بهنوش بختیاری: این کار نفرت انگیزترین کار دنیاست

ماهنامه زیر و بم: لیسانس زبان فرانسه از دانشگاه آزاد دارد و از مدیران برند پندورا است؛ کار زمانی سخت تر می شود که می فهمیم سردبیر مجله دیده بان هم هست و باید خیلی مطبوعاتی و شسته و رفته تر با او گپ بزنیم. آنقدر مهربان است که علیرغم کار فشرده و بیماری، پشت چراغ قرمز، زیر باران و زیر گریم سوالات ما را با لبخندی بی وقفه پاسخ داد و اجازه داد زیر و بم بهنوش بختیاری را برایتان در بیاوریم. به لمس مهربانیش دعوتید.

بهنوش بختیاری کیست؟

کیست؟؟!! (با خنده) یک موجود زنده، جاندار دوپا و از نظر شخصیتی و روحی مثل باقی آدم ها پر از اسرار و رموز بنی بشری، اما تنها نکته ای که فکر می کنم خودم خیلی به آن واقف هستم این است که خیلی دوست دارم آدم مفیدی برای اطرافیانم باشم و با این امانتی که به من داده شده دوست دارم بامحتوا زندگی کنم و وقتی که خواستم از این دنیا بروم به خودم بدهی نداشته باشم؛ البته در این راه پیچیدگی هایی هم وجود دارد که نمی توانم تعریفشان کنم.


چه شد از عشق مهمانداری سر از دنیای بازیگری درآوردید؟

مهمانداری را به دلیل خدمت رساندن به مردم و شیک و خوش استایل بودن دوست داشتم؛ چون من شیک بودن و پرواز در آسمان و خدمت به مردم را خیلی دوست داشتم اما چون دوست داشتم همه چیز یاد بگیرم در دوران فراغتم در سال ۷۴ به کلاس تئاتر رفتم و از آنجا شد که به بازیگری علاقه مند شدم و احساس کردم چقدر آمال و آرزوهایم را در این راه می توانم پیدا کنم و این شد که این شد.

چقدر خودتان را می شناسید؟

خیلی نمی شناسم. گاهی اتفاق ها و کارهایی از خودم می بینم که تعجب می کنم ولی سعی ام بر این است که کلاس خودشناسی بروم، کتاب هم که خودم بسیار می خوانم و فکر می کنم این خودشناسی در سکوت و در نیایش اتفاق می افتد. زندگی ام پر از دغدغه، روزمرگی و کارشده است.

البته این انتخاب خود من است که کمی بیش فعالی دارم و نمی توانم زندگی آرامی داشته باشم. من فکر می کنم تا زندگی من اینطور هست من نمی توانم خودم را بشناسم مگر اینکه مدتی پناه ببرم به سکوت و شرایط اجباری پیش بیاید که من مدتی در دنیای خودم غوطه بخورم و با خدای خودم حرف بزنم و نیایش کنم و بهتر بتوانم پتانسیل های درونم را بشناسم اما از دو سه خصوصیت خودم مطمئنم اینکه آدمی هستم که عاشق زندگی ام و به خودم و زندگی ام بسیار علاقه دارم، روشنی، تازگی، طراوت را دوست دارم، مثبت بودن، مهربان بودن و در کنارش بلندپروازی، همه اینها جزو خصوصیات من است. اما اینکه در درون من چه چیزهایی وجود دارد هنوز نتوانسته ام به آن اندازه کشفشان کنم، کار بسیار سختی است.

من فکر می کنم هنوز نیم درصد هم از انرژی های درونم استفاده نکرده ام. اگر انسان خودش را بشناسد و پتانسیل های درونش را ببیند، بداند انرژی درونش چقدر کارایی دارد، دنیا را می تواند فتح کند و به هر آنچه که بخواهد برسد. ما هنوز یاد نگرفته ایم از انرژی هایمان حتی یک درصد استفاده درست بکنیم. من از خودم رضایت ندارم باید بیشتر از اینها انرژی داشته باشم و استفاده کنم.

ریتم موسیقی زندگیتان چگونه است؟

ریتم زندگی من برخلاف آن چیزی که از بیرون تصور می شود بسیار آرام و پیوسته است و زندگی پرهیجانی ندارم. آرام و یکنواخت اما قشنگ و شیرین.

