شقایق دهقان و مهراب قاسم خانی، زوج دوست داشتنی
زوج هنری موفق كشورمان؛ شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی را شاد و سر زنده در شمیران محله سهیل كه محله قدیمی خود شقایق دهقان هم هست ملاقات كردیم.
شما زوج هنری هستید. از بین زوجهای هنری خارجی كدام زوج را بیشتر دوست دارید؟
شقایق دهقان: برادران كوئن.
مهراب قاسمخانی: برادران داردن.
شقایق دهقان: از شوخی گذشته، زوج آنجلینا جولی و برد پیت را همیشه دوست داشتم كه متاسفانه شنیدیم دارند از هم جدا میشوند.
مهراب قاسمخانی: آنجلینا جولی را به خاطر برد پیت قبولش دارم.
از زوجهای ایرانی چطور؟
شقایق دهقان: من مائده و آقای آئیش را خیلی دوست دارم. از آن زن و شوهرهایی هستند كه بعد از این همه سال زندگی، عشق بینشان موج میزند.
مهراب قاسمخانی: الیكا عبدالرزاقی و امین زندگانی هم زوج مورد علاقهمان هستند.
شقایق دهقان: آره واقعا.
چرا كار مشترك هر دو شما طنز و شوخی است؟
مهراب قاسمخانی: با نوشتههای طنز شروع كردم و ادامه دادم، ولی دوست داشتم هم خودم و هم شقایق كار غیر طنز انجام بدهیم.
شقایق دهقان: كار طنز را دوست دارم. در كار شوخی هوش وجود دارد. باید آدم باهوشی باشید تا بتوانید شوخی كنید. كمدی درست باید هوشمندانه باشد و اصولا خندیدن خوشحالم میكند.
در خانه هم جوك زیاد به هم میگویید؟
شقایق دهقان: خیلی! مهراب خیلی با مزه است. اصلا با او ازدواج كردم؛ چون بامزه بود.
مهراب قاسمخانی: راست میگوید. هیچ ویژگی دیگری نداشتم.
شقایق دهقان: مهراب خوبیاش این است كه بلد است شوخی كند.
در خانه هم كه فیلم كمدی خوراك روزانهتان است دیگر.درست است؟
هر دو: نه! اصلا.
شقایق دهقان: نویان دوست دارد. گاهی برای او میگذاریم، آن هم به خاطر این كه لحظههای خوبی را با هم بگذرانیم.
كارهای خودتان را هم دوباره میبینید؟
شقایق دهقان: نه! ولی تازگیها خیلی دوست دارم كارهایی مثل پاورچین و شبهای برره را كه در آن زمان نویان به دنیا نیامده بود، ببینم.
نویان را سر صحنه میبرید؟
بعضی وقتها.
بازیگر مورد علاقهاش چه كسی است؟
چون با این سیستم بزرگ شده مثل بچههای دیگر زیاد هیجانی برای دیدن بازیگر ندارد (از نویان میپرسد): نویان از بازیگرهای ایرانی چه كسی رو دوست داری مامان.
نویان: تو و بابا را.
لباس نویان عكس بتمن دارد یك عكس هم از نویان دیدم كه روی لباسش عكس سوپرمن داشت. شخصیتها و فیلمهای تخیلی را دوست دارد؟
مهراب قاسمخانی: انیمیشنها، سوپر قهرمانها و فیلمهای تخیلی را خیلی دوست دارد.
زوج خوش اخلاقی هستید. با این حساب دور و بریها از بودن در كنارتان لذت میبرند.درست است؟
شقایق دهقان: آره! در مورد مهراب، دور و بریها از بودن در كنارش خیلی كیف میكنند.
مهراب قاسمخانی: من آرامم. سر كار هم خوش اخلاقم، اما شقایق بین آرام و بیاعصاب در نوسان است.
شقایق دهقان: نوسان كمی دارم..
شما طنز نویس و بازیگر طنز هستید. مدرسه كه میرفتید، معلمها و بچهها را زیاد فیلم میكردید؟
مهراب قاسمخانی: در دوران ابتدایی و راهنمایی كمی آرام بودم، اما در دبیرستان هم از نظر درسی و هم اخلاقی، برعكس الان افتضاح بودم.
شقایق دهقان: خیلی آرام بودم. همیشه انضباطم ۲۰ بود. بیسر صدا و مودب بودم. همیشه رو صندلی اول كلاس، خانم اجازه خانم اجازه بودم.
چون هر دو نویسندهاید، شده موقع نوشتن یك شخصیت یا موقعیت، مدتی غش غش بخندید؟
شقایق دهقان: خیلی! بارها به متن مهراب خندیده ا م.شده گاهی مهراب برایم متنی آورده و پس از خواندنش 10 دقیقه بلند بلند خندیدهام، مثل فیلمنامه نون و ریحون كه خیلی متن بامزهای داشت.
مهراب قاسمخانی: به متنهای خودم نمیخندم؛ چون درگیر ریتم و درست و غلط فیلمنامه و تكنیك نوشتن هستم. بنابراین شوخی آن لحظه باعث خندهام نمیشود. علتش این است كه موقع نوشتن با اعتماد به نفس نمینویسم؛ چون همیشه نگرانم كه آیا شوخی در میآید یا نه. به همین خاطر مرتب در استرس هستم و خندهام نمیآید.
شما دیالوگ نویس ماهری هم هستید. از دیالوگ نویسهای جهان كار چه كسی را دوست داری؟
مهراب قاسمخانی: وودی آلن را خیلی دوست دارم. عشق و مرگ، پول وبردار فرار كن و مجموعه كارهای دوره اولش را خیلی دوست دارم.
شقایق دهقان: مهراب زنانه نویس خیلی خوبی هم هست.مثلا دیالوگهای بین دو تا خانم، حس، كشمكش بین آنها و همچنین تكههایی را كه به هم میاندازند، جوری مینویسد كه انگار خودش آن دو تا خانم است!
مهراب قاسمخانی: احساس میكنم كه هریك از كاراكترهایم بخشی از وجود خودم هستند. چون خودم از نظر فرهنگی، مالی و اجتماعی از قشر متوسط بودهام و پدرم كارمند بوده، در دیالوگ نوشتن برای این طبقه تسلط دارم.
درباره رفتار شخصیتهایی كه مینویسید همزمان قضاوت هم میكنید؟
خیلی قضاوت را نمیسپرم به بیننده. حتی اگر هم كه این كار را بكنم، انتهایش قضاوت خودم را داخل میكنم. دوست دارم نظر خودم را در آخر متن بگویم. دوست دارم آن چیزی كه دلم میخواهد، برای بیننده اتفاق بیفتد.
شخصیتهایی كه برای خانم دهقان نوشته شده به نوعی شخصیت خنگ پر رویی است كه در لحظه گلیمش را از آب میكشد بیرون، اعتماد به نفس دارد و كم نمیآورد. چطور اینها خلق شدند؟
مهراب قاسمخانی: در ساختمان پزشكان خنگ پر رو بود.
شقایق دهقان: در پاورچین خنگ كمرو.
مهراب قاسمخانی: در پاورچین خنگ خجالتی بود. در برره همه بررهایها یك بیشعوری ذاتی داشتند.
شقایق دهقان: كه این هم داشت..
این توانمندی خوب بازیگری مثل شما را میرساند.
شقایق دهقان: لطف دارید.
مهراب قاسمخانی: علتش این است كه با برادرم؛ پیمان تلاش كردیم شخصیتها تخت نباشند. یاسمن در پاورچین خنگ بود، اما این فقط یك لایهاش بود. از آن طرف او را عاشق هم میدیدیم. ضمن این كه عصبانیتش را در برابر داوود هم میدیدیم. برای همین معمولا ماجرا را به یك نوع شوخی ختم نمیكنیم. یادم است در ساختمان پزشكان نویان خیلی كوچك بود و قرار بود نقش شقایق كوتاه و كمرنگ باشد.
شقایق دهقان: ابتدا خانم دیگری بازی كرد. بعد از چند جلسه خودش انصراف داد و بعد مرا آوردند. گفتند چون نویان كوچك است برای نقش تو كم مینویسیم.
