آوینا_استیکی 2
adexo3
۲۱۸۸۹۷
۲۴ نظر
۵۰۱۸
۲۴ نظر
۵۰۱۸
پ

دخترهای معمولی از استکهلم تا شیرگاه

گفت‌وگو با دوقلوهای دوست داشتنی که به خاطر پایتخت به ایران بازگشتند. .

دخترهای معمولی از استکهلم تا شیرگاه
مجله زندگی ایده آل - نگار حسینی: سارا و نیكا، كودكی‌شان را در پایتخت پشت سر گذاشتند. شاید به همین خاطر است كه در پشت صحنه كار، زندگی می‌كنند. آنها از همان روز اول ریما رامین‌فر و محسن تنابنده را بابا و مامان خطاب كرده و با این كارشان فاصله‌ها را كم كردند. آنها نور چشمی اهالی پایتخت هستند و همه هر كاری را انجام می‌دهند كه به دوقلوها خوش بگذرد. بعد از فراز و فرودهایی كه برای حضورشان در پایتخت ۴ وجود داشت، سارا و نیکا باز هم به این مجموعه اضافه شدند. مصاحبه ما با سارا و نیکارا در زیر می‌خوانید.

اولین تجربه بازیگری در هشت ماهگی

سارا: اولین‌بار وقتی هشت ماهه بودیم در سریال «دوباره زندگی» بازی كردیم. از اون موقع چیزی به یاد نداریم اما مامان‌مون می‌گه آقای رسول حاتمی كه اون زمان، ما رو از «دوباره زندگی» می‌شناخت و آشنایی نزدیكی هم با گروه پایتخت داشت، وقتی برای سریال «پایتخت» دنبال دوقلو بودن مارا به آقای مقدم معرفی‌ كرد و بعد از اینكه به دفتر رفتیم برزو نیك‌نژاد از ما تست گرفت و برای نقش دوقلوهای پایتخت انتخاب شدیم.

بعد از پایتخت ۲ به سوئد رفتیم

نیكا: بعد از حضور در پایتخت ۲، ما برای تحصیل و زندگی با مامان و بابامون به كشور سوئد رفتیم. اوایل حضور در مدرسه سوئد برای‌مان سخت بود اما به سرعت دوستان زیادی پیدا كردیم و الان كلی دوست سوئدی داریم.

دخترهای معمولی از استکهلم تا شیرگاه

وقتی د‌وقلوهای شیرگاهی جای ما را گرفتن

سارا: این ماجرا گذشت تا اینكه ما برای حضور در پایتخت ٤ كاملا آماده بودیم كه یك‌دفعه شنیدیم قرار است یك دوقلوی شیرگاهی نقش سارا و نیكا رو بازی كنن. اون لحظه خیلی ناراحت شدیم اما مامان‌مون می‌گفت خیلی خوبه كه دو تا بچه دیگه كه اونا هم دوستای ما هستن، قراره بازی كنن و از این بابت خوشحال هستن ولی ما چون پایتخت رو خیلی دوست داشتیم دل‌مون می‌خواست نقش‌مون رو خودمون بازی كنیم.

چطور به پایتخت برگشتیم

نیكا: ما حضورمون رو دیگه منتفی می‌دونستیم اما بعد چند روز آقای تنابنده كه هنوز هم برای ما بابای قصه است، با مامان‌مون تماس گرفت و ازش خواست كه بیاییم ایران. بابا محسن می‌گفت قبل اینكه ما به دنبال دوقلو باشیم، خانم غفوری چند بار از طریق وایبر با شما تماس گرفته كه جواب ندادین! این موضوع برای زمانی بود كه خط‌های وایبری در سوئد دچار مشكل شده بود و ما اصلا متوجه نشدیم كه ایشون تماس گرفتن.