شبیه کدام آهنگ است؟

همه چی آرومه من چقدر خوشحالم... و خیلی تصور می کنم شبیه زندگیم است.


اولین دستمزدی که در عرصه بازیگری گرفتید؟

۱۰۰ هزار تومان بود برای سریال مرگ در سکوت. کارگردانش آقای شهریار پارسی پور بود. من هم رفتم با تمامش لباس خریدم.

با کدام فیلم یا سریال در ذهن مردم ماندگار شدید؟

سریال شب های برره

اخلاق همیشگی و جاری شما؟

خونگرمی و دل رحمی

طنزترین مساله زندگی تان؟

اینکه برخی در اینترنت عکس می گذارند و می نویسند همسر عزیزم بهنوش بختیاری. چون همسرم علاقه ای به انتشار عکسش در فضای مجازی ندارد و چون عکس ایشان را در اینترنت کسی ندیده است، ماهی یک بار تقریبا برایم یک همسر این شکلی پیدا می شود.

لذت بخش ترین کار دنیا؟

روی کاناپه لم دادن و فیلم دیدن و اسپاگتی یا همان ماکارونی خوردن.

چقدر بلندپروازید؟

خیلی زیاد؛ کار دستم داده است؛ به هر چیزی که در زندگی ام اتفاق می افتد راضی نمی شوم. چون فکر می کنم وقت کم است و باید زندگی خیلی پرمحتوایی را در این وقت کم برای خودم فراهم کنم، خیلی بلندپرواز هستم و فکر می کنم که چقدر احساس بازندگی به من دست می دهد اگر به تک تک آرزوهایم نرسم.

وقتی افراد مسنی را می بینم که به آنچه می خواستند نرسیده اند، حقیقتا ناراحت می شوم. آدم باید تلاشش را بکند تا به آرزوهایش برسد. ولی اگر به هر دری زدی و نشد قطعا صلاحی در کار بوده است. بعضی وقت ها فکر می کنم که خدا به اندازه ظرفیت آدم ها به آنها نعمت می دهد یا آنها را به آرزوهایشان می رساند. چون ممکن است که واقعا من نوعی مثلا ظرفیت این را نداشته باشم که خیلی پولدار باشم. به خاطر همین فکر می کنم بلندپروازی چیزی است که اگر نشد هم با خدا نباید جنگید باید رضایت بدهید.


پس اصل همان تلاش است؟

بله تلاش برای هدف حتی بیشتر از به هدف رسیدن مزه می دهد.

وقتی نام بهنوش بختیاری برده می شود اولین چیزی که در ذهن شما تداعی می شود چیست؟
اولین چیزهایی که به ذهنم می رسد چیزهایی شبیه نوشیدن، آرامش، خوشحالی، شادی و اینجور چیزها است.

نفرت انگیزترین کار دنیا چیه؟

خیلی کارها نفرت انگیز است اما نفرت انگیزترین کار دنیا به نظرم سرک کشیدن در زندگی شخصی آدمها است.

از بایدهای زندگی شما؟

احترام به خانواده، منظم بودن و انضباط داشتن در کار و فیلمبرداری و زندگی

اگر می خواستید دنیا را عوض کنید قبل از هرچیزی، چه چیزی را درست می کردید؟

تفکیک وحشتناک بین زن و مرد را.

پافشاری همیشگی شما؟

پافشاری همیشگی ام این است که هرکسی کار خودش را درست انجام بدهد و کاری که به او واگذار شده را به بهترین شکل انجام دهد.

با اراده اید؟

نه متاسفانه. نمی شود به من بااراده گفت. فقط در مواردی که خیلی خیلی علاقه و انگیزه دارم اراده ام به کار می افتد. اما در کل آدم بی اراده ای محسوب می شوم. حتی نمی شود گفت کم اراده بی اراده.


چرا چنین فکری در مورد خودتان می کنید؟

برای اینکه خیلی احساساتی ام و تصمیم هایم را اغلب روی احساساتم می گیرم. اراده چیزی است که به منطق آدم بر می گردد. من منطقم در مسائل زندگی ضعیف است. به همه چیز احساسی نگاه می کنم.

حالا چرا اینقدر احساساتی هستید؟

من فکر می کنم این کاملا به ذات آدم ها بر می گردد. من از بچگی هم همینطوری بودم.