مهراب قاسمخانی: ولی خود نویسندهها تمایل داشتند برای شخصیت خانم شیرزاد بنویسند و شوخی كار بالا بكشد.
گویا شما از پاورچین با هم آشنا شدید و این آشنایی منجر به ازدواجتان شد.این ازدواج چقدر برای جامعه هنری ما خوب شد؟
(مهراب به شقایق نگاه میكند و شقایق همین طور میخندد) مهراب قاسمخانی: قبلش با هم آشنا شده بودیم، ولی جدی شدنش در پاورچین بود (حواس مهراب به كارهای نویان میرود).
شقایق دهقان: از فیلمنامه نوشتن مشترك شروع شد. مهراب به من گفت با من ازدواج میكنی؟ من هم گفتم آره!
مهراب(با شیطنت): حواسم نبود؛ گفتی من پیشنهاد دادم دیگر نه؟! داشتم زندگی عادیام را میكردم (شقایق چهره حق به جانب به خود گرفته!).
شقایق(لبهایش را میگزد و مشتش را زیر دهانش میگیرد): چقدر پر روست(خنده دو تایی).
مهراب قاسمخانی: البته قبلش داشتیم برای برنامهای برای گروه كودك شبكه جام جم به كارگردانی نوید محمودی مینوشتیم كه با هم آشنا شدیم.
شقایق دهقان: كار هنریام را از عروسك گردانی شروع كردم. بعد كارمان به جشنواره عروسكی هم رفت. عروسك من یك پرنده بود كه جایش حرف میزدم و حركتش میدادم.
بعدها كه برای نقشهایی كه شقایق در آنها حضور داشت مینوشتید به گونهای مینوشتید كه از او خلاقیتهای بیشتری بروز كند؟
مهراب قاسمخانی: كاراكترهایی كه مینویسم همیشه از ابتدا شقایق یكی از آنهاست. او در ذهنم هست؛ چون با او زندگی میكنم میدانم كه چه جوری بازی خواهد كرد.
دانستن بعضی چیزها و جزئیات در مورد او موقع نوشتن محدودتان نمیكند یا به پیشرفت كار كمك میكند؟
مهراب قاسمخانی: دزد و پلیس را كه مینوشتم اتفاقا روی چیزهایی متمركز بودم كه او تا آن زمان بازی نكرده بود. نرفتم سراغ چیزهایی كه میدانستم جزو تواناییهایش است. دختر دزد پایین شهری كمی لات را در نظر گرفتم.
از بین نقشهایتان كدام را بیشتر دوست دارید؟
شقایق دهقان: فریبا در دزد و پلیس را خیلی دوست دارم.
چه چیزی بیشترین تاثیر را روی كارتان میگذارد؟
مهراب قاسمخانی: بیشترین تاثیر و جذابیت برای من فیلم دیدن است. فیلمها و سریالها در ذهنم جرقههایی میزنند كه به منانگیزه كار میدهند.
شقایق دهقان: غالبا بعضی اتفاقاتی كه بیرون میبینم برایم جذاب و تاثیرگذار است. اینها را به مهراب هم میگویم، مثلا امروز خانمی را دیدم كه راه رفتنش خیلی برایم جالب بود. راه رفتنش خیلی آرام بود.
(نویان میآید. اول مهراب بعد شقایق را میبوسد)
هر دو: تركیب است.
وجوه مشترك زندگیتان زیاد است یا متضادها؟
مهراب قاسمخانی: هر دو در خانه راحتیم. زیاد اهل جاهای شلوغ نیستیم و بیشتر فیلم نگاه میكنیم.
در انتخاب و دیدن فیلم هم سلیقهاید؟
مهراب قاسمخانی: من سینمای فانتزی و تخیلی دوست دارم، اما شقایق دوست ندارد. بعضی فیلمها را با من میبیند و بعضیها را نه. شقایق فیلمهای زنانه را خیلی دوست دارد. با بعضیهایش همراه هستم، اما ٨٠ درصد فیلمهایمان مشترك هستند. وقتی میخواهم فیلم بخرم یك بخش فیلمهای خودم را بر میدارم و یك سری فیلمهای شقایقی میگیرم(شقایق میخندد) و میدانم كه قرار نیست آنها را ببینم.
