احسان علیخانی و دغدغه های ۳۰ سالگی
این عجیبترین سال زندگی اوست. سالی كه با جنجال آغاز شده، سالی كه برنامهاش را به اسم دیگری كردند تا یكی، دو ماهی ناخن بجود. سالی كه فكر میكرد نكوست اما آخرش از بهارش پیدا بود...خب، این اولین مصاحبه احسان علیخانی در سال ۹۱ است.
مجل ه ایده آل : بچه سرتق و پرشروشور مدرسه پاسداران حالا برای خودش كسی شده. همان كه همكلاسیها تا توی تلویزیون میبینندش یادشان میآید حیاط را روی سرش میگذاشت.او احسان علیخانی است. بیست و چند ساله كه بود، با تكگوییهای طولانی و سبك اجرایش گل كرد، اما لج خیلیها را هم درمیآورد. آنها كه حوصله بحر طویل یك «بچه زاغول» را نداشتند. آن روزها اما گذشت. 24،23 و 25 تا برسد به 30.
این عجیبترین سال زندگی اوست. سالی كه با جنجال آغاز شده، سالی كه برنامهاش را به اسم دیگری كردند تا یكی، دو ماهی ناخن بجود. سالی كه فكر میكرد نكوست اما آخرش از بهارش پیدا بود...خب، این اولین مصاحبه احسان علیخانی در سال ۹۱ است. او در همه روزها و ماههای بعد از برنامه عید نوروزش و ماجراهای مربوط به ماه عسل، قفل به لب زده. نخواسته حرفی بزند تا چیزی ترك بردارد. حالا هم حتی، جز در كنایه چیزی نمیگوید. البته گفتنی زیاد است، اما نه درباره آن شب كذا، اجرای دونفره و آن برنامه كه دیگری اجرایش كرد. بهانه ما حتی مهمتر بود. ۳۰سالگی، سن ویژه مردها. زمانی كه به قول علیخانی دست آدم را میگیرند و از پل جوانی عبور میدهند. حتی اگر یك نوجوان ابدی باشی. یكی مثل احسان علیخانی. متولد آبان ۶۱. ۳۰سالگی مبارك!
یك روز از خواب بیدار میشوی و میبینی ۳۰ساله شدهای؛ ۳۰سالگی و ۴۰سالگی سنی است كه برای آقایان خیلی مهم است و شاید بهخصوص برای تو كه زمینه كاری شناختهشدهای داری و مردم میشناسندت. با همه این تفاسیر ورود به دهه چهارم زندگی برای تو چه حسی همراه داشت؟
برای من اینطور نبود كه از خواب بیدار شوم و حس كنم ۳۰ساله شدهام. برعكس. دوستان در این چند وقت مدام در گوشم مینواختندكه داری پیر میشی! بعد هم جشن تولد و اینجور چیزها بود. پس نگذاشتند درست ۳۰ساله بشوم!
خب، ۳۰ سالگی یك عدد است، یا یك حس غلیظ و عمیق؟
حتما شنیدهاید كه دوران گذار ۳۰سالگی برای خیلیها تبدیل به بحران میشود و این تجربه خطرناكی است. این بحران برای من از لحظهای اتفاق افتاد كه دوستان من یك كیك كوچك جلوی من گذاشتند. وقتی عدد روی كیك را دیدم با توجه به اینكه ۱۰ سال بود دهگان آن ۲ بود وقتی عدد ۳ را دیدم احساس كردم شمعی را فوت میكنم كه فرق دارد با قبلیها. ۲ تمام شده بود و ۳ رسیده بود. حالم بد شد. پیشنهادم این است كه اگر خواستید برای كسی شمع روشن كنید به تعداد سالهای عمر برایش شمع بگذارید و شمع عدد نگذارید. نه اینكه بگویم این شمع مهم است ... اگر در ۱۰سالگی با یك فوت شمع را خاموش كنی در ۲۰ سالگی با دو فوت و در ۳۰ سالگی شاید سه فوت. همین ماجرا كمك میكند كه تو یك نگاه به گذشتهات بیندازی. در واقع با یك نگاه میتوانی بفهمی كجای دنیا ایستادهای. به نظر من این اتفاق خیلی قشنگتر از این است كه عدد شمعت را فوت كنی. برای من این حس در لحظه فوت كردن شمع پیش آمد...
به نظرم یكی از اتفاقاتی كه از ۳۰ به بعد در زندگیات میافتد این است كه كمكم باید با خودت مشورت كنی تا با دیگران، یعنی باید با درون خودت وارد شور بشوی. به نظرم از روزی كه پرستار در اتاق عمل اولین كتك را به ما میزند و ما گریه میكنیم تا روزی كه قرار است بمیریم. اگر آدم خوبی بوده باشیم و چند نفر برایمان اشك بریزند یكسری مراحل را میگذرانیم. اولش بچه هستی و به اطرافیان و محیطت فقط اعتماد میكنی، بعد میخواهی مستقل شوی بعد جلو میروی و باید دنیا را بشناسی. فكر میكنم ۳۰ سالگی یك نقطه آغاز فوقالعاده خوب است برای اینكه كمكم خودت را بشناسی. حداقل شروع كنی با درونت خلوت كردن را. اگر یک دهه قبل باید با همه دنیا مشورت می کردی حالا باید كمی خودت را تحویل بگیری و این اتفاق مهمی است. به نظرم كسانی كه حالشان بد میشود، كسانیاند كه هیچ شناختی از خودشان ندارند. هنوز هم آدم سرگشته، آشفته و پریشان حالی هستند كه از این شاخه به آن شاخه میپرند و اصیل نشدهاند.
لابهلای صحبتهایت از لفظ بحران استفاده كردی چرا از این لفظ استفاده میكنی.
از لحظهای كه دهگان 30 را روی كیك دیدم حالم بد شد، به همه دهه 20 تا 30 زندگیام فكر كردم، بچهتركه بودیم همه فكر میكردیم 30سالهها آدمهای بزرگی هستند میگفتیم طرف 30 سالش است. من الان 30سالهام ولی هنوز احسان علیخانی كودك و در نهایت نوجوان هستم. فقط قد كشیدهام، دست و پایم بلندتر شده است و بیشتر میشناسندم این یك موضوع به شدت «صفر» و «یك» است. صفر آن بحران و افسردگی است و یك آن شناخت درست. تو یا میتوانی این حس را تبدیل كنی به یك بحران و معضل در زندگیات و بیمار شوی یا بگویی نه من در یك دوره گذار هستم و باید از این دوره گذار عبور كنم.
