سوارکار بی قرار
سلایق و علایق سردار جوان فوتبال ایران
سردار پسر خلیل، پسر والیبالیست مشهور دهه شصت ایران و ستاره فعلی فوتبال ما، به حدی عاشق اسب است که همین حالا هم بسیاری از اهالی بندرترکمن، گنبد، گرگان، رامیان و آزادشهر که شیفته سوارکاری هستند و ورزش را در کورس اسب دوانی خلاصه می کنند.
سردار در یک نگاه
سوارکار و عاشق اسب
سردار پسر خلیل، پسر والیبالیست مشهور دهه شصت ایران و ستاره فعلی فوتبال ما، به حدی عاشق اسب است که همین حالا هم بسیاری از اهالی بندرترکمن، گنبد، گرگان، رامیان و آزادشهر که شیفته سوارکاری هستند و ورزش را در کورس اسب دوانی خلاصه می کنند، به پدرش می گویند؛ آقا خلیل، تو که دوست نداشتی پسرت به خاطر جفایی که والیبال در حق خودت کرد، والیبالیست شود، کاش او را به جای فوتبال سمت سوارکاری می فرستادی؟ خلیل آزمون هم جوابی جز این ندارد؛ سوارکاری برای سردار آب و نان نمی شد. پسری که فوتبال آب و نانش شده، عاشق اسب و اسب دوانی است.
موسیقی سنتی ترکمنی و جاستین بیبر
اگر تصور کرده اید زندگی در روسیه و یا رشد در فوتبال اصفهان، سردار جوان را از دل مشغولی های مردم خاستگاه خود دور کرده، سخت در اشتباه هستید. سردار جوان با این که سال های شکل گیری شخصیت اش در جوانی و نوجوانی را دور از بندرترکمن گذرانده، عاشق موسیقی سنتی ترکمنی است و البته از میان خوانندگان خارجی هم به کارها و صدای جاستین بیبر علاقه مند است. البته او کارهای محسن چاووشی، محسن یگانه، رضا صادقی، رضا یزدانی و... را هم دنبال می کند، به خصوص محسن یگانه که بچه گنبد است.
فقط دستپخت مامان!
وقتی مجبور باشد، سنگ هم می خورد! این را خودش می گوید؛ «آدم گشنه همه چیز می خورد. وقتی بچه بودم و بعضی غذاها را نمی خوردم، مادرم می گفت حتما گشنه نیستی، گرسنه که باشی، سنگ هم می خوری! در روسیه فهمیدم حرف مادرم را باید با طلا می نوشتم! الان هر چیزی که فکر کنی، می خورم اما عاشق دستپخت مادرم هستم.
مامان هر وقت می آید روسیه حدود بیست نوع غذای محلی و فرهنگی برایم درست می کند و می گذارد داخل فریزر و هر وقت غذاها در حال تمام شدن است، تماس می گیرم و تهدید می کنم اگر دوست نداری پیتزا و ساندویچ بخورم، بیا روسیه برایم غذا درست کن!»
چه سوار اسب، چه پشت فرمان و چه در مستطیل سبز
اگر از تو بپرسیم عشق چیست، غیر از اسب چه جوابی داری بدهی؟ منتظریم سردار بگوید گلزنی، اما او بدون مکث جواب می دهد؛ سرعت... عاشق و شیفته سرعت هستم، چه موقع بازی که دوست دارم پا به توپ و بدون توپ، با سرعت حرکت کنم و همه را جا بگذارم، چه سوار بر اسب که دوست دارم از همه سریع تر بروم و زودتر از بقیه از خط پایان بگذرم و چه در رانندگی که اگرچه تمام قوانین را رعایت می کنم اما تا جایی که قانون اجازه بدهد سریع اتومبیل را می رانم.
گلن اوجای نادر ابراهیمی
آخرین کتابی که زیر دست سردار بود و آزمون مطالعه اش می کرد، آتش بدون دود نوشته زنده یاد نادر ابراهیمی بود... وقتی می گوییم از گلن اوجا چه خبر؟ (گلن اوجا، نام شخصیت اصلی همین قصه است) می خندد و جواب می دهد؛ پس شما هم این قصه را خوانده اید، داستان جالبی است و جذبم کرد. خوشم آمد از این داستان و دارم هر شب موقع خواب بخشی از کتاب را می خوانم و معمولا پای کتاب خوابم می برد. دوست ندارم روی مانیتور کتاب بخوانم و کاغذ را ترجیح می دهم.
چی می پوشه؟
لباس راحت
خودش می گوید دنبال برند و مارک نیست؛ «معمولا لباسی را می پوشم که راحت باشم. بیشتر مواقع همان لباس ورزشی باشگاه یا اردوی تیم ملی تنم است و یا تیپ اسپرت می زنم. البته این که یک نفر لباس مارک بپوشد و یا همیشه پوشاک برند خاصی تنش باشد، اصلا بد نیست ولی من آدمی نیستم که مارک باز باشم. ترجیح می دهم لباسی تنم باشد که داخلش راحتم باشم. نه این که با لباس راحتی توی خانه بیایم داخل خیابان، نه دیگر در این حد (خنده) در مراسم و جاهای رسمی هم کت شلوار و لباس رسمی تنم می کنم.»
بیشتر فوتبال
سردار آزمون زیاد اهل سینما و فیلم دیدن نیست. خودش می گوید: خیلی کم پیش می آید به سینما بروم فیلم هایی که رفقا توصیه می کنند و می گویند ببین را در خانه می بینم و البته بعضی وقت ها هم با دوستان می روم سینما. در مجموع ترجیح می دهم در خانه فیلم ببینم. خارجی یا ایرانی هم فرقی ندارد، همه مدل فیلم می بینم ولی تماشای فوتبال را ترجیح می دهم. یعنی اگر یک شبکه فوتبال روز داشته باشد و یک شبکه فیلم سینمایی روز، انتخاب من تماشای فوتبال است و با استادیوم رفتن هم بیشتر از سینما رفتن میانه دارم.
با کی رفاقت میکنه؟
رفیق یعنی پدر و مادر به علاوه فرهاد قائمی و مهدی طارمی
همه دوستان سردار می دانند صمیمی ترین رفقای زندگی او پدر و مادرش هستند و خودش هم وقتی حرف از رفیق صمیمی می شود، می گوید: جدا از پدر و مادرم که رفقای من هستند، با مهدی طارمی و فرهاد قائمی هم رفاقت دارم. با فرهاد تلفنی در تماس هستم و هر وقت فرصت باشد، با هم قرار می گذاریم و در اردوی تیم ملی هم با همه بچه ها رفیقم اما بیشتر با مهدی طارمی و رامین رضاییان ارتباط دارم. البته زیاد رفیق باز نیستم و این را همه دوستانم هم می دانند. در روسیه هم روابطم با همبازیانم دوستانه و صمیمانه است اما حد و مرز دارد.
اعضای خانواده
فامیل و اعضای خانواده کسانی هستند که سردار آزمون با آنها رفت و آمد دارد. سردار مجرد است و با والیبالیست ها و فوتبالیست های تیم ملی هم رفت و آمد می کند اما بیشتر آمدن و رفتن او با اعضای خانواده خودش است؛ در روسیه که باشم، خیلی کم پیش می آید خانه کسی بروم یا کسی خانه من بیاید. البته با میلاد محمدی و سعید عزت اللهی گاهی اوقات رفت و آمد داریم و آنها به خانه من می آیند یا من به خانه شان می روم. بردیف هم هر چند وقت یک بار من را خانه اش دعوت می کند ولی با فامیل خودم، رفت و آمدم بیشتر است.
هیچ جا گلستان نمی شه
سردار از هر فرصتی برای سفر به زادگاه خودش استفاده می کند به استان گلستان می رود. آنچه او را به گنبد و بندرترکمن می کشاند، شوق دیدار با خانواده و سوارکاری است؛ چند تا اسب دارم که وقتی به گلستان می روم، وقتم را با آنها می گذرانم. اسب ها چابک سوار حرفه ای دارند اما وقتی به خانه می روم، خودم سوار اسب ها می شوم و می زنم به دل صحرا. خیلی وقت ها که درگیر فوتبال هستم، برای سوارکاری بی قراری می کنم. آرام و قرارم وقتی است که سوار اسب می شوم.
نظر کاربران
جاستین بیبر؟؟؟؟؟؟
آقا من میرم خودمو از تیم ملی خط بزنم....!!
آخه جاستینم شد خواننده ؟؟؟!!!
جاستین. اوووووق .
رشد در فوتبال اصفهان؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!.......خیلی خنده دار بود !
هر کی یک علاقه ای داره به نظرم خیلیم خوبه برید خودتونو مسخره کنید.
خیلی سردار شیرینه باید بهش احترام بگذاریم
خیلی سردار شیرینه باید بهش احترام بگذاریم