صداقت، سیاست خانواده ماست
مصاحبه خواندنی با عبدالرضا اکبری و پسرانش
عبدالرضا اكبری و پسرانش، پندار و عرفان درباره مقوله احترام و صمیمیت در یك خانواده و از روابط پدر و پسریشان میگویند.
احترام مقولهای دوجانبه است. یعنی شما اگر میخواهید احترام ببینید، باید حتما خودتان هم اهل احترام گذاشتن باشید و برعكس وقتی رفتار محترمانهای را مشاهده میكنید، ناچار تغییر موضع میدهید و شما هم از در احترام وارد میشوید. اما در حال حاضر این ویژگی رنگ و لعاب و جایگاه اولیه خود را از دست داده است و حتی دیگر در اجتماعی پایهای چون خانواده هم شكل اولیه و سابق خود را ندارد. كمرنگ شدن مقوله احترام در خانواده زمینهای شد تا به جمع صمیمانه خانواده اكبری برویم و با آنها درباره آن صحبت كنیم. عبدالرضا اكبری و پسرانش، پندار و عرفان درباره مقوله احترام و صمیمیت در یك خانواده ایدهآل صحبت میكنند.
ایجاد صمیمیت در اعضای خانواده
عبدالرضا اكبری: اینكه چطور میشود در محیط خانواده صمیمیت را به وجود آورد و بین همه اعضای خانواده كه هر كدام در تعارض فكر و سلیقه با هم متفاوت هستند، یك فضای دوستانه ایجاد كرد؛ اول از همه این مسوولیت برمیگردد به كسی كه اداره خانه برعهده اوست! ولی وقتی عمیقا به این مساله پرداخته میشود عواملی را درمییابیم كه در برقراری ارتباط، همه اعضای خانواده احساس رضایتمندی را تجربه میكنند. احترام متقابل، ابراز محبت، مشورت و تبادل نظر، اهمیت دادن به نظرات و خواستههای یكدیگر، گذشت و. . . ازجمله این رفتارهاست كه در روابط خانوادگی علاوه بر ایجاد علاقهمندی به یكدیگر، باعث یك حس اطمینان و احترام متقابل میشود.
پندار: وقتی كلمه خانواده را میشنویم، همه به یاد جایی میافتیم كه از بودن در آن لذت میبریم؛ جایی كه همه شادیهای دنیا را میتوان در آنجا جستوجو كرد و همه غمهای جهان را از یاد برد. اما خانواده به این معنی برای خیلی از ما تنها رویا و آرزوست و هیچ شباهتی به واقعیت ندارد درحالیكه اگر كمی بیشتر برای ساختن خانوادهای موفق تلاش كنیم، حتما پیروز میشویم. آنوقت است كه از حضور در خانوادهای ایدهآل شاد میشویم و سعادتمند. فكر میكنم دوره روابط پدرسالاری، زنسالاری یا حتی فرزندسالاری بهنوعی به پایان رسیده و روابط متقابل و تنگاتنگ بین اعضا حرف اول را میزند. احترام یك خیابان دوطرفه است؛ برای به دست آوردن احترام باید احترام گذاشت كه خیلی مواقع شاهد آن هستیم و البته گاهی هم نیستیم و متاسفانه در بعضی از خانوادهها این مساله دیده میشود.
عرفان: بعضی وقتها احترام گذاشتن را با اطاعت و فرمانبرداری كردن اشتباه میگیرند و در اثر یكسری اختلافنظرها كار به جاهای باریك كشیده میشود. شاید این مساله به خاطر بلد نبودن آداب معاشرت باشد.
پندار: آداب معاشرت این نیست كه بدانیم چه چنگالی برای چه غذایی است یا چه لباسی را برای چه مراسمی باید پوشید؟! بلكه یادگیری این مساله است كه چگونه به دیگران محبت كرده و حس دوست داشتن و از خود گذشتن را نسبت به خانوادهام و كسانی كه دوستشان دارم ابراز كنم.