چه چیز مشتركی هر دوتان را خیلی خوشحال میكند؟
شقایق دهقان: با هم خوش میگذرانیم و خوشیم.
مهراب قاسمخانی: خانواده و در كنار هم بودن از همه چیز برایمان مهمتر است.
شقایق دهقان: نویان یك كار جالب و غیر منتظره بكند خوشحالمان میكند.
دوره پر كاری شده همدیگر را نبینید؟
شقایق دهقان: دورههایی كه مهراب شب تا صبح كار میكرد من كه برای بازی میرفتم و آفیشم صبح زود بود. وقتی میرفتم او تازه داشت میآمد خانه تا بخوابد.
مهراب قاسمخانی: مدتها این جوری بودیم، ولی اگر كار مشترك داشته باشیم هم در خانه و هم سر كار با هم هستیم.
شقایق دهقان: به تازگی كاری داشتم كه هفت ماه از صبح تا شب طول میكشید، اما الان ترجیح میدهم كاری را كه باعث شود طولانی مدت از خانه دور باشم انجام ندهم.
آقای قاسمخانی! از زمانی كه نویان به دنیا آمد وسوسه نشدید شخصیت مادر را برای خانم دهقان بنویسید؟
مهراب قاسمخانی: در كارآقای كرامتی این اواخر دو تا بچه داشتم. همیشه بازیگرهای خانم ما با ماجرای بازی در نقش مادر مشكل دارند. فكر میكنند زود است نقش مادر را بازی كنند.
شقایق دهقان: سریالی را مهراب مینوشت كه یكی از نقشهایش زنی هم سن و سال من بود كه دختری ١٨ ساله داشت. خیلی دوست داشتم آن را بازی كنم.دلیل نمیشود كه صورت مادر چین و چروك داشته باشد.
از نظر انتخاب غذا هم سلیقه مشترك دارید؟
شقایق دهقان: الان خدا را شكر این فودكورت مدتی است نزدیك خانهمان باز شده.
مهراب قاسمخانی: خدا را شكر دستپخت شقایق خوب است. آشپزی نكند بدبخت میشویم.
اهل غذاهای سنتی كه هستید.درست است؟
شقایق دهقان:آبگوشت یكبار پختم، ولی قورمه سبزی و زرشك پلو با مرغ درست میكنم. بعضی غذاها به نظر میآید خیلی راحتاند، اما درست كردنشان سخت است مثل میرزا قاسمی و كتلت و این جور چیزها كه به چشم نمیآیند.این قبیل غذاها مقدمات زیاد دارند و زمان زیادی در آشپزخانه میبرند.
مهراب در آشپزخانه كمك میكند؟
مهراب قاسمخانی: تازگیها دارم سعی میكنم بیشتر كمك كنم.
شقایق دهقان: گاهی جاهایی را تمیز میكند كه اصلا به ذهنم نمیرسد!
غذای مورد علاقه آن زمانتان چه بود؟
شقایق دهقان: پیتزا خیلی دوست داشتم. الان سالهاست كه لب نمیزنم.
بیشتر اهل غذاهای ترش و ملس هستید یا شیرین؟
همه غذاهای دنیا را دوست دارم. از هیچ غذایی بدم نمیآید.
مهراب قاسمخانی: بچگی خیلی بد غذا بودم. كم خور بودم، اما بعدها بخور شدم.
درباره غذا چیزی نمینویسید؟
شقایق دهقان: تازگیها یك پیشنهاد دادم به پیمان قاسمخانی. خیلی دوست دارم در این رابطه كار خوبی ساخته شود؛ چون فیلمهایی كه درباره آشپزی ساخته میشود اگر تم خوبی داشته باشند و خوب پردازش شوند، خیلی جذابند.
خانوادگی سینما و تئاتر میروید؟
شقایق دهقان: من نویان را تئاترمیبرم، اما از آنجایی كه مهراب سینما نمیآید، منتظر میشوم تا از رسانههای تصویری فیلمها را بگیرم. از بچگی خانواده مرا به سینما فرهنگ میبردند.
سینما تابستانی سرپل تجریش نمیرفتید؟
به سن من نرسید. احتمالا پدر مادرم رفتهاند.
مهراب قاسمخانی: در دوره دانشجویی فیلم زیاد میدیدم. برای برخی فیلمها ساعتها در صف ایستادم، ولی در ٢٠ سال اخیر فقط فیلمهای پیمان را دیدهام. در مجموع 10 تا فیلم ایرانی دیگر هم دیدهام. این ندیدنم ادا بازی نیست. فضای سریالهای ایرانی و سینمای این سالها سلیقه من نیست. دوستشان ندارم. با دیدنشان به من خوش نمیگذرد. سینمای مفهومی و اجتماعی این سبك ایرانی حوصلهام را سر میبرد.
سینمای جهان چطور؟
وقتی مسافرتهای خارج از كشور میرویم، برنامه اولم دیدن فیلم است. جست و جویی میكنم و بعد سینما میروم. حرفهای بودن، مسئولیت پذیر بودن و حیرتزده كردن مخاطب در آن سینما برایم خیلی جذاب است. برای همین سریالها و فیلمهای آن طرف را دنبال میكنم.
شقایق دهقان: سالنهای سینمای آن طرف، صدا، كیفیت تصویر و خیلی دیگر از چیزهایشان با ما تفاوت دارد.
با هم خرید میروید؟
شقایق دهقان: مهراب خرید را دوست ندارد. گاهی لباسهای مهراب را هم خودم میخرم. بازار سنتی و پاساژهای تجریش را خیلی دوست دارم. یكباره همه خریدهایم را از تجریش میخرم؛ از سبزی تازه گرفته تا آجیل، لباس، خرده ریز خانه و ادویه جات. اغلب هم پیاده میروم. اگر خرید زیاد باشد با ماشین بر میگردم.
طرفدار كدام تیم فوتبال هستید؟
شقایق دهقان: فوتبالی نیستم.مهراب قاسمخانی: پرسپولیسی هستم. از میان تیمهای خارجی موقعی طرفدار میلان بودم اما الان فوتبال ایتالیا را دنبال نمیكنم و طرفدار رئال هستم. از تیمهای ملی هم طرفدار هلند هستم.
یك عكسدارید كه در آن مهراب دو انگشتش را طرف شما گرفته و دارد به دوربین میخندد، بعد شما هم سرتان را گرفتهاید و نشستید.عكس جالبی است.حین بازی این عكس را انداختید؟
مهراب قاسمخانی: این عكس برای روزهایی بود كه نمیدانستیم چه كار كنیم(شقایق میخندد).
آن عكسی هم كه نویان سر دو تای شما شاخ گذاشته ایده خودش بود؟
مهراب قاسمخانی: خودمان بهش گفتیم این كار را بكند.
شقایق دهقان: آخر خیلی خنده دار میشد.
به جیبمان نگاه میكنیم!
مسافرت به كجا را بیشتر دوست دارید؟
مهراب قاسمخانی: به دوست داشتن نگاه نمیكنیم، به جیبمان نگاه میكنیم(شقایق میخندد) ولی از میان سفرهایی كه رفتهایم هند را بیشتر دوست داشتهام.
شقایق دهقان: من هم همین طور. از شهرهای ایران شیراز را خیلی دوست دارم،همینطور اصفهان و قشم را.
سوغاتی هم میخرید؟
هر دو: اهلش هستیم.
شقایق دهقان: شهرهای ایران خوراكی بیشتر دارند.ترجیحم برای سوغاتی خوراكی است. دوست دارم از هر شهری شیرینیهایی را كه دارند بخرم.
برنامه اصلیتان در سفر گردش است یا استراحت؟
شقایق دهقان: چون بعد از زمان طولانی كار كردن سفر میكنیم، دو روز اول را استراحت میكنیم.
معمولا چند روزه سفر میروید؟
شقایق دهقان: 10 روزه. بعد برمیگردیم شروع میكنیم كار كردن. زندگی خرج دارد.
پس با این حساب نویان باید شهرهای ایران را خوب بشناسد.