من هنوز وسط این دو مرحله تلوتلو میخورم و باید با آن كنار بیایم و این ماجرا به خود من برمیگردد و كسی هم نمیتواند به من كمك كند. بعضی وقتها بحران 30سالگی تا 32 سالگی طول میكشد تا بتوانی خودت را پیدا كنی. من هم در این دوره هستم و هنوز دنبال سرزمینم میگردم كه به نظرم نكته به شدت مهمی است.
در 30 سالگی اولین حسی كه دچارش میشوی این است كه به اجبار دارند از دوران جوانی بیرونت میكنند و میگویند برو بیرون! بعد وارد دوران بزرگسالی میشوی. انگار كه باید با خیلی از آرزوهایت خداحافظی كنی. تصور میكنی باید با خیلی از استعدادهایی كه دیر كشفشان كردهای خداحافظی كنی. برای خیلیها ممكن است پشیمانی پیش آید. برای من هم اینطور بود. در آن لحظه بلافاصله فلشبك میزنی به كل دهه سوم زندگیات و مرور میكنی از 20 تا 30 سالگیات را. ممكن است احساس پشیمانی از خیلی از اتفاقات زندگیات را داشته باشی. تصمیمگیریهای غلطی كه در زندگیات كردی. نكته دیگر حفظ استقلال است چون دههای است كه تو در آن میجنگی برای اینكه مستقل بشوی. خیلی صادقانه میگویم هنوز نتوانستهام با این سن كنار بیایم اما اصلا حاضر نیستم به سمتی بچرخم كه تبدیل شود به بحران. من دوست دارم از این مرحله عبور كنم.
یك اتفاق بزرگ در شروع ۳۰ سالگیات برایت میافتد و سؤالهای بزرگی كه هنوز نتوانستهای به آنها جواب دهی و همیشه از آنها ساده عبور كردی، جدیتر میشود. منظورم سؤالات كلیدی مثل آفرینش كائنات و خلقت است، راجع به اینكه من چه كسی هستم، برای چه آمدهام و دارم چه كار میكنم و از این به بعد میخواهم چه كار كنم. بعضی اتفاقات برایت سطحی میشود. یكسری اتفاقات بزرگ كه همیشه كمرنگ بوده و روی آن سرپوش گذاشتهای برایت جدیتر میشود. چون سرعت ۲۰ تا ۳۰ خیلی زیاد است چون تو بازیگوشی، دائم در حال دویدنی. یك دهه خیلی عجیب است و قطعا تو در ۳۰ سالگی به خیلی از تصمیمات خود شك میكنی و متوجه میشوی كه اشتباه كردهای اما راهی برای برگشت نداری. پس چه كار كنم؟ دهه ۳۰ تا ۴۰ را هم خراب كنم؟ نه! قطعا باید به این دهه رسید تا در آن بالغ شد. تعریف من از یك آدم بالغ كسی است كه در مرحله زندگی سنی خودش درست و شبیه آن زندگی كند. من اصلا پیرمردی كه در ۸۰سالگی بدمینتون بازی میكند را دوست ندارم. به نظرم پیرمرد باید پیرمردی كند، و جوان جوانی. من آدمی هستم كه احساس میكنم نوجوان ابدی هستم ولی به نظرم باید بفهمی و بالغ شوی. بلوغ فقط آن نیست كه ریش و سبیل دربیاوری. بلوغ یعنی اینكه بفهمی در چه مرحله از زندگیات زندگی میكنی و چه تكلیفی داری.
این بالا رفتن سن تو را نمیترساند؟
ما همیشه فرار میكنیم از اینكه خودمان را آغشته به مرگ كنیم بچهتر كه هستیم فكر میكنیم ۳۰ سالگی پیر است ۳۰ساله كه میشویم میگوییم ۳۰ ساله كه جوان است. ۵۰ساله كه میشویم، وقتی یك ۵۰ساله سكته كند و بمیرد، میگوییم. ۵۰ساله بود، سنی نداشت برای اینكه ما خودمان را آغشته به مرگ نمیكنیم. من فكر میكنم ۳۰سالگی با تو حرف میزند. اینكه تو داری به ظهر زندگیات نزدیك میشوی و اینكه باید به این شناخت برسی و اینكه من خودم را آماده میكنم تا از زندگی بیرون بروم.
همه ما گیم بازی كردهایم، تو در پلیاستیشن پای بازیای مینشینی كه ۱۰ مرحله دارد. باید تكلیف مرحله اولت را درست انجام بدهی، بعد وارد مرحله دوم شوی و همینطور جلو بروی تا به مرحله آخر برسی. من میگویم اگر زندگیمان را شبیه این كنیم كه مرحله آخر مرگ باشد هر روز در هر جا و هر موقع عمر نباید شبیه آدمهایی باشم كه در مرحله یك و دو و سه چندبار گیماور میشوند. من نگران این قضیه هستم. نمیخواهم در ۳۰ سالگیام گیماور شوم یعنی نفهمم تكلیف دهه ۳۰ سالگی من كه آغاز شده است چیست و مرتب در این مرحله در جا بزنم.
اولین كسی كه هر سال تولدت را تبریك میگوید چه كسی است؟
مادر من در ساعاتی كه به دنیا آمدهام به من تبریك میگوید 5 صبح 15 آبان.
خاطرهای از تولدهای گذشتهات كه در ذهنت مانده را برایمان بگو.
مادرم به من میگوید تو به دنیا آمدی سبیل داشتی. برادر بزرگم میگوید اولین بار كه تو را بغل كردم احساس كردم 15 سالت است. (میخندد) نمیدانم چند سالم بود اما خیلی زود سبیلم در آمد. فكر كنم 16-15 ساله بودم خیلی سمبولیك منتظر بودم روز تولدم سبیلم را بزنم. مادرم برایم یك جشن كوچك برگزار كرد. دوستان و اقوام به خانه آمدند. خیلی صحنه سختی بود كه تو با سبیل زده بیایی پشت كیك تولدت بنشینی. خودم خودم را نمیشناختم؛ قیافه ام برای دوستانم عجیب بود.
وارد شدن به دهه سوم زندگیات، به این معنی است كه باید یكسری كارها را كنار بگذاری و وارد یك مرحله جدیدتر شوی. مثل تشكیل دادن خانواده. عاقبتاندیش بودن یا از آن جوانی كردنها فاصله گرفتن؟
اولین اتفاقی كه برایت میافتد این است كه متوجه میشوی باید خداحافظی كنی. با خودت میگویی همه چیز تمام شد، اما واقعا اینطور نیست. تو میتوانی پتانسیلهای جدید داشته باشی. به نظرم وارد مرحلهای از زندگی شدهای كه باید اصیل شوی، این از همه چیز مهمتر است. من احسان علیخانی تصمیم میگیرم از این به بعد آنقدر خودم را بشناسم كه بتوانم با خودم مشورت كنم. من قطعا در ۲۵ سالگی مشاور خوبی برای خودم نبودم. باید در ۳۰ به جایی برسم كه بتوانم بیشتر با درونم حرف بزنم. در ۲۰ تا ۳۰ سالگی من و تو از محیط خیلی الهام میگیریم یعنی محیط كاملا روی ما غالب است. اما از ۳۰ به بعد من میتوانم روی محیط تاثیر بگذارم. از ۲۰ تا ۳۰ تو آشفتهای، عصیانگری و از این شاخه به آن شاخه میپری. دنیا را چهارچشمی میپایی برای چه؟ برای اینكه محیطتت را بشناسی. خوب حالا كه محیط را دیدم و سردی و گرمی آن را هم چشیدم، پستی و بلندی آن را هم دیدم. از ۳۰ به بعد اگر خودم را نشناسم این محیط به چه درد من میخورد. من دنبال این هستم كه حالم طوری شود كه بتوانم با خودم مشورت كنم.
تو برای اینكه برنامه برای مردم اجرا كنی باید عمیق باشی، باید با شناخت و مطالعه باشی و صادقانه روایت كنی. بهشدت علاقهمندم كه برداشت برای مخاطبم آزاد باشد. یكی مثل پرویز پرستویی از صنف هنری برنامهات را ببیند و بپسندد كسی هم از همان صنف تو را نپسندد و هیچ اشكالی ندارد. بیخود میكند كسی ادعا كند همه در این عالم من را دوست دارند. این حرف غلط است. به خصوص اگر قالب كارت كمی باشد، اگر حوزه تخصصی باشد این حرف را قبول دارم. دیگران حق دارند هرچه میخواهند راجع به من بگویند اما من اصلا دوست ندارم شبیه كسی شوم كه آنها میخواهند. من دوست دارم در كمپین مخاطبانم از سطحیترین آدمها وجود داشته باشد تا عالمترین آنها.
چطور در این مسیر شغلی افتادی. آیا رؤیای دیگری داشتی كه به آن نرسیده باشی؟
شاید رؤیایم مثل آرزوی بقیه نوجوانها نبوده اما همیشه فكر میكردم كه دوست دارم از خودم در دنیا چیزی باقی بگذارم. نمیگویم تا به حال این كار را كردهام نه اصلا. هنوز به این شناخت نرسیدهام. اما دوست دارم از خودم اثری یا اتفاقی یا شناختی روایتی به جا بگذارم. من از بچگی آغشتگی به مرگ را خوب تماشا میكردم. من هم مثل بقیه آدمها بین عدد یك و ۳۶۵ یعنی طی یكسال بین یكی از همین روزها خواهم مرد. چه ۱۰ سالگی، چه ۳۰ سالگی و چه ۸۰ سالگی. بین این عددها هیچ فرصتی وجود ندارد كما اینكه در یك روز بچه یكساله میمیرد، یك پیرمرد ۸۰ ساله هم در همان تاریخ میمیرد.
پس باید بیخیال نازیدن به سن شد. من دوست دارم این آمادگی را پیدا كنم كه هر لحظه خواستم از زندگی خارج شوم یعنی اگر فرصتی باقی بود بتوانم از خودم رویدادی، اتفاقی، جریانی و اثری باقی بگذارم. نمیگویم به مانایی و فاخری بزرگان اما حداقل میخواهم تاریخ مصرف خودم را بعد از مرگم زیاد كنم. همه ما یك تاریخ مصرف داریم. مرگ، تشییع جنازه، ناراحتی، اشك تعدادی اگر باشند، چهلم، سالگرد و تمام. من دوست دارم مردهام هم تاریخ مصرف نداشته باشد. این حرف خیلی بزرگی است و اصلا ادعایی هم ندارم... اما دوست دارم این اتفاق برایم بیفتد.
من بعد از برنامه عید نوروز سیما در هیچ جا حرفی نزدم و كوچكترین مصاحبهای حتی خیلی كوتاه نكردم، علت این بود كه من به این رودخانه اعتقاد داشتم. اینكه من قسمتی از این مسیر هستم، هر از گاهی ممكن است ناامید شده باشم اما این حس ناامیدی گذراست من فهمیدهام متعلق به این عرصه و مدیوم هستم و سنگ كف این رودخانه. بنابراین ماندم تا شرایط عادی بشود.
از مشاهیر متولد آبان چه كسانی را میشناسی؟
ما در آبانماه كورش، گاندی و پیكاسو را داریم، نیما یوشیج و فاطمه معتمدآریا و آیدین آغداشلو هم متولد آبان هستند.
احسان علیخانی خصوصیات آبانی ها را دارد یا نه؟
هیجان و بلندپروازی: خاصیت اصلی یك آبانی هیجان و بلندپروازی است. آدمهای صفر و یك هستند. یا رفیقاند یا دشمن. البته من خیلی سعی كردم كه دشمن نباشم.
جسور: خیلی جسور هستم
تجملاتی: خیلی خودم را با شرایط تطبیق میدهم. روی گلیم هم میتوانم بخوابم، روی مبل اشرافی هم.
از شكست متنفر هستند: به نظر من آدم بازنده كسی است كه از شكست متنفر نباشد. وقتی میتوانیم برنده باشیم چرا باید ببازیم.
عاشق عقاید شخصیات هستی: عاشق نقد عقاید قلبیام هستم. به شرطی كه به یك سواد و عمق برسم كه بتوانم عقاید محكم شخصیام را نقد كنم و بگویم اشتباه كردهام. در كل اشتباهاتم را میپذیرم.
با اعتمادبهنفس: این خصیصه یكی از شاخصههای آدمهای آبانی است.
مهربان ولی سختگیر: دقیقا
شوخی میکند: خیلی زیاد. دست خودم نیست؛ در خونم است. برای مثال یک بار دوست صمیمی من حامد میرفتاحی كه كارگردان برنامههای من هم است كیسه صفرایش را عمل كرده بود. وقتی بههوش آمد در حالت خواب و بیداری بود. یك مرتبه به شكمش زدم. یك صحنهای ایجاد شد وحشتناك چند دقیقه از درد نفسش بند آمد.
روحیه ورزشكاری ولی خستگیناپذیر: روحیه ورزشكاری دارم اما زود خسته میشوم.
ناامید نمیشود: ناامید میشوم اما این ناامیدی خیلی طولانی نیست.
اهل انتقام زبانتیز: زبان تیز دارم اما اهل انتقام نیستم.
رویارویی با مشكلات: بله صد درصد
زنها در كارم دخالت نكنند: بله
دهن لق: به هیچ وجه
از دوران بچگیات بگو
بیاندازه درسخوان بودم و بیاندازه شیطان. تنها دلیلی كه از مدرسه اخراج نمیشدم درس خوبم بود. مدیر مدرسه به مادرم میگفت این بچه چون شاگرد اول است نمیتوانیم از مدرسه بیرونش كنیم. دوران دانشگاه هم همینطور بود من رتبه سهرقمی كنكور بودم. دانشگاه تهران درس خواندم. آن هم در نسل پرترافیك دهه شصتیها كه میلیونی در كنكور شركت میكردند اما پذیرش دانشگاه محدود بود.
