همكاري هومن جاويد و بهرام رادان، اين بار در شكلي متفاوت
تولید آلبوم جدید هومن جاوید با بهرام رادان
چند سالي ميشود «بهرام رادان» و «هومن جاويد» فعاليتهاي مشتركي را در زمينه موسيقي شروع كردهاند. آخرين نتيجه اين همكاري مشترك، تهيهكنندگي ستاره مشهور سينماي ايران براي آلبوم «شاهماهي» است كه با صداي «هومن جاويد» منتشر خواهد شد...
برترین ها: هميشه اين موضوع كه چهرههاي مشهور و ستارههاي شناخته شده به غيراز حرفه اصليشان در چه زمينههاي ديگري فعاليت ميكنند، براي عموم مردم جالب است. در سالهاي اخير بسياري از ستارگان موسيقي، سينما و ورزش ايران به سمت مشاغل ديگر كه پرطرفدارترينش رستورانداري است روي آوردهاند و شانسشان را امتحان كردهاند اما به ندرت اتفاق ميافتد ستارهاي ريسك كند و تهيهكننده يك آلبوم موسيقي شود! زندگي ايدهآل مفتخر است براي نخستينبار اعلام كند «بهرام رادان» تهيهكننده يك آلبوم موسيقي به نام «شاه ماهي» شده است كه با صداي «هومن جاويد» در مرحله نهايي ميكس و مسترينگ قرار دارد و در ارديبهشتماه سال جديد وارد بازار موسيقي ايران خواهد شد. «هومن جاويد» معلم آواز و مشاور بهرام رادان در آلبوم موسيقي خودش «روي ديگر» بوده و هر دوي اين آلبومها سال ديگر منتشر خواهند شد. بايد ديد چه چيزهايي عامل زيبايي آلبوم «شاه ماهي» بودهاند كه بهرام رادان ريسك تهيهكنندگي را به جان خريده... شايد در اين صفحات به اين سوال پاسخ داده شده باشد.
فكر ميكنم بخش عظيمي از مردم از آندسته افرادي هستند كه ملودي كارها برايشان مهم است، بنابراين آنهايي كه ملوديهاي «بابك زرين» را دوست دارند، مطمئنا آلبوم «شاه ماهي» را هم دوست خواهند داشت. اگر بخواهم مثالي بزنم كه مخاطب بيشتر با جنس كار من آشنا شود، فكر ميكنم سبك من بين خوانندگان نسل جديد بيشتر به «سيروان خسروي» نزديك است و آنهايي كه موسيقي فانكي و پاپراك دوست دارند، اين آلبوم را هم دوست خواهند داشت.
طي سالهاي اخير، فعاليت من در زمينه موسيقي بيشتر تفنني و تفريحي بوده است، زيرا بخش زيادي از انرژي و وقت روزانهام صرف شهرسازي و معماري ميشود، بنابراين هميشه به موسيقي به چشم يك فعاليت تفريحي نگاه ميكردم. البته نه اينكه به اين مقوله بهصورت جدي نگاه نكرده باشم بلكه به اين جمعبندي نرسيده بودم كه بخواهم يك آلبوم گردآوري و عرضه كنم. آلبومهاي قبلياي هم كه كار كرده بودم، اصولا يا بهصورت گروهي بوده يا با يك آهنگساز همكاري كردهام و كار مشترك به حساب ميآمده است. بين سالهاي ۷۷-۷۶ نخستين آلبومم به نام سايه خود را با «بابك اميني» شروع كرديم كه سال ۷۸ به بازار موسيقي عرضه شد و براساس تفكرات آهنگساز ساخته شد. آلبوم دومم با گروه «راز شب» رقم خورد كه باز هم بر پايه كار گروهي بود، كار بعديام نيز با حضور «رامين بهنا» به نام «زيبا زي» ساخته شد و در آلبوم «آزمون و خطا» «بابك رياحيپور» نيز ۳ قطعه مشترك داشتيم، تمام تجربههاي انتشار يافته از من طي سالهاي اخير، كارهاي گروهي بودهاند. بعد از انتشار آلبوم «زيبا زي» كه آخرين آلبوم تا قبل از «شاه ماهي» به حساب ميآيد، بيشتر درگير تنظيم، آهنگسازي، اجرا و كنسرت بودم تا جمعآوري آلبوم. در اين مدت بيشترين همكاري را با گروههاي «رومي» و «داركوب» و همچنين در اكثر كنسرتهايشان حضور داشتهام، ضمن اينكه موسيقي فيلم و سريالهاي متعددي هم ساختهام. بنابراين طي اين سالها در زمينه موسيقي بيكار نبودهام؛ تا اينكه سال گذشته احساس كردم ميخواهم حرف جديدي بزنم و تصميم به گردآوري يك آلبوم انفرادي گرفتم.
