک مدرسه فنی آموزش دیده بود که تحت حمایت کا. گ. ب بود و مدتی نیز در ارتش روسیه مشغول به کار بود. وی اتهامات وارده درباره اینکه هنوز هم ارتباطاتی با سرویس های امنیتی روسیه دارد و از طرف آنها سعی در کشف سلاح های سایبری آمریکا دارد، را رد کرده است به طوری که با تکذیب ادعاهایی که در مقاله ای در «wired» مطرح شده بود، عنوان کرد: «من اینجا حضور دارم تا جهان را نجات دهم.»
افرادی که به فضای سایبری ساده انگارانه می نگرند و فکر می کنند که اینترنت مکانی برای تبادل و تماشای ویدئوهای جذاب و مطلع کردن سایرین از زندگی روزمره شان است، در مورد دیدگاه هابزی کسپراسکای نظری خنثی دارند اما روز به روز روشن تر می شودکه ما بیش از این نمی توانیم از هشدارهای وی چشمپوشی کنیم.
ارسال نظر