علی پهلوان از مهاجرت گروه آریان می گوید

مجله ایده آل : علی پهلوان شناخته شده‌ترین چهره گروه موسیقی آریان است، گروه پر سر و‌صدایی که حالا پیچ‌های جوانی را پشت سر گذاشته و به مرز عقل و حسابگری رسیده است. او، قبل از کنسرت گروهش در ماه پیش‌رو، درباره آینده آریان حرف می‌زند. آینده‌ای که شاید مثل فصل آخر فیلم‌های سینمایی از راه برسد. آیا عمر آریان به پایان رسیده؟


شاید با این دو قطعه‌ای كه منتشر كردیم برای خیلی‌ها مشخص شده باشد كه این آلبوم ما با كارهای قبلی متفاوت است. 11 قطعه جدید داریم كه هنوز مجوز آن تایید نشده است. از این رو می‌گویم آلبوم متفاوتی است كه سلیقه‌های مختلف در آلبوم در نظر گرفته شده و باعث تنوع در آهنگ‌ها شده است. فكر می‌كنم هر كسی آهنگ مورد علاقه‌اش را در آلبوم پیدا خواهد كرد.



علت مهاجرت شما چیست؟

من ۴ سال است كه اقامت استرالیا را دارم، اما می‌بینید كه هنوز اینجا هستم. رفتن و برنگشتن من بستگی به شرایط دارد. باید ببینم شرایط به چه صورتی است. الان كاری كه در زمینه موسیقی انجام می‌دهیم فقط به دلیل عشق ما به موسیقی است. خب اینكه سالی یك‌بار كنسرت برگزار می‌شود یا كتاب بعد از مدت‌ها مجوز چاپ می‌گیرد یا‌ آلبوم آریان ماه‌هاست كه هنوز منتشر نشده، همه اینها اتفاقی است كه باعث می‌شود تو نتوانی برای آینده‌ات برنامه‌ریزی كنی.

با وجود این برای آینده آریان تضمینی وجود ندارد؟

آلبوم آریان كه این همه برای آن زحمت كشیده شده، هنوز منتشر نشده است. فقط ۲ قطعه آماده است كه آن هم مجبور شدیم، چون به هر حال باید در كنسرت یك كار جدید می‌خواندیم. به ما می‌گویند تور كنسرت برگزار می‌شود اما تور كنسرت ما خلاصه شده است در تهران و كیش. ما مشكل جمعیت زیاد را هم داریم، پس دیگر درآمدی نمی‌ماند. حرف من این است كه تا الان هم اگر بوده‌ایم به دلیل عشق بوده‌ایم نه به دلیل شرایط دیگر. من نمی‌‌گویم گروه آریان تمام می‌شود، می‌گویم آریان شاید باشد، برای عشقی که به موسیقی دارد.

فكر نمی‌كنی این مشكلات به دلیل جمعیت زیاد گروه است و به هر حال خواه‌ناخواه درآمد شما بین چند نفر تقسیم می‌شود و ممكن است باعث نارضایتی اعضای گروه شود.

بله، اینطور است، اما مطمئنا توقع ما نسبت به جمعیت‌مان است. بحث من بحث تعداد برنامه‌های سال‌های اخیر است، ما در این سال‌ها فقط در تهران و كیش توانسته‌ایم كنسرت برگزار كنیم.



چطور یك نفر می‌تواند هم موزیسین باشد هم كارمند وبعد مرتب در راه ایران و استرالیا باشد؟

باز هم می‌‌گویم من خیلی وقت است اقامت استرالیا را دارم، همسرم آنجا مشغول به تحصیل است. هنوز تصمیم برای ماندن ندارم. همه تصمیمات به شرایط برمی‌‌گردد. ترجیح می‌دهم كه در ایران بمانم. شغل كارمندی من اگر نبود كه با سر به زمین خورده بودم. واضح است كه در این 13-12 سال ما با این همه قطع و وصل، هنوز نمی‌توانیم روی درآمدمان حساب كنیم. گاهی پیش می‌آید كه یك سال‌و‌نیم هیچ اجرایی نداشته باشیم، بنابراین باید شغل كارمندی راحفظ می‌كردم تا بتوانم یك مستمری بگیرم، ضمن اینكه شغلم را هم دوست دارم. من در دانشگاه شریف كنترل پروژه هم تدریس می‌كنم. باید بگویم كار تدریسم هم كار دلی و عشقی است اما شغل اصلی من مهندسی است و برایم موسیقی كنار مهندسی است. چون شغلی كه بتوانم روی آن حساب كنم كار مهندسی‌ام است نه موسیقی.



علت مهاجرت اعضای گروه آریان چیست؟ آیا این موضوع به متمول بودن آریانی‌ها برمی‌گردد یا به دلیل نبود امنیت شغلی آنهاست؟

به نظر من مهاجرت برمی‌گردد به آن چیزی كه هر كسی از زندگی می‌خواهد. مثلا همسر سحر كاشمری سال‌ها خارج از ایران زندگی می‌كرد. طبیعی است سحر بعد از ازدواج هم باید به جایی می‌رفت كه همسرش آنجا ساكن است. خانواده نینف امیرخاص هم از ابتدا قصد داشتند از ایران بروند، در واقع خانواده نینف یك مسئله مالی داشتند كه سال‌ها طول كشید و بعد از حل شدن این مشكل مهاجرت كردند، تمام اقوام آنها نیز خارج از ایران هستند. هر آدمی اگر به آن چیزی كه از زندگی می‌خواهد دسترسی پیدا كند كه پیدا كرده است و اگر نتواند به هدفش برسد محل زندگی‌اش را تغییر می​دهد .