از آنجا كه سالها سبك «پاپ راك» را در موسيقي اجرا كردهام، كارهايم هميشه طرفداران «خاص» خودش را داشته است ولي اصولا چون پايه و اساس موسيقي كلامي بر مبناي شعر و كلام است و منشأ ترانههايش از شعر سپيد يا كلاسيك قرنهاي گذشته است، كلام اينگونه موسيقيها كمي جديتر و از زندگي روزمره مردم كمي دورتر است. 3 سال پيش بابك زرين به كنسرتم آمد و بعد از اجرا، با يكديگر آشنا شديم و دوستي و همكاريمان آغاز شد. نخستين همكاريمان در برنامه تلويزيوني كودكانه «سلام» رقم خورد و حين همان كار بود كه «بابك زرين» به من گفت چرا موسيقيهايي با مضامين عاشقانه كه در ساختارشان شخصي مورد خطاب قرار ميگيرد كار نميكني؟ گفتم هميشه دوست دارم مخاطبانم يك مقدار خاصتر از سايرين باشند اما او خيلي منطقي و با دلايل مختلف من را قانع كرد كه ميتوان كارهايي ساخت كه به واسطهشان روي سليقه عامه مردم نيز تاثير گذاشت؛ مسلما وقتي بتواني با استانداردهاي روز دنيا يك كار مردمي بسازي، ميتواني سليقهسازي كني. من هم حرف او را پذيرفتم و تصميم گرفتم به او سفارش آهنگسازي يك آلبوم كامل را بدهم و كارمان را بهصورت كارگاهي شروع كرديم و وقت و و سواس زيادي صرف كار كرديم، آنقدر كه بعضي اوقات شاعران ترانههايمان را دعوت ميكرديم، اتود ميزديم و بحث ميكرديم تا بعد از ساخت 15ترانه بعد از جمعبندي، رسيديم 7 ترانه را نهايي كنيم و در كنار 2 ترانه ديگرمان، در قالب 9 تراك در اين آلبوم قرار دهيم. دوست داشتيم در «شاه ماهي» انواع سبكهاي موسيقي را داشته باشيم تا سليقههاي مختلف را تامين كرده باشيم؛ سبك فانكي، ترنس، هاوس، كلاسيك و پاپ راك، از جمله سبكهايي هستند كه در اين آلبوم به كار بردهايم اما با وجود اين يكدستي خوبي بين تراكها وجود دارد كه باعث ميشود مخاطب سردرگم نشود.
بيشك دوستي من و «بهرام رادان»، روي قضيه تهيهكننده شدنش براي آلبوم «شاهماهي» بيتاثير نبوده است چون به موازات تهيه اين آلبوم، من و «بهرام» مشغول تهيه آلبوم «روي ديگر» بهرام بوديم و من بهصورت مشاور و معلم آواز در آن آلبوم كنار او قرار داشتم و در تمرينهاي خانگي، استوديويي، نظارت ضبط صدا و بقيه كارهاي آلبومش با يكديگر مشورت ميكرديم.
«بهرام رادان» از همان ابتداي تصميم من براي تهيه آلبوم موسيقي، در جريان كارها قرار داشت و تكتك ملوديها و شعرهايي كه براي آلبومم ساخته ميشد را با گيتار براي او مينواختم و او هم نظرش را راجع به آنها ميگفت. در واقع زمزمههاي ابراز علاقه بهرام به تهيهكنندگي آلبوم من، از همان ابتدا وجود داشت.
با توجه به فعاليتهاي سينمايي بهرام كه ماشاءالله بسيار زياد است، ديگر فرصتي پيش نيامد با هم راجع به اين موضوع حرف بزنيم، من هم تصميم گرفتم ديگر او را در جريان كارهاي آلبومم قرار ندهم تا تمركزش بيشتر روي مراحل نهايي آلبوم خودش باشد.
