پویا امینی: زود ازدواج كردم و راضیام!
پویا امینی و همسرش بیتا بجانلی از رازهای موفقیت ۱۵ سال زندگی مشتركشان میگویند.
مجله سیب سبز - الناز دیمان: سن ازدواج در كشور ما بالا رفته و روزی نیست كه در تلویزیون، رادیو، روزنامهها، سایتها و. . . حرفی درباره این موضوع نخوانیم و نشنویم. میانگین سن ازدواج در كشورمان تقریبا به بالای ۳۰سال رسیده، حتی جوانانی كه شرایط ازدواج را دارند بهخاطر بالا رفتن آمار جدایی و عدم تفاهم رغبتی به ازدواج، مخصوصا در سنین پایین ندارند.
پویا امینی و همسرش بیتا بجانلی اما زوج جوانی هستند كه در ۲۵ سالگی با هم ازدواج كردند و حالا در سن و سالی كه شاید اغلب جوانان تازه خود را برای تشكیل خانواده آماده میكنند، زندگیشان به ثبات رسیده و فرزندی هشت ساله به نام ایلیا دارند. امینی و همسرش ۱۵ سال است ازدواج كردهاند و به گفته خودشان روند زندگیشان تا به حال خیلی كلاسیك طی شده است. در یك روز گرم تابستانی میزبان این زوج جوان بودیم و از آنها درباره رمز و راز ارتباط موفق ۱۵ سالهشان پرسیدیم.
ازدواج تابع سن و سال نیست
پویا امینی: من به عنوان جوانی كمسن و سال وقتی برای خواستگاری همسرم رفتم، شرایط ازدواج را نداشتم حتی خاطرم هست مادر خانمم از پدرم پرسیدند: «اگر بیتا دختر شما بود و پسری با شرایط پویا به خواستگاریاش میآمد، موافقت میكردید؟» و پدرم خیلی راحت جواب دادند: «نه» (مىخندد) البته آینده روشنى را هر دو طرف برایم متصور بودند كه جا دارد از اعتمادشان قدردانى كنم. ما از ابتدا خیلی صمیمانه و صادقانه جلو رفتیم. روشن بود كه من جوانی كمسن و سال هستم كه شاید آتیه خوبی داشته باشم اما نه سرمایهای داشتم، نه درآمد بالایی داشتم، نه از طرف خانوادهام به جهت مالی حمایت آنچنانی میشدم و نه شغل ثابتی داشتم.
بیتا بجانلی: من و پویا تقریبا همسن هستیم و من چند ماهى از ایشان كوچكترم. هر دو ۲۵ سال داشتیم كه ازدواج كردیم. به نظرم ازدواج در سن پایین یكسری محاسنی دارد و شاید در كنار این محاسن كمی هم برای جوانان سخت باشد. اما من از اینكه در آن سن ازدواج كردم خیلی راضی هستم چون هدف زندگیام مشخص شد. بلاتكلیفی چیزی است كه در حال حاضر زیاد در بین جوانان میبینیم. نمیتوان گفت سن ازدواج به خاطر مشكلات بالا رفته چون ما هم این مشكلات را داشتیم. من فكر میكنم حس مسوولیتپذیری در جوانان كم شده است.
پویا امینی: اینكه سن ازدواج بالا رفته درست است اما به نظر من ازدواج خیلی تابع سن و سال نیست و براساس شخصیت انسانها تعریف میشود. شاید كسی بتواند در ۱۷ سالگی ازدواج كند و فرد دیگری در ۵۰ سالگی ازدواج كند. سن ازدواج در هر فردی متناسب با روحیاتش تغییر میكند حتی خیلی اوقات ممكن است فردی آمادگی ازدواج را داشته باشد و دلش بخواهد تشكیل خانواده بدهد اما گزینه مناسبی پیدا نكند. بخشی از جداییهایی كه این روزها شاهدش هستیم هم به همین دلیل است؛ اینكه فردی آمادگی ازدواج داشته اما كیس مناسبی را برای ازدواج پیدا نكرده و شاید تنها بهخاطر فرار از تنهایی یا حرف اطرافیان معیارهایش را نادیده گرفته و تن به ازدواج داده باشد.
بهخاطر شهرت پویا با او ازدواج نكردم
بیتا بجانلی: ما در دانشگاه با هم آشنا شدیم. رشته من گرافیك بود و پویا كارگردانی تئاتر میخواند. آشنایی اولیهمان در همان محیط دانشگاه شكل گرفت و پس از فارغالتحصیلی دو سال نامزد بودیم و بعد هم ازدواج كردیم. وقتی با پویا آشنا شدم هنوز وارد دنیای بازیگری نشده بود و درست یك هفته بعد از آشناییمان ایشان برای بازی در سریال «در قلب من» تست دادند. آن زمان ۲۰ سال داشتیم و من میتوانم ادعا كنم بخاطر شهرت ِ پویا با او ازدواج نكردهام. (میخندد)
اعتماد، رفاقت و صداقت رمز تداوم زندگی مشترك ماست
بیتا بجانلی: ما از صفر شروع كردیم و همه تلاشمان را بهكار بستیم تا به اینجایی كه الان هستیم، برسیم. رمز ارتباط موفق و دوام زندگیمان هم بهنظرم صداقت بوده و هست. ما بنای زندگیمان را از همان ابتدا روی صداقت گذاشتیم. من هرگز از همسرم حرف یا عملى كه خلاف این موضوع را ثابت كند، نشنیده و ندیدهام. به ایشان اعتماد كامل دارم چون این اعتماد را در من ایجاد كرده است بهطوری كه حتی اگر كسی قسم بخورد از ایشان مثلا موردی دیده است من به هیچوجه باور نمیكنم.
پویا امینی: من بیشتر از آنكه به همسرم به چشم همسری نگاه کنم، نگاهی دوستانه به وی دارم و ایشان را نزدیكترین دوست خودم میدانم. ما دو دوست صمیمی هستیم كه در بسیاری از زمینهها اشتراك نظر و عقیده داریم. آنچه توانسته ما را در كنار هم نگه دارد، صداقت و اعتماد در كنار رفاقت و دوستی است و رمز تداوم زندگی مشتركمان هم بر مبنای همین اصل است. من همسرم را دوست خودم میدانم و از این بابت راضی و خوشحالم.
نیمه پر لیوان را ببینیم
بیتا بجانلی: در زندگی زناشویی و حتی ارتباطهای دوستانه باید سعی كنیم بیشتر نقاط قوت طرف مقابلمان را ببینیم. به هرحال هر فردی مجموعهای است از خوبیها و كاستیها. اگر عادت كنیم با دیدی مثبت رفتارهاى طرف مقابلمان را ببینیم، حتما در زندگی موفق خواهیم بود.
پویا امینی: قرار نیست كسی كامل باشد چون بالاخره هر شخصی یكسری ضعفها و كمبودها در روحیاتش دارد. مهم این است كه در مواجهه با هم بتوانیم به قول معروف نیمه پر لیوان را ببینیم و تا جاى امكان كاستىها را نادیده بگیریم و همیشه به این موضوع فكر كنیم كه خود ما هم مانند هر انسان دیگری نقاط ضعفی داریم.
شاید بازیگر شوم
ایلیا امینی: من شغل بابا را خیلی دوست دارم و شاید خودم هم روزی بازیگر شوم؛ البته یكدرصد هم به دكتر شدن فكر مىكنم. گاهی با بابا به پشت صحنه فیلمها و سریالها میروم و هیچوقت هم حوصلهام سر نمیرود. وقتی به پشت صحنه كارهای بابا میروم از نزدیك میبینم بازیگر بودن سخت است.
البته فكر میكنم بازیگری استعداد میخواهد كه شاید من نداشته باشم؛ مثلا گاهی بازیگرها باید گریه كنند یا بخندند بدون آنكه گریه یا خندهشان بیاید. شاید این كارها برایم سخت باشد.
مردم نكتهسنج ما
بیتا بجانلی: مردم ما كلا نكتهسنج هستند. (میخندد) اتفاقا چند روز پیش در اینستاگرام صفحهای پیدا كردم با عنوان همسران بازیگران كه در آن پیج همسر بازیگران معرفی شده بودند. پایین هر عكس كلی كامنت دیده میشد كه مثلا نوشته بودند این خانم از همسرش سر است یا این آقا از همسرش خوشچهرهتر است!
برای من قابل درك است كه دیدن همسر بازیگران یا دانستن در مورد زندگیشان جذاب باشد چون برای خودم هم جذاب است اما هرگز به خودم اجازه نظر دادن یا قضاوت نمیدهم چون آن خانم یا آقای بازیگر حتما برای خودش فاكتورهایی در انتخاب همسر داشته كه جزء مسائل كاملا خصوصیشان است.
مشورت كردن را فراموش نمیكنیم
پویا امینی: بهخاطر روابط دوستانهای كه بین من و همسرم وجود دارد، طبعا در بسیاری از كارهایم با ایشان مشورت میكنم حتی وقتی فیلمنامهای به دستم میرسد با بیتا در مورد انتخاب نقش مشورت میكنم و نظرش را جویا میشوم. اتفاقا سال گذشته به اصرار ایشان در تئاتر«كابوس شب نیمه آذر» بازی داشتم چون همسرم به تئاتر علاقهمند است و من هم مدتها از تئاتر دور بودم.
زندگی با یك بازیگر
بیتا بجانلی: سوالی كه غالبا از من میپرسند این است كه زندگی با یك بازیگر چطور است و من هم در جواب میگویم که یكسری جذابیتهای خاص خودش را دارد و یكسری مشكلات خاص خودش را. (میخندد) جذابیتش در این است كه همسرم همه جا محور توجه است و همه او را دوست دارند و به او احترام میگذارند كه باعث افتخار و خوشحالی من است. در كنار اینها كمی هم دردسر وجود دارد؛ مثلا در رستوران نشستهایم و همه ما را نگاه میكنند یا اینكه همیشه باید ظاهری مرتب داشته باشم و دیگر اینکه تحت هر شرایطی حتی اگر ناراحت باشیم با مردم خوشرو باشیم و لبخند بزنیم
نظر کاربران
به نظرتون میان بگن ناراضی هستیم؟!!!
لابد از همون اول یه پولدارشو گیر اوردی
ماشالا الان بازیگر چه زن چه مرد فقط منتظرن خودشونو به یه پولدار و ثروتمند برسونن البته نکه موردی داشته باشه ها همه همینن اما خوب باور اینکه تو این دوره زمونه معیار چیز دیگه ای باشه سخته
بيتا و پويا هم دانشگاهي من بودن و بيتا هم كلاسي من بود خيلي دختر خوب و صبوري بود و پويا هم پسر درسخوني بود كه بعد از امتحانا ميرفت سراغ استاد و چك مي كرد ببينه جوابارو درست نوشته يا نه. هر دوشون خوب بودن.