محسن بنگر: دریا و دنیز زندگی من هستند

مجله زندگی ایده آل: محسن بنگر، مدافع متعصب پرسپولیس برخلاف داخل زمین كه محكم و جنگنده بازی می‌كند و هر مهاجمی را به ترس وادار می‌كند، در خانه و در میان اهالی خانواده نمونه یك مرد مهربان و خانواده‌دوست است كه بیشتر وقتش را با دخترهایش، دریا و دنیز می‌گذراند.

او در سال‌های اخیر، چه زمانی كه در سپاهان بود و چه در سال‌هایی كه به پایتخت كوچ كرده و برای سرخ‌پوشان تهران بازی می‌كند، همواره یكی از اركان اصلی تیم‌هایش بوده. شاید در سال‌های اخیر عدم‌حضور در تیم‌ملی یكی از نكات تاریك كارنامه او بوده و بسیاری معتقدند او شایسته حضور در تیم‌ملی هم بوده است.

با این حال در این مصاحبه بیشتر به زندگی شخصی محسن بنگر، حضورش در خانه به‌عنوان یك همسر و یك پدر و علایق و خصوصیاتش پرداخته‌ایم؛ خصوصیاتی كه از محسن بنگر یك مرد ایده‌آل برای خانواده ساخته است. او پدری است كه دوست دارد تمام آرزوهای دخترانش را برآورده كند و طبق رسم و رسوم، از حالا به فكر جوركردن جهیزیه برای دخترانش است.


همسرم، رئیس خانه

من به خاطر تمرین و مسابقات اكثر اوقات در خانه نیستم و مشغول فوتبال هستم و همیشه كارهای خانه و امور منزل به عهده همسرم است؛ اوست كه مسوولیت‌ها را برعهده دارد و درنتیجه معلوم است که رئیس خانه خانم است.

حمایت‌های یك همسر

موفقیت فوتبالی‌ام را تا حد زیادی مدیون همسرم هستم. جالب است كه همسرم اصلا فوتبالی نیست و حتی بازی‌های مرا نگاه نمی‌كند اما یك پشتیبان واقعی بوده و همیشه زحمت‌ها به گردن اوست. من به خاطر فوتبال از خانه دور هستم و او سختی‌های زیادی را تحمل كرده و همیشه كنارم بوده؛ با همین ازخودگذشتگی‌ها و حمایت‌های او است كه توانسته‌ام موفق شوم.

زوج شمالی در اصفهان

من و همسرم در شمال با هم بچه‌محل بودیم و همدیگر را می‌شناختیم. زمانی‌كه در شموشك نوشهر بازی می‌كردم باهم آشنا شدیم و بعد از مدتی ازدواج كردیم. سال‌های اول زندگی‌مان هم مصادف با حضور من در اصفهان شد و آنجا زندگی می‌كردیم.

راضی از موفقیت من

همانطور كه گفتم همسرم كلا در مورد فوتبال نظری ندارد و فوتبالی نیست و آنطور نیست كه دائم بخواهد به خاطر حضور من در این عرصه، اخبار و مسائل آن را دنبال كند. اما فكر می‌كنم از حضورم در این عرصه راضی است چون از موفقیتم خوشحال می‌شود و این برایم از همه چیز مهم‌تر است.

همسر خوب، پدر نمونه

درباره اینكه همسر خوبی هستم یا یك پدر نمونه، نمی‌دانم چه بگویم و این را باید از همسرم و دخترهایم بپرسید چون بهتر می‌توانند جواب این سوال را بدهند. اما من همیشه شادی آنها را خواسته‌ام و در زندگی برای خوشحالی و رفاه‌شان تلاش كرده‌ام؛ امیدوارم كه توانسته باشم زحمات همسرم را جبران كنم و برای دخترهایم، پدر خوبی باشم.

وقتی پدر شدم. . .

دختر بزرگم، دریا سال ۸۵ متولد شد. می‌توانم بگویم بهترین روز زندگی‌ام بود. البته با تیم سپاهان در اردوی تركیه بودیم و من بعد از ۱۲ روز برگشتم به ایران و دریا را برای نخستین بار دیدم. اسم هر دو دخترم را خودم انتخاب كردم. واقعا پدر شدن خیلی لذت‌بخش است و همان اتفاقی كه می‌خواستم در زندگی‌ام افتاد.

فرزند سالم و صالح

همیشه دوست داشتم دوتا دختر داشته باشم كه خدا هم مرا به آرزویم رساند. البته نمی‌خواهم شعار بدهم اما واقعیت این است كه بچه سالم و صالح باشد، از هر چیزی مهم‌تر است و دختر و پسر بودن آن فرقی ندارد.