داستان درس خوندن ما در سوئد

سارا: روال مدرسه‌های اونجا به این شكل بود كه برای ملیت‌های مختلف، یك كلاس وجود داشت؛ مثلا یك كلاس برای ایرانی‌ها كه ما در اون كلاس درس می‌خونیم و بعد از اینكه مدتی از حضورمون گذشت به صلاحدید معلم‌مون كلاس‌های زبان سوئدی رو هم شروع كردیم و به این ترتیب زبان مشترك ما با بچه‌های دیگر از ملیت‌های مختلف، سوئدی خواهد شد.

نیكا: قبل از سفر به ایران برای حضور در پایتخت ٤، فصل امتحانات‌مون بود كه برای اینكه امتحانات با سفرمون به ایران تداخلی پیدا نكنه، مامان‌مون با مدیر مدرسه صحبت كرد و از معلم‌مون خواست تا قبل از موعد اصلی امتحان‌ها، از من و سارا امتحان بگیرن. حدود یك ماه ما به صورت فشرده درس خوندیم و امتحان دادیم كه برای حضور در پایتخت ٤ آماده باشیم. با وجود اینكه تو اون یک ماه خیلی سختی كشیدیم اما به عشق پایتخت همه اون مشكلات رو تحمل كردیم.

با مادرمون از طریق اسكایپ در ارتباطیم

نیكا: دوری از مامان‌مون، خیلی برامون سخته و هیچ‌وقت فكر نمی‌كردیم كه روزی اتفاقی بیفته كه ما رو از هم جدا كنه اما اینجا هر روز صبح از طریق اسكایپ با مامان كه سوئده چت تصویری داریم كه كمی از سختی این دوری كم كنیم.

با دایی‌مون به ایران اومدیم

سارا: مامان‌مون باید از محل كارش مرخصی می‌گرفت و همراه ما می‌اومد ولی به خاطر اینكه یك‌بار با محل كارش صحبت كرده بود و بعدش به دلیل عدم تماس گروه پایتخت كه بعدها فهمیدیم سوءتفاهم بوده، دیگه نمی‌تونست مرخصی بگیره؛ همین شد كه ما رو با دایی‌مون كه دقیقا همون زمان برای دیدن مادربزرگ‌مون می‌خواست به ایران بیاد، به ایران فرستاد.

استقبال پایتختی‌ها از ما در فرودگاه

سارا: زمانی كه رسیدیم به فرودگاه امام خمینی، بعد از اینكه وارد سالن شدیم، دیدیم كه گروه تصویربرداری پایتخت به استقبال ما اومدن و تصاویری از لحظه ورود ما به ایران گرفتن و گفتن که قراره در پشت صحنه سریال پخش بشه.

بعد از خدا، بچه‌هایم را به پایتختی‌ها سپردم

خانم جلیلی، مادر سارا و نیكا كه حسابی دلتنگ دوقلوهایش است، گفت: دوری از بچه‌ها برایم بسیار سخت است اما خب به این دلیل كه خودشان خیلی دوست داشتن در پایتخت حضور داشته باشن و همچنین مادر خودم كه بیمار هستن و سارا و نیكا را خیلی دوست دارن، راضی شدم كه بچه‌ها را همراه با دایی‌شان به ایران بفرستم. بچه‌ها را بعد از خدا به كل گروه سپردم و خدا را شكر كه شنیدم حواس‌شان به سارا و نیكای من هست.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتی ۹/۵ ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • مبینا

      لباساشون خیلی زشته

    • بدون نام

      خیلی بی نمک وبی حالن!!

    • بدون نام

      چقد این بچه ها بی احساس اند ...

    • فاطمه

      اصلا بازیشون خوب نیست.بعداز اینهمه مدت هنوز بلد نیستن.بی استعدادن.

