عاشقانه دو ورزشکار ایرانی در لندن
برخلاف هیجان تمام گفتوگوهای قبل، این مصاحبه برای همه رنگ و بوی دیگری داشت. اولینبار در بازیهای پارالمپیك لندن بود كه خبر را شنیدیم زهرا نعمتی و رهام شهابیپور اعضای تیم اعزامی تیراندازی با كمان ایران در بازیهای لندن بودند....
مجله ایده آل: برخلاف هیجان تمام گفتوگوهای قبل، این مصاحبه برای همه رنگ و بوی دیگری داشت. اولینبار در بازیهای پارالمپیك لندن بود كه خبر را شنیدیم زهرا نعمتی و رهام شهابیپور اعضای تیم اعزامی تیراندازی با كمان ایران در بازیهای لندن بودند. البته مدال طلای زهرا نعمتی یك امتیاز بسیار بزرگ برای ورزش ایران محسوب میشد اما چیزی كه تمام این اتفاقات را تحت تاثیر خود قرار داد خبر ازدواج آنها بود. زهرا نعمتی و رهام شهابی مدتها قبل با هم در جریان تمرینات تیراندازی با كمان آشنا بودند ولی دست سرنوشت همه چیز را به بازیهای لندن كشاند تا خبر اول كاروان ایران پیوند زناشویی آنها باشد.زوج موفق ورزش ایران در این گفتوگو به ما میگویند دقیقا چه اتفاقهایی افتاد تا داستان پرفراز و نشیب زندگیشان به اینجا رسید. زندگی با امید بزرگ به آینده، چیزی كه ممكن است خیلیها با وجود داشتن تمام شرایط از آن دور باشند.
آشنایی تان با یکدیگر چطور شكل گرفت و چطور تصمیم به ازدواج گرفتید؟
شهابیپور: حدود ۶ سال پیش در كرمان یك انجمن برگزار میشد به اسم انجمن نخاعی پویای كرمان كه در آنجا بود با خانم زهرا نعمتی آشنا شدم. بعد از این نشستها هر دوی ما با رشته تیراندازی با كمان آشنا شدیم. حدود ۵-۴ سال هم در این باشگاه فعالیت داشتیم در كل آشنایی ما ۶ سال طول كشید بعد از آن، تصمیم به ازدواج گرفتیم.
زهرا نعمتی: من و رهام ۶ سال است كه با هم آشنا شدیم و ۴ سال و نیم است كه تیراندازی با كمان را با هم شروع كردیم و از وقتی رو به این ورزش آوردیم روزبهروز رابطهمان بیشتر شد و این صمیمیت و دوستی بین ما شكل گرفت و كمكم تصمیم گرفتیم كه زندگی خیلی خوبی را با هم بسازیم.
جالب است همیشه تیراندازی رشته خشنی به نظر میرسد اما در مورد شما باعث شكل گرفتن یك عشق شد.
به نظر من نه تنها تیراندازی خشن نیست بلكه رشتهای است به شدت لطیف. شاید شما فكر كنید به دلیل علاقهای است كه من به این رشته دارم اما كسانی كه این رشته را به شكل حرفهای دنبال میكنند از لطافت این ورزش خبر دارند، به خصوص كه تیراندازی با روح فرد سر و كار دارد و همچنین جسم را هم درگیر میكند. خود من از وقتی كه تیراندازی با كمان را شروع كردم با روح و خدای خودم ارتباط بهتری برقرار كردم و با تمام وجود از تیراندازی لذت میبرم و معتقدم تیراندازی با كمان به هیچ وجه رشته خشنی نیست، طبیعی است در هر كاری اگر آرامشات بیشتر حفظ شود موفقتر خواهی بود و تیراندازی برای من اینطور است.
روز تلخ سانحه
قبل از رشته تیراندازی با كمان هم در رشته خاصی از ورزش فعالیت داشتید؟
شهابیپور: قبلها كه مشكل جسمی نداشتم در رشته كاراته فعالیت داشتم و تا كمربند قهوهای پیش رفته بودم.
زهرا نعمتی: من قبل از اینكه دچار سانحه شوم از 12 سالگی تكواندو را به صورت حرفهای دنبال میكردم و كمربند مشكی دان یك را داشتم اما بعد از اتفاقی كه برایم پیش آمد 2 سال تمام به فیزیوتراپی میرفتم و تمام تلاشم را میكردم كه به وضعیت جسمی بهتر برگردم اما خدا را شكر امیدم را از دست ندادم و به لطف خدا توانستم تیراندازی را دنبال كنم.
یعنی این مشكل جسمی به تازگی برای شما پیش آمده است؟
شهابیپور: من سال 80 در اثر یك سانحه دچار مشكل نخاعی شدم آن موقع در اداره برق كرمان پیمانكار بودم و بر اثر برقگرفتگی از چراغ برق پرت شدم و این مشكل برایم پیش آمد.
زهرا نعمتی: در سال 83 دانشجوی رشته گیاه پزشكی دانشگاه جیرفت بودم و در راه برگشت به كرمان دچار تصادف شدم و بیاحتیاطی راننده باعث شد دچار آسیبدیدگی نخاع شوم و به مدت 3 هفته در بیمارستان بستری شدم. بعد از این اتفاق به خاطر خانوادهام سعی كردم روحیهام را حفظ كنم همانطور كه گفتم تا 2 سال بعد از این اتفاق درگیر رفت و آمد به فیزیوتراپی بودم و بعد از گذراندن این دوران سراغ رشته تیراندازی با كمان رفتم و در حال حاضر هم یك مزون لباس عروس دارم.ما در شروع زندگیمان مطمئنا با مشكلاتی روبهرو خواهیم شد باید صبرمان را تقویت كنیم، البته این شرایطی است كه من و همسرم با جان و دل برای با هم بودن آن را پذیرفتهایم.
با توجه به اینكه هردوی شما از لحاظ جسمانی شرایط مشابهی را دارید فكر میكنید این شرایط مشابه چقدر روی ازدواجتان تاثیر گذاشت؟
شهابیپور: خب، این شرایط جسمی به خودی خود یكسری محدودیتها برای آدم به وجود میآورد. اما درك این شرایط برای كسی كه خودش درگیر این ماجراست ملموستر و راحتتر از كسی است كه این شرایط جسمی را ندارد. ما در بین دوستانمان كسانی را دیدهایم كه تصمیم به ازدواج با كسی گرفته كه شرایط سالم داشته و بعد از ازدواج زندگیشان درگیر مشكلاتی شده است. منظورم این است كه درك شرایط جسمانی برای كسی كه خود او هم این شرایط را دارد راحتتر است.من در تاریخ ۱۰ آذرماه، سال۸۰ دچار سانحه برقگرفتگی شدم و حدود یكماه در بیمارستان بستری شدم تا به شرایط جراحی رسیدم. وقتی از بیمارستان مرخص شدم، دكترها به این نتیجه رسیدند كه درمان خاصی برای كسانی كه آسیب جدی نخاعی دیدهاند هنوز وجود ندارد. اینطور شد كه نزدیك به ۱۰ سال است كه روی ویلچر نشستهام.
به هر حال این شرایط جسمی سختیهای خودش را دارد فكر میكنید با كنار هم قرار گرفتن شما دو نفر با این شرایط جسمانی مشابه اوضاع بهتر خواهد شد؟
زهرا نعمتی: در طول این چند سال نامزدی به هر دوی ما ثابت شده كه با یكدیگر بهتر میتوانیم با مشكلاتمان كنار بیاییم و چقدر هم حل كردن این مشكلات برای هر دوی ما لذتبخش است.
هیچ وقت در تیراندازی طرف مقابل را رقیب خودتان دانستید؟
زهرا نعمتی: بله، ما معمولا رقبای خیلی خوب با هم هستیم و در رشتهمان با هم شوخی نداریم. به هر حال كار و حرفه هر دوی ما تیراندازی است و شاید این مسئله پوئن مثبتی برای من بوده و شاید دیگر خانمها این شانس را نداشتند كه در كنار همسرشان بتوانند تمرین كنند. به هر حال رهام از قهرمانان جهانی است و این اتفاق باعث پیشرفت من میشد و سعی میكردم هر طور شده خودم را به رهام برسانم و مسلم است كه همه این شرایط خیلی به من كمك كرد.
شهابیپور: نمیشود گفت رقیبیم اما همیشه حریف تمرینی هم هستیم. اینكه مسابقات به طور جداگانه بین خانمها و آقایان برگزار میشود شاید همین شرایط تمرین من و همسرم باعث پیشرفت هر دوی ما در این ورزش شده است.
شهابیپور: بله، كری خواندن در همه رشتههای ورزشی وجود دارد. بعضی وقتها من برای همسرم كری میخوانم و گاهی او برای من.
زهرا نعمتی: همانطور كه گفتم ما در رشته تیراندازی با كمان شوخی نداریم. اما به وقتش كری هم برای هم میخوانیم و یكی از دلایل پیشرفت هر دوی ما همین ایجاد رقابت و كری بین ما بود. من كسب مدال طلا را مدیون زحمات رهام هستم. او خیلی برای من واقعا زحمت كشید، به من روحیه داد و اعتمادبهنفس در هر شرایطی به من میداد.
چطور از بین همه رشتههای ورزشی سراغ تیراندازی با كمان رفتید؟
شهابیپور: قبل از اینكه دچار معلولیت شوم به این رشته علاقه داشتم ولی در استان كرمان امكانات تیراندازی فراهم نبود. بعد از سانحه نخاعی، من در انجمن یكسری اطلاعات از این رشته گرفتم و این رشته جزو معدود ورزشهایی بود كه افراد معلول میتوانستند همزمان با افراد توانمند رقابت داشته باشند و این قضیه باعث ایجاد انگیزه برای ما شد كه این حرفه را دنبال كنیم. البته در ابتدا فعالیتمان به صورت جدی و حرفهای، این رشته نبود و بعد كمكم به تیراندازی با كمان علاقهمند شدیم و وقتی سازمان بهزیستی كرمان امكاناتی برای این رشته فراهم كرد و در اختیار انجمن قرار داد تصمیم گرفتیم این ورزش را جدیتر دنبال كنیم و به مرور زمان علاقه زیادی به این رشته پیدا كردیم.
در كنار این حرفه شغل دیگری هم دارید؟
شهابیپور: تا قبل از مسابقات پارالمپیك فروشگاه داشتم اما به دلیل شرایط و مسابقات فشردهای كه داشتیم، دیگر نتوانستم اداره فروشگاه را دنبال كنم.
زهرا نعمتی: من هم مزون لباس عروس دارم.
چرا تصمیم گرفتید ازدواجتان را در لندن برگزار كنید؟
شهابیپور: اعلام این ازدواج از طریق همكاران شما بود. واقعیت این است که من و خانم نعمتی از مدتها پیش با هم نامزد بودیم اما این مسئله در فدراسیون جانبازان اعلام نشده بود و خیلی از دوستان از این قضیه اطلاع نداشتند و تنها كسانی كه از این نامزدی مطلع بودند بچههای انجمن تیر و كمان بودند. در لندن آقای خسرویوفا، رئیس كمیته پارالمپیك از نامزدی من و خانم نعمتی باخبر شد و برای گفتن تبریك به نزد ما آمد و اینگونه بود كه نامزدی ما از طریق خبرنگارها در رسانهها منتشر شد.
اعتراف كنید كدامتان در این رشته ورزشی حرفهایتر هستید و معمولا كدام یك از شما طرف دیگر را بیشتر راهنمایی میكند؟
شهابیپور: خانم نعمتی پدیده این رشته هستند و سالها باید بگذرد تا كسی در رشته تیراندازی با كمان بتواند به این جایگاه برسد. با توجه به اینكه در هر زمینهای به پیشرفت رسیدن با استعداد و اراده و پشتكار میسر میشود. من فكر میكنم استعداد خانم نعمتی از من بیشتر بوده است، به خصوص كه در همه در ورزشها بحث قدرت و فعالیتهای عضلانی مهم است اما در تیراندازی با كمان بحث قدرت عضلانی شاید 20درصد ماجراست و مابقی برمیگردد به تواناییهای ذهنی كسی كه بتواند تیراندازی كند و فكر میكنم در این قضیه هم خانم نعمتی از من بااستعدادتر است.
زهرا نعمتی: من میگویم رهام. او حق مربی را بر گردن من دارد. این مدالی كه من كسب كردم نتیجه زحمات اوست. در شرایطی كه از لحاظ روحی یا تكنیكی و تاكتیكی به هم میریختم كسی كه بیشترین كمك را به من كرد رهام بود. به هر حال ما در ماه فقط 10 روز زیر نظر مربیمان كار میكردیم و همه كمكها برای من از طرف همسرم بود.
اولین اقدام برای آیندهتان چیست؟
زهرا نعمتی: ما تصمیم داریم به یاری خدا و كمك مسئولان در جزیره كیش كار تفریحی راهاندازی كنیم و امیدوارم مسئولان از ما حمایت كنند و هدف اول ما برای تشكیل زندگی برپایی این پروژه است.
نظر کاربران
حوصلم نشد بخونم
الان میخوان طلاق بگیرن ...عاشقانه شون تموم شد