حفظ احترام و بالابردن سطح شعور
عبدالرضا اكبری: نكته اصلی در روابط، احترام گذاشتن است. احترام گذاشتن به این معناست كه خواستههای یكدیگر را بشناسیم و به آنها اهمیت بدهیم، همچنین نقطه ضعفهای یكدیگر را بدانیم و به آنها احترام بگذاریم.
عرفان: مثلا اگر برادرم طرفدار یك تیم فوتبال باشد و من طرفدار یك تیم دیگر، به خواسته و دیدگاهش احترام میگذارم.
پندار: خدا را شكر كه همه طرفدار یك تیم مشترك هستیم (باخنده).
عرفان: ولی اگر اینطوری بود فقط با همین ارتباط متقابل میشد برای همدیگر ارزش قائل شد و از اختلافات عمیق جلوگیری كرد.
عبدالرضا اكبری: به هر حال اختلافنظر و سلیقه بین اكثر افراد یك خانواده ممكن است وجود داشته باشد. یكی از یك رنگ خاص خوشش میآید و دیگری از یك رنگ دیگر یا حتی ممکن است افراد در نوع ذائقه متفاوت باشند و خیلی چیزهای دیگر اما چیزی كه در اینجا نمود پیدا میكند این است كه رفتار احترامآمیز بین اعضای خانواده باعث به وجود آمدن حرمتها میشود كه به راحتی از بین نمیرود، ریشه یك خانواده را محكم نگاه میدارد و حس اهمیت دادن و دوست داشتن را پرورش میدهد.
پندار: در خانواده موفق از طرفی فكر میكنم اگر كسی مرتكب اشتباهی شد خوب است که آن را بپذیرد و عذرخواهی كند چون اینطوری هم به خودش احترام گذاشته و هم به دیگران. این رفتار وقتی از والدین به فرزندان انتقال داده میشود، نوعی تربیت را به آنها آموزش میدهد كه در صورت بروز اشتباه آن را بپذیرند و سعی کنند آن را جبران كنند. این صفت مثبت هم به رشد سطح شعور و درك متقابل كمك میكند.
عبدالرضا اكبری: احترام گذاشتن همهجا ضروری است بهخصوص در جلوی جمع. وقتی فردی جلوی جمع به همسر خود، به والدین یا به فرزندش احترام میگذارد در اصل برای خودش و خانوادهاش احترام قائل شده است.
عرفان: احترام هركسی دست خودش است و وقتی برای این موضوع ارزش قائل باشد دیگران نیز به همان مقدار برایش ارزش قائل میشوند.
ایجاد رابطه بر پایه صداقت و درستی
پندار: اگر میخواهیم روابط خود را با دیگران حفظ كنیم بهتر است همیشه حقیقت را بگوییم. اگر رابطه ما با اطرافیانمان بر پایه صداقت و درستی باشد، از استحكام بیشتری هم برخوردار خواهد بود. اما گاهی كه كارها آنطور كه میخواهیم خوب پیش نمیرود، باید كمی شهامت به خرج دهیم و حقیقت را بگوییم.
عرفان: تاثیرگذارترین فرد در تربیت صداقت، مادر است. بچهها راستگویی را از والدین یاد میگیرند و اگر والدین الگوی صحیحی پیش روی فرزندان بگذارند، قطعا فرزندان سالم تربیت خواهند شد.
عبدالرضا اكبری: در زندگی مشترك نیز صداقت جایگاه بسیار بلندی دارد. وقتی من راست میگویم، احساس آرامش میكنم. وقتی در كار خود صداقت دارم، میتوانم به دیگران نیز كمك كنم تا این كار را یاد بگیرند. همیشه سر پیمان خود باشید. وقتی میگویید « بله »، حتما آن كار را انجام دهید و هروقت میگویید « نه »، بازهم سر حرف خود بمانید. در عین حال اگر سعی كنیم كه با دیگران در بیان احساسات خود صادق باشیم، اینكار به آنها هم كمك میكند كه از نظر احساسی صداقت بیشتری از خود نشان دهند. زمانیكه از نظر احساسی صادق باشیم، دیگر مجبور نخواهیم بود تا كارهایی كه به دلخواهمان نیست، انجام دهیم.
