مصاحبه صمیمانه با خانواده محمدعلی فردین (۲)
فردین یكی از كسانی است كه تنها ۲۰ سال بازی كرده و بعد از آن در هیچ اثر تصویری حاضر نشده است اما هنوز با «سلطان قلبها» بر دل مردم حكومت میكند.
هنوز هم برای مردم زنده است
سیاوش فردین: پدرم 20 سال در سینما بازی كرد و 35 سال از آن روزها میگذرد اما هنوز هم مردم پیگیر هستند كه خانواده فردین چه كار میكنند.
نارملا عینالدین: احساس مردم نسبت به ما بسیار مثبت است. جالب اینكه فردین هنوز هم برای مردم زنده است.
نوههایی شبیه به پدربزرگ. . .
نارملا عینالدین: از فوت آقای فردین به بعد، عدم حضورش در كنارمان همیشه احساس میشود ولی با لطف و محبت مردم راحتتر توانستیم با این موضوع كنار بیاییم؛ البته خیلی بیشتر از قبل باید مراقب میبودیم به این خاطر كه توقعها از خانواده آن مرحوم بسیار بالا بود. خدا را شكر كه تا امروز توانستیم سرمان را در بین مردم بالا نگه داریم. اوایل در مناسبتهایی مثل تولد، سالگرد فوت و. . . مزارشان بسیار شلوغ میشد. گاهی بهقدری شلوغ بود كه نمیتوانستیم سر مزار برویم. هنوز هم با مرور عكسها و خاطرههایش یادش را زنده نگه داشتهایم. گاهی با نگاه كردن به سیاوش و بچهها یاد آن مرحوم میافتم. هر كدام از بچهها بخشی از وجود آقای فردین را به ارث بردهاند و ما فقط حضور فیزیكی او را حس نمیكنیم.
در طول سه سال سه عزیز را از دست دادیم
سیاوش فردین: فوت پدر برای هر خانوادهای شوك سنگینی است. ما فقط پدر را از دست ندادیم. مادرم هم دو سال بعد فوت كرد. برادر بزرگم سعید را هم سه سال بعد از دست دادیم. مسلما بزرگترین صدمه فوت پدر برای مادرم بود، چون خیلی ناگهانی بود و همه را شوكه كرد. مادر برای اینكه خانواده سر پا بماند، بسیار تلاش كرد.
برادرم افسردگی داشت
سیاوش فردین: برادرم در سن بسیار پایین به انگلستان رفت. سعید آن زمان حدودا ۱۲ ساله بود. زمانی كه از ایران رفت پسر بسیار شادی بود. انگلستان كشوری است با آب و هوای دلگیر و ابری و بسیار با محیط ایران متفاوت است. سعید در یك مدرسه نیمهنظامی ثبتنام شد كه نمیتوانست آن محیط را تحمل كند. اطرافیان به پدر و مادرم فشار میآوردند كه اجازه دهید آنجا بماند، در نهایت عادت میكند و. . . اما این اتفاق نیفتاد و همین به اجبار ماندن منجر به افسردگی شدید او شد و متاسفانه زمانی هم كه به ایران آمد روز به روز بدتر شد. سعید از فوت پدر به بعد بسیار تنها شد و در نهایت به دلیل فشارهای روحی فوت كرد.
اول مجوز بگیرید تا صحبت كنیم
سیاوش فردین: به پدرم در همان سالهایی كه از سینما فاصله داشت هم پیشنهادهای كاری مختلفی میشد؛ البته او به كارگردانها میگفت اول سراغ مجوز بروید تا بعد راجع به ساخت فیلم صحبت كنیم. مرحوم ایرج قادری، آقای كیمیایی، آقای افخمی از كارگردانهایی بودند كه به پدر پیشنهاد كار میدادند. بعد از فوت پدر دوستانش ما را تنها نگذاشتند. این ارتباط بعد از فوت بیشتر هم شد.
هیچوقت نخواست مهاجرت كند. . .
