درباره «فریدون»، جنجال این روزهای مخالفان دولت
جنجال در مورد فیش های حقوقی که به فیش گیت شهرت یافته آنقدر بالا گرفته که پای مسائل تازه ای هم به میان کشیده شده، چنان که حتی در این مورد نام حسین فریدون هم آورده شده است.
• داریوش قنبری: دولت روحانی مبناهای غلط را درست نکرده بود.
• سیدامیرحسین قاضی زاده هاشمی: مشکل ساختاری داریم.
«حسین فریدون»؛ او حالا از همیشه در ایران شناخته شده تر است. اگر او به روایت برادرش روزی در تیم حفاظتی امام (ره) حضور داشته و بعد از آن به جهت سمت هایی که داشته چندان برای عموم شناخته شده نبوده، اکنون برادر رییس جمهور است و به جهت مسئولیت هایی که بعد از 24 خرداد داشته مورد توجه و در دید قرار گرفته است.
در تمام این سه سال او نزدیک ترین فرد به رییس جمهور به شمار می آمده و در قاب اکثر تصاویری که از حسن روحانی ثبت شده حضور داشته است. قبل از اینکه او سخنرانی کند یا در مراسمی حضور یابد، این حسین فریدون است که شرایط را ارزیابی می کند و به عنوان معتمدترین فرد برای روحانی اوضاع را مورد بررسی قرار می دهد.
حسین فریدون اما چند وقتی است با یک چالش جدی مواجه شده است؛ چالشی که هم موجب شده او دیگر در جلسات هیات دولت در کنار رییس جمهور ننشیند و هم موجب شده در عرصه سیاسی و رسانه ای با موجی از واکنش ها مواجه شود. او در این دو هفته سخت روزهایش را پشت سر گذاشته است.
خانواده به روایت برادر
خانواده حسن روحانی به جهت رییس جمهور شدن یکی از اعضا مورد توجه است. حسن روحانی اوضاع خانواده و محل زندگی ابتدایی را این گونه شرح داده است: «پدرم چون از کودکی یتیم بود، به ناچار از نوجوانی همراه عمویم کار می کرد. این دو برای اینکه بتوانند زندگی خودشان را اداره کنند، هم به کشاورزی اشتغال داشتند و هم مغازه ای را اداره می کردند. به این ترتیب همه ساعات روز را به کار و تلاش می گذراندند تا با عزت، زندگی خود را بگذرانند. سرپرستی آنها را نیز مادرشان برعهده داشت. مادر ایشان همان طور که اشاره کردم، مکتب خانه داشت و دخترها را تعلیم می داد و از این طریق به زندگی شان کمک می شد.
پدرم برادری به نام ابراهیم داشت و چون پدربزرگ ما همسر دیگری در مازندران داشته و از او صاحب دختری به نام کلثوم شده بود؛ بنابراین پدر و عمویم، خواهری ناتنی داشتند که در مازندران زندگی می کرد که چند سال قبل از پیروزی انقلاب فوت کرد. اسم کوچک پدرم اسدالله است و در منطقه ما به «حاج اسدالله» معروف است. تحصیلات پدرم در حد مکتب خانه یعنی خواندن و نوشتن و قرائت قرآن بود و تحصیلات کلاسیک نداشت. منتها فرد بااستعدادی بود و به رغم اینکه سواد وی در حد خواندن و نوشتن بود، همواره اهل مطالعه و مانوس با کتاب بود.
از دوران کودکی در خانه خودمان، شاهد بودم که در اوقات فراغت، کتاب هایی مانند: «عین الحیات»، «حلیه المتقین»، «رساله توضیح المسائل» و «منتهی الامال» را مطالعه می کرد. ایشان معمولا کتاب های دینی، مذهبی یا تفسیر قرآن را می خواند. پدرم کتاب دیگری داشت به نام «تجارت از مرگ مصنوعی» که آن را یک پزشک ساکن تهران تالیف کرده بود. پدرم خیلی به او علاقه مند بود. این پزشک به «دکتر آبغوره ای» معروف بود، چون داروی اکثر دردها را آبغوره می دانست.
