کارگردان لاست ایران : من کپی کار نیستم !
اسم سريال را به اين دليل مسير انحرافي انتخاب كرديم كه تداعيكننده هيجان و اتفاقهاي هواپيما باشد.
برترین ها: اسم سريال را به اين دليل مسير انحرافي انتخاب كرديم كه تداعيكننده هيجان و اتفاقهاي هواپيما باشد. وقتي ما اين اسم را براي كار در نظر گرفتيم فقط ۲ قسمت اول را فيلمبرداري كرده بوديم. با آقاي پيمان عباسي كه صحبت كردم از او خواستم اسمي را انتخاب كند كه مثل «ارتفاع پست» ارجاعات خاص هواپيمايي داشته باشد.
من در كارهاي خاص و كاملا هنري مثل «در باغهاي كندلوس»، «چند تار مو» و «به آهستگي» دستيار كارگردان بودم و گرايشم به آن نوع از سينما هيچ وقت از بين نميرود. اصولا دليل گزيدهكاريام در زمان دستياري كارگردانيام همين مسئله بوده است، يعني به فيلمها و فيلمنامهها و فيلمسازاني علاقه دارم كه در آن ژانر خاص سينمايي هستند. اين علاقه با من بوده و هست تا اينكه خودم در ساخت تلهفيلمهايم متوجه شدم اگر خودم باشم و آنطور كه خودم دوست دارم كار كنم ميتوانم بيشتر مورد توجه مردم قرار بگيرم. عامهپسند كار كردن نشانه مقبول بودن نيست. مردم همه كارهاي خوب را دوست دارند.
خيليها ميگويند كه سريال مسير انحرافي ايرانيزه شده سريال لاست است. خيلي راحت ميگويم، كاملا مخالف اين اظهارنظر هستم. خط اوليه قصه سقوط يك هواپيما در يك جزيره متروكه است كه فكر ميكنم اين اتفاق با سريال لاست شباهت دارد. ممكن است شباهتهايي بين مسير انحرافي و لاست وجود داشته باشد اما قطعا كار ما كپي نيست.قصه ما در نهايت قصه شخصيتهاست و كاراكترها همه ايراني هستند و قصه ارتباطي با لاست ندارد.
كاراكترهايي كه نقش طنز بازي نكرده بودند در اين سريال به خوبي توانستند نقشآفريني كنند. به نظرم فرزاد حسني كاراكتر شيريني دارد. من بازيگري لازم داشتم كه از پس نقش يك آدم زبانباز بربيايد. كاراكتري كه بتواند با كلمات خوب بازي كند و تبحر فرزاد حسني باعث شد، او را براي اين نقش انتخاب كنيم. او ذاتا آدم شيرينسخني است و نقشش مورد توجه قرار ميگيرد.
خيليها به من ميگويند، اين همه انرژي براي يك كار تلويزيوني لازم نيست چون اين كار جزو پروندههاي سينمايي تو محسوب نميشود. راستش را بخواهيد من تلويزيون را رسانه مهمي ميدانم. هيچ وقت صحبت ايرج كريمي را فراموش نميكنم كه ميگفت: «فيلم ۱۰ فرمان كيشلوفسكي يك سريال بوده كه براي تلويزيون لهستان ساخته شده بود. سريالي كه بعدها دنيا و سينما را تكان داد.» به نظرم حيف است كه ساخت سريال و تلهفيلم را جدي نگيريم. اگر روي تلهفيلم كمي توجه بيشتري نشان دهيم و بودجه و انرژي بيشتري بگذاريم، ميتوانيم محصولات و سوژههاي خيلي بهتري داشته باشيم.خيلي دوست داشتم رامبد جوان به گروه ما اضافه ميشد ولي با شرايطي كه وجود داشت نتوانستيم با هم همكاري داشته باشيم. هم خود او گرفتار بود و هم دوست نداشت درگير يك پروژه طولانيمدت شود. من خيلي كار سينما و تلويزيون را از هم جدا نميبينم. هركدام سختيهاي خودشان را دارند.
قبل از اين به جز 5 تلهفيلمي كه در تلويزيون كار كردم، يك سريال 52 قسمتي براي كودكان براي شبكه 2 صدا و سيما ساخته بودم اما متاسفانه كار كودك آنطور كه بايد ديده نشد ولي سريالسازي واقعا كار سختي است و يك دنياي متفاوت نسبت به سينما را مقابل چشم شما قرار ميدهد. سريالسازي، يعني اينكه وارد يك كار پيچيده و گسترده شدهاي و بهخصوص در شرايط ما كه فيلمنامه كامل نداشتيم و بعضي اوقات احساس ميكرديم، اشراف كامل به كار نداريم. پيش خودمان بماند اما يك وقتهايي احساس ميكردم آنقدر كه بايد به صحنه تسلط ندارم و نميدانستم كجاي سريال بايد كدام اتفاق رقم بخورد!
بايد اعتراف كنم از تمام بازيگراني كه با آنها كار كردم راضي بود، چه آنهايي كه بار اول بود كه با آنها كار ميكردم و چه آنهايي كه از قبل آنها را ميشناختم، واقعا از تكتك بچهها راضي بودم ولي چون تعداد بازيگرها زياد بود و من از بعضي مسائل راحت عبور نميكنم، پيشامدهايي وجود داشت كه بالاخره اتفاقهاي طبيعي هميشه در روند كار هست. با همه خوبيها و مشكلات ولي اگر بخواهم يك كار جديد بسازم، حتما حاضر به همكاري دوباره با همه بچههاي گروه هستم و از همه آنها خاطرات خوب دارم.
اگر بخواهم هر كدام از بازيگران را با يك صفت توصيف كنم؟ كار سختي است اما ...!
- پوريا پورسرخ: دوستداشتني
- فرزاد حسني: باهوش
- بهنوش بختياري: غافلگيركننده
- شقايق دهقان: خواهر مهربانم
- اكرم محمدي: بانوي بزرگوار
- نيما فلاح: غيرقابل پيشبيني
- نادر سليماني: انرژيك
- اميرحسين رستمي: داداشي
- محمد شيري: مهربان
- علي كاظمي: قلبي به وسعت دريا
- صائب هدايت: مشكوك
- عزتالله مهرآوران: ياور
- سپند اميرسليماني: بامعرفت
يكي از بزرگترين مشكلاتي كه در مرحلهاي از كار با آن روبهرو بودم، شرايط سخت جوي لوكيشن بود. هرچه از هواي سرد لوكيشن بگويم و سختيهاي آن كم است. ما در يك لوكيشني كار ميكرديم كه فضاهاي داخلي وجود نداشت و بارندگي و هواي سرد نزديك كوه حسابي همه ما را اذيت ميكرد.
بازتاب مسير انحرافي براي من واقعا خوب بوده است. بيشتر كساني كه سريال را ديدند از كار راضي بودند. نقدهايي هم كه وجود داشت نقدهايي منطقي بوده كه آنها هم من را خوشحال ميكنند. بنابراين فكر ميكنم آن نتيجهاي كه دلم ميخواست را گرفتهام و ميتوانم مسير انحرافي را سكوي پرتاب خودم بدانم.
نظر کاربران
خیلی فیلم بی محتوایی بود فقط بعضی بازیگراش تیکه های جالبی می پروندن بابا اگه نمیتونی فیلم بسازی کسی مجبورت نکرده