سیاوش فردین: زمانی كه انقلاب اسلامی شد پدر و مادرم در آمریكا پیش من و خواهرم بودند؛ البته هیچوقت نمیخواستند خارج از ایران زندگی كنند؛ حتی پدرم برای فیلمهایی كه خارج ساخته میشد هم به محض اتمام پروژه به كشور بازمیگشت. به یاد دارم قرارداد سه سالهای با ایتالیا داشت كه تجربه خوبی برایش نبود و سریع به كشور بازگشت. گاهی برای آموزش هم به كشورهای مختلفی میرفت تا از دانش سینمای جهان مطلع باشد ولی هیچوقت نخواست كه مهاجرت كند.
دخترهایم هم نتوانستند خارج از ایران زندگی كنند
سیاوش فردین: دوست داشتیم بچهها برای تحصیلات عالیه به خارج بروند. حنا و لیلی را برای ثبتنام به ایتالیا بردیم اما زمانی كه من و همسرم خواستیم به ایران بازگردیم دخترها هم شروع به گریه كردند و گفتند ما هم با شما بازمیگردیم!
نارملا عینالدین: شاید به این خاطر كه ما پنج نفر خیلی به هم وابسته هستیم. به اصرار من بود كه بچهها خارج از كشور تحصیل كنند چون میخواستم به عنوان نوههای آقای فردین با دست پر وارد سینما شوند. بالاخره مردم توقع زیادی از این بچهها دارند.
نباید به اعتبار فردین لطمهای وارد شود
حنا: هیچوقت به دنبال كار با كارگردانان بزرگ نبودیم. هدف اصلی ما از پذیرفتن یك پیشنهاد بازی، داشتن داستانی قوی است.
نارملا عینالدین: محمدعلی در این ماههای اخیر پیشنهادهای مختلفی داشت اما زمانی كه سیاوش سناریوها را خواند به این نتیجه رسید كه برای اولین كار مناسب نیستند. به دختر دومم لیلی هم پیشنهاد بازی در فیلمهای مطرحی داده شده است. او طراحی پارچه میخواند.
سیاوش فردین: توقع مردم از كسی كه بعد از فردین قرار است وارد سینما شود، بالاست. دخترهایم خیلی راغب نیستند به عنوان بازیگر فعالیت كنند. محمدعلی هم باید حسابشده پیش برود. نمیخواهیم به اعتبار پدرم لطمهای وارد شود. روح آقای سمندریان و خانم روستا شاد، چند مرتبه با آنها در رابطه با فیلمنامههای پیشنهاد شده مشورت كردیم.
محمدعلی زمانی پدرم بود و حالا پسرم
سیاوش فردین: از كودكی حس از دست دادن پدر بسیار برایم دردناك بود. علاقه زیادی بین ما وجود داشت. سر صحنه اكثر فیلمها با پدر میرفتم. با اینكه یك نوجوان بودم روی حرفم حساب میكردند و نظرم را راجع به فروش فیلم میپرسیدند. جالب اینكه دقیقا همان سالی كه پدر فوت كرد پسرم محمدعلی به دنیا آمد و من هیچ سالی بدون محمدعلی فردین نبودم.
نارملا عینالدین: یك بار فردی از سیاوش سوال كرد كه محمدعلی فردین چه نسبتی با شما دارد؟ سیاوش گفت: یك زمانی پدرم بود و حالا پسرم!
محمدعلیهای فردین
نارملا عینالدین: این روزها بسیار از شباهت محمدعلی و آقای فردین میشنویم. البته ما از همان زمان تولد محمدعلی این احساس را داشتیم. حدودا یك ساله بود كه شروع به بازی به سبك گنج قارون كرد! نه اینكه فقط بازی كند، حالت صورتش هم بسیار شبیه آقای فردین بود؛ بهخصوص خندههایش. هرقدر هم که بزرگتر میشد، نوع صحبت كردنش به آقای فردین شباهت بیشتری پیدا میكرد.
از همان اوایل ازدواج، سیاوش میگفت اگر روزی پسری داشته باشم اسمش را محمدعلی میگذارم. در زمان حیات آقای فردین هم صحبتش بود و اگر حنا یا لیلی پسر به دنیا میآمدند اسمشان را محمدعلی میگذاشتیم؛ البته مادر همسرم موافق نبود و میگفت تا زمانی كه پدر زنده است درست نیست این كار را بكنید ولی سیاوش مصر بود. ما هم بعد از فوت آقای فردین پسردار شدیم.
سیاوش فردین: هیچوقت پیش نیامد كه حتی فكر كنم بازیگری میآید كه جای فردین را بگیرد؛ حتی همكارهای خودشان اقرار میكنند كه كسی جایگزین فردین نمیشود؛ حتی فكر نمیكنم پسرم محمدعلی هم بتواند جایگزین فردین سینما باشد. او باید وارد سینما شود و تواناییاش را هم دارد.
نارملا عینالدین: خیلی از بازیگرها نه پیشینه ورزشی آقای فردین را دارند و نه بازیگر ماهری هستند. فردین شدن كار آسانی نیست. محمدعلی هم اگر دوست داشته باشد جای پدربزرگش را بگیرد، خیلی باید تلاش كند تا شاید بتواند محمدعلی فردین كوچك باشد.
محمدعلی: خودم كه خیلی دوست دارم مثل پدربزرگ باشم! (میخندد)
زندگینامه فردین به كارگردانی دخترم و بازیگری پسرم
سیاوش فردین: از ساختن فیلمی در رابطه با زندگینامه پدرم استقبال هم میكنیم؛ البته اگر در حد اسم و اعتبارش باشد.
نارملا عینالدین: محمدعلی صبح با عشق بازیگری از خواب بیدار میشود. راستش بزرگترین آرزوی من این است كه فیلمی به كارگردانی حنا در رابطه با زندگینامه فردین ساخته شود و محمدعلی هم در آن بازی كند.
حنا: البته ممكن است قابل ساخت نباشد. پرداختن به این موضوع اگر بهدرستی انجام نشود، ارزش پدربزرگم را پایین میآورد. او همیشه میگفت این مردم مرا فردین كردند و من هیچ جای دیگری را برای زندگی انتخاب نمیكنم. عملكردش هم مصداق همین صحبتش بود.
ساخت مستند زندگینامه فردین
سیاوش فردین: مستندی در رابطه با زندگی فردین در حال ساخت است و كامل در جریان فرآیند آن هستیم؛ حتی برای تهیه گزارش و مصاحبه كمكشان كردیم كه به سراغ چه افرادی بروند. حدود سه سال و نیم است كه این كار در حال ساخت است. از كارگردان مستند خواستم ارزش پدرم حفظ شود.
هر هفته به یاد پدربزرگ
حنا: برنامه منسجمی برای دیدن فیلمهای پدربزرگ داریم. دوستانمان هم زمانی كه برنامه شب فیلم دارند بدون اینكه ما پیشنهادی كنیم فیلمهای پدربزرگ را برای تماشا انتخاب میكنند.
بزرگترین ثروت ما اعتبار فردین است
سیاوش فردین: به لطف خدا جزو قشر متوسط جامعه هستیم و اسم محمدعلی فردین بزرگترین ثروت ماست. در حال حاضر ایده ساخت عروسكهای فردین را در خانواده مطرح كردهایم و دنبال سرمایهگذار و افرادی هستیم كه به ما در این زمینه كمك كنند.
شباهت عجیب من و پدربزرگ
محمدعلی: بسیاری از مردم متوجه شباهت من و پدربزرگم میشوند.
نارملا عینالدین: از كودكی عكسهای محمدعلی در مجلات چاپ میشد. وقتی به مدرسهاش مراجعه میكنم معلمهایش هم میگویند چقدر به پدربزرگش شباهت دارد؛ البته این موضوع در دو سال اخیر بیشتر شده است. جالب اینكه گاهی مرا با دختر آقای فردین اشتباه میگیرند! هفته گذشته در فروشگاهی مشغول خرید بودیم. مسوول باجه جلو آمد و رو به من گفت: شما دختر آقای فردین هستید؟ گفتم: خیر، عروسشان هستم. بعد گفت از شباهتی كه دارید مشخص است عروس او هستید!
نوه فردین بودن خوششانسم كرده!
محمدعلی: در سن بسیار پایین فیلمهای پدربزرگ را میدیدم و از همان زمان به بازیگری علاقهمند شدم. تازه در فیلمهای كوتاه حنا هم بازی كردهام! در خانه بعضی از سكانسهای فیلم پدربزرگ را بازی میكنم. بیشترین سكانسی كه دوست دارم بازی كنم مربوط به فیلمهای گنج قارون و سلطان قلبهاست.
حنا: استادم نمره پایاننامهام را به خاطر بازی خوب محمدعلی داد! در صورتی كه باقی بازیگران فیلم همگی سابقه بازی در تئاتر داشتند.
محمدعلی: نوه فردین بودن خوششانسم كرده! معلمها خیلی هوایم را دارند.
فیلمهای مورد علاقه خانواده فردین
نارملا عینالدین: تنها فیلمی كه بعد از انقلاب اسلامی بارها و بارها دیدهام فیلم مارمولك است.
سیاوش فردین: خیلی اهل تماشای فیلم نیستم و اكثر فیلمهای جدید به دلم نمینشیند.
حنا: چون رشتهام كارگردانی است زیاد سینما میروم. فیلم ماهی و گربه جالب بود. فیلم كلاشینكف را هم از این نظر كه پلانهای خارجی زیادی دارد، دوست داشتم.
لیلی: فیلم آذر، شهدخت و پرویز و دیگران را دوست دارم.
محمدعلی: من هم مثل حنا زیاد فیلم میبینم. فیلمهای كمدی ایرانی را بیشتر دوست دارم و امسال دو بار نهنگ عنبر را دیدم.
خانواده فردین كدام فیلم او را بیشتر دوست دارند؟
نارملا عینالدین: یاقوت سه چشم
سیاوش: تمام فیلمها. من نسبت به تمام كارهای پدرم تعصب دارم.
حنا: راز درخت سنجد
لیلی: بابا شمل
محمدعلی: سكه شانس و كوچه مردها
نظر کاربران
شاید به خاطر ژنتیک مرحوم فردینه که خانواده ی دوست داشتنی هستن...
عکسهاشون سراسر انرژی مثبته...
روح فردین شاد
خدا رحمتش کند
مشخصه که خانواده خوب و صمیمی هستند. مرسی از شما.
کپی برابر اصل هستند
چقدر شباهت
ادم مادر و دختر تشخیص نمیده من فکر کردم ۳تاشون دخترای خانوادن.
طفلک سعید.....
شباهت سام نورایی به مرحوم فردین خیلی بیشتره تا نوه هاش
واقعا به کى افتخار مى کنين کسى که. يادآور صحنه. هاى شرم آور فيلم هاى پوچ ولومپن. عصر حجر
اتفاقا اصلا شبیه مرحوم فردین نیست...بیشتر شبیه مادرش هست...
منعاشق نوه های فردین هستم از بین فیلم های فردین من مردان خشن وقهرمان قهرمانان وکوچه مرد هارابیشتر دوست دارم من تمام فیلم های فردین رادیده ام والگوی من فردین است وعاشق نوه های فردین هستم
عاشق فردین هستم و همیشه در قلبم زنده است
خدارحمت كند آقاي فردين عزيز را و به خانواده اش شادي و سلامتي ببخشد. منتظر بازي نوه گلشون ميمانيم
من اول فکر کردم نارملا نسبتی با فردین داره. کپیه فردیناس