حداكثر در ماه يكي، دو جلسه يكديگر را ميديديم و كارهاي آلبومش را گوش ميداديم و اما بعد از اينكه بهرام آلبوم نهايي من را گوش داد، ابراز علاقه كرد و تصميم گرفت تهيهكننده كار شود و اين همكاري اتفاق افتاد.
نزديكهاي نوروز 87 بود كه آقاي «شهرام شعرباف» به من پيشنهاد همكاري در پروژه سينمايي «تهران 1500» را دادند. آن زمان پسرم تازه يك ماه از تولدش گذشته بود، از طرفي شرايط جسماني پدرم اصلا خوب نبود و ايشان در بيمارستان بستري بودند. «شهرام شعرباف» با من تماس گرفت و از من خواست 2 ترانه براي فيلم بسازم؛ يكي براي قسمتي كه «حسام نواب صفوي» قرار است سبك راكاند رول بخواند و ديگري براي زماني كه «بهرام رادان» بر حسب يكسري اتفاقات، دچار يك شكست عشقي ميشود و نياز به موسيقي احساس ميشود. با وجود اينكه سختترين شرايط عمرم را تجربه ميكردم و ديگر ميدانستم آخرين روزهايي است كه پدرم در قيد حيات است و واقعا توانايي رفتن به استوديو ضبط و ساخت ترانه را نداشتم، بهدليل روحيه حرفهاي كه دارم، پروژه را شروع كردم. با توجه به همه اين شرايط، بغضم را قورت دادم، به استوديو رفتم و ترانه «فرقي نميكنه» را براي قسمت غمانگيز «بهرام رادان» خواندم و به قولم وفادار ماندم ولي بعدها در خبرسازي جريان توليد، تبليغ و تيزر فيلم با وجود اينكه كليت كار موسيقي «تهران 1500» را دوست عزيزم «فردين خلعتبري» برعهده گرفت، هيچ اسمي از من برده نشد و زماني كه در زمان اجراي جشنواره فيلم فجر امسال براي ديدن فيلم به سالن ميلاد رفتم، در تيتراژ پاياني فيلم در قسمت انتهايي بخش موسيقي ديجيتال، اسم من آورده شده بود كه آن را هم «بهرام رادان» به عوامل فيلم يادآوري كرده بود! درحاليكه من خواننده اين فيلم هستم و نبايد اسمم در بخش موسيقي ديجيتال بيايد! از «بهرام عظيمي» كارگردان «تهران 1500» و ساير عوامل فيلم توقع دارم اين موضوع را اصلاح كنند چون مطمئنا از نظر حرفهاي كار درستي انجام ندادهاند و بايد احترام افراد را نگه دارند.
فكر ميكنم «بهرام رادان» اعتماد زيادي به من دارد، آنقدر كه من را بهعنوان مشاور موسيقايياش در پروژه آلبوم موسيقي خودش انتخاب كرد، اعتماد زيادي هم داشت كه تصميم گرفت تهيهكننده آلبوم مشاور خودش نيز بشود. بهرام بيشتر روي تنظيم و نهايي كردن كارها حساسيت به خرج ميداد، زيرا در اين زمينه اطلاعات خوبي دارد و صاحبنظر است اما در كل چون سليقه ما ۲ نفر خيلي به يكديگر نزديك است، در بسياري از قسمتهاي كار توافق نظر داشتيم اما الان كه براي انتشار آلبوم وارد فاز گرافيكي و ساخت كليپ شدهايم، يكجورهايي فرمان دست رئيس است و تصميمگيرنده نهايي بهرام است. وسواس او روي كار آنقدر زياد است كه روزانه چندبار با هم تماس ميگيريم و مرحله به مرحله كارها را پيگيري ميكند. ابتدا قرار بود آلبوم «روي ديگر» بهرام بهمنماه ۹۰ منتشر شود، به همين دليل زمان انتشار آلبوم «شاه ماهي» به ارديبهشت ۹۱ منتقل شد اما الان قرار شده هر ۲ آلبوم در ارديبهشت ۹۱ منتشر شوند. يك تشكر ويژه هم بايد از وزارت محترم ارشاد داشته باشم كه در صدور مجوز آلبوم همكاري بسيار صميمانهاي داشتند و سرعت كارمان در بخش دريافت مجوزها بسيار ايدهآل بود.
ارسال نظر