پندار: آدم در شرایط بحرانی فقط كافی است یك نفس عمیق بكشد و حقیقت را بگوید، آنگاه میتواند با خیالی آسوده اشتباهش را جبران كند. ما آزاد هستیم كه خودمان باشیم و والدینمان نیز ما را همانطور كه هستیم قبول خواهند كرد. زمانیكه ما را همانطوری كه هستیم بپذیرند - نه بهعنوان تصویری كه ما تصور میكنیم باید آنگونه باشیم- احساس امنیت درونی بیشتری به ما دست خواهد داد. از سوی دیگر اگر همواره در زمان كودكی از بیان احساسات واقعیمان منع شویم، والدینمان هرگز قادر به دیدن خود واقعی ما نخواهند شد. چنین بچههایی هرچه كه بیشتر میگذرد، بیشتر از والدین خود فاصله میگیرند و در دوران نوجوانی این شكاف بیش از پیش مشهود خواهد شد.
عرفان: گاهی فرد آن توانمندی را در خود احساس نمیكند و برای اینكه شرایط و موقعیتش را حفظ كند، متوسل به دروغگویی میشود یا رفتارهایی انجام میدهد كه پوششی برای تهی بودنش باشد تا بتواند موقعیت خود را حفظ كند.
عبدالرضا اكبری: صادق نبودن با دیگران و نبود اعتماد بین مردم، خواهناخواه میتواند به عرف و درنهایت به فرهنگ غلطی تبدیل شود كه دیگر نمیتوان غبار آن را از جامعه زدود و حتما میدانید كه آفتاب پشت ابر نمیماند. چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من. تصور میكنم صداقت كامل، زندگیام را راحتتر كرده و باعث میشود متوجه شوم چه كسی من را همانطور كه هستم میپذیرد.
مشورت و حمایت برای پیشرفت
عبدالرضا اكبری: وقتی از دوران كودكی به فرزندان خود این را میآموزیم كه با ما صادق باشند و طریقه راستگویی را فرا بگیرند درواقع بستری مهیا میشود كه فرزندان همواره در انجام خیلی امور با والدین خود مشورت كنند. مشورت درهای بسته را باز میكند، اغلب چنان به درهای بسته چشم میدوزیم كه درهای باز را نمیبینیم؛ در گفتوگو و تعامل درهای بسته باز میشود.
پندار: آنجا كه همه مثل هم فكر میكنند، هیچكس خیلی فكر نمیكند. مشورت انسان را از یكسونگری و اشتباهات پیدرپی نجات میدهد. شور و مشورت، جو خانواده را به محیطی دوستانه تبدیل میکند. در تصمیمگیریها همه سهیم هستند، بیشتر احساس تعلق به خانواده میكنند و در رعایت منافع آن دلسوزتر خواهند بود؛ همچنین بدون آنكه تحمیلی احساس كنند وظایف و تكالیف خود را انجام خواهند داد.
عرفان: چون موضوعات از دیدگاههای مختلف بررسی میشود، تصمیمات بهتر و سنجیدهتر خواهد بود. با گفتوگو و مشورت به تفاهم میرسند و سعی میكنند اگر سوءتفاهمی به وجود آمد، آن را در درون خود بدون اینكه كسی بفهمد حل كنند.
عبدالرضا اكبری: در بین اعضای خانواده جمله « به من چه؟ یا به تو چه؟ » رد و بدل نمیشود؛ چراكه اعضا به گفتوگو و مشورت منطقی اعتقاد دارند و احساس مسوولیت میكنند. افراد به یكدیگر اعتماد دارند و از این اعتماد سوءاستفاده نمیكنند و اعتماد را یكی از پایدارترین ویژگی خانواده موفق میدانند. به حریم یكدیگر احترام گذاشته و از حدود مشخصشده خود فراتر نمیروند.
پندار: اعضای خانواده باید نگران سلامت روحی و جسمی یكدیگر باشند و از هم مراقبت كنند. اگر چنانچه مشكلی به وجود میآید، باید در حل مشكل نهایت تلاش را بكنند. اعضای خانواده برای رشد یكدیگر تلاش كرده و زمینه پیشرفت خانواده را فراهم میكنند.
مشاركت همه در امور خانواده
عبدالرضا اكبری: تمام اعضای خانواده باید بتوانند به راحتی نظر خود را بیان كرده، درباره مشكلات صحبت كنند و از دیگران هم مشورت بخواهند. بهطور حتم این روش بهنفع تمام افراد خانواده است. این بحث و مشورتها میتواند درباره مسائل اقتصادی خانواده، موضوعاتی سادهتر مانند رنگآمیزی و نوع چیدمان خانه یا مسائل شخصی باشد، اما موضوع هر چیزی كه باشد، همه باید در تصمیمگیری شركت كنند تا بهترین نتیجه را بگیرند.
پندار: البته در برخی از خانوادهها هم شرایط برعكس است؛ یعنی چون اعضای خانواده حس مسوولیتپذیری كمتری دارند، تمام تصمیمگیریها به عهده یك نفر است. در این خانوادهها اصلا كسی اهمیتی به مسائل خانوادگی نمیدهد و برایشان مهم نیست چه اتفاقی در خانواده میافتد. شرایط وقتی بدتر میشود كه كارها بهخوبی پیش نرود و همه آن فرد را محكوم كنند. یعنی كسی كه همیشه مسوولیت انجام كارها را به عهده داشته، باید بدون عیب و نقص و به تنهایی تمام كارهای خانه را انجام دهد. مشخص است كه چنین طرز فكری تا چه حد غیرمنطقی و آزاردهنده است.
عرفان: ساعات پایانی روز كه همه افراد خانواده دورهم جمع میشوند، بهترین زمان برای صحبت و مطرح كردن مسائل خانوادگی است. در این زمان باید مسائل مهم خانواده را مطرح كنید و با كمك دیگر افراد، تصمیم نهایی را بگیرید. با این كار همه افراد خانواده در برابر یكدیگر و در برابر خانواده خود احساس مسوولیت بیشتری میكنند.
پندار: در این خانواده به جای مردسالاری یا زنسالاری، حقسالاری حاكم است.
علاقه، عشق، محبت، صفا و یكدلی
پندار: افراد به هم افقی نگاه میكنند نه عمودی. یعنی هیچكس خود را برتر از دیگری و در مقام قدرت نمیبیند. همه اعضا احساس برنده و موفق بودن و امید داشتن میكنند و خودشان را در زندگی برنده میدانند. آنها در كنار هم احساس امنیت و آرامش میكنند، نه ترس و اضطراب یا تنش و درگیری.
عبدالرضا اكبری: علاقه، عشق، محبت، صفا و یكدلی خود را هم در رفتار و هم در گفتار به یكدیگر ابراز میكنند.
عرفان: اگر مشكلی پیش بیاید به راهحل فكر میكنند و دنبال مقصر و گناهكار نمیگردند. دست به علتیابی و ریشهیابی آن مشكل میزنند و راهحل منطقی ارائه میدهند.
پندار: خانوادههای خوشبخت تلاش دارند كه بچههای خوب و خوشبختی نیز به جامعه تحویل دهند. وقتی صحبت از مشورت میشود، اولین چیزی كه به نظرمیرسد این است كه كسی مشكل یا مسالهای دارد و درباره آن با كسی كه بیشتر میداند صحبت میکند تا مشكلش حل شود.
عبدالرضا اكبری: مشورت را به معنی صلاحاندیشی و كنكاش درباره یك موضوع هم میدانند. در خانوادههای موفق معمولا وقتی مشكلی ایجاد میشود، همه اعضای خانواده با همفكری و مشاركت هم برای حل آن تلاش میكنند. شاید خیلی از ما این نكته مهم را نادیده بگیریم؛ اینكه همفكری و مشاركت برای حل مسائل خانواده وظیفه همه است، حتی بچهها.
پندار: درحقیقت وقتی از كودك نظری خواسته میشود و او میبیند كه نظرش برای همه اعضای خانواده مهم است، خودش را در برابر خانواده مسوول میداند و سعی میكند بهترین تصمیم را بگیرد.
الگوبرداری و احساس مسوولیت
پندار: همین كه در زندگی مسیرهایی را انتخاب میكنم كه روزی پدرم رفته شاید نشان از یك الگوبرداری باشد. شاید این تداعی شود که پدرم مرا در این حرفه حمایت میكند و تمام تجربیاتش را در اختیار من قرار میدهد تا بتوانم پیشرفت كنم و به آن جایگاهی كه میخواهم برسم. از سوی دیگر وظیفه من این است كه علاوه بر پدر و مادرم این پشتیبانی را از برادرم داشته باشم.
عبدالرضا اكبری: الگوبرداری تنها این نیست كه كوچكترها از بزرگترها درس یاد بگیرند، گاهی كوچكترها كاری میكنند كه خردمندانه است و قابل الگوبرداری.
عرفان: اینجوری احساس گروه و تیم بودن را میشود بین خودمان داشته باشیم و البته داریم؛ از تجربیات همدیگر استفاده كردن نتیجه خیلی بهتری نسبت به فردی عمل كردن داده است و من هم در ادامه تحصیل و ادامه زندگیام از این مسائل دریغ نمیكنم.
پندار: البته باید از زحمات مادرم و تمام تلاشی كه در كنار پدرم برای به وجود آمدن چنین محیطی در خانواده زحمت كشیده تشكر كنیم، شاید گاهی به خاطر حرفه بابا و نبودش در تهران- به خاطر كارها- باری را در حمایت و نگهداری ما به تنهایی به دوش كشیده و همیشه راهنماییها و حرفهایش در زندگی ما اثرگذار بوده است و واقعا جایشان در این مصاحبه خالی بود.
صداقت، بهترین سیاست در خانواده
عبدالرضا اكبری: صداقت از احترام به خود شروع میشود، به خانواده میرسد و به جامعه ختم میشود. ما در كنار هم دوست داریم حرمتها را حفظ كنیم تا به روند رشد فكری و موفقیتهای كاری در جامعه منتهی شود و مهمترین مساله كه در چهارچوب خانواده روی آن تاكید داریم، رفاقت و صمیمیت است كه نقطه اوج اینها صداقت است. صداقت بهترین سیاست است اگرچه شفاف و زلال بودن و صداقت گاهی همانند یك رودخانه است كه شنهای كف آن به وضوح دیده میشوند و هركسی از راه میرسد سنگی برمیدارد و اولین برخورد تو را نشانه میرود. اما درمجموع صداقت بهتر از دروغ است.
عرفان: آیا یك فرد دروغگو قابل احترام است؟ و آیا شما به كسی كه مورد احترامتان است دروغ میگویید؟
پندار: قطعا اینطور نیست. اگر میخواهید صادق باشید، باید دقیقا همانطور كه فكر میكنید، صحبت كنید و رفتارتان نیز دقیقا مطابق گفتههایتان باشد. اگر بتوانید یك چنین اتحاد و هماهنگی میان افكار، الفاظ و اعمال خود به وجود بیاورید، میتوان شما را بهعنوان نمونه كامل یك انسان شریف به دیگران معرفی كرد.
عبدالرضا اكبری: كسانی كه اصل صداقت را رعایت نمیكنند، دورتادور خود مرز میكشند و تمایلی به برقراری ارتباط متقابل با دیگران ندارند. صداقت در وهله اول نفعش به خود فرد میرسد اما صداقت با صراحت تفاوت دارد. بسیاری از افراد برای فرار از صراحت، دروغ میگویند و تصور میكنند دروغ مصلحتی گفتهاند درحالیكه انسان صادق به خوبی تشخیص میدهد كدام حرف را به چه كسی و در چه زمان و مكانی بگوید.
عرفان: بهتر نیست كه حقیقت را بگوییم، حتی اگر مشكلی برای ما پیش بیاید؟ زیرا همین دروغ گفتن موجب دردسر بعدی خواهد شد.
عبدالرضا اكبری: شباهت ظاهری یا شباهت رفتاری؟ خب از نظر ظاهر تقریبا به هم نزدیكیم. هركداممان یك ویژگیهای شباهتی در چهره، نوع ایستادن یا حرف زدنمان وجود دارد اما این نكته طبیعی است كه از نظر اخلاقی یا طرز فكر تفاوتهایی را با هم داشته باشیم.
پندار: من همیشه از بچگی با این قضیه مشكل داشتم كه از من میپرسیدند شبیه پدرت هستی یا مادرت؛ هنوز هم میپرسند. البته این عادی است كه هم از پدر هم از مادر چیزهایی در ظاهر آدم به ارث برده میشود و گاها به یكی نزدیكتر است اما این سوال را دوست نداشتم و برای من شباهتهای اخلاقی مهم است و دوست دارم خودم را به طرز فكر و اخلاقیات پدر و مادرم نزدیك كنم؛ چون آنها برای من الگو بودند و هستند. به نظر خودم عرفان بیشتر شبیه پدر است البته چهرهاش شیطانتر است.
عرفان: به پدرم شبیه هستم ولی همیشه یكسری حركات و رفتار در هر سه نفرمان هست؛ مثل وقتی كه یكی از فیلمهای قدیمی پدرم پخش میشود و اكثرا به پندار میگویند كه چقدر شبیه جوانیهای پدرت هستی.
نظر کاربران
عزیزممممممممممم...ماشاالله به این گل پسرا ااااو هم چنین تبریک به پدر گرامیشان بابت همچنین تربیت زیبایی...
خیلی نچسبن
گور بابای مدال آور بازیهاتون کشتی گیر جماعت یا زنا کار است یا عرق فروش یا تو قهوه خونه کس کس میکند
تو که کس کس میکنی
جر نخوری
سید حاند بهداد خر کیه هی سید سید میکنی
ها
۶۰ تت
ها علیرضا حیدری
ها دبیر اعضاش
ها فوتبالیست
محمود کیلویی چنده
جر نخوری محمود
باز میگه مهدی تقوی
تصادف.... نکنم....... آگه.......
تقوی......... من........... منم عین تقوی......با امتیاز... .
فعلا خون ندارم هرررررری......... همشون
اوس اوس نشه نشه رو ببین...........
ب ا ر کی رو
امام خرش خرش کجا بود
تقوی من غریبه اصلا واسم........... مهم. ............ تو کجا من کجا.......
منم شکستم توهم شکستی
علی دایی مبینی
امتحان دعواس یعنی پوشاک زیر میزی به فدراسیون زیر میزی بده به من فدراسیون نمیخواد
پول بلاتر...... بده من.............. فعلا بدرد نمیخوره
کاردستی
همین جمله...... چند تا نقطه.....
سیم آرت آرت دار بگیر گرفتن
ضعف نوعی.... .. ..... .......
ح ت ا ب ر ه م ی م ی..
حرف درست حسابی
اتش
سه نوع با مالش تخته رو دادم با سنگ از کوه بگیر و..........درست کن حرفه
آزمایش
آگه از سمت آسانسور........ بپری سیم بوکسر میگیری
حرف بد
بمیر بابا لاشی همین جدیدی دبیرشون مردشونشون
کاره چرا ۲۵۰ کم
مثلا پهلون
تعبیر اتشنشان در..........
من اقای تقوی از اعتبارم مایه گذاشتم
تیمتون تحویل بگیره همین
یارو تقوی
ببینیم
و
..