از واژه های خاصی که منحصر به شما است؟

«اعصاب ندارم»، «این اعصاب منه»، «اینو دوست دارم، اینو دوست ندارم»

کسی یا جایی که دوست دارید ببینید؟

جایی که هنوز ندیدم ولی دوست دارم ببینم کشور آمریکا است. و یکی از دوستانم که از بچگی با هم دوست بودیم، الان خیلی سال است که ایران نیست و دوست دارم این دوست عزیزم را ببینم. اسمش شقایق است و آقایان مهرجویی و عیاری که مدتی با ایشان کار می کردم؛ دوست دارم دوباره ببینمشان و با ایشان کار کنم.

رابطه تان با حسادت چگونه است؟

اصلا ندارم؛ واقعا ندارم، حسادت تعطیل است. روی نداشتنش کار کرده ام؛ تنها چیزی است که در زندگی ام به شدت سرکوبش کردم، چون یک دوره ای واقعا داشت دیوانه ام می کرد، اما واقعا روی نداشتنش کار کردم و الان اصلا ندارم. مگر اینکه حالا اتفاق مبارکی برای دوستی بیفتد و من از فردای آن زندگی ام در جهتی تنظیم می کنم که آن اتفاق برای من هم بیافتد. حسادت نداشتن جزو ویژگی های خوبم است که می توانم به آن افتخار کنم.


از همان اول آدم خوبی بودید یا از یک مقطعی به بعد؟

من اصلا آدم خوبی نیستم، اصلا، اما سعی می کنم به آدم ها بدی نکنم اما خب اگر آدم بدی نکند صرفا دلیل بر این نیست که ادعا کند آدم خوبی است. خوب بودن بیشتر به روح آدم برمی گردد. این که تو ذهن تمیز و درست و بی مساله ای داشته باشی. ماها اغلب در ذهنمان چیزهای دیگری می پرورانیم اما در عمل طور دیگری هستیم. اما خوب من سعی کردم عملم عمل درستی باشد اما راستش را بخواهید هنوز در ذهنم به اینجا نرسیده ام که بخواهم پاک پاک باشم که البته خیلی کار سختی است.

شنیدم یک بار غیبت کردید دهانتان پر از آفت شد...

بله، چون من به شدت به این قضیه و کارما اعتقاد دارم. معتقدم که اگر این کار را انجام دهم خیلی زود به خود بر می گردد. مخصوصا اگر ناجوانمردانه باشد.

در زندگی برنامه ریزی دارید؟

بله ولی در عمل نه. به دلیل شلوغ بودنم برنامه ریزی هایم همه نابود می شوند. ولی در کل خیلی به برنامه ریزی هایم پایبند نیستم.

مهمترین ویژگی ایل بختیاری؟

باج ندادن، پای حرف ایستادن، به اعتقادات پایبند بودن، رقیق دوست بودن، آدم فروش نبودن، به نظر من خیلی ویژگی های خوبی دارند بختیاری ها.

دوست دارید همسرتان را چگونه سورپرایز کنید؟

بلیط مسافرت.

اگه بخواهید اعتراف کنید...

اعتراف؟ وای... خیلی بدقولی ها، خیلی ریزریز چاخان پاخان ها، اما اگر بخواهم یک اعتراف بزرگ بکنم این است که اوایل زندگی مقداری اختلافات شدید با همسرم داشتیم اما آرام آرام درستش کردیم.

به سه نفره شدن فکر نمی کنید؟

چرا فکر می کنم، همین امشب هم داشتم راجع به این موضوع با همسرم صحبت می کردم. البته بستگی به نظر همسرم دارد چون ایشان هم جزو کسانی است که بچه خیلی دوست دارد اما برایش بسیار مهم است که همه امکانات زندگی برای بچه فراهم باشد. البته من اعتقاد دارم که خدا بزرگ است و کمکمان می کند.


بهترین دعایی که در حقتان کردند؟

عاقبت به خیری و جان و مال و آبرویت حفظ شود ان شاالله.

از کدام تکنولوژی اصلا استقبال نمی کنید و خوشتان نمی آید؟

از تکنولوژی لوازم خانه جدید، از روش سنتی اش بیشتر خوشم می آید، مثلا ماکروفر فلان و آبمیوه گیری بهمان که ۱۰۰ روز طول می کشد تا طرز کارش را یاد بگیرید. اما سیستم هایی که مربوط به موبایل و این چیزها می شود را دوست دارم.

آخرین بار برای چه بغض کردید؟

همین دیشب بود که هنگام فیلمبرداری معده ام درد می کرد و حالم اصلا خوب نبود و به دشت به این سوال رسیده بودم که چرا من مجبورم با این حال و روز کار کنم؟! اگر اوضاع مالی ام درست بود، مجبور نبودم اینقدر کار کنم. اگر امنیت مالی داشتم تحمل اینهمه فشار لازم نبود اما هیچکس این اطمینان را به من نداده من احساس عدم امنیت دارم و مدام باید کار کنم که برای روز مبادایم پول داشته باشم.

اگر قرار باشد که یک پیشنهاد برای زیباترشدن به کسی بدهید چه می گویید؟

زیباترشدن فقط حال درونی است. توصیه ام این خواهد بود که حسادت و منفی گرایی را در وجودشان کم کنند. زیبایی روح در صورتشان نمود پیدا خواهد کرد که اگر حتی زیبا هم نباشد زیبا دیده خواهد شد.

در مورد اندام هم قطعا کم خوری، متعادل خوردن و پیاده روی خوب برای زیبایی اندام بسیار مناسب است. اما هیچ چیز بها ندازه مثبت نگری و روح قشنگ صورت آدم را زیبا نمی کند. البته بعلاوه خواب درست داشتن؛ خواب درست صورت آدم را زیبا می کند و باعث می شود روح آرام و ملایمی داشته باشیم.

شنیده ام که در و دیوار و وسایل منزلتان بسیار رنگی و شاد هستند...

بله، به رنگ های شاد علاقه زیادی دارم و به خاطر همین تمام وسایل منزلم را رنگی انتخاب می کنم که با دیدنشان حالم خوب شود.

کدام طیف رنگ را بیشتر دوست دارید؟

من رنگ های روشن بژ، صورتی های ملایم، آبی های ملایم، رنگ های جیغ را زیاد دوست ندارم مثل قرمز و سبز و آبی های تند. رنگ های ملایم اما روشن، لیمویی روشن، گلبهی روشن...

پس خیلی دیدنی است...

نه اتفاقا بسیار خانه ساده ای دارم، خیلی بیشتر از آن چیزی که فکر کنید ساده است. تمام خانه ام فقط کتاب و فیلم است؛ چون اصولا وسیله زیاد ندارم و از خانه شلوغ خیلی خوشم نمی آید.

گنج زندگی شما؟

همسرم


بزرگترین اشتباهتان در زندگی؟

باید وقتی ۱۸-۱۹ سالگی شرایط تحصیلم در رشته پزشکی خارج از ایران مهیا شد، می رفتم. البته شاید به صلاحم نبود اما گاهی که شرایط زندگی ام سخت می شود بیشتر مطمئن می شوم که اشتباه کردم که نرفتم!

حیوانات مورد علاقه شما؟

مورچه، دلفین، پنگوئن و سگ

رویای زندگیتان؟

یکی اینکه همیشه دوست داشتم خانواده شلوغی داشته و بزرگ یک خانواده باشم که البته فکر می کنم در حد رویا بماند، دیگری اینکه روزی یک موسسه بزرگ خیریه داشته باشم که پشت و پناهی برای افرادی که گرفتاری مالی دارند، باشد چون خودم آنقدر بی پولی کشیده ام که فکر می کنم بزرگترین مشکل آدم ها بجز سلامتی مشکلات مالی است.

دیگری این است که دلم می خواهد مسیر بازیگری ام را تغییر بدهم و در نقش های جدی تر ایفای نقش کنم و بازیگر بین المللی تری شوم که البته همه اینها در حد رویا است و اینکه من بشدت آواز خواندن را دوست دارم و دلم می خواهد شرایط موسیقی و آوازخواندن در مملکت ما راحت تر و بازتر شود تا خانم ها برای کنسرت گذاشتن اینقدر مشکل نداشته باشند.

پایگاه رفع خستگی های شما در زندگی کجاست؟

خانه، در اتاق پذیرایی، جایی که تلویزیون، فیلم ها، کتاب ها و حیوانات خانگی ام هستند.

این آدم ها شما را یاد چه می اندازند؟

رضا شفیعی جم: کودک درونش هیچ وقت پیر نمی شود و ترکیبی از کودکی و نقاشی، رضا را شبیه کودکی می بینم که نقاشی شده است.

رضا عطاران: بی ریایی اش مثال زدنی است و دلیل موفقیتش هم این است که بی اندازه خودش است.

رامبد جوان: پشتکار

جناب خان: دم و دهن گرم

مجید اخشابی: ترکیبی از سازهای مختلف، انسانیت، موسیقی و ملایمت

جعفر گودرزی: خیر به تمام معنا، در دوستی مثل آچار فرانسه است، هرجا و در هر شرایطی درباره مشکلت برایش بگویی تمام تلاشش را می کند تا آن مشکل حل شود.

اطلاعات صفحه اینستاگرامی تان

یک صفحه با نام کاربری BEHNOOSH_BAKHTIARI دارم که حدود ۲ میلیون نفر دنبال کننده دارد و مدیریت آن هم با خودم است.


چه ملاکی برای کسانی که شما فالوو یا دنبالشان می کنید دارید؟

اوایل ملاک قسم و آیه دادن افراد بود اما بعد از چک کردن صفحات برخی از این افراد و دیدن پست های ناجور مجبور به انفالوکردن تعدادی از آنها شدم. الان برایم مهم است آدم هایی که دنبال می کنم آدم های درست و مثبتی باشند، که البته بیشتر همکاران و دوستان صمیمی ام هستند.

چه معیاری برای پست گذاشتن دارید؟

معیار خاصی برای پست گذاشتن ندارم، هر آنچه به نظرم جذاب می آید پست می کنم، به نظرم باید نهایت استفاده را از تکنولوژی و امکاناتی که در اختیارمان هست بکنیم.

از معضلات و مشکلاتی که این فضا برایتان ایجاد کرده بگویید.

گاهی برخی بسیار اذیتمان می کنند، توهین و بی ادبی می کنند. عقده های درونی شان را در صفحات ما باز می کنند، تهمت می زنند، دروغ می گویند و بسیاری حرکات آزاردهنده دیگر که شما گاهی گمان می کنی که تنها یک شیطان می توان آن سمت گوشی نشسته باشد و این حرف ها را بزند.

پیش آمده تاکنون از چیزی در این فضا آنقدر رنجیده شده باشید که تصمیم بگیرید صفحه تان را ببندید؟

نه، البته اوایل چرا؛ مثلا نزدیک عید بخاطر جریانی که با یک خواننده زیرزمینی پیش آمده بود بخاطر بی ادبی ها و توهین های فراوان تصمیم داشتم این کار را انجام دهم اما بعد به این نتیجه رسیدم که مقاومت و صبوری چه می شود؛ اصلا هدف بعضی ها همین است که شما صبرت تمام شود و صفحه ات را ببندی و بروی و از آنجایی که این صفحه تنها راه ارتباطی من با افراد است و کارهای زیادی از طریق صفحه ام انجام دادم هرگز آن را نخواهم بست.

از جمله کارهایی که از این طریق انجام دادم می شود به کمپین حمایت از ترنس ها با هزاران عضو، کمپین حمایت از محیط زیست با نام کمپین سبز بهنوش بختیاری با پانصد هزار نفر عضو، یا صفحه خانه ای برای آینده که متعلق به موسسه حمایت از زنان سرپرست خانوار اشاره کرد که در حالت عادی حقیقتا محقق نبود.

شما سفیر...

محیط زیست، حامی موسسه خانه ای برای آینده، انجمن ایدز و حمایت از ترنس ها که البته برایم مشکل ساز هم شده است زیرا عده ای با اطلاعات ناکامل در این زمینه بنده را متهم به حمایت از همجنس گراها می کنند درحالی که این دو مقوله کاملا متفاوتند چون همجنس گرایی به نوعی انحراف جنسی است و اختلال مربوط به بخش منتال یا ذهنی فرد است اما تراجنسی یعنی روح زنانه در کالبدی مردانه است و کودکی با فرد همراه بوده و این دو مقوله بسیار با هم متفاوتند. حتی در مورد مقوله ایدز برخی معترض می شوند که بازکردن این مسائل برای بچه ها مشکل ساز است درحالی که به تصور من عدم آگاهی همیشه مشکل ساز است.