رشته مدیریتی كه در دانشگاه خواندی هیچ وقت برای تو كارساز بود؟
بیشتر از اینكه بگویم رشته مدیریت به درد من خورد اتمسفر دانشگاه تهران برای من مفید بود. استادهایم، همكلاسیهایم، نفس كشیدن در دانشگاه تهران، انجمنهای مختلف دانشگاه، كتابخانه، جسارت ما، همه چیز عالی بود. یكی از دلایل جسور بودن من در اجرا برمیگردد به این قضیه كه من در دانشگاه تهران درس خواندم چون نسل بچههای دانشگاه تهران جسور بودند.
یادم میآید در یك كلاس بسیار مهم از استاد سؤالی پرسیدم نتوانست جواب من را بدهد. شروع كرد سفسطه كردن و به من توهین كرد. من كلاس را ترك كردم و گفتم حتی اگرنمره صفر هم بدهی دیگر حاضر نیستم سر كلاست حاضر شوم چون بیادبی كردی. كلاس را كه ترك كردم همه كلاس پشت سر من خارج شدند.استاد میخواست من را فریب دهد. اطلاعات عمیق نداشت آنقدر از او سؤال كردم كه كلافه شد. گفت شعور من با شعور تو متفاوت است و نقطه مشتركی نداریم. الان كجا چنین جسارتی وجود دارد؟
حلقه دوستانت چه كسانی هستند؟
هنوز با دوستان دانشگاهم در ارتباطم. اما حالا غلظت دوستیام با رفقای هنریام بیشتر از دوستان قدیمیام است. برخلاف تصوری كه همه از من دارند من خیلی سخت با آدمها ارتباط برقرار میكنم. خیلی هم از دست دادن این دوستان برایم سخت است. باید دلیلهای بزرگی برای به هم زدن رفاقتم وجود داشته باشد، تعداد محدودی رفیق دارم. رفیق یعنی كسی كه یكجایی از منفعتش به خاطر تو بگذرد.
خود تو هم اینطور هستی كه از منفعتت برای كسی بگذری؟
برای رفیقهایم بله. رفیق یعنی قلبت برای كسی بتپد.
این انتقاد به من شده كه در اجراهایم گاهی تندتر از حد معمول میشوم. من همیشه این اعتقاد را داشتهام كه مرز باریكی بین جسارت و وقاحت است. همه از آدم جسور خوششان میآید اما فرد وقیح را كسی دوست ندارد. برگ برنده جسارت، صراحت است. البته بعضی چیزها است ژنتیك است و ممكن است دست خود آدم نباشد اما در نهایت باید مراقب باشی. نكته مهم این است كه مردم بین مجری خنثی و مجری جسور گزینه دوم را انتخاب میكنند. من هیچ وقت سنگر جسارت را ترك نمیكنم ولی حالا كه سنم بالاتر رفته حتما با عقلانیت بیشتری كار اجرا را دنبال خواهم كرد.
تو كجا میتوانی اثرگذار باشی؟ یا باید بروی عالم سیاست یا هنر. من چون سیاست را نمیفهمم همیشه از آن دور بودهام. پس وارد دایره هنری شدم كه كلی گرایش و شاخه دارد. وارد این حرفه شدم چون دوستش داشتم و میفهمیدم میتوانم برای آن انرژی مصرف كنم. البته به هیچ وجه نمیگویم به ایدهآلم رسیدهام. شغلم من را آرام كرده است اما آیا میتوانم بگویم حالم خوب است؟ نه!
یعنی مسیر شغلیای كه انتخاب كردهای تو را راضی نكرده؟
مسیرم، مسیر درستی است. اما شاید قدم زدنم در این مسیر ناقص بوده است و عیب داشته است.
اتفاق جا مانده ۲۰ تا ۳۰ سالگی تو چه بوده؟
دوست داشتم كارگردانی كنم، فیلم سینمایی بسازم. دوست داشتم قصه بنویسم و یك مجله داشته باشم.
اما چیزی كه از درون اذیتم میكند این است كه من جواب خیلی از سؤالات بزرگم را از هستی و كائنات در مقطع ۲۰ تا ۳۰ سالگی نگرفتم و تعدادی از این سؤالات هنوز برای من باقی است كه باید تكلیف آن را در ۳۰ به بعد زندگیام معلوم كنم. اعتقاد دارم كه تو از سن ۴۰ به بعد میتوانی از خودت امضا و اثر بگذاری كه ماندگار شوی. من در سن ۲۰ تا ۳۰ سالگیام برنامه تلویزیونی زیاد داشتم امروز میتوانم بگویم قطع به یقین عقل من مثل خیلیهای دیگر با كمبودها و نقصانهایی عجین شده بود و نمیتوانم پای هر آنچه ساختهام بایستم.
خود من منتقد جدی خیلی از كارهایی هستم كه تا الان انجام دادهام. اما خب چه كار باید بكنم؟ باید سره را از ناسره تمیز بدهم. ۳۰سالگی را شروع كنم. ۳۰ سالگی یك نقطه سر خط در زندگی من است. باید اثری را كه در ۳۰ سالگی میسازم با كار ۲۴ سالگیام فرق داشته باشد. من به بعضی از بحثهای ۲۴ سالگیام میخندم. میگویم این چه حرفی است که من گفتهام؟!
كاری بوده كه دوست داشته باشی آن را دنبال كنی اما نتوانستهای؟
یكی از بزرگترین مشكلاتی كه در 30 سالگی پیدا خواهی كرد این است كه احساس میكنی چقدر استعداد داشتهام كه حواسم به آن نبوده است و كمك نكردهام كه آنها پرورش پیدا كنند و دیگر فرصت ندارم. یكی از بزرگترین آنها موسیقی است. اتفاقی كه هر روز به آن فكر كردم و هیچ وقت برای آن نسخهای تجویز نكردم. بازیگوشی كردم.
در شغل خودت چطور؟ تو مجری برنامهای بودی كه میتوانستی راحت حرفهایت را بزنی اما این فرصت از تو دریغ شد.
به نظرم فارغ از همه هنرها كه من و تو میتوانیم آن را تعریف كنیم یك هنری وجود دارد و آن هم درست كار كردن در شرایطی است كه تبیین شده، درست كار كردن در شرایطی كه تصمیمگیری و نقطهگذاری آن دست تو نیست. من دو راه دارم؛ یا در آن شرایط باشم یا كارم را درست انجام بدهم. به نظرم اینكه تو در آن شرایط بتوانی خوب باشی، هنر است. نمیخواهم از خودم تعریف كنم ولی این كار یعنی ارزش كار تو بیشتر از دیگرانی است كه بدون چارچوب و محدودیت كار كردهاند. چون تو از هوش و انرژی بیشتری استفاده كردی، بیشتر حرص خوردی و بیشتر برای آن وقت گذاشتی.
تو گفتی دوست داشتی ماندگار شوی چرا شغل مجریگری را برای ماندگار شدن انتخاب كردی؟
فهمیدم اتفاقی به اسم رسانه، در تلویزیون میتواند در زندگی مردم تاثیر بگذارد و جریان بسازد. راستش از دوران بچگیام در محل و خانواده جریانسازی میكردم. من این فاكتور را دوست داشتم. تو میتوانی فوتبالیست شوی اما جریانساز نمیتوانی باشی. پس عالم هنر برای تو باقی میماند. من رسانه و تئاتر را دوست داشتم. تو میتوانی كاری را بسازی كه میدانی در زندگی مردم موثر است. یكی از بهترین انرژیهایی كه در زندگی میگیرم و هر طور زخمی كه در دلم است و هر طور بیمحبتی كه به من شده است را فراموش میكنم این است كه كسی را میبینم كه به من میگوید ۱۰ سال قبل یك برنامه از تو دیدم و تو باعث شدی فلان اتفاق برایم بیفتد.
فكر میكنی احسان علیخانی در سن ۴۰ سالگی در چه جایگاهی است و فضای ذهنیات از آن دوران چیست؟ فكر میكنی چقدر آرامتر خواهی شد و چقدر چاله چولههای ذهنت را پاسخ خواهی داد؟
راجع به آرامتر بودنم هیچ ضمانتی ندارم. چون ذاتا كاراكتر آرامی ندارم. با اینكه مخالف این ماجرا هستم اما احساس میكنم من جزو آن نوجوانهای ابدی هستم كه شاید بالغ شدنم كمی غیرعادی باشد. یعنی به تكلیف دوران سنیام عمل نمیكنم. من امروز كه با تو صحبت میكنم دل آشوبه ۳۰سالگی دارم ولی نمیخواهم برای خودم بحران بسازم و میگویم گذار ۳۰ سالگی از ترس ۴۰سالگیام است. من از ۱۰ سال قبل از ۴۰ سالگی میترسیدم چون فكر میكنم در ۴۰ سالگی باید به ته شناختت از دنیا برسی، ته شناختت از هستی و آفرینش، از كائنات و خلقتت از همه چیز. فكر میكنم یك آدم ۴۰ ساله اگر حرف بزند دیگر نمیتواند چرت و پرت بگوید و حرف واهی بزند.
به نظرت این سطح از موفقیتی كه الان داری كیفیت دارد یا نه كف روی آب است؟ یعنی شهرت تو به خاطر مخاطبان جوان و كسانی كه از چهره تو خوششان میآید است یا واقعا كارت عمق داشته؟
وقتی در ۲۵ سالگی برنامه اجرا میكنی لحظهای برایت مهم است كه دو هزار نفر برایت دست میزنند. در ۳۰ به بعد این برایت مهم میشود كه چه كسی برایت دست میزند. یعنی ترجیحت این میشود كه اگر ۱۰ نفر در ۲۵ سالگی تشویقت میكنند در ۳۰سالگی از بین این ۱۰ نفر آن دو نفر كه خودت میخواهی برایت دست میزنند یا نه. یعنی كمیت را كنار میگذاری و كیفیت برایت مهم خواهد شد. این هم یكی از سؤالهای ۳۰ ساله شدن است كه آیا فلان آدم با فلان كیفیت تو را دوست دارد و تو را تماشا میكند. آیا از تو تاثیر میگیرد و تو را تایید میكند.نمیخواهم بگویم زندگی من وابسته به تایید دیگران است. باید بگویم امروز دیگر برایم جیغ زدن یک بچه ۷ساله مهم نیست.
چند وقت پیش پدری را دیدم كه اصرار داشت من را ببیند وقتی او را دیدم قصهای را برای من تعریف كرد كه خیلی لذتبخش بود. یك برنامه مونولوگ 7-6 دقیقهای من در لنز دوربین در خانهای باعث شده كه دختر خانمی كه در حال خودكشی است از خودكشی منصرف شود و بیاید پای تلویزیون بنشیند این موضوع طبیعی است که حال من را خوب میكند. آن دختر الان بزرگ شده است و ازدواج كرده و بچه دارد. دختری كه كاملا تصمیم به از بین بردن خودش داشته وقتی صدای من را از تلویزیون شنیده است از ادامه قرص خوردن منصرف شده است. خب. این یعنی جریان ساختن و واقعا لذتبخش است كه برنامه تو بتواند جان یك جوان را نجات دهد. دوست داشتم كاری را دنبال كنم كه تاثیر آن را ببینم. برای این كار باید فهیم باشی، باهوش باشی، باید عمیق باشی برای اینكه بهترین اتفاق را انتخاب كنی قطعا من در این جریانسازی اشتباهاتی هم مرتكب شدهام. اما تو اگر میخواهی موثر باشی و در محیطت تاثیر بگذاری از 30 سالگی به بعدت دیگر نمیتوانی كمعمق باشی. باید اشرافت را گسترده كنی.
تو مجری صدا و سیما هستی و چهره توده مردم. هیچ وقت فكر كردی برای اینكه قشر روشنفكر جامعه تو را بپسندند باید چه كار كنی؟
ژانر كاری من ژانر اجتماعی است. برنامه من راجع به زندگی است تو وقتی راجع به زندگی حرف میزنی یعنی این برنامه شامل همه اقشار میشود. نمیگویم برایم اهمیت ندارد كه روشنفكرها راجع به من چه فكر میكنند ولی من برای عام مردم برنامه میسازم. بعد از تجربههایی كه به دست آوردم به سبک اجرا رسیدهام. آنقدر آزمون و خطا داشتهام كه به فرمول درست رسیدهام. فهمیدهام كدام راه درست است من فكر میكنم تو باید با مخاطب صادق و صریح باشی و اتفاقا بهشدت دوست دارم مخاطبانم از چند دست باشند. اگر یك روز به جایی برسی كه همه تو را دوست داشته باشند اتفاق عجیبی است. صادقانه اعتراف میكنم دیوانه میشوم برنامههای 24 سالگیام را میبینم، برنامههای 25 سالگیام آزارم میدهد، از خیلی از كارهایی كه در دهه 20 تا 30 سالگیام انجام دادهام ناراحتم.
نظر کاربران
ای باباچقدر30سالگی30سالگی میکنی احسان جون بقیه هم تو30سالگی شکل توان؟!
