سام درخشانی و همسرش از عشق شان می گویند (۱)
این اولین و تنها گفتوگوی رسمی و عكاسی مطبوعاتی سام درخشانی و عسل امیرپور است.
مجله زندگی ایده آل: شروع یك زندگی مشترك آنقدر اتفاق هیجانانگیزی است كه انرژی مثبت آن از زندگی زوج و اطرافیانشان فراتر رفته و به هر كسی كه از این پیوند باخبر میشود، حال خوشی دست میدهد. اما در این بین، خبر عروسی ستارهها حكایت دیگری دارد. ازدواج چهرههای معروف دنیا یكی از محبوبترین سوژههای رسانهای است و اگر نگوییم همه، حداقل برای خیلیها جالب و هیجانانگیز است كه بدانند ستاره محبوبشان با چه كسی ازدواج كرده است.
البته به یمن وجود رسانههای جمعی، سرک کشیدن به زندگی خصوصی ستارهها دیگر مثل سابق امری محال نیست اما هنوز هم بهترین و مطمئنترین راه برای دانستن حقایق، صحبت با خود آن ستارههاست؛ به همین علت تصمیم گرفتیم در این شماره سراغ زندگی مشترك تازه شكل گرفته سام درخشانی و عسل امیرپور برویم كه در همین مدت حواشی متعددی را شاهد بودند.
سام درخشانی، بازیگری كهنهكار و محبوب است و قطعا شناخت زیادی روی او دارید ولی بد نیست درباره همسر او بدانید كه عسل امیرپور نام دارد و متولد سال ۱۳۶۲ است؛ او به عنوان مربی بدنسازی مشغول به كار است ولی تحصیلاتش را در رشته نقاشی تا مقطع لیسانس پشت سر گذاشته؛ بنابراین نقاشی میكند و اتفاقا جالب است بدانید كه خواهر سام درخشانی هم نقاش است و به گفته سام، حالا خانه آنها تبدیل به یك گالری نقاشی شده است. این اولین و تنها گفتوگوی رسمی و عكاسی مطبوعاتی سام درخشانی و عسل امیرپور است كه ایمان انصافی نازنین و گروه كاملا حرفهایاش نیز زحمات زیادی را برای میكاپ و گریم آنها كشیدهاند. ایدهآلهای یك زوج ایدهآل را از زبان سام درخشانی و همسرش بخوانید. . .
زنگ آشنایی من و عسل
سام: من و عسل یك دوست خانوادگی مشترك داشتیم كه ما را برای یك مهمانی خانوادگی دعوت كرد. در آن مهمانی با عسل آشنا شدم و این آشنایی ادامه پیدا كرد. بعد از مدتی خانوادههای ما نیز با هم رفتوآمد پیدا كردند و این باعث شناخت بیشتر ما نسبت به اخلاق و روحیات همدیگر و در نهایت منجر به ازدواج ما شد.
عسل: در ابتدا اصلا فكر نمیكردم آشنایی من و سام به مرحله ازدواج برسد ولی رفته رفته این حس در ما به وجود آمد كه میتوانیم زندگی مشتركمان را در كنار هم تشكیل بدهیم.
گارد مخالفی كه شكست
سام: یكبار تنهایی نزد پدر و مادر عسل رفتم و با آنها درباره ازدواجمان صحبت كردم. لطف داشتند و گفتند با شناختی كه نسبت به من دارند، با این ازدواج موافقت میكنند. چون با توجه به شرایط كاری قشر ما، آن اوایل كمی نسبت به این موضوع گارد داشتند ولی با توجه به رفتوآمدهایی كه بین دو خانواده شكل گرفته و باعث شناخت دو خانواده از هم شده بود، در نهایت بار این مسوولیت را به دوش من و عسل انداختند و تصمیمگیری نهایی را به عهده خودمان گذاشتند. بالاخره یك روز با خانواده به منزل عسل رفتیم، شامی خوردیم، گپی زدیم و در پایان تمام قرارها را گذاشتیم كه منجر به عقد من و عسل شد.
عسل: همانطور كه سام هم گفت ناخودآگاه نسبت به حرفه او كمی حس تردید و گارد وجود داشت ولی آنقدر همه چیز سریع اتفاق افتاد كه شاید باورتان نشود. سام آدمی است كه خیلی فوری تصمیم میگیرد. بعد از اینكه به خوبی با یكدیگر و خانوادههای هم آشنا شدیم و دوران آشناییمان سپری شد، یك روز سام به من گفت: «دو روز دیگر برای خواستگاری میآیم» و واقعا همین كار را كرد و اتفاقات بعد از آن هم در عرض یك هفته رخ داد و. . .
عجله ولی با شناخت كافی
سام: اصلا اینطور نبوده كه بخواهیم در تصمیم برای ازدواج یا حتی در تصمیم برای مسائل دیگر زندگیمان، احساساتی عمل كنیم. ما به شناخت كافی از یكدیگر دست پیدا كرده بودیم و به این نتیجه رسیدیم كه میتوانیم زندگی خوبی را در كنار هم تشكیل دهیم. من حتی خواستگاری اصلیام را از عسل در روز تولدش انجام دادم و در مقابل دوستانم او را سورپرایز کرده، شخصا از او خواستگاری كردم و حلقهای به او دادم ولی به هرحال برای ما سنتها و مراسم مرسوم این كار نیز مهم بود و مراسم خواستگاری ما با حضور خانوادهها نیز برگزار شد و از آنجا كه قبل از آن تصمیم اصلی را گرفته بودیم، کارها به سرعت انجام شد.
یك هنرمند برای یك زوج
سام: شغل ما سختیها، بینظمیها، استرسها و تنشهای زیادی دارد و به نظرم از یك خانواده همان یك نفر كافی است كه در این حرفه حضور داشته باشد. اگر بخواهیم خانوادهای داشته باشیم كه به زندگی و فرزند آیندهمان برسیم و برنامه مشخصی در زندگی داشته باشیم، لازم است كه فقط یك نفر در این حرفه باشد چون اگر زن و شوهر هر دو در این حرفه باشند، رسیدگی به فرزند، تمركز و برنامهریزی روی زندگی واقعا سخت میشود.
یك بازیگر به دلیل بینظمیهایی كه در كارش وجود دارد نمیتواند برنامهریزی خوبی داشته باشد و این یكی از دلایلی است باعث شد از اهالی سینما كسی را به عنوان همسر انتخاب نکنم. اما مهمتر از آن این است كه من اساسا هیچ تصمیمی درباره اینكه چه همسری با چه حرفهای را انتخاب كنم، نداشتم و همیشه دنبال قسمت خودم بودم و قطعا انتخاب عسل، قسمت من بوده و خیلی خوشحالم كه همسری انتخاب كردهام كه میتواند زمان كافی و درستی را در زندگیمان بگذارد.
تكیهگاهی برای زندگی
عسل: اینكه سام چقدر شبیه مرد موردنظر من برای ازدواج بوده، واقعا سوال سختی است. . .
سام: بگو فراتر از حد انتظارم بود. (خنده)
عسل: بالاخره هر انسانی یكسری معیارها و تفكرات برای زندگی مشترك خود دارد و با این هدف وارد یك زندگی مشترك میشود. سام خصوصیات مثبت زیادی داشت كه خیلی از آنها برایم مهم بود. زمانیكه با سام آشنا شدم خیلی به این موضوع فكر نمیكردم كه او چقدر به مرد مورد نظر من برای زندگی نزدیك است بلكه به خصوصیات خوب سام دقت میكردم. در طول مدت آشناییمان بیشتر به این موضوع فكر میكردم كه آیا ما به درد هم میخوریم كه بتوانیم یك عمر در كنار یكدیگر زندگی كنیم؟ به مرور به این نتیجه رسیدم كه سام فردی است كه میتوانم در زندگی به او تكیه كنم و این از همه چیز مهمتر بود.
كنترل یك بازیگر معروف
عسل: تا به حال پُز همسر سام درخشانی بودن را ندادهام. اتفاقا زمانیكه برای آشنایی بیشتر با سام در ارتباط بودم، از اطرافیان من و همكارانم تعداد محدودی از این موضوع باخبر بودند. بعد از اینكه عقد كردیم و سام عكس مراسم عقدمان را در اینستاگرام گذاشت، از فردا همه زنگ میزدند كه وای چرا به ما نگفتی!؟ خیلی اهل حاشیه نیستم و ترجیح میدهم در مورد همه مسائل زندگیام با دیگران صحبت نكنم.
سام: بعد از اینكه همه شناختها انجام شد و ارتباط بین من و عسل شكل گرفت و به این درك رسیدیم كه از همدیگر خوشمان میآید، عسل با برخی از دوستان و اطرافیانش در مورد ازدواج صحبت كرده بود و همه به خاطر بازیگر بودن من مخالفت كرده بودند!
عسل: معتقدم در هر مرحلهای كه باشی نظرات زیادی - چه موافق و چه مخالف- وجود دارد. به این نظرات فكر میكردم ولی درنهایت به این نتیجه رسیدم كه حس درون قلب آدم، او را راهنمایی میكند. سام برخلاف برخی از نقشهایی كه بازی كرده، آدم با وجدانی است و اصلا خشن نیست. یكبار حتی اتفاقی افتاد كه آنجا متوجه شدم او فرد مهربان و باوجدانی است و كلا با چیزهایی كه میگویند فرق میكند. از طرفی پدر و مادرم به نظر من خیلی احترام گذاشتند و خودم ازدواج با سام را انتخاب كردم و الان از این اتفاق بسیار راضی هستم.
ازدواج بعد از ۳۵ سالگی
سام: ۱۰ سال پیش زمانی كه سریال «سالهای برف و بنفشه» را بازی میكردم، وقتی در مصاحبهها نظرم را درباره ازدواج میپرسیدند، جوابم این بود كه ازدواج اتفاقی است كه باید در زندگی آدمها پیش بیاید و هیچ ربطی به سن و سال ندارد. هنوز هم همین حرف را میزنم و به نظرم برای ازدواج، آدم باید قلابش گیر كند. من متولد ۱۳۵۴ هستم و عسل متولد ۱۳۶۲. به نظر خودم اختلاف بین ۵ تا ۸ سال اختلاف سنی خوبی برای یك ازدواج است. البته از همان ابتدا تصمیم من برای ازدواج از سن ۳۵ سالگی به بعد بود. از ۳۵ سالگی به بعد نگاه من یك نگاه جستوجوگرایانه بود و نیمنگاهی به این موضوع داشتم كه فرد مورد نظرم را برای ازدواج پیدا كنم ولی هیچ وقت این موضوع را بروز نمیدادم و چراغ خاموش پیش میرفتم!
فرار از یك ازدواج سنتی
سام: شرایط امروز دیگر شرایطی نیست كه خواستگاریها خیلی به صورت سنتی برگزار شود؛ یعنی بشخصه ازدواج سنتی را برای خودم در نظر نداشتم. دوست داشتم وقتی قرار است ازدواج كنم، همراه با شور و عشق و علاقهمندی باشد. اینكه فرد مورد نظرم را پیدا كنم، اشتراكات و تفاهمها را بین خودمان پیدا كنیم و با علاقهای كه بینمان به وجود میآید، ازدواج كنیم.
استرس من، آرامش همسرم
سام: وقتی عسل را دیدم و با او آشنا شدم، متوجه ویژگیهایی در او شدم كه واقعا برای من خیلی مهم بود؛ مثلا شرایط كاری ما فضایی پرهیاهو و پراسترس دارد كه روی من هم اثر گذاشته اما عسل عكس این شرایط، فردی آرام و صبور است. آرامش او در زندگی واقعا به من كمك میكند و میتوانیم همدیگر را پوشش دهیم. ضمن اینكه خانواده عسل خانوادهای واقعا محترم هستند؛ البته عامیانهاش این است كه او سر سفره پدر و مادرش بزرگ شده است و واقعا خانوادهدار است. در مدتیكه برای آشنایی بیشتر با هم بیرون میرفتیم، عسل بدون هیچ بهانه و تعارفی باید سر ساعت به منزل باز میگشت و خانوادهاش روی این موارد تاكید زیادی داشتند و اتفاقا این موضوع برایم خیلی مهم بود.
عسل: سام خصوصیات خوب زیادی دارد. . . احترام گذاشتن سام به خانواده برایم خیلی جالب توجه بود. اینكه به قوانین خانواده خیلی احترام میگذاشت و خدا را شكر یك رابطه واقعا محترمانه بین ما وجود دارد. همه آدمها وجدان دارند ولی اهمیت دادن به این وجدان در آدمها متفاوت است. سام قلب خیلی پاكی دارد و این پاكی، هم در قلب سام است و هم در رفتارش.
علاقهای مشترك به نام بچه
سام: در كنار همه مسائل، روحیات و اخلاقیاتمان با هم سازگار بود و مهمتر از همه اینكه عسل هم مانند من به بچه علاقهمند است. چون در اجتماع امروزی خیلی باب شده كه بچه دوست ندارند یا اصلا تصمیم به بچهدار شدن ندارند. این موضوع را در بین خیلی از دوستان خودم هم میبینم!
عسل: در مورد تصمیم ازدواج با سام، او را از حیطه بازیگریاش جدا كردم چون بازیگری سام موضوعی است كه باید از دور به آن نگاه كرد و هیچ ارتباطی به یك زندگی مشترك ندارد. به تفاهمها و اشتراكهایم با سام نگاه كردم و متوجه شدم در خیلی از مسائل با همدیگر تفاهم داریم و اینكه سام عاشق بچه است و من هم علاقه زیادی به بچه دارم.
سام: من واقعا عاشق بچه هستم؛ وقتی دوستانم را میدیدم كه ازدواج كردهاند و بچهدار شدهاند، تصور میکردم بچه من چه شكلی میشود و اینكه فرزند خودم را چه زمانی در آغوش میگیرم و این حس همیشه در من وجود داشت و گاها باعث آزارم میشد؛ البته خیلی اوقات خواب بچهام را میبینم و حتی سالهاست برای او نام انتخاب کردهام ولی به این موضوع معتقد هستم كه نباید عجله كرد و باید زمانش فرا برسد.
انگیزه مضاعف برای والدین
سام: قطعا حضور بچه در زندگی یك هنرمند میتواند تاثیرگذار باشد ولی من به دلیل عشق و علاقهای كه به بچه دارم از این شرایط استقبال میكنم و خوشحالم از اینكه همسرم میتواند زمان و تمركز بیشتری را روی مسائل بچه بگذارد اما در عین حال من دوست دارم شرایط طوری باشد كه هم بتوانم كارم را به خوبی انجام دهم و هم اینكه زمان و وقت كافی را در كنار فرزندم بگذرانم. این روزها احساس میكنم اگر صاحب فرزند شوم مخصوصا اگر فرزندم دختر باشد، تا ماهها از خانه خارج نشوم و دایما در كنار او باشم؛ ضمن اینكه من حس میكنم بچهدار شدن میتواند یك انگیزه مضاعف برای پدر و مادر باشد تا تلاش بیشتری در زندگی داشته باشند. از طرفی معتقد هستم كه بچه با خودش بركت را هم به زندگی انسان میآورد و خیلیها را میشناسم كه به لطف همان بركت بچهدار شدن، در كارشان پیشرفت زیادی هم داشتهاند و من صددرصد به این موضوع اعتقاد دارم.
پدر شدن با ۴۰ سال اختلاف
سام: همیشه به این موضوع اعتقاد دارم كه سه چیز وجود دارد كه دست خود آدم نیست: زن گرفتن، خریدن خانه و مرگ... وقتی قرار باشد پیش بیاید، پیش میآید. اما در عین حال به این موضوع هم فكر كردهام كه در این شرایط با فرزندم ۴۰ سال اختلاف سنی خواهم داشت. هرچند كودك درون من هنوز سرحال و قبراق است. چون خیلی از دوستان خودم را میبینم كه میگویند وای خستهایم، حوصله خودمان را نداریم؛ چه برسد به بچه...! ولی من همیشه سرحال هستم و همه بچهها رابطه خوبی با من دارند. خیلی برای بچهها انرژی میگذارم. در كنارش خودم از هر نظر اصلا احساس نمیكنم ۴۰ ساله هستم!
انتخاب یك همراه خوب
سام: اصلا احساس نمیكنم كه با ازدواج، عاملی بازدارنده را وارد زندگیام كردهام. درست است كه زندگی را تحتتاثیر قرار میدهد ولی در وهله اول من یك همراه برای زندگی انتخاب كردهام؛ كسی كه همراه من است؛ همانطور كه من در همه شرایط همراه او هستم و خواهم بود. به هر حال هر شغلی، مصائب و مشكلات خودش را دارد. یك پزشك هم همیشه باید آماده باشد و روز و شب ندارد. یك پلیس هم جدا از سختیهایی كه كارشان دارد باید همیشه آماده خدمت باشد یا عزیزانی كه در شهرستان دور از خانواده كار میكنند و. . .
عسل: بحث كار بدون نظم و برنامه سام به كنار، خود او هم طوری است كه تصمیمات آنی میگیرد؛ مثلا یك روز میآید میگوید برویم مسافرت. منظورم این است كه ما خیلی برنامه روتینی در زندگی نداریم. از وقتی زیر یك سقف رفتهایم زندگی ما به این صورت شكل گرفت که سام تا دیروقت سر كار باشد و من در خانه تنها باشم. بالاخره هر چیزی یك بهایی دارد؛ وقتی یك نفر را دوست دارید تمام شرایط را تحمل میكنید. اتفاقا گاهی اوقات این دوری حس خیلی خوبی در من به وجود میآورد؛ مثلا وقتی سام زنگ میزند كه به خانه میآید حس خیلی خوبی به من دست میدهد.
عجول بودن در مقابل آرامش
عسل: واقعا باید خداوند را شكر كنم كه یك خصوصیت ویژه در من قرار داده و آن هم این است كه من آرامش خوبی دارم و تصمیمات یك دفعهای سام، تاثیر منفی زیادی روی من نمیگذارد چرا كه خیلی سریع میتوانم با آرامشی كه دارم، خودم را با شرایط وفق بدهم؛ مثل تصمیم سریعی كه برای برگزاری مراسم عروسیمان داشتیم كه باید در مدت یكهفته همه كارها را انجام میدادیم... در واقع این عجول بودن تا حدودی در سام وجود دارد ولی چون میدانم كه در نهایت نتیجه كار بسیار خوب خواهد بود، سعی میكنم خیلی دچار استرس نشوم و اتفاقا این باعث میشود كه زندگی روتین و یكنواختی نداشته باشیم.
دردسرهای یك زوج معروف
سام: درست است كه كار ما سختیهای خودش را دارد ولی به همان اندازه در كنارش لذت و جذابیت هم دارد. هیچ وقت نمیشود منكر جذابیت حرفه ما شد. یكی از همین جذابیتها مورد توجه مردم قرار گرفتن است؛ اینكه مردم دوستت دارند و جویای احوال تو هستند. بیاغراق جدای از عشق بازیگری، یكی از دلایلی كه این حرفه را انتخاب كردم رسیدن به شهرت و محبوبیت بود. چه كسی است كه دوست نداشته باشد مشهور باشد!؟
عسل: اینكه با سام بیرون میرویم و مردم درخواست عكس انداختن با سام را دارند اذیتم نمیكندچون از اول از این موضوع آگاه بودم كه سام بازیگری است كه طرفداران خودش را دارد. اتفاقا خیلی هم خوشحال میشوم چون مردم آنچنان انرژیهای پاك و روشنی را به تو انتقال میدهند كه باورش سخت است. بعضا پیش آمده كه گوشی را گرفتم و خودم از سام و طرفدارانش عكاسی كردهام.
سام: كلا عسل به این دیدگاه رسیده است كه به تنهایی بیرون رفتنهای او با زمانیكه با من است زمین تا آسمان تفاوت میكند و دیگر آن آرامش وجود ندارد. (باخنده)
عسل: بارها شده كه با سام بودیم و مردم لطف داشتند و مثلا كارمان زودتر انجام شده و این هم خودش خیلی خوب است. چند وقت پیش بازار گل رفته بودیم، هوا خیلی گرم بود و عكس انداختن سام با مردم خیلی طول كشید؛ طوریكه دیگر به كارهای خودمان نمیرسیدیم و من دیگر خسته شده بودم ولی میدیدم كه سام با همه با لبخند برخورد میكند. همان برخوردی را كه با نفر اول داشت تا آخرین نفر ادامه داد و وقتی برخورد سام را دیدم خیلی خوشحال شدم.
سام: وقتی عسل خودش به مرور وارد این عرصه شد، شرایط را دید، خوبیها و بدیهایش را دید، با بازخوردهای مثبت مردم روبهرو شد، لطف مردم را دید و بعضا در كنارش در تعداد كم، فحشهایش را هم شنید. به هر حال این شبكههای اجتماعی كه به وجود آمدهاند باعث شده است كه شما دایم در معرض دید باشید و نظرات مردم را مستقیم دریافت كنید. به هر حال همیشه در یك اجتماع همه خوب و درجه یك نیستند.
متاسفانه بعضیها هستند كه عكسالعملهای بدی از خود نشان میدهند و به راحتی حرفهای ركیك و زشتی را بیان میكنند كه البته تعدادشان خیلی كم است. در هر صورت همه این موضوعات بخشی از زندگی ماست و عسل در این مدت همه اینها را مشاهده كرده است؛ به عنوان مثال وقتی در اینستاگرام عكسی میگذاریم، ۹۹درصد آرزوی خوشبختی برای ما میكنند و یك درصد حرفهایی میزنند كه خوشایند نیست ولی هر دو، این موضوع را پذیرفتهایم و آن نظرات ناخوشایند را حذف هم نمیكنیم.
كنجكاوی حق مردم است
سام: به نظر من اینكه یكی در صنف ما نخواهد موضوع ازدواجش را علنی كند اصلا شدنی نیست. آن دوستانی كه اصلا دوست ندارند این موضوع علنی شود یا اینكه دوست ندارند در موردش صحبت كنند، شاید یك هدف شخصی دارند كه آن را دنبال میكنند. ولی در تمام دنیا این اتفاق میافتد كه مردم عاشق اخبار زندگی كسانی هستند كه مورد توجهشان است. این موضوع در مورد من سام درخشانی هم صدق میکند.