    • mnmnmnmn

      اقا اینا تمام بازی هاشون هم تو شهر زیراب هم تو شیرگاه .یه اسم نباید از زیراب برده بشه .....بعدشم سریالش قشنگه من هم با نظر اون خانم موافقم

    • بدون نام

      مگه اینا بلدن حرفم بزنن؟؟؟

    • پوریا

      یک بازیگرایه بی احساس بی استعداد و زشتی هستن که
      تا دیروز خانم غفوری میگفت اینا امتحان دارن تا دیدن دو نفره دیگه جاشون رو گرفتن سریع برگشتن یه وقت تنها فرصت معروف شدن رو از دست ندن!!!

    • بدون نام

      به نظرم نظرات کاربران رو پاک کنید اگر بچه ها بخونن ناراحت میشن .این ها با کلی عشق اومدن ایران تا دوباره بازی کنن

      پاسخ ها

      • سمانه

        امیدوارم توی پایتخت6 نباشینبه درک بزار بفهمن بازیگرا باید با استعداد باشن

      • سحر

        بعدشم اینا بچه نیستن خیلی هیکلنجهنم فکر میکنن چقدر خوشتیپن و بازیشون خوبه

    • كنعان

      اتفاقا خيلى با استعدادن بعدشم لباساشون خيلى قشنگه خيلى نجيب و زيبا هستن اميدوارم همينجورى بمون من كه دوسشون دارم فرشته هاى معصومو

      پاسخ ها

      • کیانا

        کجا استعداد دارن؟؟

    • yasin

      با سلام
      خوب وقتی نقش این دوقلوها در همین حد در داستان قصه تعریف شده .چه توقعی دارید که بهترین بازی را در عمرشان به شما ارائه کنند.اول باید بیبنید سناریو و فضای قصه و الزامات و......چه مواردی را پیش بینی کرده بعد بروید قضاوت کنید.در حد حال و هوای قصه واقعاخوب بود و فداکاری بزرگی انجام دادند که دوری از خانواده و درس و تحصیل را برای بازی در یک سریال مهم و دیدنی با تعداد مخاطبان بالا را به جان خریدند و از سوئد به ایران آمدند.امیدوارم همیشه پیروز و موفق باشند.

      پاسخ ها

      • کیانا

        کار بی فایده ای کردن چون بود و نبودشون فرقی نداره

    • علی

      ب نظرم اگه اینا رو حذف کنن داستانشون بی مزه میشه در حد خودشون خیلیم خوبن لباساشونم زیباست.دست از حسادت بر دارید.

      پاسخ ها

      • نهرین

        آره حسادت میکنیم چون من و هزاران با استعداد دیگه اینجا بشینیم تا این چاقالو های بی استعداد بازی کنند

    • علی شریفی

      از حسودی این دو بچه بپرید توی حوض پر یخ که کمتر بسوزی منتقد بی منطق :( این مربوط به منتقدین بی منطق است نه همه منتقدین فهیم )

      پاسخ ها

      • آنیتا

        اینا بچن؟؟ اندازه خرس قطبی ان شبیه خرس قطبی های بی خاصیت

    • رامبد

      شاید چون بازیگرای خوبی نیستن براشون نقش زیادی نمینویسن.لباس زیبا هم ربطی به دوقولوها نداره کاره عوامل پشت صحنه است.

    • بدون نام

      واقعا احساس تاسف میکنم برای بعضیا وقتی
      کامنتا رو خوندم خیلی ناراحت شدم.

    • بدون نام

      چرا اون یکی بزرگتر شده؟!

    • بدون نام

      دفعه ی چهارمشونه اما هنوز بلد نیستن عین شیربرنج میمونن

    • شهاب

      من کاری به ظاهرشون و بازیشون ندارم ولی حضورشون تو فیلم بی فایده است.بازیگر کودک دردسرهای عظیم بیشتر تو چشم میاد تا اینا.

    • سمانه

      به چی اینا حسودی کنیم؟؟؟ هیکلشون زیباست؟؟لاغر و قدبلندن؟؟ زیبا اند؟؟؟ بازی چشمگیری داشتن؟؟ استعداد بازیگری دارن؟؟ محبوبن؟؟ اصلا استعداد ندارن مجسمه اند

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج