مهمترین بدمنهای سیروس مقدم از شوکت تا جمیل
با یک نگاه کلی به سریالهای سیروس مقدم که تعدادشان کم هم نیست، میتوان نتیجه گرفت جز ۳، ۲ سریال طنز، در باقی قصههایی که مقدم به تصویر کشیده، شخصیتهای منفی یا همان ضدقهرمانها تأثیر گذارند

مجله ایده آل : با یک نگاه کلی به سریالهای سیروس مقدم که تعدادشان کم هم نیست، میتوان نتیجه گرفت جز ۳، ۲ سریال طنز، در باقی قصههایی که مقدم به تصویر کشیده، شخصیتهای منفی یا همان ضدقهرمانها تأثیر گذارند؛ آنقدر که میتوانند قهرمان قصه باشند یا پابهپای قهرمان و هماندازه او اتفاقهای داستان را پیش ببرند. البته شاید عمدی در کار باشد که او همیشه ضدقهرمانها را باورپذیرتر و بهتر از قهرمانهایش درمیآورد ولی به نظر میرسد مقدم شناخت خوبی از این شخصیتها و طبقهشان دارد. اینها چند نمونه از مهمترین شخصیتهای زن کارهای مقدم هستند.
قهرمان یا ضدقهرمان
زیر هشت یکی از تلخترین سریالهای سیروس مقدم بود که در زمان پخش بینندگان فراوانی داشت و زیبایی اصلی سریال، بدمن قصه یعنی شخصیت عطا با بازی امیر جعفری بود؛ مردی ۴۰ساله با سری پرشور که میخواهد زود رشد کند. عطا از بچههای حاشیهنشین تهران و راننده و پادوی جواهر فروشی «کارخانهداری» است. او عاشق منیژه دختر صاحبکارش میشود و با نقشه منیژه، جواهرفروشی را سرقت میکند ولی دستگیر میشود و برایش ۲سال زندان میبرند.
در زندان با عیوضی آشنا میشود، نجاری یاد میگیرد و وقتی میفهمد منیژه ازدواج کرده انگشتانش زیر دستگاه قطع میشود در نهایت از زندان بیرون میآید تا انتقام بگیرد. عطا ضدقهرمانی بود که مثل فیلمهای کیمیایی برای انتقام گرفتن حاضر شد همهجور خودش را فنا کند. او در حقیقت قیصر دوران امروز بود که اینبار برای انتقام زندگی فناشده خودش دست به کار شد. عطا ضدقهرمانی بود که نمیشد از او بدمان بیاید چون آدم بدی نبود. این شخصیت ذاتا آدم خوبی بود و صرفا به دلیل یك عشق خام و اشتباهی كه كرد به این مصیبت دچار شد.
محبوبترین بدمن سیروس
شخصیتهای پیچیده سریالهای سیروس مقدم، از این سریال کمکم سر و کلهشان پیدا شد، البته کاوه رستگاران با بازی پوریا پورسرخ بیشتر شخصیتی چندوجهی بود كه به حلول چند شخصیت متفاوت و متناقض درون یك نفر منجر شد. در حقیقت چندوجهی بودن درون این شخصیت به دلایلی درونی نشده بود و كنش كاوه در سریال بیشتر از آنكه نمایانگر شخصیت چندوجهیاش باشد، باعث گول زدن و سردرگمی عمدی مخاطب میشد. به همین ترتیب شخصیت كاوه نه خوب بود، نه بد و نه خاكستری بلكه ملغمهای بود از همه آنها كه در نهایت سرنوشتش با خوبی یا با بدی رقم میخورد. بازی پورسرخ در این كار یکی از نقاط درخشان کارنامهاش بود كه به خوبی از پس نقشش برآمده البته یکی دیگر از نکات شخصیت کاوه، شیوه انتقامگیریاش بود که کاملا با شخصیتش ناهمگون بود. او یکی از معدود بدمنهایی است که کاملا همدردی بیننده را برمیانگیخت و میتوان گفت در این مجموعه محبوبترین بدمن سیروس مقدم و بهترین بازی پورسرخ را دیدیم.
تازه به دوران رسیده بدذات
یکی از باورپذیرترین بدمنهای سیروس مقدم، شوکت سریال نرگس بود، شخصیتی که از پادویی در حجرههای پارچهفروشی خودش را بالا کشیده و نمیخواست پسرش با خانوادهای سطح پایین وصلت کند. او برای رسیدن به خواستهاش هر کاری میکرد حتی به قیمت له شدن یک دختر بیکس و بیكاری و آوارگی پسر خودش. شوكت نه تجملگرا بود و نه مدرن؛ بیشتر یک تازه به دوران رسیده بود که دوست نداشت خانوادهاش مثل خودش زندگی کنند و از هر نوع ارتباط با طبقهای که او را به گذشتهاش ربط میداد، دوری میکرد. شوكت حتی پدرسالار هم نبود هرچند نشانههایی از پدرسالاری را در رفتارهایش داشت اما بیشتر فرمانبری خانوادهاش از او بهدلیل پولش بود نه اقتدار و کاریزمای یک پدرسالار واقعی. بازی فوقالعاده حسن پورشیرازی و بدذاتی شخصیت شوکت که حرص هر بینندهای را درمیآورد، یکی از ماندگارترین بدمنهای تاریخ تلویزیون و سریالهای سیروس مقدم را ساخت. او در محبوبیت سریال نرگس که واقعا خیابانها را خلوت میکرد، نقش بسزایی داشت.
یک الگوی به تمام معنا
مهدی سلطانی در نقش جمیل، پس از سریال «در مسیر زایندهرود» دوباره احیا شده و نبض تصاویر را در دست دارد. جنس بازی او، انگ كارهای مقدم است و حالا نتیجه این همكاری، همانطور كه میشد حدس زد، معركه است. جمیل مردی زخمخورده و در عین حال خلافكار است كه باید در بخشهایی از روایت، تماشاگر با او همدل باشد و برای واگویههای تنهایی و زجر ۱۵ سالهاش در حبس، دل بسوزاند؛ البته میمیك و نوع بازی پراوج و فرود سلطانی این حس را در بیننده ایجاد میكند. از سویی چشمهای رنگی و جثه بزرگ سلطانی شیطنت و وجه خلافكاری او را هم تقویت كرده و حاصل این دو ، اتفاقا تناقض عجیبی است كه منجر شده شاهد بازی دلنشین و اثرگذاری او باشیم.جمیل از آن ضدقهرمانهاست که میتواند تا سالها در یاد مردم و منتقدان باقی بماند و یک نمونه عالی برای شخصیتپردازی بدمنها در آثار تلویزیونی و حتی سینمایی باشد.
نظر کاربران
فقط شوکت....
واقغا آدم ترسناکی بود و آقای پور شیرازی عالی بودند...
یکی از صحنه های سریال هیچ وقت یادم نمیره.مهدی سلوکی تو خونه نرگس اینا بود شوکت وارد شد دنبالش کرد و سلوکی از ترس فرار کرد و از دیوار آخر حیاط پرید بیرون...خیلی استرس آور بود.گفتم بگیردش حتما میکشتش....
پاسخ ها
آخی نترس فیلم بود
کاش نرگس دوباره پخش میشد:((