جوركردن جهیزیه

جهیزیه در این دوره و زمانه مُد نیست چه برسد به ۱۲-۱۰ سال آینده كه دخترهایم به سنی می‌رسند كه می‌توانند ازدواج كنند. (باخنده) ولی ما شمالی‌ها رسم داریم برای دخترمان جهیزیه می‌گیریم و رسم‌مان تا سال‌های آینده هم پابرجاست؛ قطعا من هم برای دخترهایم جهیزیه جور خواهم كرد.

كنترل در دست دریا

دریا خانم، دختر بزرگم كسی است كه همواره كنترل تلویزیون در خانه در دستان اوست. دریا همیشه كارتون نگاه می‌كند و حتی اجازه نمی‌دهد من فوتبال ببینم. (باخنده) ایشان هیچ كارتونی را از دست نمی‌دهد.

تغییر در زندگی‌ها

سبك زندگی مردم این روزها نسبت به گذشته خیلی تغییر كرده است. به نظرم رفت و آمدها كم شده و قدیم‌ها فامیل‌های دور و نزدیك دور هم جمع می‌شدند اما الان خانواده‌ها فقط در جمع خودشان هستند. بیشتر هم در دنیای مجازی و تلفنی با هم در ارتباط هستند و مشكلات آنقدر زیاد شده كه دیگر وقت نمی‌كنند همدیگر را ببینند و دور هم جمع شوند. همه مردم مشغله‌های زیادی دارند و همین باعث شده زندگی‌ها و روابط نسبت به قدیم تغییر كند.

بچه‌ها و آی‌پد و موبایل

بچه‌های امروزی از وقتی به دنیا می‌آیند، آی‌پد و موبایل دست‌شان است و تكنولوژی باعث شده زندگی‌ها نسبت به گذشته عوض شود. از چند سال دیگر هم باید دخترهایم را كلاس زبان و كامپیوتر ثبت‌نام كنم. اما زمان ما اینجوری نبود و از این خبرها نبود؛ خیلی كودكی‌ ساده‌ای داشتیم.

تاثیر والدین در پیشرفت

تاثیر والدین در موفقیت فرزندان واقعا تاثیری خاص و مهم است. پدر و مادرم در موفقیت من خیلی سهم داشتند. وقتی متوجه شدند به فوتبال علاقه دارم خیلی حمایتم كردند و نقش بسزایی در فوتبالیست شدنم داشتند. درواقع حس می‌كنم این پدرها و مادرها هستند كه می‌توانند با حمایت صحیح و درست، راه را برای پیشرفت فرزندان خود باز كنند.

بهترین خاطره زندگی

صددرصد بهترین خاطره زندگی‌ام به دنیا آمدن دریا و دنیز بوده است، البته دریا بیشتر چون بچه اول بود و اتفاقات جدیدی را در زندگی‌مان رقم زد. خدا را شكر روز بد و خاطرات تلخ هم نداشتیم و همه چیز در زندگی‌ام خوب بوده. به قول معروف تمام اتفاقات قسمت بوده و لطف خداوند بزرگ.


یادگیری از دخترهایم

چه ایرادی دارد یك پدر از فرزندانش چیزی یاد بگیرد و اتفاقا من به این موضوع افتخار می‌كنم كه دخترهایم چیزهایی داشته باشند كه من بتوانم از آنها یاد بگیرم. مثلا دریا زبان انگلیسی‌اش خیلی خوب است و كلماتی را كه بلد نیستم از او سوال می‌كنم.

تجارت ساعت در ایران

تا به حال كه شغل دیگری جز فوتبال نداشته‌ام و درواقع تمام وقتم را به این حرفه اختصاص داده بودم ولی برنامه جدیدی دارم و اگر خدا بخواهد می‌خواهم وارد دنیای تجارت هم بشوم و یك برند ساعت را برای نخستین بار وارد كشور كنم؛ ولی هنوز زمان دقیق این كار مشخص نیست.

فوتبالیست وقت‌شناس

من آدم خوش‌قول و وقت‌شناسی هستم. در دو سال گذشته حتی یك‌بار هم نشده كه در تمرینات تاخیر یا غیبت داشته باشم. حتی اگر محروم و مصدوم هم بودم باز به‌موقع سر تمرین حاضر شدم؛ حتی زمانی‌كه پایم شكسته بود با عصا سر تمرین می‌رفتم.

الگوهای محسن بنگر

معمولا هر پسری در زندگی شخصی‌اش سعی می‌كند از پدرش الگوبرداری كند و الگوی من هم در زندگی شخصی، پدرم بود. در رشته فوتبال هم الگوهایی داشتم كه از قدیم بازی‌های آنها را دنبال می‌كردم و به آنها علاقه دارم به‌عنوان مثال می‌توانم از كریم باقری و قدیر غفاری یاد كنم كه خیلی دوست‌شان دارم. زمانی ‌كه در شموشك بودم، قدیر غفاری كاپیتانم بود و خیلی چیزها از او یاد گرفتم. آقا كریم هم كه بزرگ ماست و فكر نمی‌كنم كسی باشد كه آقا كریم را دوست نداشته باشد.

تفریحات یك شمالی

حقیقت این است كه تفریح خاصی نداریم و درواقع فرصت برای این كار خیلی كم است. بعضی مواقع با خانواده كنسرت یا تئاتر می‌رویم و گاهی هم برای شام به رستوران می‌رویم كه البته موضوع رستوران خیلی كم اتفاق می‌افتد چون شمالی‌ها غذای خانگی را به هر چیزی ترجیح می‌دهند. (باخنده) فست‌فود كه اصلا نمی‌خوریم مگر اینكه مناسبت خاصی باشد و دخترم دریا اصرار كند، وگرنه ما هم مثل دیگر شمالی‌ها شام و ناهار، برنج می‌خوریم. وقتی هم شمال می‌روم مانند قدیم‌ها و خیلی از شمالی‌ها صبحانه هم برنج می‌خورم. (باخنده)

تیم‌های بزرگ ایران

سپاهان تیم خوب و ریشه‌داری است و من هشت سال در این تیم زندگی كردم ولی بزرگی پرسپولیس چیز دیگری است؛ تماشاگران پرسپولیس به شكلی هستند كه بزرگی این تیم را به راحتی می‌شود حس كرد. در سپاهان هم راضی بودم و دوران خوبی داشتم. من از كودكی انسان تنوع‌طلبی نبودم و خدا را شكر در دو تیم بزرگ ایران بازی كردم كه دوران خیلی خوبی بود. البته در این بین نباید دوران شروع بازی‌ام در شموشك را فراموش كنم.

بازنشستگی خانوادگی

زندگی حرفه‌ای ما فوتبالیست‌ها خیلی سخت است و دوران بسیار سختی را می‌گذرانیم. دائم در اردوها و تمرینات مختلف هستیم و به همین دلیل از خانواده دوریم و نمی‌توانیم آنطور كه باید و شاید به آنها رسیدگی كنیم. به همین دلیل من بعد از پایان دوران بازی‌ام می‌خواهم دو، سه سال استراحت كنم، به خانواده‌ام برسم، آنها را مسافرت ببرم، بیشتر باهم باشیم و تفریح كنیم و دوری تمام این سال‌ها را جبران كنم.

یك والیبالیست فوتبالی

من در نور بزرگ شدم و درواقع اصلا فوتبالی نبودم. از بچگی خانوادگی به والیبال علاقه داشتیم و بعد مسیر زندگی‌ام عوض شد و به سمت فوتبال كشیده شدم. كودكی ساده‌ای داشتیم و همانطور كه گفتم با كودكی‌های این دوره و زمانه خیلی متفاوت بود.

دخترهای همیشه بابایی

همیشه از قدیم گفته‌اند كه دخترها بابایی هستند و همین موضوع باعث شده من رابطه عجیبی با دخترهایم داشته باشم. درباره تصمیم‌هایی كه می‌گیرند من صددرصد از آنها حمایت می‌كنم و نمی‌توانم به خواسته‌های آنها نه بگویم.

پُز دادن‌های دخترانه

تقریبا دو سالی است كه دریا به خوبی متوجه شرایط حرفه من شده و می‌داند كه مردم مرا می‌شناسند؛ به همین دلیل گاهی پیش آمده كه در مدرسه پُز بدهد و نام مرا ببرد. من هم سعی می‌كنم هر زمان كه فرصت و وقت داشته باشم در جلسات مدرسه شركت كنم.

مصاحبه با دریا بنگر

دوست دارم پدرم همیشه برنده باشد


دریا خانم از اینكه پدرت فوتبال بازی می‌كند راضی هستی؟

من بازی‌های پدرم را خیلی نگاه می‌كنم و دوست دارم همیشه تیم‌شان برنده باشد و گل نخورند.

به فوتبال علاقه داری؟

یك‌ مقدار. همیشه بازی‌های بابا را می‌بینم. وقتی شكست می‌خورند خیلی ناراحت می‌شوم و استرس دارم. فقط دوست دارم پیروز باشند تا بابا هم خوشحال باشد.

پدر می‌گفت داخل خانه كنترل تلویزیون دست شماست، درست است؟

بله، من خیلی كارتون دوست دارم و با دنیز فقط كارتون نگاه می‌كنیم. بازی‌های تیم بابا و تیم بارسلونا را هم هروقت نشان بدهد نگاه می‌كنیم. من و بابا بارسایی هستیم.

بازی‌های بابا را خیلی دوست داری؟

بابا خیلی خوب و قوی بازی می‌كند ولی از دست مربی خارجی پرسپولیس عصبانی‌ام چون بابا را بعضی وقت‌ها در بازی نمی‌گذارد. موقع‌هایی كه بابا را بازی نمی‌دهد دوست دارم خفه‌اش كنم (باخنده).

همبازی تو در خانه كیست؟

من به‌جز خواهرم دنیز، همبازی دیگری ندارم. همیشه در خانه هستم و با دنیز بازی می‌كنم.