دوبلور برنامه «دیدنیها» كجاست و چه میكند؟
جلال مقامی، دوبلور و مجری برنامه خاطرهانگیز «دیدنیها» كجاست و چه میكند؟
مجله زندگی ایده آل - الناز دیمان : صدای گرم و زیبای جلال مقامی برای چند نسل از مردم این سرزمین به یادماندنی و نوستالژیك است؛ نسلهایی كه سالهای اول زندگیشان مقارن شد با دوران دفاع مقدس؛ دورانی كه تلویزیون محدود میشد به دو شبكه تلویزیونی كه تنها چند ساعت در روز برنامه داشتند وتقریبا از برنامههای سرگرمكننده و سریالهای جذاب خبری نبود. در این دوران جلال مقامی و غلامحسین میرزاده دست به كار شدند و برای مردم برنامهای مفرح و جذاب به نام «دیدنیها» ساختند كه بیش از یك دهه جزء محبوبترین و پربینندهترین برنامههای تلویزیون بود.
صدای مقامی یادگار عصر طلایی دوبله ایران است و دوستداران سینما را به یاد فیلمهای بزرگ و شاهكارهای سینمای جهان مانند «دكتر ژیواگو»، «شكوه علفزار»، «لورنس عربستان»، «بر باد رفته» و. . . میاندازد. مقامی دوران شكوه دوبله را همان زمانی میداند كه مردم برای دیدن فیلمهای بزرگ تاریخ به سالنهای سینما رفته و فیلم دیدن را روی پرده عریض اكران تجربه میكردند. دوبلور باسابقه كشورمان مدتی است بهخاطر گرفتگی صدا از دنیای دوبله دور مانده و این روزها بیشتر با یاد گذشته و مطالعه و فیلم دیدن روزگار سپری میكند. در یكی از روزهای بهاری مهمان این دوبلور دوستداشتنی در خانه باصفایش در مهرشهر كرج شدیم و با او درباره هنر دوبله، خاطراتش از این حرفه و حال و هوای این روزهایش گپ زدیم.
دوران شكوه دوبلاژ
در زمان نوجوانی و جوانی ما فیلم دیدن با رفتن به سالن سینما معنی پیدا میكرد. در آن دوره تلویزیون و شبكههای تلویزیونی اینقدر گسترده نشده بود. از اینترنت و ماهواره هم خبری نبود؛ بنابراین تفریح مردم و ارتباطشان با دنیای فیلمها همان سالنهای سینما بود و ورود من و دیگر هم نسلانم به دوبلاژ هم از طریق همان فیلمهای سینمایی مطرح دنیا صورت گرفت. زمان اوج و اقتدار دوبله هم همان زمان بود؛ وقتی كه فیلمها در سالنهای سینما اكران میشدند و مردم برای تماشایشان پشت در سینما صف میبستند.
ورود به دنیای دوبله
در زمان تحصیلم در دبیرستان برنامههای نمایشی مدرسه را من و یكی از دوستانم به نام مسعود اسدالهی ترتیب میدادیم. به یاد دارم برای یك مناسبت و جشن در دبیرستان تئاتری را آماده كرده بودیم كه من و مسعود اجرای آن را بر عهده داشتیم. ناظم دبیرستانمان آقای حیدر صارمی كه یكی از بازیگران تئاتر و سینما و گوینده رادیو نیز بود و دستی هم در دوبلاژ داشت، بعد از اجرای تئاترمان به پشت صحنه آمفیتئاتر دبیرستان آمد و به ما خسته نباشید گفت. من كه میدانستم ایشان به شكل حرفهای تئاتر كار میكنند، اصرار كردم من را برای تماشای تئاتر با خودش ببرد چون از همان ابتدای نوجوانی بسیار به هنر تئاتر علاقه داشتم. آقای صارمی به من گفت: «تو صدای گرم و خوبی داری. میخواهم تو را به بچههای دوبله معرفی كنم.»
آقای صارمی من را به استودیویی به نام عصر طلایی كه در میدان فردوسی قرار داشت، معرفی كرد و به این ترتیب وارد دنیای حرفهای دوبله و پس از آن وارد رادیو شدم و حتی در دوران جوانی در حدود ۱۰ فیلم سینمایی هم نقشآفرینی كردم.
از شنیدن صدای خودم در سینما احساس خوشایندی داشتم
یك سال بود وارد دنیای دوبله شده بودم و نقشهای كوچك را به من واگذار میكردند تا اینكه یكی از نقشهای اصلی فیلمی به نام عروس را به من دادند. آقای هوشنگ بهشتی كه هم بازیگر تئاتر بود و هم مدیر دوبلاژ، مدیرت دوبلاژ این فیلم را بر عهده داشت و از من و دوستم آقای كاووس دوستدار برای دوبله این فیلم دعوت كردند. در این فیلم دو جوان نقشهای اصلی را بازی میكردند كه در داستان فیلم دو بازیگر تئاتر بودند و به همین خاطر نقشهای متعدد تئاتری را در فیلم بازی میكردند و ما هم سعی میكردیم صداهایمان را با تئاترهایی كه آنها در فیلم اجرا میكردند، هماهنگ كنیم. وقتی این فیلم را كه دوبله پر زحمتی داشت، در سالن سینما دیدم، احساس خوشحالی و رضایت كردم و از اینكه نقشهای مختلف آن جوان را با صداهایی متفاوت اجرا كرده بودم و همگی با نقش متناسب بود و به اصطلاح روی كاراكترها نشسته بود، احساس خوشایندی داشتم.
دیدنیها؛ برنامهای كه نوستالژیك شد
برنامه محبوب دیدنیها سال ۶۲ آغاز شد و ۱۲ سال هم ادامه یافت. این برنامه در دوران جنگ تحمیلی شروع شد و آن زمان بهخاطر تحریم و مشكلات اقتصادی پیدا كردن آیتمهای برنامه كار سختی بود. مثل امروز هم اینترنتی وجود نداشت تا با یك سرچ ساده به دنیایی از ویدئوها دسترسی پیدا كنیم. آیتمهای این برنامه به دو صورت تهیه میشد؛ اول آن دسته از برنامههایی كه در آرشیو صدا و سیما موجود بود و زحمت پیدا كردنشان را آقای میرزاده، تهیهكننده برنامه میكشید و دوم دفاتر نمایندگی صدا وسیما در پاریس، لندن، بن و. . . كه برایمان ووله و آیتم میفرستادند. یادم هست برای پیدا كردن آیتمهای بخش سرزمین دور آقای میرزاده كلی وقت صرف میكرد و آرشیو را آنقدر جستوجو میكرد تا وُله مناسب پیدا كنند. البته در كنار اینها یکسری آیتمهای داخلی هم داشتیم كه توسط مردم ارسال یا معرفی میشد. مثلا برنامه آقای رسام عربزاده كه طراح فرش بسیار هنرمند و چیرهدستی بود یا برنامه مخصوص به هنر مینیاتور و آقای فرشچیان را خودمان تهیه كردیم.
به درد بازی در فیلمفارسیها نمیخوردم
علاقهمندی اولم در دنیای هنر، تئاتر بود ولی وقتی در سنین نوجوانی وارد دوبله شدم، علاقه و موفقیتم در این هنر باعث دوری من از تئاتر شد. البته دوبله باعث شد جذب كارهای سینمایی شوم و پیشنهادات هم زیاد بود. همانطور كه اشاره كردم در حدود ۱۰ فیلم هم بازی كردم اما راستش احساس كردم چندان به درد كار در سینما نمیخورم. در فیلمهای پیش از انقلاب معمولا بازیگرانی میدرخشیدند كه شمایلی كاملا ایرانی و مردانه داشته باشند و به قول معروف هیكلدار و گردن گلفت باشد و مردم هم این چهرهها را دوست داشتند ولی من یك جوان لاغر، بلوند و چشم سبز بودم (میخندد).
در دوبله هرگز دژی برای ورود علاقهمندان وجود نداشته است
اینكه در مورد دوبله چه الان و چه در گذشته واژه دژ را به كار میبردند، بهنظرم بیرحمی و نادرست است. در دوبله همیشه به روی علاقهمندان باز بوده و هست. ما انجمن دوبلاژ داریم و هر كس مایل باشد، میتواند مراجعه كرده و تست صدا بدهد. اتفاقا در حال حاضر تعداد جوانان در دوبله بسیار زیاد شده و به قول معروف كار را در دست گرفتهاند و بار دوبله روی دوش آنهاست. برای دوبله اصلا نیاز نیست صدا حتما بسیار زیبا باشد، بلكه صدای مناسب مهم است و قریحه و استعداد در استفاده از آن. در دوبله لازم است صدای شما یك بازیگر باشد. مثلا آقای حیاتی صدای بسیار زیبایی دارد و در گویندگی خبر بسیار موفق است اما شاید نتواند در دوبله موفق ظاهر شود یا آقای مهران دوستی صدای فوقالعادهای دارد ولی برای دوبله مناسب نیست.
