گپی با معروفترین سرهنگ فوتبال
سرهنگ علیفر: به من حسادت نكنید!
سرهنگ علیفر از جمله كسانی است كه این روزها به خاطر نوع خاص گزارشهای فوتبالیاش و البته دابسمشهایی كه از آن ساخته میشود، حسابی سر زبانهاست. سرهنگ حتی با كمك ما یك دابسمش هم با صدای خود ساخت كه حسابی در فضای مجازی پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت. او در گفتوگویی پیش روی ما نشست و راجعبه همهچیز بیپرده حرف زد. او عقیده دارد به حق خود نرسیده و خیلی وقتها حسادتهای دور و بر او باعث شده كه نتواند خودش را كامل نشان دهد. این شما و این هم سرهنگ علیفر.
من از دابسمشها اصلا ناراحت نمیشوم؛ به این دلیل كه دابسمشها صدای خود فرد را پخش میكنند؛ نماد دابسمش بازی علیفر شده است. در گزارشها من هم سبك و سیاق خودم را برای اجرا دارم. هر كسی كه اهل فوتبال باشد این را بهراحتی متوجه میشود. 25 سال است كه شبكه 3 تاسیس شده و از سالهای ابتدایی برایشان گزارشگری میكردم؛ در این سالها هیچوقت نشد كه از كسی الگوبرداری كنم. استایل خاص خودم را دارم. تعریف از خود نباشد، در پخش زنده هم فكر كنم هیچكس آن جسارتی را كه من دارم ندارد؛ به همین منظور همیشه سوژه بیشتری از من برای ساخت دابسمش وجود دارد. پس این میتواند دلیل خوبی باشد كه با صدای من دابسمش میسازند و این خود ناراحتی ندارد. در بعضی از مواقع بعضی از افراد تقلید صدا میكنند اما من ناراحت نمیشوم فقط در بعضی از موارد برخی از افراد كلماتی را به صحبتهایشان اضافه میكنند كه من واقعا آنها را به زبان نیاوردهام. اما وقتی در دابسمش صدای خود من تكرار میشود، دیگر ناراحتی ندارد. دابسمش به معنایی واقعی یعنی صدای من به اضافه بازی دلنشین مردم. بعضی از این افراد بسیار بااستعداد هستند و من به آنها پیشنهاد میكنم كه بازیگری را دنبال كنند؛ قطعا آنها به جاهای خوبی میرسند. این افراد را باید تشویق كرد.
این یك سوالی است كه همه از من میپرسند. یك روز مهمان رادیو ورزش بودم و مصاحبه داشتم. آقای درخشنده، مجری برنامه به من گفت موضوعی كه در مورد لیگ برتریهاست و اسم لیگها را نمیگویید برای همه این شبهه ایجاد میکند كه شاید شما راست نمیگویید. این صحبت بسیار شفاف بود. من ۸ سال مربی فوتبال بودم و هفت سال ژورنالیست در روزنامههای بشیر، آزادگان، هفتهنامه هدف و بعد روزنامه جامجم كه مربوط به سازمان صدا و سیماست. بعد از این سالها وارد عرصه گزارش در صدا و سیما شدم. من حرفهای كار میكنم. امسال هم از لیگ برتر و لیگ یك پیشنهاد داشتم؛ مثلا قبل از پایان مسابقات یك تیمی كه داشت میافتاد و افتاد پنج هفته مانده بود كه لیگ شروع شود به من پیشنهاد داد این تیم را بگیرم. اما من قبول نكردم چون قابل پیشبینی بود که تیم سقوط میکند و همه چیز گردن من میافتد و میگویند علیفر با این همه ادعا تیم را انداخته دسته یك. بعد از پایان فصل هم سه پیشنهاد از لیگ برتر و پنج پیشنهاد از لیگ یك داشتم.
من ۲۱ سال است كه گزارشگر شبكه ۳ هستم. اما در این سالها به من پیشنهاد برای مربیگری نشد اما در یك سال گذشته توجه روی من زیاد شده است و من علت این توجهها را نمیدانم. شاید به این دلیل باشد که من آدم دروغگویی نیستم. البته باید یادآوری کنم که این پیشنهادها از تهران نبود و من تكبه تك به شهرهای مختلف رفتم و با آنها صحبت كردم ولی هنوز هم امیدوارم كه در تهران بتوانم با یك تیم كار كنم چون انتقال خانه و خانواده به شهرستان برایم بسیار سخت است. خانوادهام هم راضی به رفتن من به شهرستان نیستند. من آدم مادیای نیستم و در خانهای استیجاری زندگی میكنم. اگر به شهرستان بروم باید هم در تهران و هم در شهرستان اجارهخانه بدهم.
من فقط كار گزارش میكنم و البته در مدارس هم فوتبال تدریس میكنم، در ارتباط با كار ژورنالیستی نه فقط با یك مجله خاص وگهگاهی هم به صورت مقطعی كار میكنم. من سرهنگ بازنشسته پلیس و مربی درجه یك فدراسیون فیفا هستم و بالاترین مدرك بینالمللی را در كشور دارم. اما در این 21 سال در هیچ كلاسی شركت نكردهام.
ما قبل از انقلاب اسلامی در فوتبال دفاع سهنفره نداشتیم. تا جایی كه یادم هست من 6 یا 7 ساله بودم كه با پدرم به استادیوم میرفتیم. همه بازیهای مهم در امجدیه برگزار میشد. سیستم در فوتبال، تفكرات مربی است. تیمی كه از دفاع خطی استفاده میكند روی اصول كار نمیكند؛ بنابراین بازی باید مبتنی بر اصول فوتبال باشد.
اصول دفاعی و اصول حمله را بنده تدوین نكردهام. این اصول را که در تمام كتابهای اصول فوتبال تدوین شده است، بزرگترین مربیان و بزرگترین محققان فوتبال دنیا در مدت زمان زیادی بررسی كردهاند و در هر كاری باید پایبند این اصول باشیم. البته ما چند اصل در دفاع داریم که عمق در دفاع مهمترین اصول دفاعی است.
شهرت، دلیل اعتبار نیست. ما در كشورمان به كسانی كه در علم و دانش اول میشوند نابغه میگوییم که در ایران نابغه زیاد داریم ولی هر كسی كه معروف باشد دلیلی بر علم او نیست اما هر بازیكنی كه در آلمان چهره میشود سال بعد در بایرن مونیخ است. بایرن یك تیم جاهطلب و ثروتمند است.
بایرن مونیخ بدون مربی هم اول میشود. من گوآردیولا را قبول ندارم چون از ۶ جام فقط یك جام گرفت. از نظر من چلسی منتخب دنیاست و آقای مورینیو نمیتواند الگو باشد چون به طور پیوسته نتوانست با چلسی نتیجه بگیرد. تنها فرگوسن توانایی چنین كاری را داشت.
من 3 خواننده را به شما معرفی میكنم كه در كار خودشان نابغهاند. برای هر فرد خدا یك سهمیهای قرار داده است. چیزهایی را كه یك خواننده خوب باید داشته باشد این سه نفر دارند. اینها هم خواننده، آهنگساز و نوازنده و هم تنظیمكننده هستند. سه خواننده دوستداشتنی من پویا بیاتی، احسان تهرانچی و رامین بی باك هستند. احسان تهرانچی یك جوان 25 ساله است كه از بچگی با موسیقی بزرگ شده است. صدای احسان خواجهامیری را میپسندم. او هم برای هنرش زحمت كشیده است. پویا بیاتی متولد كرمانشاه است و اسم اصلی او امیرمسعود است.
من همان علیفری هستم كه ۱۷ سال پیش بودم اما نمیدانم چطور شده است كه در این یك سال آنقدر معروف شدهام. از هر روزنامه و مجلهای با هر سبك و سیاقی با من مصاحبه میكنند. در این ۱۷ سال چرا یاد من نبودند. خواننده، بازیگر و دیگر دوستان هم به همین منوال است.
حسادت های اطراف من
حسادت كه بسیار است؛ البته این برمیگردد به فرهنگ خانواده؛ این افراد با آبروی افراد بازی میكنند مثلا یك جوان ناآگاه كه مدعی تحصیلات دانشگاهی هم است میآید و دیگران را مورد تمسخر قرار میدهد. اما من میبخشم چون بخشش از بزرگان است.
من بازیهای مهم را از ۱۰ سایت در میآورم. یكی از این سایتها ویكیپدیا است. ویكی پدیا برای پدر بنده که نیست اما چرا رسانههای ما به ویكیپدیا حمله میكنند. یك آدم شیاد كه به قوانین احترام نمیگذارد در این صفحه دست برده است. آیا این كار درست است؟ چرا همه ویكیپدیا را محكوم میكنند.ویرایش یك سایت نقص آن نیست اما بعضیها این كار را زیر سوال میبرند. تقصیر اصلی با من یا سایت ویكی پدیا نیست؛ بلكه با فردی است كه برای افراد جامعه خود احترامی قائل نیستند. اگر این استادیوم در فرانسه نبود من به اسم شك میكردم اما به دلیل اینكه در فرانسه عرب و مهاجر زیاد است من به آن شك نكردم و به ویكیپدیا اكتفا كردم.
من دوست دارم از این فرد بپرسم كه در این چند ماه به كجا رسیدهاید. من از ته دلم هم از آنها ناراحت نیستم. خلافكار بودن نشانه شخصیت نیست. مشهور بودن باید همراه با اعتبار باشد پس جوانها به این نكته باید دقت كنند.
من از جوانی بعد از فوتبال عاشق موسیقی بودم و بعد سینما. یادم میآید كه هر سال نشریات سینمایی را كه مخصوص نوروز بود همیشه خریداری میكردم. برای اینكه تمام فیلمها را در آن قرار میدادند. اما در حال حاضر سینما نمیروم اما تمام فیلمها را سعی میكنم ببینم.
در موسیقی و سینما كار در حدی گسترده است كه نمیتوان بهترین را نام برد. در سینما باید دانش مرتبط داشته باشید تا كارشناس آن شوید. در سینما عاشق فیلمهای ایرانی هستم. من خیلیها را در این عرصه دوست دارم.
طی ۱۰ سال گذشته برای بازی در سینما پیشنهاد داشتم. اما قبول نكردم. دلیل اصلی آن مسائل مالی نبود چون اگر نقشهای پیشنهادی را شایسته خودم میدانستم حتما میرفتم. نقشها در مورد شغل خودم بود؛ گزارشگر فوتبال یا مربی فوتبال و ...
برای شما آرزوی موفقیت دارم. از كسانی كه در این سال به من محبت داشتند
بسیار سپاسگزارم. از هوادارهایم هم ممنونم و همچنین از رسانههایی كه به من محبت دارند.
هیچ وقت دنبال پول نبودم. همدورهایهای من الان خانه و ماشینهای مدلبالا دارند.
خیلی عمیق خدا را میشناسم. همیشه گفتم اگر خدا بخواهد حتما میشود. من واقعا به مردم خدمت میكردم.
در تلویزیون هم ۲۵ سال خدمت كردم.
اولین گزارشی كه گرفتم فقط 10 هزار تومان بود. در حال حاضر 150 هزار تومان برای هر گزارش میگیرند. گزارشگرهای پركار شاید در ماه فقط یك گزارش یا شاید 3 گزارش داشته باشند.
من دو تا دختر دارم كه هر دو شاغل هستند و لیسانس دارند.
تفریحات خودتان چیست؟
- اول دیدن فوتبال بعد شنیدن موسیقی و بعد دیدن فیلمهای سینمایی.
نظرتان در مورد این اسامی چیست؟
- عادل فردوسیپور: دوست عزیزم
- برنامه 90: برنامهای كه فوقالعاده برای علاقهمندان به فوتبال بسیار مفید است، برنامه 90 است و عادل فردوسی پور.
- امیر قلعه نویی: آشنای قدیمی.
- هر مربی كه دفاع خطی كار بكند من او را قبول ندارم چون اصول را باید رعایت كنند. تنها مربی كه من قبولش دارم مجید جلالی بوده است كه هم دوستش دارم و هم او را قبول دارم. با مجید جلالی همبازی، هممحلی و همكلاسی بودیم. او مدرس بسیار فهمیده فوتبال است.
فیلمهای مورد علاقه من
بعضی از فیلمهای هجو كمدی را اصلا نمیپسندم. باید ارشاد كاملا آنها را فیلتر كند. بعضی فیلمها فقط برای گیشه ساخته میشوند. این فیلمها را نمیشود تا انتها دید؛ مثلا انسانهایی مانند مهران مدیری خلاق هستند. اما برخی دیگر را نمیتوان در قالب هنر قرار داد.
من دوست ندارم برای دیدن فیلم به سالن سینما بروم. تا وقتی دیویدیها هستند چرا سینما!
در سینما اول قصه فیلم و بعد كارگردانی آن فیلم برایم دیدنش را لذتبخش میکند.
از كارگردانها مسعود كیمیایی را دوست دارم. در سینما هم كسانی را دوست دارم كه سبك خاص خود را دارند. بهترین فیلم مسعود كیمیایی «قیصر» است و بعد از آن آقای اصغر فرهادی با فیلم «چهارشنبهسوری» و بعد « درباره الی» را عالی میدانم. فیلم «گذشته» را هم دوست داشتم. آن را هم از فیلم اسكار گرفته بهتر میدانم.
بازیگرهای مورد علاقه من، استاد انتظامی و استاد نصیریان هستند كه در دنیای سینما تكرارنشدنیاند و من برای هردوی این عزیزان آرزوی سلامتی دارم. فیلمهای «هالو» و «گاو» که استاد انتظامی در آنها به ایفای نقش پرداخته بسیار زیبا هستند. البته در نسل جدید من شهاب حسینی و حمید گودرزی را هم دوست دارم.
نظر کاربران
عشق است نعره های سرهنگ.من که از ویدال الگو نگرفتم به توصیه سرهنگ