روستای سرخه، یعنی محل تولد من، در ۱۸ کیلومتری غرب شهر سمنان قرار دارد که امروز به صورت بخش درآمده است. سرخه در زمان تولد من، روستایی متوسط در منطقه غرب شهرستان سمنان بود. روستای ما با اینکه از لحاظ جغرافیایی و جمعیت محدود بود اما عالمان بزرگی از آنجا برخاستند. این روستا در قدیم چند مدرسه علمیه داشت.
پدر من همزمان با جنگ جهانی دوم دوره سربازی را می گذرانده و بر مبنای خاطراتی که برای ما تعریف می کرد، هنگام حمله متفقین به ایران، به عنوان سرباز در تهران خدمت می کرده است، اما به محض ورود متفقین به کشور، وقتی فرمانده اش به سربازان می گوید که پادگان را تخلیه کنند، او هم سواره و پیاده خودش را از تهران به «سرخه» می رساند. تولد ایشان سه سال قبل از سال ۱۳۰۰ بوده و در حال حاضر حدود نود سال دارد. پدرم بعد از سربازی، با دختری به نام سکینه پیوندی که از خانواده نسبتا معروفی در روستا بود، ازدواج می کند.
پدرم از خانواده ای مستضعف و مادرم از خانواده نسبتا مرفهی بوده است که لقب «بیگ» داشته اند. جد مادری من، نورالله پیوندی، صاحب باغ و املاک و رعیت بود و به همین جهت به ایشان نورالله بیگ، یعنی نورالله بزرگ می گفتند. خاندان آنها باغ و املاک و کشاورز و خدمه داشتند. پدرم از خانواده فقیر و مستضعفی بود، اما علت وصلتش با این خانواده این بود که با عموی مادرم دوست صمیمی بوده و مغازه ای هم با مشارکت یکدیگر اداره می کردند. البته ابتدا پدرم پیش او کار می کرده و بعدها با او شریک می شود. پدرم جوانی امین بوده و اخلاق رفتارش مورد اعتماد همه بود و بنابراین عمویم مادرم همه امور مالی خود را در اختیار او می گذارد.
رابطه صمیمانه بین آن دو باعث می شود وقتی پدرم به سن ازدواج می رسد، عموی مادرم پیشنهاد می کند که با دختر برادرش ازدواج کند. گرچه به دلیل اختلاف طبقاتی، پدرم خیلی موافق نبوده و مادرش هم تمایل چندانی به این ازدواج نداشته، اما در نهایت با پیگیری عموی مادرم، این ازدواج انجام می شود. ازدواج آنان طبق معمول آن زمان در سنین نسبتا جوانی هر دو صورت می گیرد.
مادرم بعد از ازدواج، صاحب یک پسر و سپس یک دختر می شود که هر دو در کودکی فوت می کنند. بنابراین من در حال حاضر، فرزند اول خانواده به حساب می آیم، ولی درواقع، فرزند سوم هستم. ما دو برادر و سه خواهر هستیم. برادر من آقای حسین فریدون (روحانی) است که در اوایل پیروزی انقلاب فرماندار نیشابور و بعد از مدتی فرماندار کرج بود، سپس سفیر جمهوری اسلامی ایران در مالزی شد و چند سال هم از سفرای ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک بود و هم اکنون به عنوان مشاور وزیر امور خارجه فعالیت می کند. هر سه خواهرم، یعنی خانم ها طوبی، فاطمه و طاهره ازدواج کرده اند.
داماد اول ما آقای حسن نجار است که فرهنگی است و بعد از انقلاب هم مدتی مدیرکل آموزش و پرورش استان سمنان بود و در حال حاضر بازنشسته شده است. داماد دوم ما آقای عبدالله سماوی است که مهندس کشاورزی است و کارمند وزارت کشاورزی بود، ایشان هم فعلا بازنشسته است. داماد سوم ما آقای اسدالله وطنی است که ایشان هم فوق لیسانس و دبیر آموزش و پرورش بود که بازنشسته شده است.» (این روایت حسن روحانی قبل از رسیدن او به سمت ریاست جمهوری است.)
عضو متفاوت کابینه
وقتی حسن روحانی پیروز انتخابات ۲۲ خرداد شد، در همان ساختمان مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدارها و کارهای قبل از حضور در پاستور را انجام می داد. از جمله اینکه گویا همه دیدارها و مذاکرات درباره تشکیل کابینه همان جا انجام می شده.
