۳۷۱۱۷۱
۳ نظر
۵۰۲۱
۳ نظر
۵۰۲۱
پ

مردم ایران مدیون عزت سحابی هستند

من و مهندس سحابی تقریبا هم سن بودیم و فعالیت اجتماعی ما هم تقریبا در یک زمان آغاز شد. شرایط ایران قبل و بعد از کودتای ۲۸ مرداد متفاوت بود.

ماهنامه جامعه پویا - علی شاملو: مهندس عزت الله سحابی پس از بیش از ۶۰ سال فعالیت سیاسی در ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ به رحمت ایزدی پیوست. سحابی در عمر سیاسی خود همیشه دغدغه منافع ملی و حفظ استقلال ایران را داشت و الگوی مبارزه و اعتدال بود. با حسین شاه حسینی، اولین رییس سازمان تربیت بدنی در دولت موقت که از یاران و دوستان مرحوم عزت الله سحابی است، گفتگو کردیم.

شما از چه زمانی با مرحوم مهندس سحابی آشنا شدید؟

- من و مهندس سحابی تقریبا هم سن بودیم و فعالیت اجتماعی ما هم تقریبا در یک زمان آغاز شد. شرایط ایران قبل و بعد از کودتای ۲۸ مرداد متفاوت بود. پیش از کودتا، مسئله اصلی در ایران ملی شدن نفت بود که از برنامه های دکتر مصدق نشئت می گرفت و در نتیجه آن مجلس شانزدهم و پس از آن، مجلس هفدهم شکل گرفت و دکتر مصدق به نخست وزیری رسید. در دوره مجلس شانزدهم که مقدمه ملی شدن نفت بود، در دانشگاه ها انجمن های صنفی تشکیل شد.

مردم ایران مدیون عزت سحابی هستند

در آن زمان حزب توده و جریان چپ بسیار تشکیلاتی، منظم و منسجم فعالیت می کرد و به شکل قوی در دانشگاه ها تاثیرگذار بود. در مقابل، مکاتب دیگر چندان رشد و گسترشی نداشتند که این عامل دیگری برای حضور قوی حزب توده در دانشگاه بود. یکی دو حزب دیگری که در آن دوره تشکیل شد، نتوانستند مثل حزب توده تشکیلات عریض و طویل به وجود آورند و به اندازه این حزب نیز جذابیت نداشتند.

یکی از این احزاب، حزب ایران بود که از عده ای از تحصیلکردگان خارج از کشور که به ایران بازگشته بودند تشکیل شده بود و با توده های مردم ارتباط زیادی نداشتند و بیشتر با طبقه تکنوکرات تحصیل کرده ارتباط گرفته بودند. حزب دیگر آن زمان، سوسیالیست های خداپرست بود که عده ای از جوانان مسلمان در برابر جو چپ آن زمان تشکیل داده بودند.

مرحوم نخشب، مهندس شکیب نیا، مرحوم رازی و چند نفر دیگر، بنیانگذاران این جمعیت بودند. در چنین شرایطی انتخابات مجلس شانزدهم شکل گرفت و اقلیتی به مجلس راه پیدا کردند که رهبری آنها را دکتر مصدق به عهده گرفت و توانستند به طرح ملی شدن نفت شکلی بدهند و در اواخر دوره شانزدهم مرحوم دکتر مصدق به نخست وزیری رسید.

در همین دوره انجمن های اسلامی هم در دانشگاه شکل گرفت. انجمن های اسلامی وابسته گروه خاصی نبودند و زیر نظر چند نفر از روحانیون فعالیت می کردند. بچه هایی که اعتقادات مذهبی داشتند ،جذب این پایگاه شدند. آقای مهندس سحابی یکی از این دانشجویان بود. استادان دانشگاه ها هم اکثرا در خارج تحصیل کرده و به ایران برگشته بودند و اگرچه مجریان مذهب بودند، اما مُبلغ مذهبی نبودند.

مهندس بازرگان و دکتر سحابی - که به دلیل سوابق خانوادگی با توده مردم به ویژه طبقه تجار ارتباط داشتند - به عنوان استادان متدین دانشگاه شناخته می شدند و علاوه بر این در دانشسرای عالی که معلم تربیت می کرد، فعال بودند و با رفتار و ظاهر مذهبی، محبوبیتی پیدا کرده بودند. انجمن اسلامی با این دو استاد و جمعی از روحانیون که با کشف حجاب و تغییر لباس در دوره رضا شاه مخالفت کرده بودند، ارتباط برقرار کرده بود.

