یک هفته هفت چهره؛ از ظریف تا عابدزاده
سفر بی بازگشت و بی سرو صدای "عابدزاده" دروازه بان اسطوره ای تاریخ فوتبال ایران به آمریکا، دوباره زنگ بی وطنی نخبگان ایرانی را به صدا در آورد، نخبگانی که در عرصه های مختلف ظهور می کنند و پس از چندی انگار که خاک وطن تحملشان را ندارد، ترک دیار می کنند.
برترین ها - ایمان عبدلی:
آقا ظریف یا (میهن پرست و حرفه ای ، هفته)
- آفتاب یزد : کلید چرخید، ایران خندید
- مردم سالاری : خجسته باد این پیروزی
- هفت صبح : ظریف و یارانش به تاریخ پیوستند
- اعتماد : انقلاب دیپلماسی : جهان تغییر کرد
- آرمان : دنیا به احترام ایران خواهد ایستاد
- خبرورزشی : ظریف گل زد، ایران خندید
- شرق : پیروزی بدون جنگ ...
تیتر روزنامه ها پس از توافق در حد انفجار بود؛ کلمات نمی توانستند به طور کامل شادی را منعکس کنند، هر چقدر تیترها درشت شده بود، هر چقدر خلاقیت به کار رفته بود، باز هم آن حس جاری در بین مردم منتقل نمیشد، کار «کلمه» و «تیتر» و «عکس» نیست، مردم خوشحالند؛ چون امیدوارند توافق روی زندگی روزمره ی آن ها تاثیر مثبت بگذارد کمی زندگی راحت تر شود، برای خرید مایحتاج ضروری به دردسر نیفتند، اشتغال بهبود پیدا کند.
همه ی این توقعات حداقلی است و چیز زیادی نیست آنها وامدار هیچ حزب و دسته ای نیستند، آنها زندگی بهتر می خواهند، حداقل می توان از طرف عده ای زیادی از مردم این را گفت که آنها مرگ هیچ کس را نمی خواهند، خیلی ها از سرتاپای سیاست بیزارند، آن ها فقط هوای بهتر،تغذیه ی سالم تر پدری سرحال تر، فرزندی امیدوارتر، مادری آرامتر و خانه ای امن تر می خواهند، احترام به سلایقشان و امید به آینده ...حال اسمش اصلاحات است، اصولگرایی است؛ کیهان یا اعتماد ،هیچ تفاوتی ندارد.ظریف با لبخندش با شکل سیاست ورزی اش تمام این احساسات را منتقل می کند، از این روست که"جان کری" هم او را اینگونه خطاب می کند :«میهن پرست و حرفه ای» ،میشد تمام هفت چهره ی این هفته را به نام "ظریف" زد، بس که تمام اتفاقات را زیر سایه ی رفتار دیپلماتیکش قرار داد.
شهرام محمدی یا (نامت جاویدان باد ،هفته)
واحد پلی اتیلن مارون در ماهشهر نهم تیرماه در محاصره گاز هگزان قرار گرفت ، تنفس دشوار شده بود و جان صدها تا تن کارگر در معرض خطر بود، هر لحظه انفجار می توانست فاجعه ای را رقم بزند؛ اما یک «مرد» به جا مانده از سالهای پهلوانی، شیر گاز را می بندد جان همه را نجات می دهد ، اما خودش ... در «مخمصه» می ماند و انفجار ۵۰ درصد بدنش را می سوزاند : تمام اعضای حیاتی (ریه، قفسه سینه...)، شهرام ۱۰ روز تاب می آورد و بعد دنیای ما آدم های معمولی را ترک می کند، مرد انگار از داستان های اساطیری و از لای کتاب ها سربر آورده بود، در میان حجم اخبار رنگارنگ او سپید بود تام و تمام، انسانیت را آبرو بخشید و دوباره «امید» را به اردوی آدمیت آورد ،روحش شاد.
داریوش کاردان یا ( تازه کجاشو دیدی !؟ هفته)
به لطف گسترش شبکه های مجازی هیچ سوژه ای معطل نمی ماند؛ حتما کلیپ چند دقیقه ای مربوط به مسابقه ی ثانیه ها را که در موبایل ها دست به دست می شود دیده اید، همان تصاویری که پرسش های نه چندان دشوار "داریوش کاردان" با پاسخ های مضحک «جوانان وطن» همراه شده و بهت و حیرت را به بیننده وارد می کند و تکانه ی شدیدی می دهد، یادمان باشد لزوما فقط المان هایی چون "خشونت" تکان دهنده نیست.
گاه هر آنچه که کاستی ها را به رخ می کشد تکان دهنده است، بله، آقای کاردان خیلی تعجب نکنید مگر چه کاشته ایم؟ که حالا انتظار درو داریم، وقتی ذهن دانش آموز را با حفظیات دور انداختنی انباشت می کنیم، وقتی فرمول های ثقیل ریاضی را در ذهنش فرو می کنیم و اندکی «مدنیت» برایش تدریس نمی کنیم، همین میشود که عربستان را جزو همسایگان شمالی تصور می کند و انقراض سلسله ی قاجار را تصمیم مجلس خبرگان می داند!!!،
آن کتاب تاریخ دست کاری شده و نحیف، آن جغرافیای کسل کننده ای که در مدارس تدریس می شود؛ نتیجه ای بهتر از این ندارد ، راحت طلبی نسل جدید و پدیده هایی چون سواد "وایبری" هم که همراه شود از قضا سرکنگبین صفرا می افزاید و با حجم عجیب و غریبی از بی سوادی در نسل های جدید مواجه میشویم، نتیجه بی اهمیت انگاشتن سواد عمومی و مدنی در آموزش و پرورش و لاغر شدن مطالعه در خانواده و اجتماع می شود؛ مضحکه ای مثل : مسابقه ی ثانیه ها!!!
بابک زنجانی یا (سنگ پای قزوین شرمنده ی توست !! هفته)
«كميته استيناف بايد بداند اگر فكر ميكند صاحب سهام در زندان است و دستش كوتاه است، بتواند با همدستي با يك باشگاه سقوط كرده چون پيكان اتفاقاتي را رقم بزند کاملاً در اشتباه است و از دادستان محترم تقاضاي پيگيري دارم من چه كنم كه همه دنبال ضايع كردن حق و زندگی من شدهاند كه به خواسته خود برسند.هركس از هر جا ميتواند به مجموعه من آسيب ميرساند و پاسخگويي هم وجود ندارد.»
جملات بالا متعلق به بابک زنجانی یا همان "بسیجی اقتصادی" سابق است ، کسی که ۲۰۰ جلد پرونده دارد و فهرست اتهاماتش سر به فلک رسیده است ، او از «دست کوتاه» می گوید از «پاسخگویی» و از همه مهمتر از «ضایع کردن حق »، جناب آقای زنجانی ! شما به عنوان یک شهروند حق پیگیری دارید، اما این حقی که تصور می کنید از تیم تحت تملک شما ضایع شده در مقابل آن حجم ظلمی که به لطف تحریم ها در حق مردم کشورتان داشته اید چقدر است ؟ آیا در قیاس می گنجد ؟ شما ما را چه تصور کرده اید ؟یک روز تهیه کننده سینما می شوید، روز دیگر ویلن به دست عکس می اندازید ،در نقش ناجی اقتصادی فرو می روید و وخودتان هم باور می کنید که واقعا خبری است ؟! می شود سالها بعد مثل ها را تغییر داد، با اینهمه جسارتی که شما دارید "سنگ پای قزوین" خجالتی و گوشه گیر شده است!
احمدرضا عابدزاده یا (دل آتش گرفته ی ،هفته)
سفر بی بازگشت و بی سرو صدای "عابدزاده" دروازه بان اسطوره ای تاریخ فوتبال ایران به آمریکا، دوباره زنگ بی وطنی نخبگان ایرانی را به صدا در آورد ،نخبگانی که در عرصه های مختلف ظهور می کنند و پس از چندی انگار که خاک وطن تحملشان را ندارد، ترک دیار می کنند ،عابدزاده در سکوت رفت، اسمش را که می شنویم ؛تلخ و شیرین های زیادی مقابل چشمانمان رژه می رود ؛هری کیول، ملبورن، الدعایه، ژاپن، آدامس جویدن هایش، کلینزمن، کمری که به دیرک کوبیده شد، تونی ویدمار، دفع توپ با یک دست ،دستی که روی سر استاد اسدی کشید، بیمارستان کسری و....هیچ جایی برای تو در فوتبالمان نداشتیم نه تیم ملی، نه پرسپولیس و نه هیچ فرزندی از ایران به تجربه ی گران تو احتیاج نداشت.
اینجا باشی غرق حاشیه می شوی، مصاحبه بر علیه این یا به نفع آن، مدیران سیاسی بازیچه ات می کنند ، همان بهتر که رفتی حالا از دور هر از چند گاهی عکسی منتشر می کنی به تنهایی در حال تمرین یا با یک خواننده ی لس آنجلسی یا ..و ما هر بار که تو را می بینیم خاطرات جلوی چشمانمان رژه می رود ،راستی چرا ایران تحمل فرزندانش را ندارد؟
آب یا (آن همه تمدن را چه شد ؟هفته)
اگر پوست پفک یا سنگ کوچکی دیدید، می توانید آن را با فشار آب به سر منزل مقصود هدایت کنید؟! اگر حوصله محترم شما سر رفته شیر آب را تا حد نهایت باز کنید و با آب پاشی خود و اطرافیان لحظاتی شاد خلق کنید ! اگر آسفالت مقابل منزل یا محل کار شما خاک گرفته و دوست دارید آسفالت احساس تازگی کند، آنقدر آب دهید که خدا را چه دیدید شاید درخت سبز شد! اگر در هنگام شست و شو هوس صدایی در بک گراند داشتید می توانید آب را باز بگذارید و از صدایش روی سینک لذت ببرید !
هنگام شست و شوی بدن شیر دوش را باز بگذارید، برخورد قطرات آب روی سطح زمین و برخورد آن با پوست انسان لذت غیر قابل وصفی دارد؟! در فصل تابستان با آب دادن به موزاییک ها و دیوارها می توانید از نم بازتابی نهایت لذت را ببرید؟با فشار دادن انگشت شست به گونه ای که نیمی از خروجی شیلنگ مسدود شود و با گرفتن شیلنگ به سمت بالا شما موفق به ایجاد یک فواره ی مصنوعی می شوید، که جای تبریک دارد! در ضمن ما تنها نیستیم زیرا شهرداری ها، آب و فاضلاب و نهادهای مربوط ،هر روز با رها کردن آب در خیابان ها و خیس کردن آسفالت به ما حس تازگی می دهند ؟ باشد که همیشه تازه و آبکی باشیم ! هر کس هم اعتراض داشت می توان با مشتی بر گونه، پاسخ اعتراضش را بدهیم، والسلام!
داود رشیدی یا (نسل بی تکرار ،هفته)
امروز جناب داود رشیدی، ۸۲ ساله می شود؛ او از تبار نسلی است که کم توقع و پرتلاش در دهه ی درخشان ۴۰ خورشیدی به باروری هنری رسیدند و کارهایی خلق کردند که تا دهه ها بعد جاودانه شد؛ نسلی که به جای تبلیغات و تمرکز بر تعداد لایک ها، فقط تلاش کرد، از بازیگران تئاترو تلویزیونش،نظیر: داود رشیدی ، محمدعلی کشاورز ، عزت انتظامی و...تا موزیسین هایش نظیر : شجریان ، لطفی ، بنان و...و حتی پاپ موزیسین هایش، که همگی بدون تکرارند؛ "نسل بی تکرار" به معنی واقعی کلمه ،«داود رشیدی» امروز در تولد ۸۲ سالگی اش آنقدر سرحال نیست ،که نقش آفرینی کند و بیشتر بر مطالعه و ترجمه متمرکز شده ، همین که ایشان مشغول ترجمه است جای خوشوقتی است، به امید اینکه ایشان حالشان خوشتر شود و به صحنه بازگردند ،وجودتان مستدام.
نظر کاربران
از همه چهره تر شهرام بود. روحش شاد و یادش گرامی و جاودان.
در خصوص هدررفت آب دیروز به صحنه ای برخوردم که دل آدمو تو این بی آبی آتیش میزنه! برای ساختمون سازی اینقدر پی رو کنده بودن که رسیده بودن به آب! اونوقت با پمپ و شیلنگ این آب رو راهی جوی فاضلاب میکردن! چی بگم که یه عده برج ساز فقط به فکر منافع خودشونن و مسئولین محیط زیست کمکاکان در خواب یوزپلنگی که هفته نیست نشنویم اخبار از کشته شدنشون . . .
پاسخ ها
همسایه ی ما موکت پاره پوره های راهپلش رو دوهفته یه بار بایه وسواس دیوانه کننده میشوره بعد هم که دوستانه تذکر میدی و براش توضیح میدی که کم آبی بحران شده میخنده و با یه منطق آشغال بهم میگه هر وقت آب تموم شد ما هم مصرف نمیکنیم
فوق العاده بودمخصوصا"اب ومسابقه ثانیه ها"
عابدزاده زود برمی گرده دست از پا دراز تر هم برمی گرده.گذشت زمان این را ثابت خواهد کرد.
واقعا و از صمیم قلب به آقای عبدلی و برترین ها تبریک میگم .
بدون اغراق "یک هفته هفت چهره" بهترین مطلبیه که هر هفته پنجشنبه ها توی نت منتظرش هستم.
عجیب احساس می کنم تمام متن رو خودم نوشتم !!!
واقعا از صمیم قلب به آقای عبدلی و برترین ها تبریک میگم.
"یک هفته هفت چهره" بدون اغراق بهترین مطلبیه که هر هفته پنجشنبه ها منتظرش هستم.
عجیب احساس میکنم که تمام مطلی رو خودم نوشتم !!!
"یک هفته هفت چهره" بدون شک بهترین مطلب برترین هاست. حقیقتا تک تک جمله هاش عالی و قابل تأمل هستن.
من از اولین شماره مخاطبش هستم و هر پنجشنبه دنبال می کنم.
مرسی از ایمان عبدلی.
برای خدمت کردن به کشور وهموطنان قرار نیست همه چیز جور باشه مثلا اونور چکار میکنند آموزش خصوصی خب همین کار را اینجا دور از حاشیه انجام بدهند
هفت چهره پایدار باد
تیترهاشو عاشقم
ممنون از اقای عبدلی
بدون شک بهترین توصیفات و اخبار قابل خوندن که خیلی کمرنگ در مراجع خبری هستند رو فقط میشه در همین قسمت برترینها پیدا کرد.
اخباری مثل از جان گذشتگی شهرام محمدی با داشتن بچه خردسالش...
خبری که تن ما خوزستانیارو لرزوند و صدای هیچ رسانه ی دیگه ای در نیومد...
مثل همیشه انتخاب اولی "هفت چهره"
روح شهرام محمدی در ارامش و خانواده ای که به جا موند و ...