یک نکته مورد نقل توسط خیلی از افرادی که آن زمان تقاضای دیدار یا ملاقات با حسن روحانی داشته اند این است که همگی باید با هماهنگی فریدون اقدام به این عمل می کرده اند. به یک معنا از همان ابتدا حسین فریدون حلقه اول آقای رییس جمهور بوده است. بعد از آن هم اگرچه به صورت غیررسمی اما در حدی گسترده انی نکته نقل می شد که حسین فریدون نقشی قابل توجه در انتخاب ها داشته است. شایعاتی که البته هرگز مورد تاید یا تکذیب رسمی قرار نگرفت؛ دلیلش هم شاید یک نکته مهم بود: «حسن فریدون کمترین اظهارنظر را تاکنون داشته است.» او اگرچه سکوت را به عنوان رویه رفتاری خود برگزیده اما گویا از فعال ترین افراد در کنار آقای رییس جمهور است.
مساله جالب دیگر این است که زمان قابل توجهی از حضور او در کنار رییس جمهور جدید می گذشت که او بدون حکم بود و این سوال خودنمایی می کرد که فریدن چه پستی در دولت دارد؟ در نهایت محمدباقر نوبخت اعلام کرد که او دستیار ویژه حسن روحانی است. بعد از آن هم در موارد قابل شماری روایت های تایید نشده ای از نقش حسین فریدون در تصمیمات رییس جمهور منتشر شد. از جمله این که گفته شد او در انتخاب سفرا تاثیرگذار بوده و به خصوص در خصوص داستان انتخاب ابوطالبی برای رفتن به آمریکا شنیده هایی وجود داشت که او به اصرار فریدون انتخاب شده بود.
جنجال درباره فرزندان
حسن روحانی برخلاف برخی سیاستمداران چندان تمایلی ندارد خانواده خود را به رسانه ها بیاورد. اما سال ۹۳ یک گزارش جنجالی در مورد یکی از اعضای خانواده حسین فریدون در یک نشریه خارجی منتشر شد. بیزینس اینسایدر که گزارشی از تحصیل فرزندان برخی مقامات ایرانی را منتشر کرده بود، این سوال را مطرح کرد؛ چرا طیف مسئولان ایرانی، فرزندان خود را برای تحصیل به دانشگاه های غربی می فرستند و از آلوده شدن آنها به تفکرات و اخلاقیات غربی، نمی ترسند؟
بیزینس اینسایدر به خانم مریم فریدون دختر حسین فریدون اشاره کرده و درباره سوابق حسین فریدو نوشته است: «او از ابتدا از حامیان انقلاب اسلامی بوده است. او از مسئولان حفاظت امام خمینی (ره) در زمان بازگشت ایشان به ایران در سال ۱۳۵۷ بود. فریدون سپس استاندار شد و هشت سال هم سفیر ایران در مالزی بود و بعدها به هیات نمایندگی ایران در سازمان مالل پیوست و اکنون مشاور برادرش یعنی رییس چمهور ایران است.»
بیزینس اینسایدر خبر داد که مریم دختر حسین فریدون، دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه کلمبیای آمریکا بوده و پس از آن با دریافت بورس تحصیلی موسوم به لرد دارندورف Lord Dahrendorf (جامعه شناس انگلیسی- آلمانی ۱۹۲۹-۲۰۰۹) توانسته در کالج مشهور مدرسه اقتصاد لندن London School of Economics مشغول تحصیل شود. این بورس، در قالب بورسیه هایی که دویچه بانک آلمان Deutsche Bank به دانشجویان کشورهای در حال توسعه و نوظهور اعطا می کند، به مریم فریدون داده شده است.
بیزینس اینسایدر نوشته است که هدف از اعطای این بورس تحصیلی کمک به دانشجویان نیازمند کشورهای درحال توسعه است و برهمین اساس، اعطای آن به دختر برادر رییس جمهور ایران که وضع مالی مناسبی دارد، تعجب برانگیز است. به نوشته این سایت آمریکایی، مریم فریدون در شعبه لندن دویچه بانک مشغول کار هم شده است. بیزینس اینسایدر شوهر مریم فریدون را پسر سفیر جدید ایران در سوییس اعلام کرده که هم اینک در دانشگاه آکسفورد در مقطع دکترا مشغول تحصیل است.