فضای نسبتا باز آن دوره اجازه می داد که در جلسات مذهبی و روضه هایی که به مناسبت های مختلف تشکیل می شد، گروه های ۱۰، ۲۰ نفری تشکیل شده و فعالیت کنند. مهندس سحابی هم در قالب این گروه ها با افرادی مثل برادران مهندس رضوی که پدرشان در دوره هفدهم نماینده قم بود، ارتباط گرفت. این گروه در قالب انجمن اسلامی دانشکده فنی و دانشکده ادبیات فعالیت می کرند. من هم در قالب جامعه سوسیالیست های خداپرست با این انجمن ارتباط داشتم و در همین ارتباط ها با مهندس سحابی آشنا شدم.

این مسائل مربوط به قبل از ملی شدن نفت و حدود سال های ۱۳۲۸-۱۳۲۷ است. در آن زمان نیروهای مذهبی و روحانیت مثل آیت الله کاشانی هم وارد صحنه شده بودند که این موضوع در بین توده مردم جذابیت ایجاد می کرد. ما در برنامه هایی که به مناسبت های مختلف مذهبی، از سوی احزاب و گروه ها برگزار می شد و رهبران مذهبی سخنرانی می کردند، حضور داشتیم و این موجب آشنایی ما با آقای طالقانی شد. در آن زمان آقای طالقانی در مسجدی در نزدیکی میدان حر فعلی سخنرانی می کرد و از آنجا جلسات به مسجد هدایت کشیده و این مسجد پایگاه ما شد و اگر من و مهندس و دیگر دوستان دیگر را در دانشگاه نمی دیدیم. در مسجد هدایت با هم ملاقات داشتیم که البته این ارتباط ها به صورت سازمانی نبود و صرفا به عنوان چند هم اندیش با هم اطلاعات و اخبار را رد و بدل می کردیم.

ارتباط شما با مهندس بعد از ملی شدن نفت چگونه ادامه پیدا کرد؟

- بعد از ملی شدن صنعت نفت فعالیت ها ادامه داشت و هم زمان انتخابات مجلس هفدهم در پیش بود. در این انتخابات آقای دکتر بقایی تشکیلاتی به نام «سازمان تامین آزادی انتخابات» به راه انداخت و ما در آن تشکیلات فعال شدیم. مرکز ما در حزب زحمتکشان که دکتر بقایی تشکیل داده بود، قرار داشت. در آن زمان روزنامه های شاهد، روزنامه دکتر فاطمی، جبهه آزادی و روزنامه جامعه سوسیالیست ها هم منتشر می شد.

جامعه سوسیالیست، ائتلافی با حزب ایران داشت که از هم جدا شدند و نام حزب مردم ایران را برای خود انتخاب کردند و روزنامه مستقل خود را به چاپ می رساندند. در این شرایط حزب پان ایرانیسم هم فعالیت خود را آغاز کرده و در برابر توده ای ها فعال بود. حزب توده معتقد به ملی شدن نفت در جنوب ایران بود اما ملیون که پان ایرانیست ها هم جزو آن بودند، اعتقاد داشتند نفت باید در سراسر ایران ملی شود.

این دو طرز تفکر بر فضای آن دوره حاکم بود و عده ای در حزب زحمتکشان و در کنار حزب ایران و مردم ایران فعالیت می کردند و عده ای هم با حزب توده همکاری داشتند. بازاریان تهران و افرادی مثل من که ریشه های بازاری داشتند، با حزب زحمتکشان فعالیت می کردند.

نکته مهم در این زمان، اختلافاتی بود که در جریان چپ به وجود آمد و عده ای از اعضای حزب توده مثل خلیل ملکی و دکتر عابدی از آن انشعاب کردند و یکی دیگر از پایه های حزب زحمتکشان را تشکیل دادند. حزب زحمتکشان از این دو گروه (جداشدگان حزب توده و تشکیلات دکتر بقایی) ریشه گرفت. این گروه ها در انتخابات مجلس هفدهم انسجام پیدا کردند و همه فعالان سیاسی د راین انتخابات فعال بودند. وابستگان به شاه و خارجیان که قدرت خود را در خطر می دیدند و با ملی شدن مخالف بودند، عاملی بودند که باعث شد مردم ایران در این انتخابات انسجام داشته باشند و در آن فعال شوند.

من از اعضای حزب زحمتکشان نبودم اما از طرف بازار با این حزب ارتباط گرفته بودم و البته مشغول تحصیل هم بودم. مهندس سحابی هم در آن زمان مشغول تحصیل بود و علاوه بر این در پروژه ای که مهندس بازرگان در رابطه با تاسیسات بانک ملی گرفته بود، همکاری می کرد و ما با هم ارتباط داشتیم. بعد از کودتای ۲۸ مرداد این ارتباطات برای مدتی قطع شد. من چون چهره شناخته شده ای نبودم توانستم در کنار آیت الله زنجانی قرار بگیرم و با ایشان همکاری و فعالیت کنم که اعلامیه نهضت ادامه دارد نوشته و در شهر پخش شد و قرار شد هر کدام از ما (افرادی که با آیت الله زنجانی همکاری می کردیم) با چند نفر که از قبل می شناختیم، ارتباط بگیریم. وظیفه، ارتباط با دانشگاهیان بود که در این رابطه سراغ مهندس سحابی رفتم.

او در آن زمان یک زیرزمین در اطراف پارک شهر گرفته بود و همراه مهندس رضوی و چند نفر دیگر یک کارگاه آهنگری وسیع برپا کردند و چون مشکلات سیاسی داشتند، از این طریق هم زندگی خود را تامین می کردند و هم فعالیت های سیاسی را ادامه می دادند. این گروه هم یک نشریه در حمایت از نهضت مقاومت ملی با استفاده از پلی کپی دستی منتشر می کردند. ما از طریق نهضت مقاومت ملی، با این گروه ارتباط گرفتیم و آنها هم از طریق نشریه با ما در ارتباط بودند. ارتباط من با عزت الله سحابی بعد از کودتا به این طریق شکل گرفت و تا هنگام فوت او ادامه داشت که من در جریان جبهه ملی فعال بودم و او در قالب نهضت آزادی و جریان ملی - مذهبی فعالیت می کرد.

مردم ایران مدیون عزت سحابی هستند

آیا مهندس سحابی عضو جبهه ملی اول و دوم بود؟

- مهندس سحابی عضو جبهه ملی نبود. اندیشه های او به جبهه ملی نزدیک بود، اما عضو نهضت مقاومتی ملی بود و فعال هم عمل می کرد. مهندس سحابی بعضی مطالب را از رحیم عطایی که عضو موثر نهضت بود، می گرفت و دکتر عبدالله معتظمی که رییس مجلس هفدهم و استاد دانشگاه بود بر این مطالب نظارت می کرد.

مبارزات در این دوره مخفی بود و به همین دلیل ملاقات های حضوری کمتر شده بود. در چنین شرایطی اکثر نشریات نهضت مقاومت ملی که زیر نظر دکتر معظمی منتشر می شد. از طریق من و چند نفر دیگر در اختیار مهندس سحابی گذاشته می شد و او در منزل خودش با دستگاه پلی کپی آنها را تکثیر می کرد و در اختیار ما می گذاشت که بین شبکه های سیاسی و گروه هایی که تشکیل شده بود، توزیع می شد. مهندس سحابی از همان زمان اندیشه ملی داشت. به همین دلیل هم از بنیان گذاران نهضت آزادی بود و پیش از آن هم «جزو سه، چهار نفری بود که انتخاب شده بود با جبهه ملی دوم وارد مذاکره شوند.

آن دوره عده ای از زندانیان سیاسی که آزاد شده بودند با نام گروه رجال فعالیت می کردند که می خواستند با نهضت مقاومت ملی مذاکره کنند و مهندس سحابی جزو مذاکره کنندگان بود اما مذاکرات ابتدا به نتیجه نرسید. بعدها که فشار بیشتر شد، برای ساختار جبهه ملی دوم، آقای مهندس بازرگان، آقای نزیه، دکتر سحابی، آیت الله طالقاتی، دکتر غنی زاده و ... عضو شورا شدند.

اعضای کمیته جبهه ملی دوم، نهضت آزادی ر تشکیل دادند اما باز هم در نهضت آزادی تلاش بود تا به عنوان حزب داخلی جبهه ملی، مثل حزب ملت ایران و حزب مردم ایران معرفی شوند که متاسفانه در کنگره جبهه ملی مسائلی پیش آمد که باعث شد رسما اعلام نشود نهضت آزادی هم یک یاز احزاب داخل جبهه ملی است. دلیل آن هم این بود که بعضی از اعضای نهضت در آستانه کنگره جبهه ملی اعلامیه دادند و گفتند رهبران جبهه ملی که زمانی وزرای دکتر مصدق بودند به مصدق خیانت کرده اند و باید محاکمه شوند.

اعضای کنگره شرط حضور نهضت آزادی را بررسی اعضا و کادرهای نهضت از سوی سران نهضت اعلام کردند و تصمیم نهایی را بر عهده شورای بعدی جبهه ملی گذاشتند که در این فاصله مهندس بازرگان و دوستان شان به زندان افتادند و وقایع سال های ۴۲ و ۴۳ پیش آمد و در نهایت تصویب نشد. در تمام این مراحل، عزت مذاکره کننده، تصمیم گیرند و اداره کننده بود و مدیریت کامل را بر عهده داشت.

مهندس سحابی از سال تشکیل نهضت آزادی (۱۳۴۰) تا سال ۱۳۵۸ از اعضای مهم نهضت بودند. بعد از جدایی از نهضت آزادی هم اعضای نهضت احترام زیادی برای او قائل بودند و این احترام تا زمان فوت او برقرار بود. چه ویژگی در مهندس سحابی وجود داشت که او نزد منتقدان و حتی مخالفان خود، شخصیتی همواره محترم بود؟ مثلا آقای عبده خدایی، آل اسحاق و اعضای موتلفه که از نظر فکری با مهندس متفاوت و حتی مخالف او بودند، برای مهندس سحابی احترام زیادی قائل بودند.

- عزت در تمام زندگی سیاسی خود، صداقت، درستی، ایمان و اعتقاد به کارش را حفظ کرد و به آنچه می گفت عمل می کرد و آنچه تعلیم می داد، نتیجه تجربیات خودش بود؛ در عین حال که حاضر بود هزینه های مختلف را تقبل کند، در منفعت کارها چیزی برای خود نمی خواست. عزت در یک جمله یک انسان کامل متعهد مذهبی سیاسی بود. او بازیگر سیاسی نبود اما از امور سیاسی مطلع و یک ایدئولوگ سیاسی بود. او ایده ملی - مذهبی را طرح کرد که مجموع ملت ایران را که هم به ملیت اعتقاد دارند و هم به مذهب معتقد هستند، در بر می گیرد و از این نظر مردم ایران به عزت سحابی مدیون هستند، زیرا در طرح او همه ملت ایران ما، قومیت ها و مذاهب مختلف در بر گرفته شدند.

هیچ یک از احزاب ما در ایران این جامعیت را نداشتند. عزت سحابی هم طراح این تفکر و هم عمل کننده به آن بود. او در تجربیات زندان خود هم به این ایده عمل می کرد. در زمان زندان برازجان، با گروه های تندرو، بعدها با گروه های مذهبی مثل موتلفه ارتباط داشت. هم با آقای طالقانی در ارتباط بود و هم با آیت الله منتظری ارتباط داشت.

در زندان او هم اسدالله لاجوردی و هم حاج مهدی عراقی حاضر بودند. عزت با همه این گروه ها ارتباط داشت ولی اولویت او ملی بودن و ایرانیت بودن و همه کسانی که برای ایران و ایرانی مبارزه می کردند به او علاقه داشتند و حتی افرادی از مذاهب دیگر هم برای صداقت، درستی، امانتداری و احترام گذاشتن او به دیگران، احترام قائل بودند. آزادی برای مهندس سحابی وسیله نبود، بلکه هدف بود و معتقد بود انسان ها آزاد خلق شده اند و باید آزاد بیندیشند و اظهارنظر کنند و باید با آزادی اخت شوند.