چراهیچی ازادامه کارش نپرسیدن؟ازاجراش؟ازتشکیل خونوادش تو30سالگی(ازدواج بادخترعمش)؟!
راستی من قبلاشنیده بودم متولد58چرازدن61؟
پاسخ ها
عزیزم ما چی کار با حریم خصوصی ش داریم . حداقل که من از برنامه هاش اینو یاد گرفتم که تو حریم خصوصی دیگران فوضولی نکنیم . درضمن این شایعه ست . تو ایده ال گفته بود یه تاک شو ساخته با ورزشکارا . متولد 61 هم هستش . احسان علیخانی بهترینه .
واقعا قراره با دختر عمش ازدواج کنه؟
منم مطمئن بودم 58یه
به نظر من خیلی مجری توانمند و باادب و کاربلدیه...نمیدونم چرا انقدر تو برنامه ی ماه عسل اذیتش کردن!! مجری خوبی برای اون برنامه بود و برای همه جا افتاده بود که احسان بهترین گزینه اس...اما انگار یه سریا چشم دیدنشو ندارن دیگه...!!!!
آخییییییییییی
اینقدر خوبه مجری مورد علاقه ات با خواننده مورد علاقه ات دوست و رفیقن...
سوالاتون همش شبیه هم بود. جوابای احسانم مثل هم بود. کاش کمی هم در مورد زندگی خانوادگی و ازدواج و برنامه آیندش سوال میپرسیدید...
سلام
آقاي عليخاني مجري خوب و توانا هستند ماه عسل با اجاي آقاي عليخاني يه چيز ديگه ايه ما مشتاقاته منتظر اين هستيم كه دوباره ايشون را تو tv ببينيم 30 سالگي هم مي گذره مثل ما كه گذرونديم ممنون از شما
هیچی بابا بیخیال
مجله جان اینا که چیزی نیست بیا از مشکلات زندگی من بنویس.
فقط میتونم بگم دوست دارم ، دیوونتم دیوونه
اجرای فوق العاده ش آدمو میگیره:جسور,جذاب,پرانرژی...
پسر خوبیه ولی احساس می کنم کمی خودشیفته شده . اون فرصتی که تو صدوسیما به ایشون و دوستانشون داده بودن به جوونای دیگه هم میدادن الان تو ایران معروف شده بود . من کلا از آدم های لفاظ و حراف خوشم نمیاد و این ادعا ها باید تو زندگی واقعی نشون بده نه تو یه برنامه یه ساعته گلخانه ای جلوی دوربین .
خيلي خوشم اومد اون روز مجري گلخانه (آقاي حسينيان) از آقاي عليخاني به عنوان " سرمايه صدا و سيما" ياد كردن و الحق هم كه درست گفتند.
كم هستند مجرياني كه مثل ايشون خيلي واسه برنامه هاشون مي دون و برنامه هاشون "مغز" داره.
انشالله موفق باشن و ما ماه عسل رو با اجرا و تهيه كنندگي خودشون ببينيم
خیلی حیلی مجری خوبیه
من که خیلی دوسش دارم
کاش یخورده در مورد زندگی شخصیش سوال میکردن..
عليخاني يه مجري كاربلد و حرفه اييه.
امسال كه نبودش توي ماه عسل خيلي به چشم مي اومد.
هزاريم بقيه بگن برنامه افزايش مخاطب داشته .ما كه مي دونيم چقد اعتراض شد. انشالله هم توي زندگي اجتماعي هم توي زندگي شخصي شون موفق باشن
عالیهههههههههههههههههههههه
خیلی مجریه فهیمیه از طرز برخوردش با مصاحبه شونده ها واقعا خوشم میاد از طرز لباس پوشیدنش اصلا ساده بگم همه چی تمومه خوش به حال مادرش با این پسرش دروغ چرا خوش به حال زنش........ایشالله همیشه زنده و سلامت باشه ماهم از برنامه هاش فیض ببریم داداشه گلم مواظب خودت باش
با سلام
برنامه های اقای علیخانی خوب هست اما کاش مردم ظاهربین ایران کمی به حرف های ایشون و حرف های مهمان هایشان توجه می کردند. مهمان هایی که هر کدام از انها اسطوره ای هستند نه به ظاهر و تیپ اقای علیخانی. با تشکر
خيلي مونده تا انديشه عميق اين آدم فهميده بشه ... انشالله روزگار هيچ وقت خرابش نكنه
باسلام..... فقط از سنشون حرف زدن 25تا30به نظر من غرق غرور شده..ازاون بهترهم پیدامیشه ولی متاسفانه......
به نظر من ایشون آدم مغروری نیستند(قابل توجه بعضیا)و کار ایشون در اجرا برای نسل جوان حرف نداره کسی هم ،چونکه از اجرای مجری دیگری خوشش میاد دلیل نمیشه منکر اجرا خوب ایشون بشه .براشون آرزوی موفقیت می کنم.
من که خیلی دوستش دارم
بچه ها من یادمه تو برنامه های چند سال پیشش گفت ازدواج کرده یه مدتم حلقه داشت قشنگ یادمه ولی الن میگه ازدواج نکرده خیلی عجیبه
پاسخ ها
اره راست ميگي عكساشم هست
آره..تازه تا چند سال پیش متولد 58 بود یه هو تو این دو سال همه جا می گن متولد 61 کلا همه چیش عجیبه
چه قد شماها شایعه پراکنی میکنید کی گفته احسان قراره با دختر عمه اش ازدواج کند بانوی گرامی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چه قد ادبی شدم ولی حالا شما از کدوم منبع معتبری شنیدی عزیزم لابد از خودش ..دیدم احسان تو قسمت اول ماه عسل امسال به یکی از مهموناش گفت جای من بودی چیکار میکردی ؟؟؟ به قول خودش وقتی میاد این چیزا رو توسایت ها میخونه شاخ از وسط ستون فقراتش سبز میشه خودش دقیقا همین جمله رو گفت...
بنده خدا حق داره
بعدم ما چی کار به حریم خصوصی زندگی احسان داریم به قول همون عزیزی که نظر گذاشته ما از برنامه های احسان یه چیزی یاد گرفتیم نه؟؟؟
بهتره توی برنامه هاش به جای تیپ و قیافه آقا احسان به حرف هاش توجه کنیم ودر کل باید بگم با نظر ریحانه جون کاملا موافقم
موفق باشید
پاسخ ها
دقیقا هیلدا جان با شما موافقم امیدوارم این مجری توانمند سال 95 هم اجرا کنه ماه عسل94 که عالی بود
اقای علیخانی بهترین اجرا رادارند وایشون که پارسال مخری ماه عسل نبودند ما ماه عسل را نمی دیدیم ولی امسال که ایشون هستند ماهمیشه برنامه ی ماه عسل را دنبال میکنیم از اقا احسان تشکر میکنیم به خاطر اجرای خیلی خوبش یادت باشه ما همیشه دوست داریم
عاشششششششششششششششقتم احسان جون بهترین مجری هستی
واقعا مثل بعضی ها عقدیی نیست که عکس های ان چنانی شو تو اینترنت بزاره . بخواتر همین ازش خوشم میاد.
