مهارت های خاص ستارگان سینما
تهیه کننده مشهور و موفق سینما به شما می گوید در شرایط فعلی چه فیلمی پرفروش خواهد شد و بهترین گزینه ها برای هر نقش کدام است؟
مجله ایده آل : تهیه کننده مشهور و موفق سینما به شما می گوید در شرایط فعلی چه فیلمی پرفروش خواهد شد و بهترین گزینه ها برای هر نقش کدام است؟
در سینمای ایران به دلیل محدودیتهایی كه وجود دارد نمیتوان خیلی از كاراكتر چشمچران استفاده كرد اما رضا كیانیان كسی است كه به این نقش میخورد مثلا در فیلم «همیشه پای یك زن در میان است» خودتان دیدید كه او چطور توانست از پس ایفای نقش كاراكتر مرد چشمچران به خوبی بربیاید.
متاسفانه فعلا بازیگر ستاره تینیجر نداریم. در فیلم «ورود آقایان ممنوع» مجبور شدیم پگاه آهنگرانی را برای نقش دانشآموز انتخاب كنیم.زمانی ترانهعلیدوستی جرقهای بود برای بازیگرهای تینیجر و در ۱۶-۱۵ سالگی در «من ترانه ۱۵ سال دارم» بازی كرد.از آن موقع به بعد دیگر بازیگر تینیجر ستاره در سینما نداشتیم.مهناز افشار و بهرام رادان هم در سن تینیجری فیلم «شور عشق» را بازی كردند اما متاسفانه فعلا چنین بازیگرانی در سینما نداریم.
متاسفانه بازیگرهایی كه نقش جوان عاشق را بازی میكنند، سنشان بالاتر از ۳۰ سال است. پارسا پیروزفر، علی مصفا و محمدرضا گلزار همه اینها به مرز ۴۰سالگی نزدیك هستند. شاید در این سن فقط از مصطفی زمانی بتوان نام برد. آنقدر تعداد بازیگرهای ما محدود است كه با توجه به شرایط جای بازیگرها با هم عوض میشود.
از بین كاراكترهای موجود در سینما كدام كاراكتر برای سینما پولساز است؟
در حال حاضر مردم بیشتر از نقشهای كمدی استقبال میكنند بنابراین بازیگرهایی كه كمدین هستند طرفدار بیشتری نسبت به نقشهای دیگر دارند و بزرگترین آنها رضا عطاران است. عطاران بازیگر روی بورسی است كه مردم دوستش دارند و به خاطر او به سینما میروند. تعداد بازیگرهایی كه مردم به خاطر آنها به سینما بروند كم است. مردم به خاطر پرویز پرستویی و مهناز افشار هم به سینما میروند اما رضا عطاران پولسازترین بازیگر سینمای ماست. البته شرایط اكران فیلم به فروش فیلم خیلی كمك میكند. فیلم «من مادر هستم» كه فروش میلیاردی داشته است، همان بازیگرهایی را دارد كه در میگرن بازی میكنند اما تفاوت فروش آنها زمین تا آسمان است.
فضا و جو فیلمنامه در فروش فیلم نقش اصلی دارد. از نظر من حمید فرخنژاد بازیگر بسیار توانمندی است اما با تمام مهارت و توانمندی كه در عرصه بازیگری دارد كسی به خاطر دیدن او به سینما نمیرود. حالا اگر فرخنژاد بیاید در فیلمی بازی كند كه آن فیلم گیشه داشته باشد میتواند تبدیل به اسطوره سینمای ما شود. منظورم این است کهیكسری از شرایط باید كنار هم قرار بگیرد تا یك فیلم موفق شود. مثلا در فیلم «تو و من» حضور محمدرضا گلزار نتوانست فروش فیلم را بالا ببرد. درصورتی فروش فیلم بالا میرود كه فیلمنامه و قصه یك فیلم خاص باشد، شرایط خوب برای اكران فیلم مهیا باشد و كستینگ بازیگرها هم خوب بسته شده باشد. در واقع همه شرایط باید دست به دست هم دهد كه یك فیلم دیده شود. در دنیا همینطور است حضور ستارهها مهم است اما باید مجموع شرایط جور باشد تا یك فیلم موفق شود.
فیلمنامه از ستارهها مهمتر است
اگر خود شما بخواهید یك فیلم بسازید كه مطمئن هستید فیلم بفروشی است دوست دارید با كدام كارگردان و بازیگر همكاری كنید؟
اصلیترین دغدغه من فیلمنامه است الان به این نتیجه رسیدهام كه اگر فیلم «ورود آقایان ممنوع» فیلم خوبی شده و خوب فروخته برای فیلمنامه خوب آن بوده است. مرحله بعد آن كستینگ مناسب است. هیچوقت تصور نمیشد كه نقش ویشكا آسایش بتواند آنقدر گل كند. ویشكا آسایش با ظاهر عبوس و كاراكتر خاصی كه از او ساخته بودیم توانست با استقبال مواجه شود. دلیل این موفقیت هم این بود كه در جایگاه خودش قرار گرفت یا كسی مانی حقیقی را به عنوان بازیگر قبول نداشت اما مانی حقیقی توانست در نقش یك مرد شر و شیطان در سینما جا بیفتد. تا ۲، ۳ سال پیش وجود ستارهها در یك فیلم تضمین گیشه بود، اما امروزه باید یك فیلم، فیلمنامه قوی داشته باشد، پروداكشن خوب و كارگردان ماهر و در نهایت بازیگر خوب میتواند باعث یك اتفاق خوب شود.بزرگترین رنجی كه سینماگران متحمل آن میشوند نبود فیلمنامه خوب است. دایره فیلمنامههایی كه یك فیلمساز روی آن كار كند یك دایره محدود است بنابراین طبیعی است قصه فیلمهای سینما خیلی به هم نزدیك شود.
ابوالفضل پورعرب و حامد بهداد. خانم پانتهآ بهرام هم در سریال مسافر نقش معتاد را بهخوبی بازی كرد.
فراموش نكنید كه یك بازیگر باید خیلی حرفهای باشد تا بتواند نقش معتاد را بازی كند. برای بازی در نقش معتاد یك بازیگر علاوه بر خصوصیات ظاهری خاص، باید مهارت بازیگری ویژهای هم داشته باشد. به نظرم هنگامه قاضیانی هم توانایی بازی در نقش معتاد را دارد.
بعضی از فیلمهای ملودرام و عاشقانهای كه ۲۰ سال پیش ساخته شده است را هنوز كه میبینیم برایمان تازه و خوشایند است. فیلم «گلهای داوودی» كه سال ۶۳ ساخته شده است را كه ببینی حس خوبی به تو دست میدهد یا فیلم «از كرخه تا راین» كه بارها دیده شده است چون ساخت خوبی داشته و ماندگار هستند. در ژانر اجتماعی هم همینطور است. فیلم «آژانس شیشهای» حاتمیكیا را اگر صد بار هم ببینی خسته نمیشوی. این روزها به دلیل نداشتن سوژه و ناامنی كه بر فیلمها حاكم است فیلمسازها مجبور به تكرار خودشان هستند، مجبورند فیلمهای كلیشهای و بیخاصیت بسازند. همین مسئله باعث شد در دهه ۸۰ و ۹۰ یكسری فیلمهای كمدی سخیف ساخته شود.
مهناز افشار اولین كسی است كه برای نقش دختر پولدار به ذهن سینماگرها میرسد، آنا نعمتی و بهاره رهنما هم چهره افراد متمول و مرفه را دارند.معمولا برای نقش دخترپولدار باید رفت سراغ كسانی كه چهره آراستهتری دارند و به دلیل ظاهرشان در این نقشها جا افتادهاند. تو هیچوقت نمیتوانی مهناز افشار را در نقش كارگر تصور كنی اما تیپهایی مثل فاطمه معتمدآریا را میتوان هم در نقش زن آراسته پولدار درآورد و هم به شكل كارگر ساده و ضعیف قشر پایین جامعه.
در دهههای گذشته فیلمهای اكشن در شهرستانها خیلی پرفروش بودند اما الان از فروش افتادهاند. دهه ۷۰ اوج حكمرانی فیلمهای اكشن مثل نیش، گروگان و قافله بود اما امروزه این فیلمها كاملا از چرخه ساخت خارج شدهاند. مردم دیگر از فیلمهای جنایی و پلیسی یا معمایی هیچ استقبالی نمیكنند. از حوصله مردم ما خارج است كه پول بدهند و بلیت سینما بخرند و یك فیلم معمایی تماشا كنند.در دهه ۷۰-۶۰ فیلمهایی روی بورس بود اما كمكم از رده خارج شد البته الان كمكم دوباره فیلمهای عاشقانه خوشساخت در حال جان گرفتن است.
افراد دهه ۸۰ سیطره فیلمهای مبتذل كمدی بود. مردم دیگر حالشان از فیلمهای كمدی بد میشد. اما خوشبختانه دوران این فیلمها هم گذشت، یعنی اگر الان بخواهیم یك فیلم كمدی پرفروش داشته باشیم باید كمدی استاندارد و قوی بسازیم.در حال حاضر فیلمهای كمدی قوی، اجتماعی و ملودرام خوشساخت پرفروش هستند. فكر نمیكنم هیچوقت ژانر اكشن سینمای ایران بتواند موفق باشد. به این دلیل كه ما نمیتوانیم مانند نمونههای خارجی كارهای اكشن فیلم بسازیم. مردم دیگر آنقدر فیلمهای اكشن با تكنولوژی بالا دیدهاند كه دیگر فیلمهای ایرانی به چشمشان نمیآید اما فیلمهای كمدی و اجتماعی ما چون با همذاتپنداری با شرایط جامعه جلو میرود، تاثیرگذار خواهند بود.
در حال حاضر بزرگترین معضلی كه سینمای ما دارد این است كه با بالا رفتن قیمت دلار هر وسیلهای قیمتش بالا رفته است اما در سینما بودجهای در نظر گرفته نشده است. دستمزد ماهانه اجاره تاكسی تا چند ماه پیش یك میلیون تومان بود اما الان به یك میلیون و ۸۰۰هزار تومان رسیده است یا اجاره دوربین فیلمبرداری از ۴۰۰ هزار تومان به ۸۰۰ هزار تومان رسیده است.
همهچیز گران شده است اما هیچ یارانهای بابت این بالا رفتن قیمتها وجود ندارد. از آن طرف خروجی سینما یك بلیت ثابت است اگر قیمت بلیت سینما هم بالا برود با ریزش تماشاگر مواجه میشویم. در حال حاضر ۸۵درصد فیلمهای ساخته شده فیلمهای سفارشی و دولتی است چون بخش خصوصی نمیتواند جوابگوی هزینههای تولید یك فیلم شود، دستمزد بازیگر بالا رفته است. یك بازیگر میتواند در كنار سینما در ویدئورسانهها و شبكههای خانگی و تلویزیون بازی كند. بازیگرهایی را داریم كه برای بازی در یك فیلم دولتی ۴۵۰ میلیون تومان دستمزد میگیرند. طبیعی است كه بخش خصوصی قادر به پرداخت چنین دستمزدهایی نیست. واقعیت این است كه ما به بدترین شرایط و حال بد سینما در بحث خصوصی برخوردهایم.
نظر کاربران
تهیه کننده مشهور و موفق سینما اسم نداره؟
ما نفهمیدیم با کی مصاحبه کردین؟