مهراب قاسمخانی: نه! سفر داخل كشور كم رفته است. رانندگی را دوست ندارم. سفر با ماشین را نمیپسندم.
شقایق دهقان: از هواپیما هم میترسد.
مهراب قاسمخانی: راست میگوید. با پرواز داخلی نمیروم..
شقایق دهقان: هیچ دقت كردید؛ وقتی هواپیما دارد مینشیند همه موبایلهایشان را در میآورند كه خبر بدهند ما رسیدیم، خیالتان راحت باشد؟!
مكانها برایتان جنبه خاطره دارند؟
مهراب قاسمخانی: خیابان فرشته برایم همیشه خاطرهانگیز است.
شقایق دهقان: (با شیطنت) بله! آن موقعها همیشه از لوكیشن تا خانه حتی موقع باران با من پیاده میآمد. (باشوخی)الان تا سر كوچه هم با من پیاده نمیآید!
مهراب قاسمخانی: برخی رستورانها هم برای ما خاطرهانگیزند مثلا پایین میدان هفت تیر جایی هست كه غذای هندی خوبی دارد.گاهی آنجا میرویم.
۱۰ همكاری ماندگار
پاورچین
شقایق دهقان در نقش یاسمن با پاورچین شناخته شد. پاورچین كه سریال خوش یمنی برای مهراب و شقایق بود، به یكی از خاطرهانگیزترین سریالها در زندگیشان تبدیل شد. متنهای پاورچین به مدیریت پیمان قاسمخانی نوشته میشد و مهراب هم برخی از جذابترین قسمتها را مینوشت. سریال ماجرای زندگی فرهاد با بازی مهران مدیری در نقش كارمند یك اداره و مهتاب با بازی سحر زكریا در نقش همسر فرهاد بود. شقایق ابتدای سریال حضور نداشت و با اضافه شدن داوود كه از برره به تهران آمده بود یاسمن هم وارد ماجرا میشود.عشق داوود به یاسمن هم عجیب و بامزه است.
شبهای برره
شبهای برره سریال روستایی مهران مدیری این بار نیز همكاران همیشگی را در كنار او قرار داد. شقایق در نقش سحر ناز ظاهر شد. اینجا سحرناز نیز مانند بسیاری از بررهایها در قید و بند عرفیات بررهای بود و احترامی برای هیچ چیز و هیچكس قائل نمیشد. قصه سریال ماجرای روزنامهنگار جوانی را روایت میكرد كه در راه تبعید سر از روستایی دوردست در میآورد و با مردمی عجیب و غریب به نام بررهایها برخورد میكند.
نقطه چین
موفقیت پاورچین باعث شد گروه فیلمسازی با همان تیپهای آشنا با اندك تغییراتی سریال جدیدی با نام نقطه چین بروند، مهراب و شقایق دوباره این همكاری را در نقطه چین ادامه دادند اما نقطه چین هیچگاه نتوانست به اوج و قله موفقیتی كه پاورچین در ١٢٠ شب آن را با مردم تجربه كرده بود برسد، خود مهراب منتقد نقطه چین است و آن را دوست ندارد، با این وجود متنهای مهراب از مردهای تو سری خور و شخصیتهای طماع بامزه از آب در آمده بود، بازی شقایق در متنهایی كه مهراب مینوشت همان بامزگیهای قبل را داشت به خصوص اینكه این بار تبلیغات درون سریالی هم مد شده بود و شقایق یكی از آن شخصیتهای خل و چلی بود كه با خندههای مضحكش باعث خنده و تفریح مخاطبان شد.
باغ مظفر
دو زوج هنری این بار دوباره با هم همكاری كردند. هر دو كه همكاریشان با مهران مدیری ادامه داشت، یك كار خارج از حیطه مشترك انجام دادند. مهراب فقط سریال«كمربندها را ببندیم» و شقایق«كوچه اقاقیا» را با گروههای دیگر و بهصورت غیر مشترك كار كردند. باغ مظفر در حقیقت دوباره این دو را در كنار هم قرار داد. قصه سریال، ماجرای دو خان را روایت میكرد كه به وسیله دیواری از هم جدا شدهبودند. در این میان وصلتی صورت میگیرد.