اما حسین فریدون به این گزارش که بازتاب های فراوانی هم داشت، واکنش نشان داد، روزنامه کیهان این واکنش را این گونه نقل کرد: آقای «حسین- ف» پدرخانم «م- ف» در واکنش به خبره ویژه دوشنبه ۲۸ مهر اعلام کرد هر بورسیه ای بد نیست و می تواند فرصتی برای دقاع از انقلاب باشد. حسین- ف نوشت: «برخی رسانه های داخلی به نقل از برخی رسانه های خارجی به تکرار دروغ و مغلطه ای به نام تحصیل بستگان دولت یازدهم در دانشگاه های اروپایی و آمریکایی پرداخته اند. ناراحتی برخی رسانه از افشای پرونده بورسیه های غیرقانونی در دولت قبل قابل درک است، آنچه قابل درک نیست افتادن این رسانه ها- به خصوص رسانه های منتسب به نظام- در دام رسانه های خارجی است.»
وی همچنین نوشت: «هر بورسیه ای بد نیست. بورسیه ای بد است که به صورت غیرقانونی و براساس مناسبات قدرت و حکومت به دست آید و اتفاقا بورسه شدن در دانشگاه های اروپایی و آمریکایی چون تابع قواعد و قوانین سخت تری است و مانند مناسبات دولت سابق ایران نیست، نشانه توان علمی و فرهنگی افراد و مایه فخر ایران است نه طعنه دوستان. بورسیه شدن در دانشگاه های اروپایی و آمریکایی با حفظ هویت ملی و دینی می تواند یک فرصت برای فرزندان ایران و انقلاب باشد که از درون مناسبات جوامع غربی از ارزش های ملی و دینی خود دفاع کنند.»
رییس جمهور توجه کند
اما حاشیه های فریدون وقتی رنگ و بوی اقتصادی به خود گرفت، ماجرا متفاوت تر شد. از جمله علیرضا زاکایی در بهمن ۱۳۹۴ با بیان اینکه امروز در پسابرجام موج کشورفروشی به راه افتاده، گفت: «آقای رییس جمهور به جای این که به دنبال فساد و سازمان فساد بگردند، بهتر است به برادر خودشان، دفتر خودشان و وزارت نفت توجه کنند.»
الیاس نادران هم البته در این مورد اظهارنظری داشت. وی در نشست انجمن روزنامه نگاران درباره حمایت حسین فریدون از یکی از بدهکاران برزگ بانکی گفت: «برادر رییس جمهور ستاد انتخاباتی فهرست حامیان دولت را در ساختمان یکی از بزرگ ترین بدهکاران بانکی دولت یعنی آقای شب دوست قرار می دهد، اینها آیا می خواهند با فساد مبارزه کنند؟» نادران با تاکید بر ضرورت تعیین میزان بدهی شب دوست به نظام بانکی کشور گفت: «چه کسی از او حمایت کرده است که به زندان نیفتد؟ اگر آقای حسین فریدون این حمایت را نکرده پس چه کسی کرده است؟»
تاسیس صرافی
در همان روزها روزنامه رسالت نیز به انتشار گزارشی درباره حضور فریدون در یک صرافی پرداخت و نوشت: «در ترکیب هیات مدیره [یک صرافی] آقای حسین فریدون حضور دارد. پرسش نظارتی این است آیا این آقا همان بزرگواری است که اکنون دستیار ویژه رییس جمهور است؟ اگر هست چطور می شود یک صراف، کارمند دولت یا مدیر یا یک مقام دولتی باشد؟ پس تکلیف قانون منع تصدی دو شغل چه می شود؟ اجرای قانون منع مداخله کارکنان دولت در معاملات ارز و سکه و طلا چه می شود؟ قانون منع دریافت از دو صندوق چه می شود؟»
پیش از آن، برخی از سایت ها و خبرگزاری ها نوشته بودند: «حسین فریدون به همراه علی صدقی، مدیرعامل اسبق بانک ملی ومانی مهاجان از اعضای مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و عی اسدیان، رییس هیات مدیره گروه تجار آوا و شرکت آواپارس دوران، در بهمن ۱۳۹۰ به راه اندازی و تاسیس شرکت و خرید و فروش نقدی ارز و مسکوکات و طلا و نقره در محل صرافی اقدام کرده است. اما اکنون نامی از این شرکت تضامنی بین صرافی های مجاز بانک مرکزی دیده نمی شود.»
در واکنش دیگر، محمد ایمانی، عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان نیز در یادداشتی با تیتر «اسفندیار دهم و فریدون و اسحاق یازدهم! آیا آنها به هم می رسند؟» در کانال خود نوشت: «آقای حسین فریدون به عنوان شریک آقای صدقی در شرکت صرافی چه توضیحی برای ماجرا دارد؟ آیا با یک حلقه انحرافی جدید مواجه هستیم که صدای تعامل اسفندیار و مه آفریدهای آن چند صباح دیگر بلندخواهدشد؟ اشاره عضو شورای سردبیری کیهان به «اسفندیار دهم»، اشاره به نکته ای است که مردم ایران با آن ناآشنا نیستند. همان رابطه اسفندیار رحیم مشایی با محمود احمدی نژاد و شبیه سازی آن با دوگانه رییس جمهور روحانی و حسین فریدون.
داستان مدل نشستن
داستان مدل نشستن حسین فریدون- روزگاری نه چندان دور- برای خودش به یک سوژه در شبکه های اجتماعی تبدیل شده بود. آنها که ماجراهای سیاسی و حاشیه هایش را دنبال می کنند، به یاد می آورند که یک عکس از حسین فریدون جنجالی شد و در زمان خودش در شبکه های مجازی دست به دست چرخید. عکسی که نشان می داد، رییس جمهور در حال سخنرانی پشت تریبون است اما حسین فریدون در صندلی های ردیف اول همان سالن، یک پایش را روی پای دیگر انداخته و هردو پا را به روی میز عسلی کوچکی که رو به رویش است، دراز کرده است.
در همان روزها محمدرضا زائری، روزنامه نگار در صفحه در اینستاگرام خودش، رفتار حسین فریدون را شاهانه نامید و از حسن روحانی خواست، برادرش را تادیب کند. اما گویا آن عکس مربوط به سفر روحانی به استان یزد در اردیبهشت سال ۹۲ و پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری می شد که با تاخیر منتشر شده بود.
برخی رسانه ها در مقام دفاع برآمدند و علت این گونه نشست فریدون را مصدومیت کمر یا پای او دانستند و یک عکس دیگر را هم منتشر کردند که نشان می داد فریدون در همان سفر و هنگام حضور در مسجد حظیره یزد از عصا استفاده کرده است. آنها نوشتند که در این صورت، انتقادی بر او وارد نیست. هر چند در واکنش، رسانه های دیگری نیز نوشتند: «به فرض بیماری آقای فریدون و ناچاری او به دراز کردن پاهایش، چرا او باید در ردیف اول بنشیند و بهتر این بود که به ردیف های آخر سالن برود.»
گویش سرخه ای و مذاکرات
برای خبرنگارانی که مذاکرات هسته ای را دنبال می کردند این نکته بیش از هرچیزی جلب توجه می کرد که دقیقا نقش حسین فریدون در مذاکرات چیست؟ او از همان اولین بار که محمدجواد ظریف و جان کری در کنار یکدیگر قرار گرفتند، در جلسات حضور یافت. یکی از اعضای ارشد تیم مذاکره کننده در بیان یکی از نقش های حسین فریدون در مذاکرات گفته بود که او با زبان سرخه ای مطالب را به رییس جمهور در تهران منتقل می کرده و دستورات تازه را می گرفته است. این اظهاران آن زمان تکذیب شد اما بعدا به صورت رسمی بیان شد.
وقتی که مایکل مان، دیپلمات غربی در توییت خودش، عکس فریدون را در کنار محمدجواد ظریف، وزیر خارجه بازنشر داد، شبکه بلومبرگ روی این رخداد متمرکز شد و نوشت: «حضور فریدون که پیش از این به عنوان دیپلمات در نمایندگی ایران در سازمان ملل فعالیت می کرده، شاید نشان دهنده تمایل ایران برای دستیابی به توافق باشد.» علی واعظ، عضو تحلیلگران گروه بحران هم به بلومبرگ گفت: «فریدون چشم و گوش رییس جمهور ایران است.»
یک نکته جالب در مورد دوران حضور حسین فریدون در مذاکرات زمانی است که مادر او درگذشت و جان کری برای عرض تسلیت و همدردی با او به محل اقامتش رفت. تصاویر در آغوش گرفتن و دست دادن فریدون و جان کری در ایران بازتاب های زیادی داشت.
دیدار جنجالی
برادر آقای رییس جمهور- در همین اواخر- بار دیگر وقتی خبرساز شد که برخی رسانه ها عکس او را در کنار مصطفی تاج زاده- که تازه از زندان آزاد شده بود- منتشر کردند. همان وقت، پرسشی که مطرح شد این بود که این دیدار فریدون را آیا باید یک بازدید شخصی به حساب آورد یا اینکه او به نمایندگی از رییس جمهور به دیدار یک محکوم در حوادث فتنه ۸۸ رفته است؟
نشست خبری سه شنبه های سخنگوی دولت نزدیک بود و چه کسی بهتر از نوبخت که مخاطب این پرسش قرار بگیرد تا شاید پاسخ او در تیتر درشت برخی روزنامه های فردای آن روز شود. اما وقتی خبرنگار همین مساله را با سخنگوی دولت درمیان گذاشت، نوبخت در پاسخ گفت: «اخبار را مثل شما از رسانه ها دریافت کردم و نمی دانم این دیدار از جانب رییس جمهور بوده یا خیر.»
حسین فریدون اما خودش درباره آن دیدار جنجالی می گوید: «بنده آن روز به دیدار یکی از آشنایان به آن ساختمان رفته بودم و خبر نداشتم که خانه تاج زاده هم در همان ساختمان است. هنگام برگشت در آسانسور بودیم که در آسانسور باز شد و آنها ما را دیدند و مجبور شدیم از آسانسور بیرون رفته و با وی احوالپرسی کنیم که در همان زمان عکس هایی از ما گرفته و در فضای مجازی پخش کردند.»
دقیقا کجایی؟
برای اولین بار یک روزنامه اصلاح طلب از غیبت مبهم حسین فریدون خبر داد. روزنامه آفتاب یزد با طرح این مساله که فریدون بیش از دو ماه است که دیگر در کنار رییس جمهور نیست، نوشت: «بیش از دو ماه است که صندلی حسین فریدون در جلسات هیات دولت در حال خاک خوردن و عاری از هر بنی بشری است. همین یک کرسی خالی، جرقه ای در اذهان ایجاد کرد برادر کوچک تر رییس حمهور که همجون سایه ای همواره به تعقیب وی می پرداخت، کجاست و چرا در این جلسات شرکت نمی کند، اما تنها با اندکی تامل و نظر افکندن به سایر تصاویر رییس جمهوری در ۶۰ روز اخیر می توان دریافت که غیبت حسین فریدون تنها به نبودش در جلسات هیات دولت تحدید نمی شود، بلکه فریدون دو ماه است که در هیچ مراسم رسمی و مهمی، برادر را همراهی نکرده است.»
از همین رو یک علامت سوال برزگ در افکار عمومی شکل گرفته که چطور «فریدونی» که زمانی به دلیل حضور دائمی و پررنگ در کنار حسن روحانی به سورژه رسانه ها مبدل شده و حتی به واسطه این حضور سایه وارش دستمایه کلان دلواپسان بود، این روزها در هیچ نشست رسمی حضور ندارد. از جلسه حسن روحانی با متخبان مجلس دهم گرفته تا دیدار رییس جمهوری با مراجع عظام قم، نشست سه جانبه هند و ایران و افغانستان و حتی آخرین سفر استانی حسن روحانی به کرمان.
در بخش دیگری از این گزارش آمده بود: «دور از ذهن نیست اگر ناپدیدشدن فریدون هم ناشی از فشار دلواپسان و رسانه هایشان باشد که از زمان رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری ۹۲ حضور مستمر او در کنار برادر را برنمی تابیدند و به هر دستاویزی تمسک می جستند تا به تخریب او بپردازند. انگار نه انگار روسای جمهوری پیش از حسن روحانی هم هر یک برادران خود را به کار می گرفتند و از خدمات آنها بهره می بردند. با این حال این احتمال وجود دارد که فشارهایی حسین فریدون را مجاب کرده است که تا مدتی از همراهی برادرش بپرهیزد و از دید افکار عمومی نیز پنهان بماند. البته شائباتی هم در خصوص انتصاب وی به عنوان سفیر یکی از کشورها وجود دارد که نه هنوز کسی آنها را تایید یا حتی تکذیب نکرده است.
هرچه هست فریدون پرحاشیه این روزها ترجیح داده از برادر مدبرش دوری کند و از او جدا شود و... این غیبت، هرچند بازار گمانه زنی های رسانه ای را داغ کرد اما در سفر خردادماه رییس جمهور به آذربایجان غربی و در دیار با علما، ایثارگران و برگزیدگان استان، ناگهان او ظاهر شد و برخی روزنامه ها فردایش تیتر زدند: «حسین فریدون آفتابی شد.»
سرانجام در ۲۲ خرداد ماه امسال، حسین فریدون، دستیار ویژه رییس جمهور در حاشیه مراسم ختم والده حجت الاسلام فلاح نژاد به خبرنگاران درباره علت غیبتش در جلسات هیات دولت گفت: «هستم و حضور دارم.»
فیش گیت
اما در ماجرای فیش گیت و حقوق های نجومی یکباره نام حسین فریدون بر سر زبان ها افتاد. جدا از آنچه برخی منتقدان دولت و رییس جمهور در مورد او می گفتند برای اولین بار یک مقام قضایی در این مورد اظهارنظر کرد. ناصر سراج در حاشیه همایش سراسری قوه قضاییه در جمع خبرنگاران درخصوص گلایه رییس جمهور از سازمان بازرسی و دیگر سازمان های نظارتی نسبت به چرایی عدم ورود به ماجرای فیش های حقوقی مدیران پیش از رسانه ای شدن این مساله به تسنیم اظهار داشت: «ما پیش از این نیز در بازرسی های خود پرونده هایی از این تخلفات را تشکیل داده بودیم ولی با توجه به حفظ آبروی افراد اقدام به رسانه ای کردن آنها نکردیم.»
وی در ادامه گفت: «مثلا درباره موضوع مدیرعامل بانک رفاه که اخیرا نیز فیش حقوقی وی جنجال سازی شده است، گزارش تخلف کلان وی در زمان تصدی گری در بانک ملی را نیز داشتیم ولی با فشار آقای حسین فریدون و لابی گری وی این فرد در سمت مدیر عامل بانک رفاه قرار گرفت.» رییس سازمان بازرسی کل کشور در پاسخ به این سوال که آیا مستقیما برادر رییس جمهور به شما فشار وارد کرد تا وی به عنوان مدیرعامل بانک رفاه انتصاب شود، گفت: «بله و من امروز هم که وی را در این همایش دیدم به او گفتم که با فشار شما این اتفاق افتاد و ما معتقدیم که هر فردی که مشکل داشته باشد در هر سمتی قرارگیرد مشکل آفرین خواهدبود.»
سراج ادامه داد: «به نظر شما با توجه به این فشارها چه کار دیگری از قوه قضاییه بر می آید؟!»
وی درخصوص جزییات پرونده قبلی مدیرعامل بانک رفاه خاطرنشان کرد: «این پرونده در حال حاضر در دادسرا قرار دارد و موضوع آن مربوط به اخذ تسهیلات بسیار کلان است که وی و خانواده اش در زمان مسئولیت در بانک ملی دریافت کرده است.»
این اظهارات اما با واکنش های حسین فریدون دستیار اجرایی رییس جمهور مواجه شد و او مداخله در تعیین رییس بانک رفاه کارگران را تکذیب کرد. حسین فریدون با تکذیب ادعای مطرح شده از سوی رییس سازمان بازرسی کل کشور گفت: «انتصاب و تغییر روسای بانک ها توسط مجمع عمومی بانک و پس از طی مراحل قانونی صورت می گیرد و اوصلا فرآیند تعیین مدیرعامل یک بانک در حیطه اختیارات و وظایف دستیار اجرایی رییس جمهور نبوده است.»
فریدون ضمن ابراز تاسف عمیق از اظهارات خلاف واقع قاضی سراج افزود: «این اظهارات را موجب هتک حیثیت افراد در رسانه ها و مخدوش شدن جایگاه مهم سازمان بازرسی کل کشور می دانم و در عین حال حق پیگیری قانونی به جهت هتک حرمت و افترا را برای خود محفوظ می دانم. وی در پایان این گونه اظهارنظرها را غیرسازنده دانست و یادآور شد: «باید در برابر قانون تمکین و از اقدامات خلاف قانون و نیز اظهارنظرهای اختلاف افکن پرهیز کنند.»
یک نشست جنجالی
در ادامه این اظهارنظرها اما علیرضا زاکانی نیز سخنان تندی را در مورد حسین فریدون مطرح کرد. نمایند سابق تهران با نام بردن از دو بدهکار بانکی با نام های «مالامیر» و «دانیال زاده» گفت: «این افراد بدهکار بانکی هستند و بانک ملت با فشار «حسین فریدون» 400 میلیون درهم با کارمزد صفردردصد به آنها داد.» سخنان تند علیرضا زاکانی واکنش حسین فریدون را در پی داشت.
او در گفت و گو با خبرگزاری ایرنا اظهار داشت، «این اقدام مجرمانه و انتساب اتهامات واهی به برخی مسئولان و از جمله اینجانب که در حال رسیدگی در دادسرای فرهنگ و رسانه است، این سوال جدی را مطرح می نماید که چرا ایشان که نشستی با هدف تخریب دولت ترتیب داده اند، از ارائه هرگونه اسناد ادعایی پرهیز می کنند و صرفا به ادامه اتهام افکنی و هتک حرمت افراد می پردازند و شاید به دنبال آن باشند که در اذهان جامعه زنده بمانند که در این صورت هم بهتر است با رعایت تقوا، شیوه های دیگری را دنبال کنند.»
فریدون با اشاره به ضرورت توجه جدی مراجع قضایی به برخورد با ای گونه رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی، تاکید کرد: «به نظر می رسد این گونه افراد برای خود مصونیتی فراتر از قانون متصور هستند و افترا و دروغ را جایز می شمارند که ادعاهایی مثل پرداخت وام های کلان بدون رعایت موازین و ضوابط قانونی یا کارمزد صفردرصد که موجب وهن و تمسخر است را بدون هیچ گونه سند و مدرکی مطرح می کنند.»
روحانی و برادرش
از مجموع اظهارات روزهای اخیر به نظرمی رسد حسین فریدون با چالشی سخت مواجه شده است. او البته در این چالش تنها نیست؛ این مسائل حاشیه ای حالا توجه خیلی ها را به حسن روحانی جلب کرده است.
بسیار پراهمیت خواهدبود این مساله که حسن روحانی چگونه می تواند در آستانه انتخابات جنجال های پیرامون برادرش را مدیریت کند. آیا او ترجیح می دهد از مدل محمود احمدی نژاد استفاده کند و تا آخرین لحظات با هر هزینه ای از او دفاع کند و توجهی به انتقادها نداشته باشد یا اینکه ممکن است مانند نبودن حسین فریدون در جلسات هیات دولت باز هم نقش او را لااقل در قاب تصویر رسانه ها کمرنگ تر کند و ما با یک غیبت از سوی حسین فریدون مواجه باشیم. به نظر می رسد حسن روحانی و حسین فریدون با وضعیت ویژه ای مواجه شده اند.
نظر کاربران
متشکرم
گزارش کاملی بود
هردم از این باغ بری میرسد
شيفتگان خدمت و اَداي تكليف !؟!؟!؟!!!!!!!
من به شخصه یک جوان تحصیل کرده کلن از مسئولین نا امیدم* واسم جناح چپ و راست نداره همشون یک کرباسن .........
ممنون. غیر از تاسف و افسوس هیچ کاری از دست ما بر نمی آید ...
مسولان به فکر اساسی برای برون رفت از مشکلات اقتصادی ومعیشتی باشند