خانواده بچه معروفها
اطلاعات خصوصی بچههای تیم ملی والیبال ایران
شاید خیلی از ما آنها را نفهمیم. فكر كنیم با هیچ قاعده و قانونی اینقدر نباید قد میكشیدند و جهان را زیر شست میآوردند اما یادمان باشد بعضی آدمها وقتی كنار هم قرار میگیرند.
مجله زندگی ایده آل : شاید خیلی از ما آنها را نفهمیم. فكر كنیم با هیچ قاعده و قانونی اینقدر نباید قد میكشیدند و جهان را زیر شست میآوردند اما یادمان باشد بعضی آدمها وقتی كنار هم قرار میگیرند، آنقدر جفت و جور و كنار یکدیگرند كه فراتر از جسم و ابزار و امكان سفر میكنند؛ از آن سفرهای اثیری كه فقط نصیب آدمهایی با دل پاك میشود یا به قول سهراب سپهری آنهایی كه دلشان مثل دانههای انار پیداست.
اگر ما دل و پنجه و ساعد آنها را نداریم اما از نعمت «همذاتپنداری» برخورداریم. اینكه میتوانیم نداشتههایمان را در قهرمانهایمان بیابیم؛ در پیروزیهایشان هورا بكشیم و در شكستهایشان اشك بریزیم. چقدر خوش اقبالیم كه در زمان چنین قهرمانانی زندگی میكنیم و شانس آن را داریم كه هر سال به اندازه آن برد تاریخی مقابل آمریکا در جام جهانی؛ اشك شوق بریزیم و شب كه سرمان را روی بالش میگذاریم، یك «شِبه قهرمان» باشیم. فردا صبحِ بعد از این خواب شیرین، وسوسهای در ماست كه دوست داریم از آنها بیشتر بدانیم. این بیشتر دانستن را مهمان مجله ایدهآل باشید. این مطلب را كه بیوگرافی كوچكی از قهرمانانمان است، بخوانید.
اسلوبودان كواچ
متاهل و دارای یك پسر
بعد از یك مربی كاریزماتیك، فیلسوف و محبوب مثل ولاسكو، حضور در تیم ایران كار آسانی نبود. نیاز به یك جاهطلبی فوقالعاده داشت. كواچ از این چالش نترسید و به ایران آمد. او یكی از بهترین والیبالیستها در زمان خودش بود. این مرد شجاع حالا خیلی بهتر از ولاسكو نتیجه گرفته و بازیكنان جوان زیادی را به تیم اضافه كرده. او در تمرینات خودش هم دست به توپ میشود. متاهل است و یك پسر هم دارد. این مرد شجاع، برای آرزوهای مردم ایران سقفها را برداشته است.
پوریا فیاضی
تهرانی تنها
پوریا فیاضی، پدیده چند سال پیش جام جهانی والیبال یكی از معدود تهرانیهای تیم ملی والیبال است. مهتا محمدی و او چند سالی است كه با هم ازدواج كردهاند. مهتا محمدی هم خودش از ملی پوشان والیبال بانوان است. حاصل این زندگی «جانان» است. خیلیها حتما جانان را در برنامه ویژه عید شبكه ۳ با اجرای احسان علیخانی دیدهاند. پوریا فیاضی حرف گوشكنترین و بیحاشیهترین بازیكن تیم ملی است. با اینكه كمتر بازی میكند اما هر بار كه به زمین میآید با تمام توانش بازی میكند.
بچه قزوین با نام مستعار سیامك
بعد از باخت دوم به لهستان دنیا دور سر كواچ میچرخید. ظریف مصدوم شده بود و ساعدهای علیزاده جفت و جور نبود. اینجا بود كه كواچ یاد سرباز سوم افتاد. مهدی مرندی ۲۹ ساله را برای بازی با روسیه دعوت كرد و امیدها را كه محدود به خداحافظی آبرومندانه از لیگ جهانی شده بود، دوباره جان بخشید. این پسر ۱۷۲ سانتیمتری اهل قزوین است و به خاطر پدر ورزشكار جذب والیبال شد. خواهر او هم در همین رشته فعالیت میكند و استعداد والیبال در آنها ارثی است. او در زمان دبیرستان پاسور قابلی بود اما قدش برای بازی در سطح حرفهای كوتاه بود و لیبرو شد. مهمترین خصلتی كه همتیمیهایش از آن یاد میكنند، «خونسردی» است؛ این خونسردی رمزی دارد كه خودش اینگونه آن را نقل میكند: «حضرت زهرا (س) را مادر خود میدانم و در زمان مسابقات، با گفتن ۱۰ بار «یا علی» آرام شوم و این یاد خداست كه استرسها را از من دور میكند.»
او از سال ۸۴ به تیم ملی دعوت میشده اما تا قبل از شروع لیگ جهانی امسال فقط ۱۲ بازی ملی انجام داده است؛ مزد این صبر و آرامش را پس از ۱۰ سال گرفته است. راستی او نام دومی هم دارد؛ بچههای تیم ملی در تمرینات او را «سیامك» صدا میكنند.
دخترم ترمه و دیگر هیچ
همبازیان او عقیده دارند، میزان آمادگی فرهاد ظریف به بعد مسافت ربط پیدا میكند؛ یعنی هر قدر فرهاد به دخترش، ترمه نزدیكتر باشد، آمادهتر است و هر قدر از او دورتر باشد، آمادگیاش كم میشود. فرهاد ظریف بسیار اهل خانواده است و دوری از خانواده بسیار دلتنگش میكند. فرهاد ظریف ۱۲ سال است كه ازدواج كرده و این ازدواج كاملا سنتی بوده است. او منزلش را نزدیك به مجموعه آزادی انتخاب كرده تا ناهار را در اردوی تیم ملی نخورد و راهی خانه شود.
این مشهدی ۳۳ ساله، والیبال را از پنجم دبستان شروع كرده است. در آن سالها به خاطر قد كوتاه، مورد تمسخر دوستان و فامیل قرار میگرفت اما قویتر از آن بود كه كم بیاورد. همسرش كمربند مشكی تكواندو دارد و احتمالا او در خانه هم دریافتكننده خوبی است و اگرنه. . .
همسر او و همتیمیهایش خصلت رفتاری ویژه او را «وفاداری» میدانند. او برای خانواده و تیمش همیشه از جان و دل مایه میگذارد.
داماد مطمئن
اگر مهرشهر كرج رفته باشید، اهالی آنجا ساختمانهایی را نشانتان میدهند كه بهنام محمودی، والیبالیست اسبق تیم ملی والیبال سرمایهگذار ساختن آنها بوده است. والیبال برای این خانواده بااستعداد شگون داشته است. نمی دانیم چقدر درست است اما نشان می دهد چقدر این خانواده در این شهر کوچک مورد توجه اند. آنقدر كه شهرام هم قدم در راه برادر بزرگتر بگذارد و به سمت والیبال برود. این خانواده كرجی شهرام را از ۹ سالگی هل دادند تا والیبالیست شود و پیشرفت كند.
او كمتر از یك سال است كه ازدواج كرده و حسابی از زندگی مشترك راضی است. همتیمیها او را «مطمئن» میدانند؛ یعنی هم میشود از هر جای زمین و در هر حالی برایش توپ را انداخت تا كف زمین حریف بخواباند هم در رفاقت آدم قابل اعتمادی است. او یك گردنبند دارد كه نقشه كشور ایران است؛ كشوری كه ۲۷ سال پیش در آن به دنیا آمده و برایش افتخار آفرینی میكند.
جذابترین مرد این روزهای ایران
مرد جذاب و پنجه طلای والیبال ایران كسی است كه این روزها بیشتر از هر چیزی در مورد او همه پیگیر آن هستند تا بدانند او مجرد است یا متاهل؟ بله؛ سعید معروف با این همه وقار و منش هنوز مجرد است. او تنظیمكننده ریتم تیم ملی ایران است و یكی از عاقلترین و با فكرترین آدمهایی است كه تا به حال دیدهاید؛ مثل آدمهای ۵۰ ساله فكر میكند با اینكه فقط ۳۰ سال دارد.
او پرچمدار ارومیهایهای تیم ملی است و از همان نوجوانی به خاطر هوش و انعطاف پنجههایش تبدیل به پاسور تیم ملی نوجوانان شد. اما در آن زمان بازیكن ثابت تیم ملی نبود. كارخانه، مربی وقت تیم ملی والیبال نوجوانان، استدلالش این بود كه این پسر فكر و غرورش بیشتر از آن است كه در تیم نوجوانان بازی كند. اگر قرار باشد روزی كتابی در مورد كاپیتان معروف نوشته شود باید اسم كتاب را بگذارند«غرور و تعصب؛ به علاوه تفكر». این كتاب حتما از كتاب «غرور و تعصب» جین آستین، فروش بیشتری خواهد داشت.
