شايعات داغ دستمزد ستارهها برای حضور در تلویزیون
ستارههای میلیونی سینما در سیما
موضوع خيلي ساده بود، شايد خيليها اين راز مگو را ميدانستند ولي كسي حرفي نميزد، هم كساني كه پول ميگرفتند از اين معامله راضي بودند هم كساني كه دست به جيب ميشدند
وقتي بچههاي مجلهاي شهري دريكي از شمارههاي سال جديدشان به زعم خودشان، آمارها را رو كردند تا موضوع درگوشي و پولهاي زير ميزي برملا شود، برخيها سعي كردند به كلي موضوع را تكذيب كنند. عدهاي هم سعي كردند با منطقي جلوه دادن اين موضوع آن را كم اهميت جلوه دهند اما عاقلانه اين بود كه خودمان دست به كار شويم و از صحت و سقم ماجرا باخبر شويم. سعي كرديم نظرات چند نفر از كساني كه نام شان در اين گزارش آمده بود را بپرسيم و واقعي بودن يا نبودن آن را اينطوري بفهميم، البته مروري هم بر آغاز ماجرا و اتفاقات بامزهاي كه شايد در اين بين افتاده باشد، داشته باشيم.
رقمهايي كه براي بازيگران و خوانندهها براي حضور درتلويزيون در اين گزارش آمده بود بين يك ميليون تا 50 ميليون در نوسان بود، بيشترين رقم در ميان بازيگران براي بهرام رادان است كه از 30 تا 50 ميليون ذكر شده و كمترين ميزان براي حسامالدين، سراج خواننده سنتي است كه از هيچ تا 3 سكه بهار آزادي در نوسان است. برخي ديگر هم به اين شرح است:
- رضا صادقي: ۵ ميليون تومان بدون گروه / ۱۰ ميليون تومان با گروه
- مجيد اخشابي: ۲ تا ۳ ميليون تومان
- محمد اصفهاني: 5 ميليون تومان براي دعاي سال تحويل / 12 ميليون تومان براي اجراي گروهي
- عليرضا افتخاري: 5 يا 6 ميليون تومان
- امين حيايي: 6 تا 10 ميليون تومان
- رامبد جوان: ۴ ميليون تومان
- مجيد صالحي: ۱ و نيم ميليون تومان
- كامبيز ديرباز: ۱ و نيم ميليون تومان
- پژمان بازغي: ۱ تا ۲ و نيم ميليون تومان، پژمان در جواب سوال ما گفت:(فكر ميكنم چنين خبرهايي جز تشويش اذهان عمومي كار ديگري نميكند. درمورد دستمزد من كه كاملا اشتباه بود و قطعا رقم بيشتري ميگيرم. بخشي از اين دستمزد به دليل فرار كردن از دست آنهاست چون هر جايي نميروم و من كسي نيستم كه در هر برنامهاي حاضر شوم.)
همه ميدانند حامد بهداد بسيار صريح حرف ميزند و ابايي هم ندارد كسي از حرف هايش دلخور شود. او در اين باره ميگويد: «اصلا به كسي ربطي ندارد كه من بازيگر چقدر بابت كارهايي كه ميكنم دستمزد ميگيرم! مگر من ميپرسم فلان برج ساز چقدر درآمد دارد؟ مگر كسي ميگويد فلان كارخانه چقدر سود ميكند؟ متأسفانه مدتي است بازيگران و دستمزدهايشان براي همه سوژه شده است، اين فرهنگ بد سرك كشيدن در زندگي شخصي بازيگران، فرهنگ بدي است و من اصلا دوست ندارم به آن بپردازم و اين كار را يك كار سطح پايين ميدانم كه بپرسيم يك بازيگر براي رفتن به فلان برنامه چقدر پول گرفته يا چقدر درآمد دارد.» او در مورد رقم ۳۰ ميليوني كه در اين گزارش براي او ذكر شده هم گفت: «اصلا دوست ندارم در اين باره حرفي بزنم و كلا تكذيب كردن آن را هم درست نميدانم.»
- يكي از خوانندگان مشهور روش نغزي دارد؛ براي پاسخگويي به تلفن و قرار حضوري، بايد رسيد مبلغ پرداختي به حسابش كه پيامك شده، فكس شود تا با شما تماس بگيرد و قرار را تنظيم كند.
- يك خواننده پركار و مشهور ديگر كه براي همه كارها، نرخ ثابتي دارد، تا چك را در جيب نگذارد پا در استوديو نميگذارد. حتي اگر كسي كه پشت خط اصرارميكند، مدير شبكه باشد يا خود رئيس سازمان! ميگويند يكبار از اتاق انتظار به حالت قهر خارج ميشود و برنامه را اجرا نميكند، همه فكر ميكنند براي تاخير در برنامههاست ولي بعد از كمي اصرار متوجه ميشوند كه مشكل، در پول است.
- يكي از هنرمندان، نه مدير برنامه دارد و نه كم روست، اول كلي ابراز علاقه ميكند و بعد عدد تعيين ميكند؛ «من بهشدت علاقهمندم كه در شبكه شما باشم ولي نرخ من را كه ميدانيد، 5 تومان است و قبل برنامه ميگيرم.»
- يك بازيگر كمكار اين روزها ، هديه حضورش در برنامه را بايد دم خانهاش فرستاد تا به تماسها پاسخ دهد. حالا اگر شبكه استاني دعوت كرده باشد، مشكل آنهاست و بايد نمايندهاي پول و بليت را به او تحويل دهد.
- و البته نويسنده مشهور و محبوبي هست كه در برنامههاي خاصي حاضر ميشود، يكبار براي ضبط يك برنامه، مصائب زيادي ميكشد و در سرماي استخوانسوز نيمه شب مشهد، به پشت بام حرم مطهر امام رضا(ع) ميرود ولي نه تنها از ابتدا عدد و رقمي را با تهيهكننده شرط نميكند بلكه پس از آن همه سختي و مشكلات و ناهماهنگيها، دل بينندهها و زيارت بارگاه امام هشتم(ع) را دستمزد خود ميداند.
وقتي اين موضوع را با رضا يزداني مطرح كرديم او كه خودش هم اين موضوع را پيگيري كرده بود اين موضوع را يك حاشيه مضر دانست و گفت: «ترجيح ميدهم وارد اين مسائل نشوم » او البته وقتي با اصرار ما مواجه شد كه حداقل ميتوانيد اين خبر يا رقم ذكر شده را تكذيب كنيد گفت:« فكر كنم همين كه دوست ندارم به اين موضوع وارد شوم بهترين موضعگيري و بهتر از هر تائيد يا تكذيبي باشد.»
پوريا پور سرخ در پاسخ به اين سؤال كه آيا موضوع دستمزدهاي ميليوني براي مهمانان تلويزيوني صحت دارد يا نه، پاسخهاي روشني دارد او ميگويد: «نميدانم چرا جديدا پولهايي كه بازيگران ميگيرند اين قدر براي برخي، غيرمعقول يا خارج از عرف شده است. مدتي به دستمزدهاگير ميدهند و حالا هم به مهمانان تلويزيون.» پور سرخ در مورد رقمهاي نوشته شده هم ميگويد:«نميشود اين موضوع را تكذيب كرد، قطعا تلويزيون براي آمدن برخيها حاضر است پول بدهد و كار امسال و پارسال هم نيست اما اين قيمتهايي كه من ديدم اكثرا اشتباه بوده حداقل در مورد من و چند نفر از دوستان نزديكم. ميدانم كه اين قدر نميگيرند و همين اشتباه بودن رقم دريافتي خودم و دوستان نزديكم باعث شد تا به واقعي بودن ارقام ديگر هم مشكوك شوم. البته برخي از قيمتها هم آنقدر خنده دار بوده كه همه ميفهمند موضوع چقدر غيرواقعي است. مطمئن باشيد تلويزيون از اين پولها به كسي نميدهد. »
ميگويند از سال 82 به بعد كه رسم هديه دادن به مهمانان برنامههاي تلويزيوني حالت رسميتري بهخود گرفت؛ شبكه تهران قصد داشت جذابيت بيشتري به برنامه هايش ببخشد و برنامههاي مناسبتياش بيشتر و بهتر ديده شود، پس مسئولان وقت شبكه پايتخت تصميم ميگيرند مهمانان را از ديگر شبكهها قاپ بزنند و بهترين و عمليترين راه، اهداي سكه بود براي قدرداني از اين اتفاق! همين سكه ناقابل هم از ربع بهار آزادي آغاز ميشد. خوانندهها با يك سكه ربع به استوديو پا ميگذارند و بازيگران با چند تاي آن. اما همين تصميم ناچيز يك شبكه استاني و جوان، زمينه يك رقابت تمام عيار را فراهم ميكند. رقابت بين همه شبكهها شكل ميگيرد و آرام آرام، سكه به معيار ثابت و واحد شمارش رسمي حضور ستارهها در تلويزيون تبديل ميشود. در يك فاصله زماني كوتاه، ربع به نيم و نيم به سكه تمام بهار آزادي تغيير شكل ميدهد. بهطوري كه در سال 85-84، حضور ستارهها در هر برنامه مناسبتي، منوط به تعداد سكههاي تمام بهار آزادي ميشود. عددهايي كه با توجه به شهرت و سر زبان بودن خواننده و بازيگر، بالا و پايين ميشود.
4-3ميليون تومان رقم درستي است
نظر کاربران
براي من هيشه اين سوال مطرح بوده كه چرا بعضي از بازيگران اعم از شينما يا فوتبال- در واقع نقش آفرين هستند- در برابر سوالي از يك خبرنگار قرار ميگيرند كه دلخواه آنها نيست با بي تربيتي تمالم جواب ميدهند؟!
فرقي نمي كند علي دايي باشد يا حامد بهدا باشد يا هركس كه با خوش شانسي پولي بدست آورده و معروفيتي كسب كرده؟!
اي كاش در تناسب بين پول و عقل اينها، كفه ي ترازوي عقلشان بيشتر بود!
اينها ميتوانند به سوالات جواب ندخند ولي حق ندارند با كلمات خارج از ادب و نزاكت جواب دهند.
باسلام.درجامعه ما که برخی خانواده ها به نان شب خودمحتاج هستند حقیقتا هزینه کردن پول بیت المال به این شکل تاسف بار وحرام است!