برای خود من هم جذاب است كه مثلا بدانم براد پیت و آنجلینا جولی چه اتفاقاتی در زندگیشان رخ داده است؟ یا مثلا اینكه فرزند دوم شهاب حسینی چه شكلی است؟ همراهی با رسانه بخشی از شغل ماست. شاید از این به بعد خیلیها طرفدار من شوند به صرف اینكه یك فرد متاهل و خانوادهدار هستم. بچهدارشدنم را كه نمیتوانم از كسی پنهان كنم؛ مگر اینكه هدف دیگری در ذهن داشته باشم. اینكه مردم همیشه دوست دارند در مورد ما اطلاعاتی داشته باشند جزو لاینفك زندگی ماست و چه بهتر كه خود ما این اطلاعات درست و صحیح را در اختیارشان قرار بدهیم.
استقبال از نظرات مردم
سام: شخصا وقت زیادی را برای حضور در شبكههای اجتماعی نمیگذارم ولی قطعا وقتی صفحهای را راهاندازی كردهام تا با مردم در ارتباط باشم، حتما از نظرات و مشورتها و انتقادهای آنها استقبال میكنم و در این بین هستند طرفداران پر و پا قرصی كه به آدم انرژی میدهند و اخبار مختلف هنرمند محبوبشان را رصد میكنند و این برایم مهم است كه كارهایی را انجام دهم و فیلمهایی را قبول كنم كه موردپسند مردم و هوادارانم قرار بگیرد. به نظر من هیچ هنرمندی نمیتواند بگوید كه نظرات مردم برایم مهم نیست و اهمیتی به آنها نمیدهم چون روحیات من و اكثر هنرمندانی كه میشناسنم طوری است كه حتی نظرات یك كودك هم میتواند روی ما تاثیر بگذارد.
حلكردن مشكلات بین خودمان
سام: با توجه به شناختی كه از عسل دارم تنها چیزی كه ممكن است مرا آزار دهد این است كه در برخورد با یك اتفاق عجولانه عمل كند و بدون اینكه درك كاملی از آن اتفاق به دست آورده باشد، تصمیمی عجولانه بگیرد. خیلی دوست دارم سعه صدر داشته باشد، سریع قضاوت نكند و به همه اتفاقاتی كه رخ میدهد با دید كامل نگاه کند و بعد در نهایت تصمیم بگیرد چون زندگی كاری من پر از حواشی است و ممكن است روزی این حواشی، گریبان زندگی خصوصی ما را هم بگیرد. دوست دارم این حاشیه امن در زندگی ما شكل بگیرد.
عسل: موضوعی كه برای من ناراحتكننده است، دروغ گفتن است چون حتی اگر یك دروغ كوچك هم بگویید بعد از آن مجبورید باز هم دروغ بگویید و این ادامه پیدا میكند و به نظرم در رابطهای كه در آن دروغ باشد، حضور نداشته باشید، خیلی بهتر است. امیدوارم آنقدر با هم دوست باشیم كه هیچ وقت شرایطی پیش نیاید كه دروغ در زندگی ما وارد شود.
سام: موضوع دیگری كه مرا آزار میدهد این است كه مردم از مشكل زندگی ما با خبر شوند. منظورم از مردم، همه هستند؛ حتی مادر خودم و حتی مادر عسل. اگر در یك زندگی مشترك مشكلی به وجود بیاید این مشكل فقط برای زندگی ما دو نفر است. متاسفانه شرایط امروز زندگی خیلی سخت شده است، همه منتظر این هستند كه شما در زندگی با یك مشكل مواجه شوید و آن را بزرگ كنند. بشخصه به چشمزخم خیلی اعتقاد دارم و باور دارم كه چشم شور وجود دارد. خیلیها ممكن است چشم دیدن زندگی آرام و خوب دیگری را نداشته باشند، انرژی منفی بفرستند یا برایت حاشیهسازی كنند. در كل آدمی هم نیستم كه خیلی رویایی فكر و صحبت كنم. ما هم مثل همه یك زندگی را شروع كردهایم، زندگی ما هم مشكلات خودش را خواهد داشت اما من و عسل باید با آرامش و در كنار هم مشكلاتمان را حل كنیم.
تاثیرگذاریهای سام درخشانی
عسل: هر كسی كه سام را از نزدیك دیده باشد حتی در یك مدتزمان كوتاه، این را به خوبی متوجه میشود كه سام تا چه اندازه آدم تاثیرگذاری است چون همیشه لبخند بر لب دارد و با اطرافیان خود با تواضع و خوشرویی رفتار میكند و همین موضوع باعث میشود كه تاثیر زیادی روی اطرافیان خود بگذارد كه این موضوع قطعا شاملحال خانواده و نزدیكان من هم میشود؛ مثلا چند وقت پیش سرما خورده بود و حتی دایی من زنگ میزد و دایم جویای احوال سام بود! او در بین اعضای خانواده من جایگاه ویژهای پیدا كرده و تاثیر زیادی داشته است.
البته به یمن وجود رسانههای جمعی، سرک کشیدن به زندگی خصوصی ستارهها دیگر مثل سابق امری محال نیست اما هنوز هم بهترین و مطمئنترین راه برای دانستن حقایق، صحبت با خود آن ستارههاست؛ به همین علت تصمیم گرفتیم در این شماره سراغ زندگی مشترك تازه شكل گرفته سام درخشانی و عسل امیرپور برویم كه در همین مدت حواشی متعددی را شاهد بودند.
سام درخشانی، بازیگری كهنهكار و محبوب است و قطعا شناخت زیادی روی او دارید ولی بد نیست درباره همسر او بدانید كه عسل امیرپور نام دارد و متولد سال ۱۳۶۲ است؛ او به عنوان مربی بدنسازی مشغول به كار است ولی تحصیلاتش را در رشته نقاشی تا مقطع لیسانس پشت سر گذاشته؛ بنابراین نقاشی میكند و اتفاقا جالب است بدانید كه خواهر سام درخشانی هم نقاش است و به گفته سام، حالا خانه آنها تبدیل به یك گالری نقاشی شده است. این اولین و تنها گفتوگوی رسمی و عكاسی مطبوعاتی سام درخشانی و عسل امیرپور است كه ایمان انصافی نازنین و گروه كاملا حرفهایاش نیز زحمات زیادی را برای میكاپ و گریم آنها كشیدهاند. ایدهآلهای یك زوج ایدهآل را از زبان سام درخشانی و همسرش بخوانید. . .
زنگ آشنایی من و عسل
سام: من و عسل یك دوست خانوادگی مشترك داشتیم كه ما را برای یك مهمانی خانوادگی دعوت كرد. در آن مهمانی با عسل آشنا شدم و این آشنایی ادامه پیدا كرد. بعد از مدتی خانوادههای ما نیز با هم رفتوآمد پیدا كردند و این باعث شناخت بیشتر ما نسبت به اخلاق و روحیات همدیگر و در نهایت منجر به ازدواج ما شد.
عسل: در ابتدا اصلا فكر نمیكردم آشنایی من و سام به مرحله ازدواج برسد ولی رفته رفته این حس در ما به وجود آمد كه میتوانیم زندگی مشتركمان را در كنار هم تشكیل بدهیم.
گارد مخالفی كه شكست
سام: یكبار تنهایی نزد پدر و مادر عسل رفتم و با آنها درباره ازدواجمان صحبت كردم. لطف داشتند و گفتند با شناختی كه نسبت به من دارند، با این ازدواج موافقت میكنند. چون با توجه به شرایط كاری قشر ما، آن اوایل كمی نسبت به این موضوع گارد داشتند ولی با توجه به رفتوآمدهایی كه بین دو خانواده شكل گرفته و باعث شناخت دو خانواده از هم شده بود، در نهایت بار این مسوولیت را به دوش من و عسل انداختند و تصمیمگیری نهایی را به عهده خودمان گذاشتند. بالاخره یك روز با خانواده به منزل عسل رفتیم، شامی خوردیم، گپی زدیم و در پایان تمام قرارها را گذاشتیم كه منجر به عقد من و عسل شد.
عسل: همانطور كه سام هم گفت ناخودآگاه نسبت به حرفه او كمی حس تردید و گارد وجود داشت ولی آنقدر همه چیز سریع اتفاق افتاد كه شاید باورتان نشود. سام آدمی است كه خیلی فوری تصمیم میگیرد. بعد از اینكه به خوبی با یكدیگر و خانوادههای هم آشنا شدیم و دوران آشناییمان سپری شد، یك روز سام به من گفت: «دو روز دیگر برای خواستگاری میآیم» و واقعا همین كار را كرد و اتفاقات بعد از آن هم در عرض یك هفته رخ داد و. . .
عجله ولی با شناخت كافی
سام: اصلا اینطور نبوده كه بخواهیم در تصمیم برای ازدواج یا حتی در تصمیم برای مسائل دیگر زندگیمان، احساساتی عمل كنیم. ما به شناخت كافی از یكدیگر دست پیدا كرده بودیم و به این نتیجه رسیدیم كه میتوانیم زندگی خوبی را در كنار هم تشكیل دهیم. من حتی خواستگاری اصلیام را از عسل در روز تولدش انجام دادم و در مقابل دوستانم او را سورپرایز کرده، شخصا از او خواستگاری كردم و حلقهای به او دادم ولی به هرحال برای ما سنتها و مراسم مرسوم این كار نیز مهم بود و مراسم خواستگاری ما با حضور خانوادهها نیز برگزار شد و از آنجا كه قبل از آن تصمیم اصلی را گرفته بودیم، کارها به سرعت انجام شد.
یك هنرمند برای یك زوج
سام: شغل ما سختیها، بینظمیها، استرسها و تنشهای زیادی دارد و به نظرم از یك خانواده همان یك نفر كافی است كه در این حرفه حضور داشته باشد. اگر بخواهیم خانوادهای داشته باشیم كه به زندگی و فرزند آیندهمان برسیم و برنامه مشخصی در زندگی داشته باشیم، لازم است كه فقط یك نفر در این حرفه باشد چون اگر زن و شوهر هر دو در این حرفه باشند، رسیدگی به فرزند، تمركز و برنامهریزی روی زندگی واقعا سخت میشود.
یك بازیگر به دلیل بینظمیهایی كه در كارش وجود دارد نمیتواند برنامهریزی خوبی داشته باشد و این یكی از دلایلی است باعث شد از اهالی سینما كسی را به عنوان همسر انتخاب نکنم. اما مهمتر از آن این است كه من اساسا هیچ تصمیمی درباره اینكه چه همسری با چه حرفهای را انتخاب كنم، نداشتم و همیشه دنبال قسمت خودم بودم و قطعا انتخاب عسل، قسمت من بوده و خیلی خوشحالم كه همسری انتخاب كردهام كه میتواند زمان كافی و درستی را در زندگیمان بگذارد.
تكیهگاهی برای زندگی
عسل: اینكه سام چقدر شبیه مرد موردنظر من برای ازدواج بوده، واقعا سوال سختی است. . .
سام: بگو فراتر از حد انتظارم بود. (خنده)
عسل: بالاخره هر انسانی یكسری معیارها و تفكرات برای زندگی مشترك خود دارد و با این هدف وارد یك زندگی مشترك میشود. سام خصوصیات مثبت زیادی داشت كه خیلی از آنها برایم مهم بود. زمانیكه با سام آشنا شدم خیلی به این موضوع فكر نمیكردم كه او چقدر به مرد مورد نظر من برای زندگی نزدیك است بلكه به خصوصیات خوب سام دقت میكردم. در طول مدت آشناییمان بیشتر به این موضوع فكر میكردم كه آیا ما به درد هم میخوریم كه بتوانیم یك عمر در كنار یكدیگر زندگی كنیم؟ به مرور به این نتیجه رسیدم كه سام فردی است كه میتوانم در زندگی به او تكیه كنم و این از همه چیز مهمتر بود.
كنترل یك بازیگر معروف
عسل: تا به حال پُز همسر سام درخشانی بودن را ندادهام. اتفاقا زمانیكه برای آشنایی بیشتر با سام در ارتباط بودم، از اطرافیان من و همكارانم تعداد محدودی از این موضوع باخبر بودند. بعد از اینكه عقد كردیم و سام عكس مراسم عقدمان را در اینستاگرام گذاشت، از فردا همه زنگ میزدند كه وای چرا به ما نگفتی!؟ خیلی اهل حاشیه نیستم و ترجیح میدهم در مورد همه مسائل زندگیام با دیگران صحبت نكنم.
سام: بعد از اینكه همه شناختها انجام شد و ارتباط بین من و عسل شكل گرفت و به این درك رسیدیم كه از همدیگر خوشمان میآید، عسل با برخی از دوستان و اطرافیانش در مورد ازدواج صحبت كرده بود و همه به خاطر بازیگر بودن من مخالفت كرده بودند!
عسل: معتقدم در هر مرحلهای كه باشی نظرات زیادی - چه موافق و چه مخالف- وجود دارد. به این نظرات فكر میكردم ولی درنهایت به این نتیجه رسیدم كه حس درون قلب آدم، او را راهنمایی میكند. سام برخلاف برخی از نقشهایی كه بازی كرده، آدم با وجدانی است و اصلا خشن نیست. یكبار حتی اتفاقی افتاد كه آنجا متوجه شدم او فرد مهربان و باوجدانی است و كلا با چیزهایی كه میگویند فرق میكند. از طرفی پدر و مادرم به نظر من خیلی احترام گذاشتند و خودم ازدواج با سام را انتخاب كردم و الان از این اتفاق بسیار راضی هستم.
ازدواج بعد از ۳۵ سالگی
سام: ۱۰ سال پیش زمانی كه سریال «سالهای برف و بنفشه» را بازی میكردم، وقتی در مصاحبهها نظرم را درباره ازدواج میپرسیدند، جوابم این بود كه ازدواج اتفاقی است كه باید در زندگی آدمها پیش بیاید و هیچ ربطی به سن و سال ندارد. هنوز هم همین حرف را میزنم و به نظرم برای ازدواج، آدم باید قلابش گیر كند. من متولد ۱۳۵۴ هستم و عسل متولد ۱۳۶۲. به نظر خودم اختلاف بین ۵ تا ۸ سال اختلاف سنی خوبی برای یك ازدواج است. البته از همان ابتدا تصمیم من برای ازدواج از سن ۳۵ سالگی به بعد بود. از ۳۵ سالگی به بعد نگاه من یك نگاه جستوجوگرایانه بود و نیمنگاهی به این موضوع داشتم كه فرد مورد نظرم را برای ازدواج پیدا كنم ولی هیچ وقت این موضوع را بروز نمیدادم و چراغ خاموش پیش میرفتم!
فرار از یك ازدواج سنتی
سام: شرایط امروز دیگر شرایطی نیست كه خواستگاریها خیلی به صورت سنتی برگزار شود؛ یعنی بشخصه ازدواج سنتی را برای خودم در نظر نداشتم. دوست داشتم وقتی قرار است ازدواج كنم، همراه با شور و عشق و علاقهمندی باشد. اینكه فرد مورد نظرم را پیدا كنم، اشتراكات و تفاهمها را بین خودمان پیدا كنیم و با علاقهای كه بینمان به وجود میآید، ازدواج كنیم.
استرس من، آرامش همسرم
سام: وقتی عسل را دیدم و با او آشنا شدم، متوجه ویژگیهایی در او شدم كه واقعا برای من خیلی مهم بود؛ مثلا شرایط كاری ما فضایی پرهیاهو و پراسترس دارد كه روی من هم اثر گذاشته اما عسل عكس این شرایط، فردی آرام و صبور است. آرامش او در زندگی واقعا به من كمك میكند و میتوانیم همدیگر را پوشش دهیم. ضمن اینكه خانواده عسل خانوادهای واقعا محترم هستند؛ البته عامیانهاش این است كه او سر سفره پدر و مادرش بزرگ شده است و واقعا خانوادهدار است. در مدتیكه برای آشنایی بیشتر با هم بیرون میرفتیم، عسل بدون هیچ بهانه و تعارفی باید سر ساعت به منزل باز میگشت و خانوادهاش روی این موارد تاكید زیادی داشتند و اتفاقا این موضوع برایم خیلی مهم بود.
عسل: سام خصوصیات خوب زیادی دارد. . . احترام گذاشتن سام به خانواده برایم خیلی جالب توجه بود. اینكه به قوانین خانواده خیلی احترام میگذاشت و خدا را شكر یك رابطه واقعا محترمانه بین ما وجود دارد. همه آدمها وجدان دارند ولی اهمیت دادن به این وجدان در آدمها متفاوت است. سام قلب خیلی پاكی دارد و این پاكی، هم در قلب سام است و هم در رفتارش.
علاقهای مشترك به نام بچه
سام: در كنار همه مسائل، روحیات و اخلاقیاتمان با هم سازگار بود و مهمتر از همه اینكه عسل هم مانند من به بچه علاقهمند است. چون در اجتماع امروزی خیلی باب شده كه بچه دوست ندارند یا اصلا تصمیم به بچهدار شدن ندارند. این موضوع را در بین خیلی از دوستان خودم هم میبینم!
عسل: در مورد تصمیم ازدواج با سام، او را از حیطه بازیگریاش جدا كردم چون بازیگری سام موضوعی است كه باید از دور به آن نگاه كرد و هیچ ارتباطی به یك زندگی مشترك ندارد. به تفاهمها و اشتراكهایم با سام نگاه كردم و متوجه شدم در خیلی از مسائل با همدیگر تفاهم داریم و اینكه سام عاشق بچه است و من هم علاقه زیادی به بچه دارم.
سام: من واقعا عاشق بچه هستم؛ وقتی دوستانم را میدیدم كه ازدواج كردهاند و بچهدار شدهاند، تصور میکردم بچه من چه شكلی میشود و اینكه فرزند خودم را چه زمانی در آغوش میگیرم و این حس همیشه در من وجود داشت و گاها باعث آزارم میشد؛ البته خیلی اوقات خواب بچهام را میبینم و حتی سالهاست برای او نام انتخاب کردهام ولی به این موضوع معتقد هستم كه نباید عجله كرد و باید زمانش فرا برسد.
انگیزه مضاعف برای والدین
سام: قطعا حضور بچه در زندگی یك هنرمند میتواند تاثیرگذار باشد ولی من به دلیل عشق و علاقهای كه به بچه دارم از این شرایط استقبال میكنم و خوشحالم از اینكه همسرم میتواند زمان و تمركز بیشتری را روی مسائل بچه بگذارد اما در عین حال من دوست دارم شرایط طوری باشد كه هم بتوانم كارم را به خوبی انجام دهم و هم اینكه زمان و وقت كافی را در كنار فرزندم بگذرانم. این روزها احساس میكنم اگر صاحب فرزند شوم مخصوصا اگر فرزندم دختر باشد، تا ماهها از خانه خارج نشوم و دایما در كنار او باشم؛ ضمن اینكه من حس میكنم بچهدار شدن میتواند یك انگیزه مضاعف برای پدر و مادر باشد تا تلاش بیشتری در زندگی داشته باشند. از طرفی معتقد هستم كه بچه با خودش بركت را هم به زندگی انسان میآورد و خیلیها را میشناسم كه به لطف همان بركت بچهدار شدن، در كارشان پیشرفت زیادی هم داشتهاند و من صددرصد به این موضوع اعتقاد دارم.
پدر شدن با ۴۰ سال اختلاف
سام: همیشه به این موضوع اعتقاد دارم كه سه چیز وجود دارد كه دست خود آدم نیست: زن گرفتن، خریدن خانه و مرگ... وقتی قرار باشد پیش بیاید، پیش میآید. اما در عین حال به این موضوع هم فكر كردهام كه در این شرایط با فرزندم ۴۰ سال اختلاف سنی خواهم داشت. هرچند كودك درون من هنوز سرحال و قبراق است. چون خیلی از دوستان خودم را میبینم كه میگویند وای خستهایم، حوصله خودمان را نداریم؛ چه برسد به بچه...! ولی من همیشه سرحال هستم و همه بچهها رابطه خوبی با من دارند. خیلی برای بچهها انرژی میگذارم. در كنارش خودم از هر نظر اصلا احساس نمیكنم ۴۰ ساله هستم!
انتخاب یك همراه خوب
سام: اصلا احساس نمیكنم كه با ازدواج، عاملی بازدارنده را وارد زندگیام كردهام. درست است كه زندگی را تحتتاثیر قرار میدهد ولی در وهله اول من یك همراه برای زندگی انتخاب كردهام؛ كسی كه همراه من است؛ همانطور كه من در همه شرایط همراه او هستم و خواهم بود. به هر حال هر شغلی، مصائب و مشكلات خودش را دارد. یك پزشك هم همیشه باید آماده باشد و روز و شب ندارد. یك پلیس هم جدا از سختیهایی كه كارشان دارد باید همیشه آماده خدمت باشد یا عزیزانی كه در شهرستان دور از خانواده كار میكنند و. . .
عسل: بحث كار بدون نظم و برنامه سام به كنار، خود او هم طوری است كه تصمیمات آنی میگیرد؛ مثلا یك روز میآید میگوید برویم مسافرت. منظورم این است كه ما خیلی برنامه روتینی در زندگی نداریم. از وقتی زیر یك سقف رفتهایم زندگی ما به این صورت شكل گرفت که سام تا دیروقت سر كار باشد و من در خانه تنها باشم. بالاخره هر چیزی یك بهایی دارد؛ وقتی یك نفر را دوست دارید تمام شرایط را تحمل میكنید. اتفاقا گاهی اوقات این دوری حس خیلی خوبی در من به وجود میآورد؛ مثلا وقتی سام زنگ میزند كه به خانه میآید حس خیلی خوبی به من دست میدهد.
عجول بودن در مقابل آرامش
عسل: واقعا باید خداوند را شكر كنم كه یك خصوصیت ویژه در من قرار داده و آن هم این است كه من آرامش خوبی دارم و تصمیمات یك دفعهای سام، تاثیر منفی زیادی روی من نمیگذارد چرا كه خیلی سریع میتوانم با آرامشی كه دارم، خودم را با شرایط وفق بدهم؛ مثل تصمیم سریعی كه برای برگزاری مراسم عروسیمان داشتیم كه باید در مدت یكهفته همه كارها را انجام میدادیم... در واقع این عجول بودن تا حدودی در سام وجود دارد ولی چون میدانم كه در نهایت نتیجه كار بسیار خوب خواهد بود، سعی میكنم خیلی دچار استرس نشوم و اتفاقا این باعث میشود كه زندگی روتین و یكنواختی نداشته باشیم.
دردسرهای یك زوج معروف
سام: درست است كه كار ما سختیهای خودش را دارد ولی به همان اندازه در كنارش لذت و جذابیت هم دارد. هیچ وقت نمیشود منكر جذابیت حرفه ما شد. یكی از همین جذابیتها مورد توجه مردم قرار گرفتن است؛ اینكه مردم دوستت دارند و جویای احوال تو هستند. بیاغراق جدای از عشق بازیگری، یكی از دلایلی كه این حرفه را انتخاب كردم رسیدن به شهرت و محبوبیت بود. چه كسی است كه دوست نداشته باشد مشهور باشد!؟
عسل: اینكه با سام بیرون میرویم و مردم درخواست عكس انداختن با سام را دارند اذیتم نمیكندچون از اول از این موضوع آگاه بودم كه سام بازیگری است كه طرفداران خودش را دارد. اتفاقا خیلی هم خوشحال میشوم چون مردم آنچنان انرژیهای پاك و روشنی را به تو انتقال میدهند كه باورش سخت است. بعضا پیش آمده كه گوشی را گرفتم و خودم از سام و طرفدارانش عكاسی كردهام.
سام: كلا عسل به این دیدگاه رسیده است كه به تنهایی بیرون رفتنهای او با زمانیكه با من است زمین تا آسمان تفاوت میكند و دیگر آن آرامش وجود ندارد. (باخنده)
عسل: بارها شده كه با سام بودیم و مردم لطف داشتند و مثلا كارمان زودتر انجام شده و این هم خودش خیلی خوب است. چند وقت پیش بازار گل رفته بودیم، هوا خیلی گرم بود و عكس انداختن سام با مردم خیلی طول كشید؛ طوریكه دیگر به كارهای خودمان نمیرسیدیم و من دیگر خسته شده بودم ولی میدیدم كه سام با همه با لبخند برخورد میكند. همان برخوردی را كه با نفر اول داشت تا آخرین نفر ادامه داد و وقتی برخورد سام را دیدم خیلی خوشحال شدم.
سام: وقتی عسل خودش به مرور وارد این عرصه شد، شرایط را دید، خوبیها و بدیهایش را دید، با بازخوردهای مثبت مردم روبهرو شد، لطف مردم را دید و بعضا در كنارش در تعداد كم، فحشهایش را هم شنید. به هر حال این شبكههای اجتماعی كه به وجود آمدهاند باعث شده است كه شما دایم در معرض دید باشید و نظرات مردم را مستقیم دریافت كنید. به هر حال همیشه در یك اجتماع همه خوب و درجه یك نیستند.
متاسفانه بعضیها هستند كه عكسالعملهای بدی از خود نشان میدهند و به راحتی حرفهای ركیك و زشتی را بیان میكنند كه البته تعدادشان خیلی كم است. در هر صورت همه این موضوعات بخشی از زندگی ماست و عسل در این مدت همه اینها را مشاهده كرده است؛ به عنوان مثال وقتی در اینستاگرام عكسی میگذاریم، ۹۹درصد آرزوی خوشبختی برای ما میكنند و یك درصد حرفهایی میزنند كه خوشایند نیست ولی هر دو، این موضوع را پذیرفتهایم و آن نظرات ناخوشایند را حذف هم نمیكنیم.
كنجكاوی حق مردم است
سام: به نظر من اینكه یكی در صنف ما نخواهد موضوع ازدواجش را علنی كند اصلا شدنی نیست. آن دوستانی كه اصلا دوست ندارند این موضوع علنی شود یا اینكه دوست ندارند در موردش صحبت كنند، شاید یك هدف شخصی دارند كه آن را دنبال میكنند. ولی در تمام دنیا این اتفاق میافتد كه مردم عاشق اخبار زندگی كسانی هستند كه مورد توجهشان است. این موضوع در مورد من سام درخشانی هم صدق میکند.
برای خود من هم جذاب است كه مثلا بدانم براد پیت و آنجلینا جولی چه اتفاقاتی در زندگیشان رخ داده است؟ یا مثلا اینكه فرزند دوم شهاب حسینی چه شكلی است؟ همراهی با رسانه بخشی از شغل ماست. شاید از این به بعد خیلیها طرفدار من شوند به صرف اینكه یك فرد متاهل و خانوادهدار هستم. بچهدارشدنم را كه نمیتوانم از كسی پنهان كنم؛ مگر اینكه هدف دیگری در ذهن داشته باشم. اینكه مردم همیشه دوست دارند در مورد ما اطلاعاتی داشته باشند جزو لاینفك زندگی ماست و چه بهتر كه خود ما این اطلاعات درست و صحیح را در اختیارشان قرار بدهیم.
استقبال از نظرات مردم
سام: شخصا وقت زیادی را برای حضور در شبكههای اجتماعی نمیگذارم ولی قطعا وقتی صفحهای را راهاندازی كردهام تا با مردم در ارتباط باشم، حتما از نظرات و مشورتها و انتقادهای آنها استقبال میكنم و در این بین هستند طرفداران پر و پا قرصی كه به آدم انرژی میدهند و اخبار مختلف هنرمند محبوبشان را رصد میكنند و این برایم مهم است كه كارهایی را انجام دهم و فیلمهایی را قبول كنم كه موردپسند مردم و هوادارانم قرار بگیرد. به نظر من هیچ هنرمندی نمیتواند بگوید كه نظرات مردم برایم مهم نیست و اهمیتی به آنها نمیدهم چون روحیات من و اكثر هنرمندانی كه میشناسنم طوری است كه حتی نظرات یك كودك هم میتواند روی ما تاثیر بگذارد.
حلكردن مشكلات بین خودمان
سام: با توجه به شناختی كه از عسل دارم تنها چیزی كه ممكن است مرا آزار دهد این است كه در برخورد با یك اتفاق عجولانه عمل كند و بدون اینكه درك كاملی از آن اتفاق به دست آورده باشد، تصمیمی عجولانه بگیرد. خیلی دوست دارم سعه صدر داشته باشد، سریع قضاوت نكند و به همه اتفاقاتی كه رخ میدهد با دید كامل نگاه کند و بعد در نهایت تصمیم بگیرد چون زندگی كاری من پر از حواشی است و ممكن است روزی این حواشی، گریبان زندگی خصوصی ما را هم بگیرد. دوست دارم این حاشیه امن در زندگی ما شكل بگیرد.
عسل: موضوعی كه برای من ناراحتكننده است، دروغ گفتن است چون حتی اگر یك دروغ كوچك هم بگویید بعد از آن مجبورید باز هم دروغ بگویید و این ادامه پیدا میكند و به نظرم در رابطهای كه در آن دروغ باشد، حضور نداشته باشید، خیلی بهتر است. امیدوارم آنقدر با هم دوست باشیم كه هیچ وقت شرایطی پیش نیاید كه دروغ در زندگی ما وارد شود.
سام: موضوع دیگری كه مرا آزار میدهد این است كه مردم از مشكل زندگی ما با خبر شوند. منظورم از مردم، همه هستند؛ حتی مادر خودم و حتی مادر عسل. اگر در یك زندگی مشترك مشكلی به وجود بیاید این مشكل فقط برای زندگی ما دو نفر است. متاسفانه شرایط امروز زندگی خیلی سخت شده است، همه منتظر این هستند كه شما در زندگی با یك مشكل مواجه شوید و آن را بزرگ كنند. بشخصه به چشمزخم خیلی اعتقاد دارم و باور دارم كه چشم شور وجود دارد. خیلیها ممكن است چشم دیدن زندگی آرام و خوب دیگری را نداشته باشند، انرژی منفی بفرستند یا برایت حاشیهسازی كنند. در كل آدمی هم نیستم كه خیلی رویایی فكر و صحبت كنم. ما هم مثل همه یك زندگی را شروع كردهایم، زندگی ما هم مشكلات خودش را خواهد داشت اما من و عسل باید با آرامش و در كنار هم مشكلاتمان را حل كنیم.
تاثیرگذاریهای سام درخشانی
عسل: هر كسی كه سام را از نزدیك دیده باشد حتی در یك مدتزمان كوتاه، این را به خوبی متوجه میشود كه سام تا چه اندازه آدم تاثیرگذاری است چون همیشه لبخند بر لب دارد و با اطرافیان خود با تواضع و خوشرویی رفتار میكند و همین موضوع باعث میشود كه تاثیر زیادی روی اطرافیان خود بگذارد كه این موضوع قطعا شاملحال خانواده و نزدیكان من هم میشود؛ مثلا چند وقت پیش سرما خورده بود و حتی دایی من زنگ میزد و دایم جویای احوال سام بود! او در بین اعضای خانواده من جایگاه ویژهای پیدا كرده و تاثیر زیادی داشته است.
ادامه دارد ...
پ
نظر کاربران
خانومش شبیه بانوی 500000 هزارساله رو میده ...گونه های بر جسته خیلی هم شق و رق ...بهر حال مبارکتون باشه پای هم پیر شین الهی ...خود سام که خیلی دوست داشتنیه خدایییییییی
پاسخ ها
قیافه اش طبیعیه و صورت محکم و جذابی داره . بر عکس این زیبایی های عروسکی پِرپِری !
کلا هر کی چشمش رنگی باشه توی این مملکت خوشگل محسوب میشه! حتی اگه قیافه اش پپه باشه!
حسادت موج میزنه تو این نظر....
خوشبخت باشید...
خدا یه ازدواج خوبو قسمت ما هم بکنه...
قسمت همه جوونا...
پاسخ ها
الان این منفیا یعنی چی؟
یعنی خوشبخت نباشن؟
یعنی ازدواجا بد باشه؟
آخه یکم فکر کنین بعد نظر منفی بدین آخه؟
خوشبخت باشید
پاسخ ها
عاشق اونايي هم كه منفي دادن
يعني چي آخه چه طور دلتون مياد واسه يه زوجي كه با هزار اميد و آرزو زندگي مشترك تشكيل دادن آرزوي خوشبختي نكنيد
واقعا كه!!!!!
خوشبخت باشید
زنش چه درازه
پاسخ ها
واقعا خجالت نکشیدی این حرف و نوشتی...
ایشون قد بلند و رعنا هستند...
پس باید با یه کوتوله مزدوج میشد!
اصلا بهم نمیان :-)
خوشبخت باشن ولی سام از لحاظ تیپ و قیافه از خانومش بهتره...
چشم بازارو کور کرد با این زن گرفتنش...
نظر شخصیمه : اصلا از قیافه ی زنش خوشم نمیاد نمیدونم چرا یه جوریه . ولی خب کسی که باید خوشش بیاد خوشش اومده امیدوارم خوشبخت بشن.
اتفاقا من از خانومش خوشم میاد به نظرم خییلی بهم میان
امیدوارم خوشبخت باشن...
ایشون برن هر وقت تونستن رنگ پرچم ایران رو درست کشیدن بیان از عشقشون صحبت کنن
آبرومونو برد تو جام جهانی
تاسف باره
پاسخ ها
آخه چه ربطی دارررررررره
ان شاالله خوشبخت باشید
اگه همین نظرات و تو یه کره دیگه میدیدم صد در صد شک نمیکردم که اینا ایرانین اومدن تو یه سیاره دیگه . اخلاق ایرانی حسادت از سر و روش میباره .
سام درخشانی و خانمش عاقبت به خیر شن .
از ظاهر خانومشون مشخصه که خیلی باوقار هستن.و سرشار از آرامش...
به هم میان...
خوشبخت بشین ان شالله...
واى از دست اين حسودا، چقدر همسرش نازه و محجوب خود سام هم كه حرف نداره خوشبخت باشيد اينشاله
همسرش قشتگ نیست فقط حقیقت گویا تلخه خود سام خیلی بهتره
به نظر من هم همسرش اصلا قشنگ نیست زیبایی خاصی در اجزای صورتش دیده نمیشه و سام خیلی سره از زنش و مشخصه حقیقت خیلی تلخه
چه خبره که مدام میاین جواب منتقدهارو میدید؟؟؟؟ سام از زنش خوشگلتر و بهتره با موقعیت عالی تر هستش...همچین گفت سام همسرم ورزشکاره حرفه ای هستش گفتیم شاید مدال قهرمانی اورده نگو فقط یک مربی بدنسازی ساده ست
همسرش اصلا قشنگ نیست و ما ایرانیها اصلا حسود نیستیم بلکه در گفتار و اظهار نظر صادق هستیم عسل خانوم همسر اقای سام درخشانی بعد حسادت به چی؟؟؟؟؟
زنش جالب نیست
چرا از مردم می خواین بر خلاف عقیده شون نظر بدهند آقای درخشانی در خصوص مصاحبه ای که کردی می گم...بعد هیچ کس با عمل زیبا نمیشه مهم زمینه زیبایی داشتنه..از روی عقل تصمیم گرفتی لطفآ پس منطقی باش از مردم هم توقع بیجا نداشته باش شاید یک عده هم از روی عقل نظر می دهند
امیدوارم زندگی خیلی خوبی در کنار هم داشته باشین.بعدشم مگ ملاک ازدواج فقط زیبایی هست از چهره خانومشون میشه دید خیلی باوقار ومتین هستن.حداقل از زن هایی که کلی عمل زیبایی میکنن تا به چشم بقیه زیبا باشن خیلی سرتره
حیف سام......
آقای درخشانی خیلی از خانومش سرداره ولی امیدوارم خوشبخت بشن
واقعا اقای سام درخشانی خیلی جذاب و خوشتیب هستی و خیلی دوست داشتنی لیاقتت خیلی بیشتر ازینا بود و امیدوارم خوشبخت بشین دوستت دارم سام
همه توی عکس خوب نمی افتند که..زنش نازه..بعد سام درخشانی بهش علاقه داره..اینا خوشبختند با هم..مشخصه..
همینکه سام درخشانی بین چند صد تا دختر انتخابش کرده به عنوان همسر حتمآ ویژگی های خوب در عسل خانوم زیاد دیده از جمله چهره و تیپ..با انتقاد فقط وقت خودتون رو بیهوده تلف می کنید..انتقاد خوبه ولی به جا باشه..
خوشبخت شید خیلی به هم میاید
خودش خیلی خوشگلتر از زنششه حیف شدی