یك پدر فوقالعاده
«واقعا دیوانه میشوم. همه تلاشم را میكنم. متنفرم از باخت، حتی با جرزنی هم باشه باید ببرم. كری خوانی باشه، یك كاری میكنم اتفاقی بیفتد.»
به خاطر این حس برتریجویی، تنفر از باخت و تلاش, او را علی دایی والیبال میدانند. پاسور دوم تیم ملی ایران برای همین است كه هر بار به زمین میآید، با تمام وجود و توان بازی میكند. بازیكنان تیم ملی میگویند این اقتدار را در روابط خانوادگی هم دارد.
مهدی مهدوی یك پدر ۳۲ ساله است. تنهایی جایی كه از اقتدار و جنگندگی خبری نیست، وقتی است كه با «گلبو» دخترش روبهرو میشود. او بعد از سعید معروف كاپیتان تیم ملی است؛ در شهریار به دنیا آمده و از ستارههای والیبال است كه از نوجوانی در تمام ردههای ملی حضور داشته است. او با همه بازیكنان تیم ملی روابط گرمی دارد. انگار تركیبی از خصوصیات تمام بازیكنان تیم ملی است؛ در بازی شبیه سعید معروف است؛ در دختر دوستی با ظریف همسانی دارد و در غیور بازی كردن با تمام بازیكنان همسنگ است.
عاشق غذاهای محلی گنبد
اگر از همه بازیكنان تیم ملی بپرسید، روحیه تیم ملی چه كسی است، با اتفاق نظر خواهند گفت؛ فرهاد قائمی. بمب روحیه تیم ملی گاهی آنقدر بازیكنان را میخنداند كه تمرین تعطیل میشود؛ به خصوص با صدای كلاغی كه با حنجرهاش تولید میكند. این پسر گنبدی بانمك هنوز مجرد است.
او والیبال را از چهارده سالگی شروع كرده و چپدست بودن و زرنگ بودنش، او را تا قله رسانده است. «بمب روحیه» تیم ملی این انرژی فوقالعاده را مدیون یك چیز است؛ چكدرمه. این تركیب خوش ادویه و بامزه گنبدی، هنوز هم غذای مورد علاقه اوست. در ۲۶ سالگی هم غذایی كه بعد از یك تمرین سخت به مادر سفارش میدهد، چكدرمه است.
عاشقترین مرد والیبال
سال ۱۳۷۰ در بابل پسری به دنیا آمد كه در تمام ورزشها استعداد داشت. مثل همه شمالیها، اول از همه سراغ كشتی رفت اما هر كس قد و قوارهاش را میدید، میگفت كه سراغ بسكتبال یا والیبال برود. مجتبی به والیبال علاقهمندتر بود و آن را انتخاب كرد و حالا یكی از ستارههای تیم ملی والیبال است.
یك سال و سه ماه است كه با نیلوفر ابراهیمی (بازیكن تیم ملی والیبال بانوان) ازدواج كرده؛ ولی بیشتر این وقت را در اردوهای تیم ملی بوده و نتوانسته خیلی به زندگی مشترك برسد اما آنقدر شیفته همسر هست كه خودش را اهل كرمان بداند؛ جایی كه همسرش به دنیا آمده است. آشنایی این دو به زمانی بازمیگردد كه هر دو بازیكن تیم پرسپولیس بودهاند؛ جالب اینكه هر دو آنها استقلالی هستند. ویژگی مثالزدنی مجتبی میرزاجانپور «پرانرژی» بودن است. رفقایش میگویند هر امتیازی كه میگیرد به اندازه همه خوشحالی میكند.
مجرد، كم حرف و بچه خونه
میلاد عبادیپور استعدادش در والیبال وقتی مشخص شد كه سر و كله بچهمحلها و همكلاسیها را توی بازی «گوجه» میتركاند اما حالا بسیار آرام و كم حرف است. دقت و قدر در آبشار زدن و از طرف دیگر قد بلند و چالاكی او را به سمت والیبال كشاند. انگار ارومیه مهد استعدادهای والیبال است. او در بیست و پنجم مهر سال ۷۲، در یك عصر پاییزی زیبا، در ارومیه به دنیا آمد و همانجا بزرگ شد. این پسر ۲۲ساله تا سال گذشته جوانترین بازیكن لیگ جهانی والیبال بود. نقل قول است كه مربی تیم ملی آمریكا شبها بعد از سعید معروف كابوس این جوان ایرانی را میبیند. فعلا مجرد است و با پدر و مادر زندگی میكند. چیزی كه دیگران او را با آن میشناسند «استعداد درخشان» است.
شاسی بلند سواری با بوی گلاب كاشان
آبشارهای او دست دفاع را بر میگرداند. سال گذشته در مرحله نهایی لیگ جهانی كاری كرد كه مربی برزیل نزدیك بود سكته كند.
این پسر كاشانی ۲۴ ساله عاشق ماشینهای شاسی بلند است؛ هممحلیهایش شاسی بلندهای رنگارنگ او را هر روز میبینند. این علاقه مندی به شاسی بلند از زمانی سرچشمه میگیرد كه مزدا ۳ او پنچر شد و توی ذوقش زد. او شیطنتهای عجیبی دارد؛ از نشستن روی ریل چمدان فرودگاه بگیر تا آبتنی در هوای سرد. امیر غفور در كاشان به همراه خانوادهاش زندگی میكند و مجرد است.
رمانتیكترین مرد والیبال
این مرد ۲۸ ساله چند بار مینیسك پاره كرده وحتی یكبار پای او هم شكسته است. مینیسك پای چپ او بد قلقترین همراه اوست اما او در زندگی خانوادگی همراه خوبی دارد و ۱۰ سال است كه ازدواج كرده. او آنقدر همسرش را دوست دارد كه هر روز با شاخه گل به خانه میرود. شكلگیری این ازدواج به یك عشق و آشنایی در دوران نوجوانی بازمیگردد؛ همسرش، خدیجه اسدی، اینطور میگوید: « ما از سالهای دور همدیگر را میشناختیم. زمانی كه من ۱۱، ۱۲ سالم بود هممحلهای بودیم و برای همین شناختمان از هم به سالهای دور بازمیگردد. از همان زمان حس خوبی به هم داشتیم؛ كه ثمره آن وقتی من ۲۰ ساله شدم به بار نشست و با هم ازدواج كردیم.»
این مرد اهل ارومیه، دو دختر به نامهای «آتنا» و «الینا» دارد. بچههای تیم ملی نقطه ضعف او را این میدانند كه زود چشم میخورد و مصدوم میشود؛ بلا دور از او باشد.
مربی آسمانی
سرآغاز همه این سر به آسمان ساییدنها و موفقیتها «دو سِتی» بود كه حسین معدنی از ایتالیا گرفت. آن دو سِت، پیش این آتشبازیها چیزی نیست اما همیشه «به راه افتادن به اندازه ادامه دادن راه» اهمیت دارد. حالا میتوانیم آن دو سِت را مثل كلاف نخ پیرزن خریدار یوسف، پیش خدا ببریم و بگوییم؛ حسین را خریداریم. عجیب است كه در همه این شادیها و قهقههها، باز هم غم دور و برمان میچرخد. حیف كه همه چیز پیش آن بالایی كلاف نخ است؛ نمیارزد. ما و خدا میدانیم كه بازگشتی تا روز موعودش در كار نیست.
مهم این است كه همیشه خریدار حسین معدنی میمانیم. فرق ما با همه تیمها این است كه یك مربی در آسمان داریم.
عصبانی، مجرد و بسیار باوقار
جنوبیها و دزفولیها به فوتبالدوستی معروفند اما پدر محمد موسوی كه معلم ورزش و والیبالیست بود، نگذاشت استعداد و فیزیك پسرش در فوتبال تلف شود. دست او را میگرفت و وارد مسابقات جدی بزرگترها میكرد؛ محمد با همان دستهای كوچك مقابل آبشارهای بزرگترها مقاومت میكرد. هر ماه پدرش كنار چارچوب در اتاق، قدش را اندازه میگرفت و علامت میزد تا ببیند پسرش دو متر را رد میكند یا نه؟ شاید اگر آن توجه به تغذیه، ورزش و بستنیهای كشدار دزفولی با شیر میش در كودكی نبود، ایران از بهترین دفاع روی تور جهان محروم میشد.
با همه این حمایتها، هوش و بازیخوانی محمد او را به بهترین در پست خودش تبدیل كرده؛ وقتی از تمام رقبایش در دیگر تیمها قد كوتاهتری دارد. محمد موسوی هم در ۲۷ سالگی هنوز مجرد است و چند سالی است همشهری شهرام محمودی شده. چیزی كه محمد موسوی به آن معروف شده، عصبانیت است. عصبانیتی كه هم جذابترش میكند و هم باعث میشود بهتر بازی كند. البته این عصبانیت در كودكی دامنگیر خواهرانش میشد و باعث میشد عروسكهایشان را پاره كند.
مغز متفكر و عاشق لواشك
با شمایل جدید و ریشهای پرپشت، شبیه سربازان ایرانی مختار در «مختارنامه» شده است. لقبی كه رفقا و همتیمیهایش در باشگاه برایش در نظر گرفتهاند، «مغز متفكر» است. عقیده دارند مچهای غلامی رادار دارد؛ توپ را هر جایی از زمین حریف كه بخواهد، میخواباند. عادل غلامی اهلِ آمل، یكی از قطبهای والیبال ایران است. ۳۰ سالگی سن تكامل والیبال است و عادل غلامی در این سن بهتر از همیشه است. همسر او هم در رشته تربیتبدنی تحصیل كرده و از زندگی در كنار «مغز متفكر» راضی است. عادل غلامی معروف است به اینكه عاشق دو چیز است؛ یكی همسرش و دیگری لواشك محلی. لواشك محلی دوپینگ عادل غلامی است.
نظر کاربران
کلا ورزشکاراروحیه ی همسر دوستی و وفاداری بالایی دارن.من چند نفر رو که بصورت حرفه ای ورزش میکنن رو میشناسم.کلا همینجوری هستن.
مرسی از مطلب خوبتون ولی چن تا نکته. ۱-اسم همسر اقای میرزاجانپور نیلوفر ابراهیمی هست نه تهرانی. ۲-اقای مرندی متاهل هستن و بچه هم دارن فک کنم.
پاسخ ها
بله درسته اقای مهدی مرندی متاهل هستند اسم همسر شون هم مهری پهلوانی هست اما بچه ندارند.
والیبال هم دارد مثل کشتی افت میکند.میرویم سال های قبل...
تورو خدااااا سعید معروف ریششو بزنهههه
پاسخ ها
معذرت میخوام یه همچین حرفی رو میزنم اما ریش سعید معروف به خودشون مربوط میشه و اظهار نظر درباره ی زندگی افراد کار درستی نیست.
پرچم ارومیه ای های قدبلند بالاست۰۰۰
فقط عشق فرهاد قائمي
عشقم میلاد
اقای معروف اقای میرزاجانپور واقای غلامی و اقای عبادی پورو اقای موسوی واقای غفورو اقای محمودی واقای مهدوی واقای قائمی شما خیلی خوب بازی میکنید
دمشون گرررم.غیور مردان ایرانی ما همیشه بهشون افتخار میکنیم که با جون دل بازی میکن و گاهی اوقات هم شکست میخورن.سرو قامتان ممنونیم...
عاشق همتون دمتون گرم گل میکارین
من عاشق والیبال هستم و توی بازیکن های والیبال بیشتر از طرفدار سید محمد موسوی و شهرام محمودی و میر سعید معروف هستم و بهشون افتخار میکنم
من خیلی آقای عادل غلامی و همسرشون سمیرا جون رو دوست دارم و بهشون افتخار میکنم واقعا زوج خوشبختی هستند و امیدوارم همیشه شاد باشند
خیلی دوست دارم شما رو از نزدیک ببینم آقای محمودی
پاسخ ها
منم همینطور
عاللللییییی بازی میکنین آقای محمودی
سلام منذیکی از طفدار های آقای امیر غفور هستم و به ایشون افتخار می کنم عاشقتم امیر جون
منم عاشق آقای موسوی هستم واز بازی شون لذت میبرم مرسی آقا امیدوارم موفقیت هات ادامه دار باشه