قلعه نویی: سال ۹۵ زندگی ها رونق می گیرد
سال ۹۴ پر بود از اتفاقات تلخ و شیرین برای مردی که عنوان پرافتخارترین مربی لیگ برتر فوتبال ایران را یدک می کشد؛ کسی که بارها طعم شیرین جام گرفتن و کسب رده های بالا را چشیده است.
چند سالی است اما او از دوران طلایی اش دور شده و کار به جایی رسید که مسئولان استقلال دیگر او را نخواستند و برای نخستین بار در طول دوران مربیگری اش مجبور به چند ماه خانه نشینی و صرفا گرداندن رستوران تحت مدیریتش شد. تجربه کوتاه ملوان برایش خوش یمن نبود و حالا برای چرخاندن چرخ های تراکتور دست به کار شده است. حرف از امیر قلعه نویی است. او امیدوار است سال ۱۳۹۵ برایش سالی خوب و دور از استرس و فشارهای ذهنی متعدد باشد. گفتگو با قلعه نویی را بخوانید.
بدون تعارف، سال ۹۴ برای شخص امیر قلعه نویی خوب نبود، قبول دارید؟
- شاید از نظر فوتبالی خوب نبود اما به هر حال خوبی های خودش را هم داشت. شما فقط از جنبه فوتبال به ماجرا نگاه می کنید.
منظورتان رستوران هایی است که در سال ۹۴ افتتاح کردید؟
- شما از زندگی خصوصی من که خبر ندارید. فقط چهارتا عکس از رستوران و تمرینات از من می بینید و قضاوت می کنید. در کل سال سختی را سپری کردم اما این طور نبود که کاملا سیاه باشد.
به هر حال اکثر زندگی شما با فوتبال ارتباط دارد. رفتن از استقلال به آن شکل، دوری چند ماهه از فوتبال، ماجراهای پر استرس ملوان، فشارهای دوران ابتدایی بازگشت به تراکتور و ... چیزهایی نیست که بتوانیم آنها را فراموش کنیم.
- اینها هم جزیی از زندگی هستند. هیچ آدمی وجود ندارد که در کارش فراز و نشیب نداشته باشد. البته فکر می کنم اتفاقاتی که رخ داد همه اش تقصیر من نبود. درباره استقلال بارها حرف زده ام و گفته ام چه اتفاقاتی رخ داد تا دو سال آخر آن نتایج رقم بخورد. در ملوان من به دنبال احیای نسل طلایی فوتبال این شهر بودم. می خواستم ملوان دوباره اوج بگیرد تا بتوانم به خطه ای که مادرم اصالتا اهل آنجا بود کمک کنم ولی نشد. ملوان شرایط ویژه ای داشت. در تراکتورسازی هم اوایل مسائلی بود؛ ذهنیت اشتباهی برای هواداران پرشور تراکتورسازی ایجاد شده بود که خوشبختانه با جلسه هایی که برگزار کردیم،همه چیز را روشن کردیم. من خدا را شکر می کنم که اتفاقات بدتری برای خودم و خانواده رخ نداد.
ولی نمی توانم باور کنم برای شما دوری از فوتبال آسان بوده باشد.
- قطعا آسان نیست ولی من سعی کردم در کنار فوتبال باشم. در مدتی که مربیگری نمی کردم چند سفر به خارج از کشور داشتم و سعی کردم علم روز فوتبال را دنبال کنم. می خواستم دانش خود را افزایش دهم و با قدرت بیشتری برگردم. خوشحالم که آن روزها را به بطالت نگذراندم.
و البته رستوران داری هم می کردید.
- به هر حال آدم هر کاری را شروع می کند، باید بیشتر از هر زمان در اوایل کار، خودت بالای سرش باشی تا اوج بگیرد. من از فرصت استفاده کردم و برای اوج گرفتن کار تازه ام تلاش کردم. دوستان هم لطف داشتند و گاهی اوقات به ما سر می زدند و عکس هایی هم منتشر می شد.
انگار برای محمد هوتن، پسرتان هم یک رستوران تاسیس کرده اید.
- بله. در مدتی که هوتن کنار خودم در رستوران حضور داشت، متوجه شدم توانایی اداره چنین مجموعه ای در ابعاد کوچکتر را دارد. به قول قدیمی ها او جربزه اش را نشان داد. من هم تصمیم به چنین کاری گرفتم. به هر حال ما بزرگترها باید جوانان مان را در مسیر درست قرار دهیم. من یک رستوران ایتالیایی کوچک برای محمد هوتن تاسیس کردم، از اینجا به بعد دیگر وقتش است خودش روی پای خودش بایستد. ناکام بود، خودش پاسخ خودش را بدهد، موفق بود، من به او می بالم.
در کل رستوران داری خوب است؟
- تجربه جدیدی برای من بود. مهم این است در هر شغلی که پای می گذارید بتوانید به بهترین شکل ورود کنید. درباره خودم فکر می کنم این اتفاق رخ داده است.
در لابلای صحبت هایتان به افزایش علم روز فوتبال اشاره کردید؛ با این وجود صراحتا بگویم که هنوز هم خیلی ها شما را یک مربی سنتی می دانند.
- برای من اهمیتی ندارد دیگران چه می گویند. وجدانم راحت است که برای رسیدن به سرمربیگری، تمام مدارج را پله پله سپری کردم. علاوه بر کلاس های مربیگری داخلی در کلاس های یوفا و فیفا هم شرکت کردم. در کنار چند تیم اروپایی حضور داشتم و چیزهایی یاد گرفتم. از نظر تجربه هم که فکر نمی کنم کسی بتواند بگوید قلعه نویی امروز تجربه ندارد. می دانید مشکل کجاست؟ آنجا که من خیلی کارها را نکردم و به همین خاطر می گویند فلانی سنتی است.
مثلا چه کارهایی؟
- اینکه به کسی باج نمی دهم. سرم را بالا می گیرم و راه خودم را می روم. می دانید چند نفر در طول این سال ها به من گفته اند فلان قدر بده تا حمایتت کنیم؟ من این کار را قبول نکردم. به جرأت می گویم من جزو مربیانی بودم که با برنامه کارم را شروع کردم و ادامه دادم. حالا هر کسی هر چه می خواهد، بگوید.
اما این حرف ها روی مخاطبان عام ورزش هم اثرگذار بوده است.
- خب چه کاری از دست من برمی آید. انتظار دارید آن کارهایی را که نکردم انجام دهم تا محبوب شوم؟ من فقط می توانم با کارم به مردم ثابت کنم این حرف ها درست نیست.
با این وجود عدم نتیجه گیری شما در دو سال آخر حضور در استقلال بحث مربی سنتی را دوباره بر سر زبان ها انداخت. شاید شما در یک بن بست گیر افتاده اید؛ این طور نیست؟
- نه، من این مسائل را قبول ندارم. هر مربی در یک دوران تفکراتش نتیجه نمی دهد. شما می بینید بزرگترین مربیان دنیا نتوانستند موفق باشند. نمونه آخرش هم مورینیو بود. مگر او توانست چلسی را از شرایط بحرانی نجات دهد؟ نمی خواهم خودم را با مورینیو مقایسه کنم ولی وقتی می خواهیم یک نفر را بزنیم، باید با منطق بزنیم نه اینکه مدام بگویید قلعه نویی سنتی است. اصلا من سنتی هستم! چرا در تمام سال ها بارها مربیانی را که ادعای علم فوتبال داشتند شکست دادم؟ بروید روی این پرسش فکر کنید، به همه جواب های تان می رسید.
آیا امیر قلعه نویی انسان مغروری است؟
- نمی دانم؛ از اطرافیان بپرسید.
ولی انتقاد می شود که شما همواره از موضع بالا صحبت می کنید و نظرات دیگران را قبول ندارید؟
- شاید خوب نباشد من پاسخ این پرسش را بدهم. شما بروید پیش آنهایی که با من در ارتباط بودند و بپرسید آیا امیر قلعه نویی مشورت نمی گیرد؟ گاهی اوقات برخی افراد حرف هایی می زنند که اعتقاد دارم درست نیست و توجهی نمی کنم. مشورت گرفتن با تحمیل فرق دارد. من اجازه نمی دهم کسی نظرش را تحمیل کند ولی مشورت می کنم و تصمیم می گیرم. در قبال دستیارانم نیز همیشه اینگونه بوده ام. گاهی اوقات آنها نظرات خوبی داشتند و استفاده کردم و گاهی اوقات هم کار خودم را انجام دادم. با این حال فکر نمی کنم آدم مغروری باشم. متاسفانه در سال های گذشته برخی افراد بوده اند که از هر روشی برای زدن من استفاده کردند؛ دیگر به این حرف ها عادت کرده ام.
همان اهالی کوفه و قلم به دستان مزدور را می گویید؟
- (با خنده) نه، کلی می گویم. در سه سال اخیر بروید ببینید چه کسانی علیه من گفته اند و نوشته اند. بعضی حرف ها، حساب بوده و از گوینده های شان ممنونم. اتفاقا سعی کردم آن نقص ها را برطرف کنم اما برخی انتقادها فقط از روی عناد با شخص امیر قلعه نویی است. دیگر اینها را خوب می فهمم. البته من اخلاقی دارم که زیر بار حرف زور نمی روم؛ این خصلت من است و کاری هم نمی توان کرد. حالا هر کس خوشش نمی آید، مشکل خودش است.
این از غرور شما سرچشمه نمی گیرد؟
- خیر، خود شما خصلتی ندارید که به مذاق خیلی ها خوش نیاید؟ همه انسان ها دارند ولی مسئله اینجا است که نباید از این خصلت ها برای سرزنش آن فرد استفاده کنیم.
به تراکتورسازی برسیم؛ شما در شرایطی هدایت این تیم را بر عهده گرفتید که مردم آذربایجان به این انتقال راضی نبودند؛ چرا به تبریز رفتید؟
- من ابتدا باید بگویم که مردم آذربایجان جزو با فرهنگ ترین مردم ایران هستند. آنها با تعصب مثال زدنی شان در طول تاریخ خدمات ارزنده ای به ایران عزیز داشته اند. درباره رابطه خودم و این مردم در گذشته شائبه هایی ایجاد شده بود مبنی بر اینکه به خاطر پول، تراکتورسازی را ترک کردم و از این دست مسائل. هواداران تراکتورسازی نسبت به تیم خود بسیار متعصب هستند و چون مدیران قبلی باشگاه برخی ذهنیات مردم را تغییر داده بودند، آنها مواضعی بر سر حضورم داشتند. در بدو ورود به تبریز، ما نمایندگان هواداران و آنهایی را که از قدیم الایام ورزشگاه برو بودند جمع کردیم و جلسه ای برگزار کردیم. در این جلسه اصل ماجراهای گذشته را توضیح دادم و سوءتفاهم ها برطرف شد. الان جوی که در ابتدای کار وجود داشت، نیست و فعلا با قدرت ادامه می دهیم.
قبول دارید حضورتان در تیم تراکتورسازی ریسک بود؟ شاید اگر شما با تراکتورسازی نتیجه نگیرید...
- من همه جوانب را بررسی کردم. همه این مسائلی که شما می گویید را نیز می دانم. واقعیت این است که برای کمک به تراکتورسازی آمده ام و برای موفقیت تیم تلاش می کنم. من در شرایطی تیم را تحویل گرفتم ه تغییرات زیادی داشت و نقاط ضعفش نیز کم نبود. در بسیاری از پست ها با کمبود بازیکن مواجه بودیم. در نیم فصل تلاش کردیم بسیاری از نقص ها را برطرف کنیم که خوشبختانه با حمایت های مدیریت باشگاه محقق شد. فکر می کنم تراکتورسازی تازه یکدست شده و رفته رفته به اوج می رسیم. ما امسال برای کسب سهمیه آسیایی و حضور مقتدرانه در لیگ قهرمانان آسیا برنامه ریزی داشته ایم و ان شاءالله به اهداف مان می رسیم.
از این بحث ها بگذریم؛ ظاهرا امسال نوروز در کنار خانواده خواهید بود.
- البته ما فوتبالی ها در کل نوروز نداریم. یادم نمی آید در چند سال گذشته تمام نوروز را در کنار خانواده بوده باشم. امسال هم اگرچه بازی خاصی نداریم، بی تردید تمرینات تیم ادامه دارد. امیدوارم سال ۹۵ سال بسیار خوبی برای مردم ایران باشد.
فکر می کنید از نظر اقتصادی در سال ۹۵ زندگی مردم رونق بگیرد؟
- به شخصه فکر می کنم از نظر اقتصادی سال بسیار خوبی در پیش داشته باشیم. اتفاقات سیاسی که به همت دولت تدبیر و امید و شخص دکتر روحانی و دکتر ظریف رخ داد، باعث ایجاد امیدواری در جامعه شده است و این مسئله به جو عمومی کمک می کند. من وقتی می بینم مردم نسبت به قبل خوشحال تر به نظر می آیند، برای جامعه ام خوشحال می شوم. امیدوارم پیش بینی ها درست از آب دربیاید.
حرف خاصی باقی مانده است؟
- امیدوارم کارشناسان ما انتقادهایی را مطرح کنند که به سود فوتبال باشد. متاسفانه تخریب در جامعه ما مُد شده و این اصلا جالب نیست.
ارسال نظر