بی نهایت دوسش دارم کیف می کنم میبینمش واقعا با برنامه هاش حال خوبی به آدم میده همون حس خوبی که خودشم همیشه میگه انشاالله همیشه سلامت باشی احسان جان
تازه من همه برنامه هاشو ضبط می کنم ولی وقت ندارم بشینم دوباره ببینم در مورد ازدواجشم که باید گفت هر وقت باشه مجبوره ازدواج بکنه یعنی همه تو زندگیشون اخرش مجبورن متاهل بشن چون عشق با همه هست ولی دوامشه که ممکنه نابود بشه راستی خواهر من شوهرش معتاده ولی به ما نگفته بودن روز خواستگاری لطفا براش دعا کنید
عاششششششقشم واقعا که تکه
واقعادوسش دارم عاشقشم .
سلام احسانم خوبی دیگه به ما سر نمیزنی
سلام احسان راسته جلوی موهاتو کاشتی؟
متولد 58 بابا بعدم 100000000 سالم كه باشه بازم جيگره قرارم نيست ازدواج كنه
احسان بهترین مجری دنیا
احسان جووون بهترينه امسال كه من با برنامه ش خيلي حال كردم ايشالا كه هرسال خودش مجري ماه عسل باشه . پارسال اصلا ماه عسل نميكردم چون ضيا محريش بود ولي امسال....
احسان جووون بهترينه امسال كه من با برنامه ش خيلي حال كردم ايشالا كه هرسال خودش مجري ماه عسل باشه . پارسال اصلا ماه عسل نميكردم چون ضيا محريش بود ولي امسال....
احسانم واقعا حال میکنم باهات..شیفته خنده هاتم..همیشه باش
اقای علیخانی تو از همین الانم به هدفت رسیدی. بهترین تاثیرو روی مخاطبات گذاشتی.امیدوارم همیشه موفق باشی...
اقای علیخانی تنها مجری توانمند کل شبکه ها شما هستید که جسورانه بیان می کنید و خداکند که همیشه شما رادر تلویزیون ببینیم و نه فقط در ماه رمضان و یک شب عید
پاسخ ها
برنامتو ن خیلی خیلی خوب بود وخیلی عالی
خیلی خوب بود برنامتون عالیییییییییییی بود احسان
احسان ازخنده هات خوشم میاد خیلی باهالی
احسان تو خیلی خوبی ب همه ی مردم خدمت میکنی راستی از خنده هات خوشم میاد خیلی قشنگ میخندی عاشق خندهاتم از برنامتون خیلی خوشم اومد خیلی عالی بود مردم وتحت تاثیر قرار داد
برنامه هایش فوق العادس
این برنامه خیلی عالی بود من با این برنامهفهمیدم که مشکلات زیادی در دنیا وجود داره که ما خیلی ساده از بغلش میگزریم ومشکلات کوچیک خودمون گنده مکنیم نضرتون چیه
دایی احسان تولدت مبارک تولدت مبارک بیا شمع هارو فوت کن که 1000 سال زنده باشی
عاششششششششششششششششقشم
سلام من یه شایعاتی در مورد ازدواج آقای علیخانی شنیدم میخواستم بپرسم آیا صحت داره؟داشتم نظرات رو میخوندم دیدم یه دوست عزیزنوشته بودن عکسای همسر ایشون هم هست اگه کسی آدرس سایت هایی که این عکس ها در آنها موجود هست رو به من بده واقعا ممنون میشم.
خوبه خودت میگی شایعه!
اقای علیخانی مجرد هستن اینو تو برنامه تحویل سال هم گفتن و هم توی مراسم نقد و بررسی ماه عسل که در فرهنگسرای رسانه بود که من خودم هم اونجا بودم ...
این شایعه ها زیاده اما دامن زدن به این شایعه هاست که باعث گسترش اونها میشه....
پاسخ ها
هانیه جان بههات موافقم
دوست داره ی بازیگر شی اگر اینو دیدی یه جور جوابشو بهم برسون
خدا نگهت داره ..کاش ماه رمضون بیشتر از یک ماه بود تا منم روی گل اقا احسانو تو ماه عسل بیشتر میدیدم
ایت کیه که جواب کاربرارو میده به نظرم زیادی داره خودسو قاطی میکنه اطلاعاتشم در حد همون حرفای ماهاس پس زیاد خودتو جدی نگیر و اینقد بقی رو خراب نکن دوست عزیز
rقطعا دختر ها ی خوب دیگری برای اذدواج هم هستند با موقعیت عالی
احسان جان اكر من جاي تو بودم هيج وقت ازدواج نميكردم جون ازدواج كردن فقط برا ادم بدبختي مياره....
احسان خیلییییییییییییی دوست دارمممممممم عاااااااااااااااااشققققتتتتتتتمممممممم دیونتممممممممممم دیوووونه
فکرنکنم ازدواج کرده باشه پس ازاین شایعه هاخودتونو دورکنین یکم واقع بین باشین کم به شایعه هادامن بزنیم.
احسان عزیز خیلی دوست داریم هم خودت نازنینی هم مادر بزرگوارت تنت سلامت باشه و خوشبخت بشی من همیشه برات دعا میکنم عزیزم
احسان عزیز خیلی دوست داااااااارم. موفق باشی همیشه فقط یه خواهش هیچ وقت ازدواج نکن چون من از حسودی میمیرم هخخخخخخ
احسان دادنش آدرس اونجايى که مو تو کاشتى رو ميدى دمتگرم
من موندم احسان چه جوری با همه ی شما ازدواج کنه...قطعا همتون ته دلتون میگن با من ازدواج کنه..ول کنین احسان رو برین بچسپین به زندگیتون...
اجراش عالی .محبوبیتش همه رو به وجداورده.
احسان جووووووووووووووووووووووووووووون واقعا خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییدوست دارم
احسان واقعاازدواج کردی لطفا حقیقت را بگو
اقا احسان ما شما را خیلی دوست داریم چه ۴۰ ساله چه ۲۰ فرقی نداره من از شما تشکر میکنم بابت برنامه شما خیلی زیباست یادتون باشه خیلی دوستون داریم
پاسخ ها
غلط کردی
برنامه ي ماه عسل رو دوس دارم فقط با وجود احسان...............خداييش اجراش عاليه:)
برنامه که عالیه بااجرای احسان علی تر هم شده عکس مامانشو کجا میشه دید...........