دوبله نوعی از بازیگری
وقتی قرار بود به جای شخصیتهای فیلمهایی فوقالعاده كه همه برگرفته از بهترین رمانهای دنیا بودند، حرف بزنیم، میدانستیم دیگر جای بازیگر آن شخصیت قرار نیست صحبت كنیم، بلكه باید خود آن كاراكتر كتاب را بازی كنیم و این كار را برایمان سختتر و لذتبخشتر میكرد. وقتی میخواستیم جای شخصیتهای فیلمهایی مانند بر باد رفته، دكتر ژیواگو، بینوایان، دور از اجتماع خشمگین، جنایات و مكافات حرف بزنیم، دیگر به بازیگر توجه نداشتیم بلكه به خود كاراكتر در رمان و عمق قصه دقت میكردیم و یكبار دیگر نقشها را بازی میكردیم.
من در كل اعتقاد دارم وقتی یك بازیگر بخواهد توجه مخاطب را به شخصیت خود جلب كند، ناموفق عمل كرده. مثلا اگر جلال مقامی فیلمی بازی كند، شما نباید مقامی را در فیلم ببینید بلكه باید فقط كاركتری را ببینید كه مقامی بازی كرده. در دوبله هم قضیه دقیقا همین شكل است و دوبلور باید جذب كاراكتر شده و به جای كاراكتر و نه بازیگر حرف بزند.
سرعت در كار باعث افت دوبله شد
در دوران اوج دوبله، كار روال آرامتری داشت. ما ابتدا یكبار فیلم را میدیدیم و در مورد آن و كاراكترها حرف میزدیم و از فردایش شروع به كار روی دوبله فیلم میكردیم. كار را با دقت بسیار بالا انجام میدادیم و هر قسمت كه دوبلهاش تمام میشد، با هم (مدیر دوبلاژ و گویندگان) تماشا میكردیم و اگر كار بهنظرمان ایرادی داشت مجددا آن بخش را تكرار میكردیم. اما الان كار شكل دیگری پیدا كرده و تنها سرعت مهم است. بهطوری كه برای هر كس كه كار دوبله را زودتر انجام دهد، كف میزنند (میخندد). البته این بین گویندگان مقصر نیستند و حجم كار به حدی بالا رفته كه سرعت را طلب میكند و در نهایت هم این سرعت باعث افت شدید كیفیت میشود. در حال حاضر دوبله منحصرا در دست سازمان صداوسیماست و دیگر فیلمی برای پخش در سینما دوبله نمیشود و صداو سیما هم روی سرعت كار تاكید دارد. فیلمی را به دست مدیر دوبلاژ میدهند و میگویند این فیلم پسفردا شب باید به پخش برسد. مدیر دوبلاژ هم مجبور است با سرعت كارهای آمادهسازی را كه به اصطلاح ما سینك زدن میگوییم، انجام دهد و هم گویندگان را انتخاب كند و این میان ممكن است گویندگان مناسب نقش همزمان كار دیگری داشته باشند و خلاصه اینكه سرعت بالا به ضرر كیفیت كار تمام میشود.
اگر دوباره متولد شوم. . .
هرگز از اینكه وارد دنیای دوبله شدم ناراضی نیستم و اگر بار دیگر متولد شوم همین راه را انتخاب خواهم كرد. از ابتدا به هنر علاقه داشتم و خوشحالم وارد هنر دوبله شدم. هیچوقت با خودم فكر نكردهام مثلا اگر وارد دنیای تجارت میشدم و در جوانی مغازه میخریدم، الان شرایط مالیام بسیار خوب بود و طور دیگری زندگی میكردم. از زندگیام، حرفهام و دورانی كه سپری كردهام، احساس رضایت دارم و همواره خدا را شكر میكنم.
كسی كه بهخاطر پول وارد دنیای دوبله شود، اشتباه كرده
اگر كسی بهخاطر شرایط مالی و پول و درآمد بخواهد وارد کار دوبله شود، بهشدت اشتباه كرده و هرگز هم دوبلور خوبی نخواهد شد. ركن اصلی این شغل عشق ورزیدن به كار است و اگر كسی عاشق این كار باشد، میتواند در مدت زمان نه چندان زیادی به كار آشنا شده و به شكل حرفهای آن را ادامه دهد. قطعا درآمد حاصل از دوبله با بسیاری از كارها قابل مقایسه نیست اما درآمد كمی هم ندارد. البته دراین شغل هم مانند مشاغل دیگر رتبهبندیهایی وجود دارد، همانطور كه مثلا یك بازیگر درجه یك درآمدی بیشتر از بازیگرهای تازهكار دارد، یك دوبلور باسابقه و كاربلد هم درآمد بیشتری دارد.
صدایم مردم را به گذشته میبرد
شكرخدا همیشه برخورد مردم فوقالعاده گرم و دوستانه بوده و هرگز برخورد بدی از كسی به خاطر ندارم. لطف مردم در این سالها همیشه شامل حالم شده و برخوردهای دوستانهشان برایم بسیار عزیز و خوشنودكننده است. مردم همیشه بهخاطر صدای آشنایمان ما را میشناسند ولی من بهخاطر اجرای برنامه خوب دیدنیها با چهرهام نیز برای مردم شناخته شدم. مردم همیشه در مورد این برنامه چه در زمان پخش و چه بعد از آن صحبت میكردند. این برنامه برای مردم خاطرهانگیز و نوستالژیك است و حتی حالا كه حدود ۲۰سال است از زمان پخش آن برنامه میگذرد هم در موردش حرف میزنند و به من اظهار لطف میكنند. وقتی مردم مرا میبینند در مورد دیدنیها و دوران پخش آن گپ میزنند و خاطراتشان را از آن برنامه تعریف میكنند. عدهای میگویند صدا و چهره من آنها را به یاد دوران جوانیشان میاندازد و جوانترها هم میگویند به یاد كودكیشان میافتند. حتی خود من هم با به یادآوری برنامه دیدنیها به یاد خاطرات دوران جوانیام میافتم و بسیار برایم لذتبخش است. در این روزها دیگر با یاد دوران جوانیام زندگی میكنم و اغلب زیر لب زمزمه میكنم: «یاد باد آن روزگاران یاد باد... .»
دلم برای دوبله تنگ شده است
مدت زیادی نیست از دوبله دور شدهام اما در همین مدت هم دلم برای دوبله تنگ شده است. حدود هشت ماه است بهخاطر مصرف داروهایی كه برای درمان استفاده میكردم، صدایم دچار خش و گرفتگی شده است و ناچار از دوبله دور هستم البته دكترم به من این نوید را داده كه پس از قطع مصرف داروها و طی یكی دو ماه آینده مشكلم حل شود و صدایم به حالت عادی باز گردد. اگر صدایم به حالت اولیه بازگردد به دوبله نیز باز خواهم گشت و اگر اینطور نشود هم بهخاطر بیش از نیم قرن تلاش و فعالیت در عرصه هنر دوبله خدا را شاكر خواهم بود و ادامه مسیر را به جوانان بااستعداد خواهم سپرد.
استعدادهای خوبی وارد دوبله شدهاند
در این سالها استعدادهای خوبی وارد دوبله شدهاند. افشین زینوری، شروین قطعهای و كیكاووس یاكیده از جمله این استعدادها هستند. آقای یاكیده صدای بسیار خوبی دارد ولی چون دغدغهها و علاقهمندیهای هنری دیگری مانند شعر و مجسمهسازی و... دارد كمتر سراغ دوبله میرود. در كل صداهای بسیار خوبی وارد دنیای دوبله شده است اما تا وقتی شما صدای یك بازیگر را در سالن سینما و موقع تماشای یك فیلم در پرده عریض سینما نشنوید، زیبایی آن صدا و هنر دوبله را به درستی درك نخواهید كرد.
هنر دوبله خودش را در سالن سینما نشان میدهد
عدهای معتقدند دوبله افت كرده و شاید هم نظرشان درست باشد. در زمان اوج دوران دوبله فیلمهای بزرگی نیز ساخته میشد؛ فیلمهایی برگرفته از عالم ادبیات و با داستانهایی با شكوه و زیبا. فیلمهایی مانند دكتر ژیواگو، شكوه علفزار، اسپارتاكوس، دهفرمان، برباد رفته و. . . همه در سالنهای سینما اكران میشدند و مردم با لذت آنها را در این سالنها تماشا میكردند. سینماهایی كه در زمان خودشان تازه تاسیس و مجهز به بهترین امكانات روز دنیا بودند. وقتی مخاطب فیلمهای بزرگ را روی پرده عریض سینما میدید و صدای دوبلورها را در سالنهای سینما با بهترین كیفیت میشنید، قطعا تماشای فیلم با دوبله نیز برایش لذتبخشتر بود اما امروزه اغلب فیلمها متكی بر جلوههای ویژه شده و مردم هم فیلمهای روز دنیا را دیگر نه در سالن سینما كه در تلویزیونهای كوچك و قاب مانیتور لپتاپهایشان میبینند و دیگر از آن شكوه خبری نیست.
پ
نظر کاربران
استادگرامی ان شاالله سالهای سال طول عمر باعزت و سلامت داشته باشید. صدای شما برای همه ما خاطره انگیز و جاودانه است.
استاد ارجمند شما ممتازترین صداها و خاطرات را برای من داشته اید.
امیدوارم سلامت باشید.
یاد دوران کودکی بخیر....شبها به اتفاق خانواده به عشق برنامه دیدنیها مینشستیم پای تلوزیون...چه دورانی بود..یاد آهنگ شروع برنامه دیدنیهاهم بخیر...زنده باد استاد مقامی.