مرد هزار چهره
گروه نویسندگان همكار با مهران مدیری كه مهراب قاسمخانی یكی از اصلیترین آنها بود این بار به جای رفتن به سراغ كارهای تاریخی و روستایی و آپارتمانی از نوع و جنس كارهای قبلی ساختار جدیدی را در سریال جدیدشان طراحی كردند. مرد هزار چهره روایتی از زندگی آدمی یك لا قبا و آس و پاس و ساده لوحی به نام مسعود شصتچی را روایت میكرد كه مسئول بایگانی اداره ثبت در شیراز بود و بر اثر مجموعه اتفاقاتی هویتش برای افراد مختلف جابه جا میشد. در این مجموعه اتفاقات، تعدادی از بازیگران همراه قصه میشدند و شقایق دهقان به خاطر شیوه آشنایی كه مردم از او سراغ داشتند، در نقش شخصیتی شوت و ابله و در عین حال كم شعور ظاهر شد.
مسافران
مهراب قاسمخانی پس از نوشتن سن پترزبورگ كه شقایق دهقان در آن حضور نداشت، به جمع گروه نویسندگان سریال جدید رامبد جوان پیوست. این سریال تخیلی با طراحی پیمان قاسمخانی درباره موجودات فضایی بود كه میخواستند پس از آشنایی با فرهنگ زمینیها، زمین را تصرف كنند. شقایق دهقان در نقش ستاره دختر زوج معجونی - دولتشاهی به همراه آنها و یك ربات انساننما (نصرالله رادش) به خانه فرخ و فرید (لولایی و رامبد) میآید.
ساختمان پزشكان
ساختمان پزشكان اوج هنرنمایی و از آن شاه نقشهای شقایق دهقان است. این سریال جذاب و لذتبخش را كه این بار حاصل همكاری سروش صحت بهعنوان كارگردان با پیمان و مهراب قاسمخانی است، میتوان یكی از كارهای موفق صحت هم دانست. ماجرای یك روانشناس با بازی بهنام تشكر كه با مشكلات مختلف زندگی و كار دست و پنجه نرم میكند و میكوشد به دركی منطقی از رفتار آدمهای پیرامونش برسد. شقایق دهقان این بار با طراحی قاسمخانیها همزمان در برابر دو شخصیت قرار میگیرد: بیژن بنفشهخواه و بهنام تشكر. او آنقدر گیرا و مهیج شخصیت كمهوش و حواس را تجسم میبخشد كه هر بینندهای را از رفتار سبكسرانه و غیر قابل كنترلش رودهبر میكند. شقایق دهقان در نقش خانم شیرزاد اوج شخصیت كمحافظه دست و پا چلفتی را به شكلی درخشان خلق میكند.
دزد و پلیس
این همكاری مهراب و شقایق یكی از همكاریهای متفاوت این زوج هنری است. شقایق در نقش فریبا خواهر داوود (هومن برقنورد) نقش دختری را بازی میكند كه به لحاظ فرهنگی مربوط به پایین اجتماع است. بازی شقایق در این كار دوست داشتنی سعید آقاخانی گرچه به ماندگاری برخی از بهترین نقش آفرینیهایش نمیرسد، اما جزو نقشهای اصلی تاثیرگذار بر ماجراست. دزد و پلیس كه به خاطر تركیب موفق تشكر- برقنورد یادآور مجاورت این دو هنرمند در ساختمان پزشكان است و یك جور امتداد موفقیت كلكلهای این دو از آن سریال به شمار میرود.
پژمان
پژمان از آن نقشهای منحصر به فرد كارنامه كاری شقایق دهقان است. این مجموعه تلویزیونی پر بیننده ماجرای پژمان جمشیدی از بازیکنان فوتبال سابق تیم ملی ایران و ستاره سابق پرسپولیس در نقش خودش است. او نقش فوتبالیستی را بازی میكند که برای چهارمین فصل متوالی با وجود تلاش فراوان، موفق نشده تیمی را برای خود پیدا کند. دور و بر او خانواده و دوست و آشنایانی را میبینیم كه یكی از آنها بهرام (بیژن بنفشهخواه) و خواهرش بنفشه با بازی شقایق دهقان است. دهقان اما اینجا هم با قلمفرسایی همسر و برادر همسرش برگ دیگری از استعدادش را رو میكند؛ زن دانا و دانشمندی كه سرش دائم در كتاب است و هر وقت گیری در خانواده رخ میدهد با راهنماییها، پیشنهادها و نقشههای او حل میشود.
دورهمی
این بار هم یك بار دیگر شقایق دهقان در كنار سیامك انصاری زوج هنری را تشكیل میدهند كه پیشتر در باغ مظفر همكاریشان را دیده بودیم، اما این بار این دو زوج در ساختاری شبیه تئاترهای لالهزاری كنار هم قرار میگیرند. داستان ١٢قسمت سری اول این مجموعه مربوط به خانواده پولداری است که در خانهای بزرگ زندگی میکنند و ماجراهایی برایشان اتفاق میافتد. پیمان (انصاری) در نقش داماد خانواده و مهرناز (دهقان) در نقش همسر پیمان بهعنوان زن و شوهر به این خانواده ملحق میشوند. پیمان طبق تیپ آشنای سیامك انصاری باید طوری رفتار کند که به او انگ داماد سرخانه نخورد. مهراب قاسمخانی در این واپسین مجموعه تلویزیونیاش این بار نه در مقام نویسنده كه در كسوت كارگردان ظاهر میشود و یك مجموعه تلویزیونی با ساختاری کاملا متفاوت را نسبت به سایر آثار نمایشی پیشین خود اجرا میكند.
نظر کاربران
با سلام به زوج هنری عزیزکشورمان
خانوم دهقان واقعا هنرمند و با اصالتن موفق باشن زوج خوشبخت
خیلی عالی بود. خسته نباشید
شقايق دهقان در هر سريال كه بازي ميكنه بازيش با قبل متفاوت خانم شيرزاد فريبا دزد و پليس ستاره مسافران واقعا بازيگر خوبي هستن
چقدر گزارشگرها کنجکاوی میکنند در روابط زن و شوهرهای بازیگر، سوالهای خیلی شخصی
این دوتا خیلی انرژی مثبت دارن خیلیم به هم میان ایشالا خوشبخت باشن
من که اصن خوشم نمیاد از اینا،مخصوصا این شقایق دهقان،نشد یه بار بیاد تو یه برنامه از بچه هاش حرف نزنه،من و نیروانا فلان،من نیروانا بیسار،به ما چه اخه
نقش شقايق دهقان در دورهمي كه خيلي كليشه بود در واقع تكرار نقشش به عنوان خانم شيرزاد بود ولي خب به جاريش ترجيحش ميدم
به نظرم پيمان نويسنده ي بااستعدادتريه هرموقع مهراب در كنار پيمان نيست شوخياي كار كمي لنگ ميزنه. شقايق هم المان به دنيا اومده و خونواده اش مدتي اونجا بودند براي همين الماني بلد بودن مادرش زياد هم شاهكار نيست
به نظرم بهترین بازی خانم دهقان نقش پرستو شیرزاد تو سریال ساختمان پزشکان بود محراب قاسمخانی هم پستاش تو اینستا عالیه نویسنده خوبی هم هست کاش دوباره با مهران مدیری یه سریال بسازند که کارگردانش مدیری باشه و نویسنده هاش برادران قاسمخانی
به نظرم پيمان نويسنده ي بااستعدادتريه هرموقع مهراب در كنار پيمان نيست شوخياي كار كمي لنگ ميزنه. شقايق هم المان به دنيا اومده و خونواده اش مدتي اونجا بودند براي همين الماني بلد بودن مادرش زياد هم شاهكار نيست
14:55لایک
سلام...ازشادروان حسین پناهی بیشتر یاد کنید.....
شما هم دیگه بیش از حد اینارو بزرگشون کردین هر هفته ازشون یا مقاله چاپ میکنید یا عکس میزارید مگه کی هستن؟ :/ انگار از نوابغ و بنیاگذاران ی چیزی تو تئاتر و سینما و تلویزیونن
هردوتاشون بی نظیرند . امیدوارم همیشه با هم خوب و خوش باشند .