مهندس سحابی وظایف خود را بر اساس امر به معروف و نهی از منکر قبول داشت و به آن اعتقاد عمیق داشت و بر اساس عرف عمل می کرد. از این نظر می توان عزت سحابی را در این خلاصه کرد که انسانی بود بسیار آزاد اندیش، روشنفکری بود بسیار مسئول، مسلمانی بود عامل، نویسنده ای بود توانا، مبارزی بود معتقد به امر به معروف و نهی از منکر. او انسانی بود که در تمام زندگی اش با شجاعت و با صراحت و با صداقت رفتار کرد که این صفات، ریشه در مکتب علی مرتضی (ع) داشت. او پرورش یافته مکتب سیاسی دکتر محمد مصدق. عزت با عزت زندگی کرد و با عزت رفت و دخترش هم به او ملحق شد. برای هاله این یک آرزو بود که در چنین روزی به پدر ملحق شود.

مردم ایران مدیون عزت سحابی هستند
مهندس سحابی

مهندس سحابی از اعضای اولیه شورای انقلاب بود، ریاست سازمان برنامه و بودجه را هم بر عهده داشت و نماینده دوره اول مجلس بود. دری نجف آبادی، امام جمعه اراک می گوید ما برنامه نویسی در مجلس را بلد نبودیم و عزت سحابی به ما آموخت. چرا مهندس سحابی تحمل نمی شد؟

- عزت سحابی در امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مملکت، اطلاعات زیادی داشت و با مکاتب مختلف آشنا بود و همچنین اعتقادات مذهبی قوی داشت و توانسته بود مسائل ملی را در قالب مسائل مذهبی با هم تجزیه و تحلیل کند و تز ملی - مذهبی را ارائه داد.

مهندس سحابی همیشه دغدغه حفظ تمامیت ارضی ایران و استقلال مملکت را داشت و در همه انتخابات ها شرکت می کرد و به دیگران هم توصیه می کرد شرکت کنند، فکر می کنید علت این امر چه بود؟

- مهندس سحابی دغدغه ایران اسلامی داشت. او می گفت من اسلام می خواهم، در کنار ملیتم و می خواست ایرانیت و اسلامیت را با هم داشته باشد. دکتر مصدق می گفت روس ها من را آمریکایی می دانند، آمریکایی ها من را طرفدار روسیه می دانند و هر دو آنها پشت پرده و در ارتباط با شاه من را انگلیسی معرفی می کنند و هیچ کدام حاضر نیستند من را همانگونه که هستم قبول کنم؛ زیرا در این صورت منافع همه آنها در خط ر است. از همین نظر بود که عزت سحابی همواره متهم می شد. سحابی، اقتصاد و مذهب را به طور آکادمیک نیاموخته بود و آنچه در این حیطه ها مطرح می کرد، حاصل اندیشه ها و مطالعات خودش بود.

مهندس سحابی همیشه می گفت ما از پدرمان یاد گرفتیم که باید در مقابل زور ایستاد، این اعتقاد از کجا نشأت می گرفت؟

- این اعتقاد ریشه اسلامی دارد. مهندس سحابی همیشه حرف خود را از طریق مصاحبه ها و نشریات بیان کرده و هزینه آن را هم داده و تا روز آخر هم دغدغه داشت اما جامعه ما ظرفیت مهندس سحابی را نداشت. ما باید سعی کنیم رشد جامعه را بالا ببریم. هدف سحابی از انتشار نشریه ایران فردا و نوشتن کتاب های مختلف، رشد جامعه بود و اینکه مردم به حق خودشان آشنا باشند و البته دین خود را هم بشناسند و دنیای مرفهی داشته باشند. عزت با تکنولوژی غرب و مطالب روز غرب آشنا بود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    مردم ایران مدیونه هیچکس نیستند . مردم رنجدیده ایران از همه طلبکارند . طلبکاره عمرهای بر باد داده شده اختلاسها حقوقها .گرانیها . فریبکاریها .

  • بدون نام

    من مدیون نیستم اما خیلی مدیون ما هستند اما تعریفشون رو شتیدم مرک دخترش در غم و مراسم پدرش سخت بوده

  • مصطفی

    خدا رحمتش کنه،همین که وطن پرست و دغدغه مردمشو داشته خیلی بوده...

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج