۳۸۱۸۷
۳۰ نظر
۵۵۷۶
۳۰ نظر
۵۵۷۶
پ

توضیح بهنام تشکر درباره عکسش با سیگار و ...

باورش برایمان سخت بود اما هرچه جلوتر رفتیم تصویر واقعی او را همان‌طور دیدیم كه خودش می‌گفت و آنطور كه صحبت می‌كرد به نظر می‌‌رسید، صحبت‌های بهنام تشكر را بخوانید و بعد خودتان قضاوت كنید.

توضیح بهنام تشکر درباره عکسش با سیگار و ...

مج له ایده آل : او بهنام تشكر است كه خیلی‌ها بعد از سریال «ساختمان پزشكان» و «دزد و پلیس» با او آشنا شدند. او با خلوص نیت به سؤالات ما جواب داد و اعتراف كرد كه از دروغگویی و تهمت متنفر است. باورش برایمان سخت بود اما هرچه جلوتر رفتیم تصویر واقعی او را همان‌طور دیدیم كه خودش می‌گفت و آنطور كه صحبت می‌كرد به نظر می‌‌رسید، صحبت‌های بهنام تشكر را بخوانید و بعد خودتان قضاوت كنید.

توضیح بهنام تشکر درباره عکسش با سیگار و ...

از نظر انسانی خودت را چطور آدمی می‌بینی؟

فكر می‌كنم آدم مثبت‌اندیشی هستم، در نگاه اول كسی كه مرا می‌بیند به نظر می‌آید به‌شدت آدم جدی‌ای هستم. البته جدی هستم اما نه آنقدر جدی كه در نگاه اول به نظر می‌آیم. زرنگ‌بازی‌های دیگران را ندارم. خیلی صادقانه و خیلی رك هستم كه چوب رك بودنم را خیلی خورده‌ام. ركم، اما رك‌بودن زیاد باعث دردسر و رنجیدن اطرافیانم می‌شود.

داستان عکس من وسیگار

یادم می‌آید در یكی از نشریات عكس مرا با سیگار چاپ كردند، خیلی گشتم تا عامل این كار را پیدا كنم كه خوشبختانه او را پیدا كردم، البته در حال حاضر سیگار را ترك كرده و خیلی از این بابت خوشحالم، حتی از بوی سیگار هم تنفر پیدا كرده‌ام و امیدوارم این تنفر تا آخر عمر در من باقی بماند. خلاصه آن عكاس را پیدا كرده و به شدت با او برخورد كردم. من در ترافیك خیابان‌ها به این دلیل كه ماشین‌ها توقف كرده‌اند و دو نفر ممكن است به من نگاه كنند سیگار دست نمی‌گیرم، آن وقت آن عكاس عكس مرا با سیگار در نشریات منتشر كرده بود. آنقدر از این اتفاق رنجیدم كه به هیچ‌عنوان كوتاه نیامدم و خیلی رك به او گفتم هیچ‌وقت سمت من نیاید.

تحت هیچ شرایطی دروغ نمی‌گویم

مهم‌ترین خصیصه‌‌ای كه در جامعه رنجت می‌دهد، چیست؟

دروغ. خودم هیچ‌وقت و تحت هیچ شرایطی دروغ نمی‌گویم.

بزرگ‌ترین اتفاقی كه باعث عصبانی شدنت می‌شود، چیست؟

اینكه در عالم رفاقت چیزی را از كسی بخواهم و او بتواند آن كار را انجام دهد، اما انجام ندهد. این موضوع مرا عصبی می‌كند. بعضی وقت‌ها به ادارات كه می‌روم چون مرا می‌شناسند كارم را زودتر راه می‌اندازند. اگر مرا نمی‌شناختند شاید حتی حاضر نبودند كارم را راه بیندازند. وقتی كارمندها از بین جمعیت به من می‌گویند بیا داخل و من از پشت شیشه مردم را می‌بینم از خودم خجالت می‌كشم. با خودم می‌گویم من دیرتر از همه آمده‌ام چرا باید به‌دلیل بازی در ۲ سریال، كارم راه انداخته شود؟ رویم نمی‌شود به آن كارمندی كه به‌ نظر خودش در حق من لطف كرده، بگویم بگذار با نوبت خودم كارم را انجام بدهی. فكر می‌كنم اگر به او بگویم دلش می‌شكند.

همه ما در سن کودکی در معرض خلاف کردن قرار می‌گیریم، مثلا دزدی‌های کودکانه. آیا این اتفاق برای شما هم افتاده؟

وقتی بچه بودم روبه‌روی مدرسه ما یك خواربارفروشی بود، یك روز با دوستانم رفتیم داخل مغازه. من عاشق آلبالو خشكم. یك گونی پر از آلبالو خشك روبه‌روی من بود كه مرتب به من چشمك می‌زد. هیچ پولی هم نداشتم. مغازه‌دار از پشت پیشخوان كه به سمت یخچال رفت دستم را بردم سمت كیسه آلبالو خشك‌ها. دستم را كه داخل كیسه فرو كردم مغازه‌دار برگشت و به من زل زد. فكر كنید توی دست‌ من پر از آلبالو بود و او هم بروبر مرا نگاه می‌كرد. خشكم زد، همان‌جا مشتم را باز كردم، آلبالوها ریخت داخل كیسه چند تا آلبالو هم به دستم چسبیده بود كه آرام‌آرام كنده می‌شد. مغازه‌دار كه متوجه شد من خیلی خجالت كشیدم هیچ چیز به من نگفت. این اتفاق هم اولین و آخرین دزدی من بود.

توضیح بهنام تشکر درباره عکسش با سیگار و ...

آن رفاقت را تمام کردم

آخرین باری كه دروغ شنیده‌ای و خیلی آزرده‌خاطر شدی را به یاد داری؟

۲ سال پیش یكی از دوستانم كه اتفاقا ۱۰ سال با هم رفاقت نزدیك داشتیم با من تماس گرفت، یادم می‌آید آن شب من تب شدیدی داشتم و حال جسمی خوبی نداشتم. دوستم به من گفت یك نفر به من گفته تو پشت‌سر من حرف زدی و من زنگ زدم كه بگویم همدیگر را حلال كنیم و دیگر همدیگر را نبینیم. در آن لحظه فقط گفتم من الان تب دارم و نمی‌فهمم چه می‌گویی. من چه حرفی پشت‌سر تو زده‌ام؟ او گفت من نمی‌خواهم دیگر با هم تئاتر بازی كنیم و همدیگر را ببینیم. اعصابم خیلی خرد شد و به او گفتم كسی آمده به تو یك دروغ گفته و تو را دچار توهم كرده، من هیچ تلاشی نمی‌كنم كه تو را از این توهم بیرون بیاورم، چون من تو را دچار توهم نكرده‌ام او تو را دچار توهم كرده است. ما با هم رفت‌وآمد خانوادگی هم داشتیم.

بعد از این ماجرا همسر دوستم به من گفت: من آنجا بودم وقتی آن آقا برای اینكه یك نقش را در تئاتر بگیرد از طرف تو حرف زد. خلاصه رفیق من گول خورد و آن نقش را به آن طرف داد. او باید با من رو در رو صحبت می‌كرد و اول مطمئن می‌شد كه من آن حرف را زده‌ام یا نه، بعد قضاوت می‌‌كرد. این اتفاق خیلی مرا آزرده كرد. جالب اینجاست بعد از مدتی همان آدم وقتی مرا در تئاترشهر دید بغلم كرد و كلی روبوسی كرد. اما من نسبت به او سرد شده بودم و او را نپذیرفتم. وقتی به همین راحتی دچار توهم می‌شود و نسبت به من قضاوت می‌كند و هر كاری دلش می‌خواهد در رفاقت انجام می‌دهد طبیعی است كه نخواهم اجازه دهم به من نزدیك شود به همین دلیل من رفاقت را تمام كردم. شاید آن آدم دلش بخواهد رفاقت‌مان را ادامه دهیم اما من دیگر او را نمی‌خواهم.

حلال می‌کنم اما نمی‌بخشم

یعنی آدم‌ها را نمی‌بخشی؟

خیلی سخت می‌توانم كسی را ببخشم.

یعنی انتقام می‌گیری؟

نه، من اهل انتقام نیستم، اگر از كسی ناراحت شوم كنارش می‌گذارم، به قول رفیق‌مان حلالش می‌كنم اما دیگر او را نمی‌بینم.

باتوجه به اینكه بازیگری و به شدت مورد قضاوت قرار می‌گیری خودت اهل قضاوت كردن هستی؟

سعی می‌كنم خیلی كم قضاوت كنم. در واقع اوایل طوری بودم كه همه آدم‌ها را خیلی خوب می‌دیدم و فكر می‌كردم بیشتر آدم‌ها خوب هستند مگر اینكه خلافش ثابت شود. الان می‌گویم آدم‌ها نسبی هستند مگر اینكه خلافی مرتكب شوند (می‌خندد).

فقط یک‌بار دعوا کردم

به ندرت پیش می‌آید كه با كسی دعوا كنم. اما وقتی عصبانی می‌شوم با تمام وجود خشمم را منتقل می‌كنم. اولین و آخرین باری كه كتك‌كاری كردم ۱۳ساله بودم. یك روز كه بچه‌ها در محله‌مان فوتبال بازی می‌كردند توپ‌شان افتاد سمت من. گفتند بهنام توپ را شوت كن. توپ را كمی محكم شوت كردم، توپ افتاد سمت دیگر. یكی از بچه‌ها فحش بدی به من داد. همین‌طور كه راهم را می‌رفتم فحش را با خودم تكرار می‌كردم و نتوانستم آن را هضم كنم. وقتی به آن پسر رسیدم او را به زمین انداختم و چپ و راست به او سیلی و مشت ‌زدم. آنقدر كتكش زدم كه تمام صورتش پرخون شد، وقتی فهمیدم چه كرده‌ام فرار كردم. فردای آن روز پدر پسربچه دنبالم كرد و من باز فرار كردم، به دلیل اینكه پدر او به خانه ما نیاید و با پدرم درگیر نشود به خانه نرفتم و آنقدر دویدم كه نتواند مرا بگیرد، فكر می‌كنم در آن موقعیت می‌توانستم از بن جانسون هم جلو بزنم. این كتك‌كاری اولین و آخرین دعوای من بود.

توضیح بهنام تشکر درباره عکسش با سیگار و ...

تهیه‌کننده‌ها سرم کلاه گذاشته‌اند...

تا حالا سرت كلاه گذاشته‌اند؟

تا دلت بخواهد تهیه‌كننده‌ها كلاهم را برداشته‌اند. واقعا نمی‌دانم این پول‌ها چطور از گلوی بعضی‌ها پایین می‌رود. تا قبل از اینكه ساختمان پزشكان را بازی كنم تهیه‌كننده‌ها به راحتی پولم را می‌خوردند، حتی سرویس یك پروژه از دماوند مرا به تهران آورد و به من كه رسید وسط تهران پیاده‌ام كرد، گفت: من باید برگردم، دستمزد آن پروژه‌ام را هم بالا كشیدند. فكر می‌كنم بعضی‌ها احترام گذاشتن به آدم‌ها را فراموش كرده‌اند. من همان آدم ۲سال پیش هستم. همان دفترهای كاری كه ۲ سال پیش می‌رفتم و هیچ‌كس نگاهم هم نمی‌كرد الان با سلام و صلوات از من دعوت می‌كنند، نمی‌‌دانید چقدر این اتفاق تلخ است. به شدت این رفتار را زننده می‌دانم.

۲ سال پیش یكی از دوستانم كه دستیار كارگردان فیلم « ... » بود از من دعوت كرد به دفتر آنها بروم. وقتی آقای كارگردان را دیدم به احترام ورودش از جایم بلند شدم و سلام كردم اما جوابی نشنیدم. حتی به من نگاه هم نكرد. بعد از ۲ سال در جمعی همان كارگردان را دیدم، بلند شد و با من روبوسی كرد. از این حركت حالم بهم خورد. من بهنام تشكر ۱۵ سال است كه بازیگرم. ادعایی هم ندارم. نمی‌دانم چرا باید در این ۲ سال كه شناخته‌تر شدم، رفتار آدم‌ها عوض شود. این بار من خیلی سرد با او برخورد كردم، شاید آن شخص متوجه نشد چرا با او سرد رفتار كردم اما مطمئن باشید روزی به او خواهم گفت من همان آدمی هستم كه به احترام تو از جایم بلند شدم و تو جواب سلامم را ندادی. دستیار تو به دلیل بی‌احترامی تو از من عذرخواهی كرد و من مجبور شدم به او بگویم دیگر به من تلفن هم نزن. من هیچ‌وقت این افراد را نخواهم بخشید. وقتی به یاد آدم‌هایی می‌افتم كه عقل‌شان در چشم‌شان است و راجع به آدم‌ها قضاوت می‌كنند تمام وجودم را نفرت پر می‌كند.

هیچ‌وقت استعداد كار خلاف نداشتم، حتی جرات تقلب كردن هم نداشتم. یك‌بار امتحان داشتیم و دیدم اگر تقلب نكنم تجدید می‌شوم. شب امتحان یك برگه امتحان برداشتم و تمام فرمول‌ها را ریز به ریز روی برگه نوشتم. وارد جلسه امتحان شدم. وقتی برگه سؤال را به ما دادند كاغذ را گذاشتم لای برگه‌ها. ردیف سوم نشسته بودم و با ترس و لرز شروع كردم به نوشتن از روی كاغذی كه با خودم برده بودم. یكدفعه حس كردم یك نفر پشت‌سرم ایستاده، برگشتم دیدم بله آقای ناظم بالای سرم ایستاده، گفت دستت را بردار. كاغذ تانخورده را برداشت. كاغذ را بالا برد و شروع كرد به داد زدن كه نكنید، تقلب نكنید. یك قطره آب شدم رفتم توی زمین. ناظم مدرسه به من گفت بچه تو چرا اینقدر تابلویی؟...
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • محبوب

    جای بازیگری مثل ایشون در تلوزیون و سینمای کشور ما بسیار خالی بودددددد

    پاسخ ها

    • زهرا

      با شما بسیار موافقم

  • حدیث

    عزیزم پسرشو...
    آخی اینقد دلم واسه دزدو پلیس تنگ شده.

  • زهرا خانوم

    مصاحبه اش جالب و شیرین وآموزنده بود.مرسی

    پاسخ ها

    • بابک

      نمیدونم منظورتون از اموزنده ، کدام قسمت از مصاحبه بود ؟ منکه متوجه چیزی نشدم ولی وقتی گفت که از دروغ گفتن بدش میاد و اصلا دروغ نمیگوید ، از تعجب داشتم شاخ در میاوردم .. !! ??

    • زهراخانوم

      منظورم از آموزنده اونجایی بود که گفت اگر کسی ناراحتم کنه میذارمش کنار!البته موافق موافق نیستم اما چون بابت این کنارنگذاشتن کسایی که ناراحتم کردن خیلی ضربه های شدید روحی خوردم باهاش موافقم!

  • بی شرم

    به نظرم خیلی بازیش لوس و بی مزه بود ...
    از کل سریال ساختمان پزشکان فقط حدود یک ربع بیشتر نتونستم ببینم . یعنی اصلا جذاب نبود ...

    پاسخ ها

    • استار

      بي شرمانه است!

    • نگین

      بهتر که شما یه کم سلیقه به خرج بدی بی سلیقه

  • کیمیا

    خیلی بازیش عالیه مخصوصا دوستشون هومن برق نورد فوق العاده و محشر بازی میکنن:)

  • یوحنا

    بابا بی خیال!!!

  • بابک

    خیلی سعی میکنه خودش رو بچه مثبت نشون بده !! اقا بهنام اینجا که دیگه صحنه فیلمبرداری نیست که !! اینجا باید خودت باشی داداش !! سیگار کشیدن شاید عادت زشتی باشه و شاید پسندیده هم نباشه ولی بهر جهت کسی خودش رطب خورده نباید منع رطب کنه ، یا عکاس ، عکس رطب را از خودش برنجاند !!داداش من گناه که نکرده ، اون داره نون اینکار رو میخوره و کارش عکس گرفتن از سوژه های مهم و روز هست چرا باید باهاش اینطوری برخورد کنی ؟ در مورد روابط دوستانه ات هم نمیدونم ولی حس میکنم که خیلی انسان کینه ایی هستی و از گناه هیچ کسی ، حاضر به گذشت نیستی و البته در درجه اول ،خودت اسیب میبینی !! و اما در مورد دروغ ، اون موقع که گفتی از دروغ بدت میاد شاید تا حدی قابل هضم باشه ولی اونجایی که میگی هیچوقت دروغ نمیگویی .. ! فکر میکنم که همون موقع بزرگترین دروغ زندگیت رو داشتی میگفتی .. !!!!! دوستی گفت که مصاحبه خیلی اموزنده بود ولی بنظر من خیلی نمایشی و کلیشه ای و از پیش نوشته شده بود درست مثل سریال های خودمون پاستوریزه و مردم پسند بود نه واقعی ..

    پاسخ ها

    • اتنا

      شمادرجایی نیستیدکه قضاوت کنید

  • استار

    اصلا گيرم كه سيگار بكشه، فقط همين يه دونه آقاي تشكر تو سينماي ما سيگاريه يعني؟ همه پاكن ديگه؟ كاش فقط معضل سينما سيگار باشه!

  • بدون نام

    آخه مگه بازیگرا آدم نیستند خیلی ها سیگار می کشند چ ربطی به ما داره،بازیشون عالیه اخلاقشونم عالی تر اگه همچین دوستایی داشته باشیم قطعا ما هم همچین رفتاری نشون خواهیم داشت مث اینکه شما ها تو این جامعه نیستید و هیچ روابطی ندارید وقتی یه نفر ازت سوء استفاده می کنه یا دروغ میگه بهت یا بت احترام نمیذاره و یا از این قبیل رفتارا خب تو مگه پیغمبری ک بخوای همه رو ببخشی معلومه که طرف نمیفهمید و باید کنارش بذاری چون بازم این رفتارو تکرار می کنه.

  • روژان

    چه قدر حالم بهم می خورد از کسانی که نمی توانند خوبی دیگران را ببینند

    پاسخ ها

    • افرا 16

      همینو بگو

  • نیلوفر خانلری

    افشای راز دیگران اصلا خوب نیس چون شمادرگذشته کاری کردی که درست نبوده دال براین نیس که همه خبردار بشن ایول که دروغ نمیگی ی کله مبرب بهشت

  • نیلوفر خانلری

    اون قسمتی که گفتین سخت میتونید کسی رو ببخشید خیلی جالب نیس مخصوصا که شما بازیگرید والگوبی چامعه

    پاسخ ها

    • زهرا

      کی گفته بازیگر ها الگوی جامعه هستند بازیگر فقط کارش این هست که برای مردم نقش بازی کنه تا مردم سر گرم بشن .درضمن کسانی که الگوی ما هستند اءمه و معصومین و رهبر هستن نه بازیگر و بازیکن استقلال و پرسپولیس و ...........

  • نرگس از شهرستان مراغه

    اقای تشکر من یکی از هواداران شماهستم اگر پیام من را ببینید بفهمید که من و خانواده ام سریال های شمارامی بینیم

  • افرا 18

    من عاشق بازی های شما هستم وارزو دارم شما را بدون گریم ببینم

  • افرا 18

    شاید دلش خواسته سیگار بکشه اصلا به من چه به شما چه

  • ستاره

    به نظرم ایشون بسیار عالی بازی می کنند و مسائل شخصی هرکسی به خودش مربوطه و همین که توی مصاحبه دروغ را بد میدونن و سیگار کشیدن را بد خودش خیلی خوب و آموزندس امیدوارم در پناه خدا موفق و سلامت باشند.

  • Sana

    Salam man ye dokhtare12sale hastam ke shomaro kheili kheili ... Dost daram makhsosan dozdo polis ro

  • آیدا

    عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتممممممممممممممممممممممممم بهنام جوووووووووووووووون من طرفدار سر سختتم

  • ساجده

    باباچارتادونه عکس می زاشتی

  • شیما

    من که ازش خیلی خوشم می اد و از بازی او مخصوصا در سریال دزد و پلیس و ساختمان پزشکان بسیار لذت بردم

  • فائزه

    بهنام جان عاليييييييييي هستي ماهييييييييي اونايي كه چرت و پرت ميگن بيخيال شو . فكر كردن خودشون خيلي آدمن.هم بازيت خوبه هم خودت خوبي فقط عزيز جان سعي كن بخشنده باشي .

  • مونا لیزا

    ببخشید خودشیرینا وسط حرفاتون میی پرم ولی شماها هم نمیخخواد دفاع کنید اگر که میخواید دفاع بکنید نه سیخ بسوزه نه کباب.با تشکر

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج