«بهار» و نوبهاری که خزان شد
میرزا محمد تقی، ملک الشعرای بهار، شاعر، روزنامهنگار، نماینده ادوار مجلس شورای ملی، وزیر فرهنگ، استاد دانشگاه و عضو فرهنگستانایران، فعال و مبارز سیاسی دوره مشروطه و نیمه نخست سلطنت پهلوی در ۱۶ آبان سال ۱۲۶۳ه. ش- ۱۰دسامبر ۱۸۸۶ م، در شهر مشهد در محله سرشور در خانوادهای ادیب و شاعر پیشه به دنیا آمد.
عید نوروز آمد و ماه مبارک شد تمام
موسم شادی و عیش آمد ز بهرخاص و عام
او دوره ابتدایی را در مدرسه نواب آغاز کرد. در سال ۱۲۷۹ در محضر سید علی خان درگزی ادبیات فارسی و عربی را آموخت و مدتی بعد تحصیلات خود را نزد میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری تکمیل کرد. درسال ۱۲۸۲ که بهار ۱۹ ساله بود، پدرش به علت ابتلا به بیماری وبا درگذشت.
به دنبال مرگ پدر، قصیدهای سرود و برای مظفرالدین شاه قاجار فرستاد و شاه فرمان ملک الشعرایی آستان قدس رضوی را به همراه یکصد تومان پاداش برایش فرستاد.
بهار دوبار ازدواج کرد که بار اول همسر و فرزند، هر دو درگذشتند. او یکبار دیگر در سال ۱۲۹۷ در تهران با دختری به نام سودابه صفدری که از خاندان قاجار بود ازدواج کرد. حاصل این پیوند ۶ فرزند به نامهای هوشنگ، ماه ملک، ملکدخت، پروانه، مهرداد و چهرزاد بود. بهار به سال ۱۳۳۰ رخت از جهان بربست.
آنچه در این نوشته محل توجه قرار می گیرد، وجهه و نمای روزنامه نگارانه این شخصیت ناب و نمونه معاصر ایران است.
دریغا جوانی! دریغا جوانی!
محمد تقی بهار در سال ۱۲۸۳ و آغاز نهضت مشروطیت به صف مشروطه طلبان خراسان پیوست. در ۲۸ اسفند ۱۲۸۷روزنامه نیمه مخفی «خراسان» ارگان «انجمن سعادت» که کانون مشروطه خواهان خراسان بود، با مدیریت حاج میرزا زین العابدین سبزواری «رئیسالطلاب» و از شماره چهارم، با مدیریت میرزا سید حسین اردبیلی «م. س. حسین» در مشهد آغاز به انتشار کرد.
با این روزنامه، بهار وارد عرصه روزنامه نگاری شد و نخستین آثار ادبی و سیاسی خود را بدون ذکر نام یا نام مستعار «م. ب» به چاپ میرساند.
پس از تعطیلی خراسان در شهریور ۱۲۸۸ مطالب سراینده قصیده مستزاد جاودان «کار ایران با خداست» در روزنامه «توس» به مدیریت میرزاهاشم خان قزوینی (محیط مافی)، روزنامه «حبل المتین» کلکته به مدیریت سیدجلالالدین کاشانی و... منتشر میشود.
بهار پس از تعطیلی توس درخواست مجوز انتشار مجلهای با مشی اخلاقی و ادبی به نام «احتیاج» داد اما چندی بعد به جای انتشار این مجله، روزنامه «نوبهار» متولد شد.
دوره اول روزنامه نوبهار مشهد
روز پنجشنبه ۲۱مهر سال ۱۲۸۸-۱۳ اکتبر ۱۹۱۰م نخستین شماره روزنامه نوبهار هفتهای ۲ شماره نگاشته میشود. در ۴ صفحه (شماره ۲۶ شش صفحه) ۳ ستونی (از شماره ۶۵ تا شماره ۷۲ چهار ستونی) بدون گراور در قطع ۳۶ ×۴۸ به مدیریت م. بهار در مطبعه طوس و شهر مشهد منتشر میگردد.
روزنامه شامل صفحات و ستونهایی تحت عنوان: سرمقاله، اخبار خراسان، اخبار طهران، اخبار آستانه مقدسه، اخبارآسیای مرکزی (ترکستان)، مکتوب شهری، قسم تاریخی، قسمت ادبی، اعلان، تلگرافات و درج اعلامیههای حزب دموکرات خراسان بود.
لوگو، به خط نسخ تزئینی و به رنگ سفید در داخل یک کادر با زمینه سیاه در زیر ستون تاریخ و سال انتشار و میان صفحه قرار دارد. سمت راست لوگو: عنوان نوشتجات. نشانی: مشهد بالا خیابان. نوشتجات بیشناسایی درج نخواهد شد.
سمت چپ لوگو: بهای سالانه: در مشهد ۲۵، شهرهای خودی۳۰ قران، کشور بیگانه ۶ منات. بهای شش ماهه: در مشهد ۱۸ قران، شهرهای خودی ۲۰ قران، کشور بیگانه ۴ منات. بهای اعلانات: سطری یک قران. پس از شش ماه بهای یکساله گرفته میشود. بهای یک شماره ۵ شاهی.
زیر لوگو، در مشی و روش روزنامه آمده است: «نامهای است سیاسی، سرگذشتی، اخباری، خواهان یگانگی و فزونی اسلام و اسلامیان و هوادار بزرگی و نیرومندی ایران وایرانیان».
از شماره دهم، کادر مشکی حذف و لوگو به خط نستعلیق و با گلبرگهای زینتی به جای آن به چاپ میرسد. در شماره نخست به جای سرمقاله، تحت عنوان «مسلک ما» غزلی از حافظ به چاپ رسیده است:
مــا نگوییم بـد و میل بــه نـاحـق نکنیم...
در شماره ۷۹ سرمقالهای تحت عنوان «تودیع» از تصمیم بهار برای توقف انتشار نوبهار به چاپ میرسد:
«اینک سال اول نوبهار روزهای آخرین خود را با یک عارض پرچین که از اثر زحمات شبانه روزی و تصادفات روزگار غدار به زردی مایل شده است، به ما عرضه میدارد!... اینک خستگی به اقصی الغایه رسیده و افسردگی دماغ بینهایت شده است. حملات پی در پی اجانب بهاین ورقه ناقابل و یورشهای ارتجاعیون به تقویت آنان و مظفریت ما در مقابل آن همه هیاهو، اینک یک آسایش مختصری را به ما اجازت میدهد.
این است وداع یک نفر خدمتگزار یکه و تنهای این آب و خاک!... اینک با یک خستگی دماغی که مقدمه فنای محررین جوان است، ازاین معرکه بیرون رفته تا گردش جهان به کدامین کارزارش دعوت کند... .
قلم من از خدمت به تنگ نیامده ولی وجدان من از مشقت به جان رسیده است. ببخشید مرا». اما محرر جوان، ۶ روز پس از تودیع در شماره ۸۰ از ادامه کار خبر میدهد: «اخطار، برادران من! رفتن مرا هم مسلکان من صلاح ندانستند، مرا برای خدمتگزاری آتیه خراسان مهیا ساختند.
من نیز به ناچار تا آخرین نفس برای خدمتگزاری حاضرم...» اما دخالت کنسول روس در مشهد و همکاری نکردن مطبعه طوس نفس بهار را میگیرد و این روزنامه در ۲۸ مهر ۱۲۹۰ در شماره ۸۰ از انتشار بازمیماند.
روزنامه تازه بهار
یک ماه و هشت روز پس از نوبهار، بهار با انتشار یک روزنامه تک برگی با عنوان «مقدمه تازهبهار» و درج سر مقالهای به نام «طلیعه تازه بهار»، خبر از انتشار روزنامه جدیدی با عنوان تازه بهار میدهد. روز پنجشنبه ۶ آذر سال ۱۲۹۰ - ۶ دسامبر ۱۹۱۱م.
روزنامه تازه بهار به مدیریت بهار هفتهای ۲ بار در ۴ صفحه ۳ ستونی (شماره ۹ پنج صفحه) با همان صفحات و همان سبک و محتوا، در مطبعه اتحاد منتشر میشود.
در بیان دیدگاه و مرام این جریده میخوانیم: «... ما افاده مرام نمیکنیم. مرام ما از تراوشات دو ساله قلم ما هویدا است. فقط در ضمن همین یک جمله میتوان مقاصد حسنه ما را دانست: ترقی ایران، با حکومت عامیه...»بهای تک شماره ۵ شاهی. بهای اشتراک سالانه: در مشهد ۲۵، شهرهای خودی ۳۰ قران، کشور بیگانه ۶ منات.
بهای شش ماهه: در مشهد ۱۸، شهرهای خودی ۲۰ قران، کشور بیگانه ۴ منات. بهای هر سطر اعلانات: ۱۰ شاهی. نوشتهها را با شناسایی نویسندهاش زودتر پذیره خواهیم شد. جای اداره: مشهد بالا خیابان. تازه بهار پس از ۹ شماره انتشار، در ۲۳ دی ۱۲۹۰ به دنبال ارسال مکتوبی از سوی کینیاز دابیژا کنسول روس: «... اگر حضرت والا که فرمانفرمای خراسان هستید، از توقیف یک چنین جریده مهمل عجز دارید، خود دوستار به توقیف آن مبادرت خواهد ورزید» به حاکم خراسان و تلگراف، احمد قوام (قوام السلطنه) وزیر داخله: «مشهد- ایالت جلیله، روزنامه تازه بهار را که برخلاف مصالح دولت و ملت انتشاراتی داده است، فوراً توقیف و از نظایراین انتشارات و هر نوع شایعات که بر ضد مقاصد و مصالح دولت و مورث فساد و هیجان بشود جداً جلوگیری کرده خود را مسئول بدانید» و به دستور حسن وثوق (وثوقالدوله) وزیر خارجه وقت، توقیف شد و بهار نیز دستگیر و به همراه ۹ نفر از رهبران و اعضای کمیته حزب دموکرات به تهران تبعید شد. ۸ سال بعد یعنی از سال ۱۲۹۸ تا ۱۲۹۹ محمد ملکزاده برادر بهار، روزنامهای به همین نام و ۲ شماره در هفته منتشر ساخت.
محمدتقی بهار پس از نزدیک به دو سال از پژمردگی تازه بهار، روز ۱۴ دی سال ۱۲۹۲- ۴ ژانویه ۱۹۱۳ م. انتشار دوره دوم نوبهار مشهد را آغاز میکند. روزنامه نوبهار «نامهای است سیاسی، علمی، ادبی، سرگذشتی، اخلاقی» با صفحات و چند بخش ثابت: سرمقاله، وقایع شهری، اخبار داخله، اخبار خارجه، مباحث اخلاقیه، مباحث علمیه، تلگرافات، قسمت ادبی و از شماره ۴۲ و آغاز جنگ جهانی اول (وقایع جنگ بینالمللی) هفتهای ۲ بار (از شماره ۳۹ تا ۶۵ سه بار) در ۴ صفحه ۳ ستونی در مطبعه اتحاد چاپ میشود.
بهای اشتراک سالانه: مشهد ۳۰، شهرهای خودی ۳۵ قران و کشور بیگانه ۷ منات. بهای هر سطر اعلانات نیز یک قران است. تفاوت این دوره نوبهار را بهار چنین بیان میکند: «... برای دریافت مجوز انتشار ابتدا با نیر الدوله (والی خراسان) و سپس با قونسول روس ملاقات کردم و به او فهماندم که من در سیاست چیزی نخواهم نوشت و او متقاعد شد...»بهار در هدف از افتتاح نوبهار دوره دوم مینگارد: «... الحمدلله که زندهایم و احساسات ما نیز زنده است... . از برای خاطر یک مملکت نامترقی، یک انقلاب ناقص، یک سیر تجرد ناتمام و یک ملت جاهل فراموشکار، باز ناچار که قلم برداریم و این سیر قهقرایی ملت ایران را سهل نینگاریم.
یا رب تو شاهدی که هر چه میگوییم جز به مقتضای صلاح ملت و خیر امت نیست...» او در سال ۱۲۹۲ از طرف مردم کلات، سرخس و درگز به نمایندگی دوره سوم مجلس انتخاب شده بود انتشار نوبهار را در شماره ۷۷ متوقف و جهت نمایندگی به تهران مهاجرت میکند.
در آخرین شماره نوبهار این دوره، مدیر آن در یادداشتی با عنوان «وداع نوبهار» روز ۸ مهر ۱۲۹۳، با مردم خراسان وداع میکند: «نامه توانای نوبهار در مرحله ۷۷ میخواهد خراسان را وداع کرده به طرف یک وظیفه وجدانی برای همیشه خدمت کردن رهسپار شود...
چقدر میل داشتم که مزد خراسان را با قلم آزاد خود ادا کنم ولی این وظیفه وجدانی و آن سائقه معنوی مرا ناچار به یکطرفی میکشاند که احساسات درد انگیز من هم مرا به همان طرف تمایل میدهد.
میروم پس از آنکه سختترین مبارزههای اجتماعی و سیاسی را به نیروی صداقت و راستی خودم در خراسان خاتمه داده و بهترین توصیههای فلسفی و اخلاقی و اجتماعی را به فرزندان خراسان گوشزد کردم.» بدین ترتیب دوران روزنامه نگاری بهار در زادگاه خود در دو دوره انتشار نوبهار مشهد (شماره مسلسل۱۵۷) و ۹ شماره تازه بهار به پایان میرسد.
دوره اول نوبهار تهران
محمد تقی بهار ۲ ماه پس از انتخاب به نمایندگی دوره سوم مجلس، در حالی که اعتبارنامه نمایندگی او پس از ۶ ماه به تصویب رسید در ۲۹ آذر سال ۱۲۹۳ -۳۰ دسامبر ۱۹۱۴ م، دوره اول نوبهار را در تهران منتشر میکند.
م. بهار در سرمقاله «افتتاح سال چهارم تأسیس» مینویسد: «... ما همواره در نظر داریم آن قوه قلم قوی را که در عین ضعف قوی به ما اقتدار است که دوره سوم جریده محبوبمان (نوبهار) را در سال چهارمش منتشر کنیم... اینک بشکرانه بقا و قدرت و با کمال نیک اندیشی و خیرخواهی داخل یک دوره حیات ادبی، اجتماعی و سیاسی شده...»
نوبهار تهران با همان لوگوی نوبهار مشهد و بدون گلبرگهای زینتی در ۴ صفحه پنج ستونی در قطع ۴۱×۵۴ با ۵ ستون در مطبعه ایران به چاپ میرسد. بهای یک شماره: در تهران ۵، شهرهای خودی ۶، کشور بیگانه ۸ شاهی.
بهای سالانه: در تهران ۴۵، شهرهای خودی ۵۵، کشور بیگانه ۷۰ قران. بهای شش ماهه: در تهران ۲۳، شهرهای خودی۳۰، کشور بیگانه ۳۸۰ قران. بهای اعلان: در صفحه اول سطری ۳ قران، در صفحات بعد سطری ۳۰ شاهی.
تعداد صفحات، قطع و بهای روزنامه در این دوره چند بار دستخوش تغییر میگردد. در روز ۱۲ فروردین ۱۲۹۴ لوگو با خط معمولی و در ۵ صفحه چاپ میشود. در ۱۰ تیر ۱۲۹۴ به مناسبت استیضاح وزیر داخله توسط فراکسیون دموکرات در ۱۲ صفحه به بهای: در تهران ۷۰۰ دینار، شهرهای خودی ۱۵ و کشور بیگانه ۲۰ شاهی به فروش میرسد.
در تیرماه ۱۲۹۴ به دلیل جنگ و کمبود کاغذ و تصمیم مدیران روزنامهها بر کاهش صفحات و قطع نشریات، نوبهار در ۱۴ تیر ۱۲۹۴ شماره ۵۵ (ش. م ۲۱۰) با درج «اخطار اداری» از کاهش صفحات خبر میدهد: «از نمره آینده نظر به همراهی با دوستان هم قلم، حجم نوبهار نصف خواهد شد و تا وقتی بزرگ نکنند ما نیز بزرگ نخواهیم کرد.» اما تنها شماره ۲۱۱ به قطع ۳۶×۵۴ چهار ستونی و در ۲ صفحه به بهای ۵ شاهی منتشر میشود و در شماره بعد نوبهار با درج اخطاری به دلیل همراهی نکردن بعضی از جراید نوبهار به قطع، صفحات و بهای اولیهاش بازمیگردد.
در ۱۴ اردیبهشت ۱۲۹۴ با چاپ اعلانی تحت عنوان «قیمت تک نمره نوبهار»: «اداره نوبهار با گرانی فوقالعاده کاغذ و زیادی اجرت طبع تاکنون ضرر فروش تک نمره را متحمل بوده اینک نه برای ازدیاد عایدات بلکه برای تطبیق دخل و خرج قیمت تک نمره فروشی را در تهران از ۵ شاهی به ۶ شاهی، در ولایات داخله از ۶ شاهی به ۷ شاهی و کشور بیگانه ۸ شاهی ترقی میدهد و امیدوار است بعد از آنکه تخفیفی در قیمت کاغذ و اجرت طبع حاصل شود مجدداً تنزل دهد.» جای اداره: خیابان ناصریه نمره ۶ (از ۱۴ تیر ۱۲۹۴ خیابان لاله زار). نوشتهها بیشناسایی درج نمیشود و به نویسنده هم داده نمیشود. اداره در حک و اصلاح نوشتهها آزاد است.
دو بار در هفته روزهای سهشنبه و آدینه نگاشته میشود. روزنامه در این دوره به تناوب در مطبعه ایران و مطبعه برادران باقرزاده چاپ شده است و آنچه به چاپ میرسد عبارت است از: سرمقاله، اخبار داخله، از دارالشورای ملی، وقایع جنگ بینالمللی، مطبوعات خارجه، گزیده مطالب جراید محلی، تلگرافات داخله، لطایف و ظرایف، پاورقی و... . نوبهار در این برهه ۲ بار توقیف میشود. یکبار در ۲۲شهریور ۱۲۹۴ به بهانه چاپ اعلان فردی به نام علی محمد ۱۶ روز توقیف شده و در ۸ مهر ۱۲۹۴ منتشر میشود.
نوبهار این توقیف را زلزله عهد حیات خود مینامد. بار دوم به سبب چاپ ۲ مقاله «دشمن حمله کرد» و «تعارف دوستانه! دوست هم حمله کرد» در روزهای ۱۷ و ۱۹ آبان ۱۲۹۴و فراخوان مبارزان و وطنخواهان به مقابله با نیروهای متجاوز روس و درخواست سفیر این کشور از دولت میرزا حسن مستوفی الممالک، انتشار نوبهار در شماره ۸۶ (ش. م۲۴۳) متوقف میشود.
روز بعد بهار در راه عزیمت به قم به سبب واژگونی درشکه، دستش میشکند، به تهران باز میگردد و خانهنشین میشود اما ۶ ماه بعد دستگیر و به زادگاهش، مشهد فرستاده میشود.
دوره دوم نوبهار تهران
۱۸ ماه بعد در ۲۰ خرداد سال ۱۲۹۶ - ۱۰ ژوئن سال ۱۹۱۷ م. دوره دوم روزنامه نوبهار تهران با عبارت «روزنامه آزاد ملی» در کنار لوگو به صورت ۳ شماره در هفته منتشر شد. بهار در سر مقاله نخستین شماره نوبهار این دوره، نوشته است: «نوبهار آن نفس طولانی و آه ممتدی است که در زیر ترشح اشکهای آزادی، پس از هجده ماه حبس و فشار تنگ، از حلقوم فشار دیده ایران بیرون میآید... یگانه مرام این دوره جدید (عصر خون و حدید) جلو بردن روح فعالیت و پراتیکی است. هموطنان! سخنوری و لفاظی بس است.
کار کنید و حرف نزنید.» اما این بار نیز نمیگذارند که او کار کند و حرف بزند و کار نوبهار با انتشار۲۰ شماره در ۱۱ مرداد ۱۲۹۶ به توقیف کشیده شد. بهانه توقیف، سرودهای از بهار بود که در آن شماره به چاپ رسید و بیت نخست آن این است:
پادشهی بود به عهد قدیم
شیفته خوردنی و زر و سیم
برداشت این بود کهاین اشعار در هجو شاه سروده شده است. اما بهار در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۲۹۶ سه روز پس از توقیف نوبهار، روزنامه «زبان آزاد» را به صاحب امتیازی میرزا جواد خان معاون السلطنه و با همان رویکرد نوبهار و همان شماره مسلسل نوبهار منتشر میکند.
زبان آزاد در ۳۵ شماره تا ۸ آبان ۱۲۹۶ به چاپ رسیده است. نوبهار و زبان آزاد در مطبعه بوسفور با ۴ صفحه ۵ ستونی بدون گراور به قطع ۴۲×۵۹ چاپ شدهاند.
روزنامه ۸ شاهی تک فروشی میشد و بهای اشتراک سالانه: داخله ۳۰، خارجه ۷۰ قران بود. بهای اعلان: در صفحه اول سطری ۳، در صفحات دوم و سوم ۲ و صفحه ۴ یک قران تعیین میشود. دوره دوم روزنامه نوبهار تهران با احتساب ۳۵ شماره زبان آزاد در ۵۵ شماره (ش. م ۲۹۸) تعطیل میشود.
دوره سوم نوبهار تهران
روز چهارشنبه ۸ آبان ۱۲۹۶ روزنامه نوبهار به دستور احمد شاه از توقیف خارج میشود. بهار در شماره ۳۵ زبان آزاد خبر انتشار دوباره نوبهار را به اطلاع خوانندگان میرساند: «روزنامه نوبهار روز پنجشنبه فردا دوران و نشر خود را از سر گرفته و امید است که کاملاً به جلب توجهات عمومیه که از مختصات آن جریده آزاد ملی است موفق شده و به جبران خسارت و صدمات وارده این چند ماهه خود نایل گردد.» روزنامه در ۹ آبان ۱۲۹۶ با سرمقالهای تحت عنوان «تعطیل نوبهار» انتشار خود را از سر میگیرد:
هزار نقش برآرد زمانه و نبود
یکی چنانکه درآیینه تصور ماست
دوره سوم نوبهار تهران، پس از رفع توقیف روزنامه، با هیأت مجرب و حرفهای مرکب از افرادی چون یحیی سمیعیان، سعید نفیسی و... به صورت ۳ شماره در هفته از ۱۰ آبان تا ۲۲ اسفند ۱۲۹۶ منتشر میشود و سرمقاله، اوضاع داخله، تلگراف های خصوصی، حوادث خارجی، مطبوعات خارجه، گوناگون و ادب مطالب آن را تشکیل میدهند.
آدرس محل اداره در خیابان لالهزار بود. نوبهار دوره سوم را مطبعه بوسفور با ویژگیهای دوره پیش چاپ میکند. روزنامه در برخی شمارهها با گراور چاپ میشود. آخرین شماره این دوره در ۲۲ اسفند ۱۲۹۶ منتشر میشود.
دولت حسن مستوفی الممالک در فروردین ۱۲۹۷ تمام روزنامهها را جز ایران توقیف دسته جمعی میکند و نوبهار نمیتواند به انتشار خود ادامه دهد و در شماره ۵۰ متوقف میماند. دوره سوم روزنامه نوبهار تهران مجموعاً در ۵۰ شماره (ش. م ۳۴۸) به سرانجام میرسد.
مجله دانشکده
بهار که در سال ۱۲۹۴، انجمنی ادبی به نام «جرگه دانشوری» یا «انجمن ادبی دانشکده» را با هدف تجدید نظر در طرز و رویه ادبیاتایران، بنیانگذاری کرده بود پس از توقیف دوره سوم روزنامه نوبهار، در اول اردیبهشت ۱۲۹۷، نخستین شماره ماهنامه ادبی، اجتماعی، اخلاقی، فلسفی و تاریخی «دانشکده» را که ارگان این انجمن بود در تهران«تحت نظر هیأت مؤسسه دانشکده» و با همکاری و همراهی افرادی چون عباس اقبال آشتیانی، غلامرضا رشید یاسمی، سعید نفیسی، عبدالحسین تیمورتاش، رضا هنری، ابراهیم الفت، عبدالله انتظام، حبیبالله امیری، عبدالله تلگرافچیزاده، علی اصغر منصور، احمد رخشان(مقبل)، علیرضا صبا و... که بهار آنها را رجال ادب و مایه افتخار ایران معرفی میکند، منتشر کرد که از اول اردیبهشت۱۲۹۷ تا اول اردیبهشت ۱۲۹۸ با ۱۲ شماره در ۱۰ مجله به کار خود پایان داد.
دو ماه پس از انتشار مجله دانشکده، دولت حسن وثوق (وثوقالدوله)، بهار را به مدیریت روزنامه ایران که روزنامهای سیاسی بود و از۱۱ آبان ۱۲۹۵ آغاز به انتشار کرده بود و پنج روز در هفته به چاپ میرسید، منصوب میکند و نام وی از ۲۳ اسفند ۱۲۹۸ با عبارت «در تحت نظر و مدیریت م. بهار» چاپ میشود.
بهار، پس از سقوط دولت وثوق الدوله در شماره ۷۰۵ مورخه ۲۴ تیر ۱۲۹۹، زیر عنوان «پایان خستگی» استعفای خود را اعلام داشت. در اسفند همان سال، سید ضیاءالدین طباطبایی، روزنامهنگاری که پس از کودتای سوم اسفند 1299رضاشاه به نخستوزیری رسید، از بهار خواست به روزنامهایران بازگردد. «همین آقا سید ضیاءالدین به من تکلیف کرد که ماهی هزار تومان پول میدهم و تمام جراید حتی «رعد» را تعطیل میکنم.
تو ایران را دایر کن و از من حمایت کن! و من نپذیرفتم. چرا؟ برای اینکه او را نسبت به آزادی و سایر دقایق سیاسی صمیمی نمیدانستم.» بهار از این تاریخ تا سال 1301 از عرصه مطبوعات کناره گرفت.
در سال 1300 در مجلس چهارم از طرف مردم بجنورد به نمایندگی انتخاب شد و از همان سال تا سال 1305 زبان پهلوی را نزد «ارنست امیل هرتسفلد» باستانشناس و ایرانشناس آلمانی، آموخت.
دوره چهارم نوبهار تهران
محمد تقی بهار پس از برکناری دولت سید ضیاءالدین طباطبایی، نوبهار هفتگی در روز دوشنبه دوم مهر سال 1301- ۲۵ سپتامبر ۱۹۲۲م. با رویکرد ادبی و اجتماعی در تهران و با همکاری عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی، غلامرضا رشید یاسمی و احمدکسروی و... منتشر میشود.
او در سرمقاله «عشق و اراده» مینویسد: «منت خدای را که هنوز قوت در دست و سودا در سر است نه حریق حادثه را در ارادهام اثری که آن را بگذرد و نه تند باد نومیدی را بر فضای قلبم گذری که آن را از عشق تهی سازد. قاری گرام این نامه ناقابل را در نظر است که فاتحه چهارمین سال نوبهار (صبر و امید) بود و اکنون فاتحه این پنجمین سال (عشق و اراده) است.
در صبر و امید، سالها بسر بردم و در پایان کار نتیجه که از این دو گوهر گران بها بدامان کردم، از دست ندادن عشق و صیانت اراده بود و همین دو معجون مقوی هستند که امروز وجدان و عقیده مرا حمایت کرده به سودای خدمتگزاریم دوباره داخل صف خدام ادبی وطن فرموده است».
مدیر و مؤسس: م. بهار. جای اداره: تهران لاله زار. تک نمره: 1 قران. بهای سالانه: داخله ۶۰، خارجه70 قران. بهای شش ماهه: داخله، 35، خارجه 40 قران. بهای یک ماهه: در طهران 6 قران. نوبهار هفتگی، در 16 صفحه دو ستونی به قطع 28×42 در مطبعه فاروس تهران چاپ شده است.
فهرست مطالب در صفحه اول و زیر لوگو به خط نستعلیق به چاپ رسیده است: سرمقاله، اشعار، تاریخی اجتماعی، پاورقی، از اینجا از آنجا، در فضای تاریخ، در این هفته، عالم مطبوعات در تهران، آثار ادبی، مباحث علمی و... . نوبهار از شماره 25 مورخ یکشنبه 18 فروردین 1302 سه شماره دچار تعطیلی اجباری میگردد و از شماره 26 روز جمعه 21 اردیبهشت 1302 زیر چاپ میرود.
در شماره 26 روز جمعه 21 اردیبهشت 1302 با درج اعلان «انتقال اداره» دفتر روزنامه از لاله زار کوچه وثوق نظام به منزل مسکونی مدیر نوبهار واقع در خیابان دوشان تپه سراب سردار انتقال مییابد. این دوره نیز چندان به درازا نمیانجامد و تا دوم آبان 1302 به صورت هفتگی در ۳۴ شماره (ش. م 382) منتشر میشود.
درباره این دوره، او خود نوشته است: «بعد از کودتای ۱۲۹۹ شمسی که مجلس چهارم دایر شد و جراید آزاد شدند، باز نوبهار به شکل هفتگی انتشار یافت و بعد از یک سال، وقتی مشاهده رفت که نیات سوئی موجب ایجاد هرج و مرج شده است، خود به صرافت طبع نوبهار را تعطیل کردیم.»در سال 1302 از طرف مردم ترشیز (کاشمر)، بجستان، کوهسرخ و توابع به نمایندگی مجلس پنجم انتخاب شد.
در سال 1303 بهار در مجلس نطق تندی ایراد میکند اما هنگام خروج، محمد یحیی کیوان قزوینی (واعظ قزوینی) مدیر روزنامه رعد قزوین که شباهت زیادی به بهار داشت در جلو مجلس ترور میشود. در سال 1305 در مجلس ششم به نمایندگی مردم تهران انتخاب میشود. در سال 1307 در «دارالمعلمین عالی» به تدریس پرداخت.
در همان سال بار دیگر از دنیای سیاست و روزنامهنگاری کنارهگیری میکند و در سال 1308 به اتهام مخالفت با حکومت، به مدت یک سال به زندان میافتد. او بار دیگر در سال 1311 روز 29 اسفند، مدت 5 ماه به حبس میرود و پس از آزادی به اصفهان تبعید میگردد اما درسال ۱۳۱۳ با وساطت محمدعلی فروغی برای شرکت در جشنهای هزاره فردوسی به تهران فرا خوانده میشود.
در سال 1312 شرح احوال فردوسی را بر مبنای شاهنامه به رشته تحریر در آورد و شاهنامه گشتاسب یا یادگار زریران و درخت آسوریک را از پهلوی به فارسی ترجمه و کار تصحیح تاریخ بلعمی را آغاز میکند. در سال 1313 بار دیگر در دانشسرای عالی به تدریس ادبیات مشغول میگردد.
در سال 1316 با دایر شدن دوره دکترای ادبیات فارسی در دانشگاه تهران، استاد تدریس بعضی از دروس میشود. در سال 1321 جلد اول و دوم سبک شناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی را منتشر میکند.
پس از ورود قوای متفقین به خاکایران در دوم شهریور ۱۳۲۰ و پایان پهلوی اول، بهار با گرایش چپ بار دیگر، ۲۲ سال پس از کودتای سوم اسفند۱۲۹۹ با انتشار دوره پنجم روزنامه نوبهار در روز دوشنبه سوم اسفند ۱۳۲۱، وارد عرصه سیاسی و مطبوعاتی کشور میشود.
او در شمار آغازین روزنامه تحت عنوان «سوم اسفند» مینویسد: «روز سوم اسفند سال ۱۲۹۹ آخرین روزی بود که من از اداره کردن روزنامه ایران یومیه که یک روزنامه نیمه رسمی بود صرف نظر کردم و پیشنهاد مؤسس کودتا را نپذیرفتم و اینک باز همان روز سوم اسفند است که نخستین شماره یک روزنامه یومیه ملی را که نامش نوبهار است منتشر مینمایم...»نوبهار این دوره علاوه بر دگرگونیهای اساسی در سبک و محتوا، به صورت روزانه در ۴ صفحه ۶ ستونی به قطع ۳۶×۵۰ در چاپخانه تابان و پس از مدتی، چاپخانه فرهنگ چاپ میشود.
صفحات و عناوین این دوره حاوی سرمقاله، خبرهای کشور، خبرهای جهان، بهارستان، مباحث اجتماعی، ادبی، مطبوعات، گوناگون، آگهی و... است. لوگوی روزنامه به خط نستعلیق بالای صفحه و در دو سمت آن، شناسنامه روزنامه درج شده است: صاحب امتیاز و مدیر مسئول: م. بهار. سردبیر: ر. صفوی. جای اداره: خیابان سوم اسفند.
بهای تک شماره در همه جا: یک و نیم ریال. بهای اشتراک در تمام کشور: سالانه۳۰۰، شش ماهه ۱۵۰ ریال. بهای اشتراک در خارجه: سالانه ۴۰۰، شش ماهه ۲۰ ریال. بهای آگهی: صفحه اول ۸، صفحه دوم ۶، صفحه سه و چهار ۵ ریال.
روزنامه نوبهار از ۲۹ فروردین ۱۳۲۲ در پی دستور نخستوزیر تا دوم شهریور ۱۳۲۲ در توقیف به سر میبرد. این تعطیلی، پنج ماه ادامه مییابد. بهار در نخستین شماره پس از توقیف به تاریخ ۶ شهریور ۱۳۲۲، شماره ۳۵ تحت عنوان«تعطیل موقتی نوبهار» مینویسد: «از روی بیتابی مقالاتی نشر دادیم و دولت علی سهیلی این روزنامه را به گناه صراحت لهجه و بحث حقایق توقیف کرد. مدت توقیف بهار بسیار طولانی شد.
علت آن بود که دولت را در آزادی نوبهار آزاد گذاشتیم و مزاحم نشدیم تا آنکه به صرافت طبع آن را آزاد کردند». علی اصغر رحیمزاده صفوی مدیر روزنامه آسیای وسطی نخستین سردبیر این روزنامه بود.
از شماره پنجم روز جمعه ۷ اسفند ۱۳۲۱ نام رضا آشتیانیزاده به عنوان مدیر داخلی چاپ میگردد. او از شماره ۳۱ روز شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۲۲جای خود را به یکی از اعضای حزب بوده یعنی یزدان بخش قهرمان خراسانی (شاعر و داماد بهار) میدهد. از شماره ۳۲ روز چهارشنبه ۲ شهریور ۱۳۲۲ علیاکبر اعلم به عنوان سردبیر روزنامه معرفی میشود.
اما تمام این اسامی از شماره ۳۵ مورخ یکشنبه ۶ شهریور ۱۳۲۲ از صفحه اول روزنامه حذف میگردند. نوبهار، در دولت محمد ساعد و دستهبندی روزنامهها، عضو جبهه آزادی مطبوعات شد که از روزنامههای چپ و میانهرو و ملیگرا تشکیل یافته بود.
انتشار نوبهار پس از ۱۰۲ شماره تا جمعه ۱۱ آذر ۱۳۲۲ پس از ۳۴ سال روزنامهنگاری و نشر ۴۹۳ شماره روزنامه نوبهار (با احتساب دورههای تازه بهار و زبان آزاد) برای همیشه متوقف میشود.
از تشکیـل حزب تا وزارت
درسال ۱۳۲۴ نخستین کنگره نویسندگان ایران به ریاست بهار تشکیل میشود او در بهمن ۱۳۲۴ در کابینه دوم احمد قوام «قوامالسلطنه» به وزارت فرهنگ میرسد. در سال ۱۳۲۵ در تأسیس و تشکیـل «حزب دموکراتایران» با قوام همکاری میکند اما در همان سال به دلیل اختلافات سیاسی، همراهی او با قوام به بنبست میخورد و به گفته خود پس از چهار ماه شوم، استعفا داده و کابینه را ترک میکند.
بهار در ۲۴ اسفند ۱۳۲۵ به نامزدی حزب دموکراتایران در دوره پانزدهم مجلس، به نمایندگی مردم تهران انتخاب میشود و ریاست فراکسیون دموکرات را بر عهده میگیرد، اما بر اثر ابتلا به بیماری سل، تنها در تابستان ۱۳۲۶ در مجلس حضور پیدا میکند. در سال ۱۳۲۶ جلد سوم سبکشناسی شعر فارسی را به چاپ میرساند.
در نیمه دوم سال ۱۳۲۶ با استفاده از مرخصی استعلاجی از مجلس، برای معالجه به کشور سوئیس میرود و درآسایشگاهی در دهکده «لزن» سوئیس، تحت معالجه قرار میگیرد و قصیده «به یاد وطن» معروف به «لزنیه» را در رثای وطن میسراید:
یارب تو نگهبان دل اهل وطن باش
کامید بدیشان بود ایران کهن را
هیأت دولت در جلسه ۱۱ آبان ۱۳۲۶، مقرر میکند علاوه بر پرداخت هزینه سفر، ماهانه هزار فرانک سوئیس بابت مخارج درمان به او بپردازد اما این امر صورت نمیگیرد و وضعیت مالی بد باعث میگردد که با نیمهکاره رها کردن معالجه در اردیبهشت ۱۳۲۸ بهایران بازگردد. بهار که با اتمام دوره نمایندگیاش در مجلس پانزدهم زندگی سیاسی خود را خاتمه یافته میدید، به تدریس در دانشگاه ادامه میدهد.
در خرداد ۱۳۲۹ درآخرین فعالیت اجتماعی خود «جمعیتایرانی هواداران صلح» را با همراهی دکتر علی شایگان، ابوالحسن حائریزاده، دکتر علیاصغر حکمت، احمد لنکرانی، محمد رشاد و محمود هرمز در تهران بنا گذاشت و به ریاست جمعیت انتخاب شد.
او همزمان با درخواست وزارت فرهنگ برای جلد چهارم سبکشناسی شعر فارسی به نوشتن کتابی همت گمارد. بهار بخشی از کتاب را مینویسد ولی به علت بیماری نمیتواند آن را به پایان برساند و در مرداد ۱۳۲۹، بیماری سل، مرغ سحر را از پای در آورده و خانه نشین میکند و او از تمام فعالیتهای ادبی و اجتماعی باز میماند. آنچه نگاشته بود، در سال ۱۳۴۲ به نام سبک شناسی شعر فارسی، جلد چهارم منتشر شد.
ملک الشعرای بهار در تابستان ۱۳۲۹، کارنامه شعر و شاعری را با آخرین اثر خود به نام «جغد جنگ» به پایان میرساند و با چاپ این قصیده در روز یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۲۹ در روزنامه «مصلحت» عرصه شعر، بیبهار میشود.
بهار در ساعت ۸ صبح اول اردیبهشت سال ۱۳۳۰ ه ش- ۲۱ آوریل ۱۹۵۱ م، در ۶۷ سالگی به خزان میرسد و در خانه مسکونی خود در خیابان ملک الشعرا بهار، خیابان تخت جمشید تهران، زندگی را بدرود میگوید.
مراسم تشییع شاعر، روزنامهنگار و سیاستمدار بزرگ ایران به دعوت وزارت فرهنگ و جمعیت هواداران صلح، در بعد ازظهر دوشنبه ۲ اردیبهشت، با حضور دهها هزار نفر از اهالی علم و هنر، سیاست و مردم برگزار میگردد و پیکر شاعری که به قول علی اکبر دهخدا: «ایران پس از حافظ شاعری به بزرگی ملک الشعرا بهار به خود ندیده است» از مسجد سپهسالار تا چهارراه مخبر الدوله، تشییع و ساعت ۴ بعداز ظهردر آرامگاه ظهیرالدوله در شمیران، به خاک سپرده میشود.
نظر کاربران
مختصر پ مفید بنویسید تا خواننده حوصله اش سر نره اندازه یه کتاب نوشتید