حرف نداری
امان ازین دخترای دم بخت.........بابا این احسانم یه ادمه.........بدون ارایش همچینم خوشتیپ نیست والله...
ازتون خواهش می کنم هر سال مجری ماه عسل خودتون باشید
دختر های جش سفید خجالت بکشید
اجراشون واقعا عالیه
امیدوارم موفق باشن
من اقااحسان روخیلی دوست دارم بسیار مجری خوبی هستن و مهربونن.واستون آرزوی موفقیت میکنم....اقااحسان منم مث شما آبانیم♡دوستون دارم
خیلیییی هم عالی ..............
من برنامه ی ماه عسل رو فقط بااحسان می خوام
این فرد خیلی مشکل داره .
اول که مغروره
دوم خیلی حرفهای مسخره میزه
سوم خیلی جلفه
خیلی فضوله
و...
پاسخ ها
ناشناس عزیز اول که این سایت برای طرفداراشه
دوم احسان از نظر خیلی از ماها بهترین مجریه
شما اگه ازش بدت میاد برو یه جایه دیگه پست بزار
ِسلام احسان علیخانی من واقعا هم خودتو هم برنامتو ماه عسلو دوس دارم خیلی عالیییییییه برنامت هم خودت خودت که گلی گل انشالله هرجاهستی سلامت باشی دوست دارم تاابد تاقیامت .ایام به کام
سلام آقای علیخانی خیلی برنامتون خوبه امیدواریم همین طوری پیشرفت کنید ممنون و خسته نباشید خدمت شما و همکارانتون.
باسلام.به نظرم اقای علیخانی زیادی وقتش راصرف خود شیرینی برای دیگران کرده فکرکنم وقتش شده باشه که به ازدواج وتشکیل خانواده بپردازه واینجوری الگوی مثبت تری میشه برای جوانان تااینکه مجردباشه او33سالشه هنوزمجرده به نظرم شرم اوره که یک مجری معروف صداوسیمابیادازهمه چی بگه ولی به ازدواج مقدس که این قدرپیامبرمان سفارش کرده اصلافکرنکنه چون میترسه ازطرفدارای دخترش کاسته بشه.
پاسخ ها
اقا جججججججججواد برو یه جایه دیگه این نظرو بزار
به نظرم تا وقتی درمورد زندگی کسی چیزی نمی دونیم الکی حرف نزنیم نمیخواد ازدواج کنه
پاسخ ها
هههه باشما موافقم
آقای احسان علیخانی در برنامه ماه عسل 85 خودش گفت متولد سال 56 هستم حالا نميدونم چی شد متولد سال 61 شدن! در ضمن در یکی از برنامه های ماه عسلم چند سال قبل گفته بودن که متاهل هستن ولی نميدونم حالا چی شده میگن مجردن؟
سلام دوستان درست میگن خود ایشون تو مجله خانواده سبز تو پاییز سال ۸۴ باهاشون مصاحبه شده بود گفتن متولد ۵۸ هستن نمیدونم چرا مثل دخترا سنشو کم کرده
من اقای علیخانی رو خیلی دوست دارم انشالله همیشه سایه ایشون بالای سر خانواده شون باشه من 13 سالمه وذهنم تازه باز شده و تازه فهمیدم اصلا احسان علیخانی کیه و بنظر من ایشون از خیلی از مجری های دیگه که فقط بخاطر پول جلوی دوربین میان بهترن ایشون دارن خودشون رو به خاطر مردم هدر میدن فقط امیدوارم انتقاد های مسخره بعضی از مردم روی کار خوب ایشون تاثیر نذاره و با یاری خدا بتونن هم ماه عسل 95 رو بسازن وهم بسیاری از ماه عسل های اینده........دوستون داریم
احسان دوست دارم کلا ماهی
عااااااشششقققتتممم
من خيلي شمارو دوست دارم و برأي شما احترام قائلم
قدرت بیانش عالیه نرسی از تواناییت...
عاشقتم احسان علیخانی اجرات فوق العاده است❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
یدونهاس
عاششششششششقتم تکی.
با عرض سلام؛
کاملا با حرف ها و ديدگاه های آقای علی خانی موافقم؛ چقدر عالی جواب گفتند؛ واقعا افتخار می کنم که جناب آقای احسان علی خانی هموطنم هستند؛ افتخار می کنم؛ آرزوی سلامتی و موفقيت برای خودشون و خانواده ی محترمشون دارم؛ برنامه هاشون واقعا بهترين برنامه های تلويزيون هستند؛ خدا برای ما، برای خانواده ی محترمشون، برای مردم و تلويزيون حفظشون کنه؛ آمين
با عرض سلام؛
آقای " احسان عليخانی " هم خودشون و هم برنامه هاشون بهترين هستند؛ با اين که در سال فقط دو بار و به نظرم در بهترين موقع های سال ، برنامه هاشون رو به تلويزيون ميارند، تأثيرگزاريشون بالا و موفقيت آميز بوده؛ هم تأثير گزاری و هم خلاقيتشون بالا و قابل تحسينه؛ و اين نکته رو هم عرض کنم که هميشه در دل و ذهن مخاطبانشون باقی می مونن؛ اميدوارم که بتونيم همواره قدر و ارزش چنين بنده ی خوب خدا رو بدونيم؛ و اميدوارم که هيچوقت دل شکستگی يا ناراحتی برای ايشون پيش نياد؛ خدا ياورشون باشه؛ سلامت و پايدار باشند؛ آمين.
به خدا دلم خيلی خيلی ميگيره وقتی در مورد آقای " عليخانی " بد می نويسند؛ ما بايد قدرشون رو بدونيم و حداقل براشون دعا کنيم؛ بنده خودم خيلی دوست داشتم که جزو عوامل برنامه هاشون باشم؛ خدا خودش کمکشون کنه؛ ان شاء الله ، آمين
با عرض سلام؛
آقای "احسان علیخانی" بهترين و محبوب ترين مجری تلويزيون هستند؛ و بايد اعتراف کنم، که برنامه های ايشون، واقعا بهترين برنامه هاست؛ با تمام وجودم از خداوند بخشنده و مهربان می خوام که در ابتدا هم ايشون و هم خانواده ی محترمشون رو حفظ کنه؛ و دوم اين که برنامه هاشون پايدار و موفقيتشون روزافزون باشه؛ و سوم ، خداوند به خاطر تمامی شايعات، قضاوت های اشتباه و دلشکستگی هايی که برای ايشون پيش مياد، صبر و آرامش عطا کنه؛ اميدوارم که هميشه سلامت باشند و هيچوقت دل و روحشون آزرده نشه؛ آمين.
عاشقشم
عاشق خودش وکاراشم