سوتی یا اتفاق ناگهانی در برنامه زنده داشته‌ای كه در خاطرت باقی مانده باشد.

یادم می‌آید در كرمان اجرا داشتم و روز قبل از كنسرت یكدفعه صدایم گرفت. سرماخورده بودم و در تمرین‌ها به گلویم فشار آوردم و خواندم. روز كنسرت كلا صدایم را از دست دادم. ناچار شدم به صحنه بیایم و از مردم معذرت‌خواهی كنم و پیام كل كنسرت را خواند.

هیچ وقت دوست نداشتی به تنهایی ترانه بخوانی و آلبوم بدهی، كاری كه خیلی‌ها كردند. خود پیام صالحی هم آلبوم منتشر كرد.

تا این چند وقت اخیر كه چنین تصمیمی گرفتم من همیشه بالا سركار بودم در كل هیچ وقت فرصتی برای فكر كردن روی این موضوع را نداشتم.


كنسرت ما همان‌طور كه می‌دانید نزدیك به تولد 13سالگی گروه آریان برگزار می‌‌شود. در كنسرت به جز دو قطعه‌ جدیدی كه به رغم میل باطنی‌مان منتشر كرده‌ایم‌. حتما هر كار جدیدی كه برای هرچه زیباتر شدن كنسرت لازم است انجام می‌دهیم. فكر می‌كنم كنسرت متنوع و جالبی خواهد بود. بالاخره ما همیشه سعی‌مان این است كه اجراهای خوبی داشته باشیم.

اگر قرار بود دوباره گروه آریان را بچینی دوست داشتی با چه كسانی كار كنی؟

همین گروهی كه هستیم را دوست دارم. واقعیت این است كه 11 نفر برای یك گروه ثابت تعداد زیادی بود. در تمام دنیا تعداد اعضای ثابت یك گروه موسیقی بیشتر از 5-4 نفر نیست. خب خود به خود بعد از مدتی این تغییر در گروه ما ایجاد شد و اعضای گروه به 6 نفر رسید. جمعیت زیاد گروه خود به خود دردسرهایی به وجود می‌آورد و در نهایت هیچ كس از لحاظ مالی رضایت پیدا نمی‌کند. ارتباطات بین بچه‌ها زیاد می‌شود زیرا هركسی نظری دارد و باعث می‌شود كار سخت شود. حرفم این نیست بچه‌هایی كه از گروه جدا شدند بد بودند، نه، واقعا جای همه آنها خالی است و ما دوست‌شان داریم. اما در كل اگر می‌خواستم گروه آریان را دوباره بچینم هیچ وقت یك گروه 11 نفره تشكیل نمی‌‌دادم.

از كلیت كاری كه برای موسیقی انجام می‌دهید چه به لحاظ مالی و چه از لحاظ معنوی راضی هستید؟

از لحاظ مالی كه صحبتی باقی نمانده. اصلا روی درآمد مالی گروه نمی‌شود حساب كرد. از لحاظ معنوی هم فاكتورهای زیادی در ذهنم بود كه باید انجام می‌شد اما نشد. مشكل اینجاست كه گروه آریان هم به رسمیت شناخته می‌شود و هم نمی‌شود. اگر شما 13 سال عضو گروه موسیقی یك كشور باشی بعد در تلویزیون آن كشور دیده نشوی، اگر هم دیده شوی در شبكه‌های برون‌‌‌مرزی به نمایش گذاشته شوی، خب تا وقتی این اتفاق نیفتد انگار به رسمیت شناخته نشده‌ای. كشور ما موسیقی پاپ دارد كه مجاز است اما جشنواره‌ای برای موسیقی پاپ وجود ندارد. اگر هم وجود دارد جشنواره فجر است كه سبك خاص خودش را دارد. بررسی نمی‌كنند كه هر سال كدام آلبوم پرفروش‌تر بوده است که جایزه‌ای برای آن تعیین كنند. همین الان ما ركورددار فروش آلبوم پاپ هستیم. 2 میلیون و 700هزار نسخه آریان 2 فروخته شده است. این فروش كجا دیده شده؟ اصلا كسی خبر دارد كه آریان كاندیدای جایزه خارجی شده است؟ در هر جای دنیا وقتی یك آلبوم پاپ پر‌فروش می‌شود جایزه‌ای دریافت می‌كند كه نماد تعداد فروش آن كار است. من احساس می‌كنم آریان هم هست هم نیست.

از بین بچه‌های گروه آریان با چه كسی رابطه نزدیك‌تر داری؟

با سیامك خواهانی رابطه خوبی دارم. حس هنری ما خیلی به هم نزدیك است. همیشه در سفرهایمان من، سیامك و نینف هم‌اتاق بودیم. شاید این مسئله باعث نزدیك‌‌تر شدن رابطه ما بوده است. رابطه‌ام با آقای رجب‌پور هم خوب است. به هر حال رابط گروه آریان و آقای رجب‌پور من هستم.