برترین ها: چهره نوروزي ما خواننده جوان موسيقي پاپ است. زانيار خسروي برادر کوچک سيروان، البته حالا بازي در يک فيلم سينمايي را هم در کارنامهاش دارد اما موضوع گفتوگوي ما حول و حوش ارتباط او با ماشين و رانندگي و البته ربط اين موجود چهارچرخ با موسيقي است. با زانيار درباره نقطههاي اتصال اين دو موضوع ظاهرا بيربط گپ زديم و حاصل يک ساعت گفتوگو با تختگاز چيز جالبي از کار درآمد. هديه نوروزي تختگاز را بپذيريد.
- رابطه چهرههاي مشهور عالم سينما، ورزش و موسيقي با اتومبيل هميشه خوب بوده. براي ستارههاي ورزش و هنر معمولا داشتن يک ماشين خوب، مهم بوده و گاهي پول گزافي بابت داشتن يک اتومبيل خوب ميپردازند. براي تو هم همين جوري است؟ يعني آنقدر به داشتن ماشين علاقمندي که بيشتر پولت را بابت آن خرج کني؟
قاعدتا همه دوست دارند ماشين خوب داشته باشند و سوار شوند منتها شرطش اين است که بتوانند. اما در مورد چهرهها يا به قول معروف سلبريتيها در ايران، ماجرا فرق ميکند. اينجا براي چهرهها موضوع ماشين و منزل شخصي مهم است. اين را در ميان دوستانم زياد ميبينم. گاهي اوقات ماشينهايي مي خرند که نسبت به درآمد آنها خيلي گران است. اين هم به خاطر اين است که معمولا تصور ميکنند هنرمندها و ورزشکاران مشهور وضعشان خوب است. بنابراين به خاطر همين چهره بودن مجبورند گاهي بيش از توانشان هم پول به خاطر ماشين بپردازند.
خب مردم توقع دارند چهره هاي محبوبشان را اينطوري ببينند. مثلا اگر مردم علي دايي را با ۲۰۶ ببينند پيش خودشان ميگويند حتما ماشين دوست ندارد. در واقع تصور عمومي اين است که اگر آدم مشهوري را با ماشين خوب ببينند فکر ميکنند کارش درست است و بر عکس اگر با ماشين عادي ببينند فکر ميکنند طرف يا کارش خوب نيست يا تظاهر ميکند. اين موضوع در ميان چهرههاي سينما و موسيقي و ورزش هست.
از رنو 5 تا مزدا 3
- چه سالي گواهينامه رانندگي گرفتي؟
سال ۸۲. دو سال ديگر بايد تمديدش کنم.
- از آن آدمهايي هستي که تا به سن قانوني ميرسند گواهي نامه ميگيرند؟
نميدانم ولي در همان ۱۸ سالگي گواهينامه گرفتم.
- ۱۰همان سال ۸۲ که تازه گواهينامه گرفته بودم رنو ۵ داشتم. اولين ماشينم بود. بعد از آن پرايد هاچبک خريدم.
بعدش هم ريو داشتم و پژو ۲۰۶ اتوماتيک و حالا هم که مزدا ۳ جديد...
- يعني يک سال و نيم يکبار ماشينت را عوض کردي.
نه در شش هفت سال اول سه بار عوض کردم اما در اين يک سال و نيم اخير سرعتم بيشتر شد و دو سه بار ماشينم تغيير کرد.
- براي خيلي از آدمها ماشين جايگاه مهمي در زندگي دارد.
انگار که يکي از اعضاي خانواده باشد. دوست دارم بدانم اتومبيل در زندگي شخصيات چه موقعيتي دارد؟ چقدر به ماشين وابسته هستي؟
وابستگي از چه لحاظ؟
- يعني اينکه بدون آن دچار مشکلاتي در زندگي بشوي.
شايد مواقعي پيش بيايد که بدون ماشين دچار مشکلاتي بشوم اما هميشه اينطور نيست که همه کارم را با ماشين خودم انجام بدهم. مثلا مسيرهاي دور و پرترافيک نميروم.
- جور ديگري هم هست. مثلا بعضيها با ماشينشان ارتباط عاطفي دارند و مثلا هر روز آن را تميز ميکنند...
خب من هم ماشينم را دوست دارم و به آن مي رسم. مثلا مواظبم خراب نشود. معمولا هم تميز نگهش ميدارم.
ميخرم تا بفروشم
- بيشتر ماشين صفر کيلومتر خريدي يا دست دوم؟
به جز رنو ۵ که اولين ماشينم بود و صفرش در سال ۸۲ وجود خارجي نداشت بقيه را تا به حال صفر کيلومتر خريدهام. البته ماشين بعديام دستدوم خواهد بود.
- براي خريد ماشين چه چيزي برايت مهم است. فقط به خاطر علاقه به يک برند ماشين ميخري يا به فروش بيدردسر آن هم فکر ميکني؟
سعي ميکنم ترکيب هر دو تا باشد... معمولا سعي ميکنم بين ماشينهايي که خريد و فروش آنها خوب است بگردم و آن چيزي را که دوست دارم انتخاب کنم. طبيعتا منطقي نيست که آدم يک ماشين گرانقيمت بخرد و بعد نتواند آن را بفروشد.
- دقت کردي که موسيقي و اتومبيل با هم چه ارتباط جالبي دارند؟ مثلا يکي از جاهايي که خيلي از آدمها دوست دارند موسيقي گوش کنند داخل ماشين است. اصلا سليقه خاصي براي گوش کردن به موسيقي در ماشين وجود دارد؟
البته موسيقي را ميشود هر جايي گوش داد مثلا در خانه و در ماشين. به نظر من موسيقي گوش کردن ارتباط مستقيمي به سن و حال آدم دارد. مثلا من شخصا اگر بخواهم از خانه بيرون بزنم سعي ميکنم يک موسيقي انرژيک در ماشين گوش بدهم اما موقع برگشت در شب قطعا موسيقي آرام را انتخاب ميکنم. چيزي که براي ريلکس شدن مفيد باشد. در واقع هر کسي بر مبناي سليقهاش انتخاب ميکند. معمولا آدمها همان موسيقياي که براي گوش کردن در منزل جدا کرده همان را هم داخل ماشين استفاده ميکند...
- اما بعضيها مثلا يک سيدي انتخابي براي ماشين دارند.
فکر ميکنم اين گروه بيشتر عشق سيستم صوتي باشند تا خود موسيقي...
- اما خيليها هم موسيقي به قول خودت پرانرژيتر را براي گوش کردن در ماشين انتخاب ميکنند شايد براي اينکه گازي بدهند و با شتاب بيشتري رانندگي کنند. اصلا فکر ميکني ميشود گروهي از موزيک را مثلا به نام «موسيقي ماشيني» جدا کرد؟
در ايران تا آنجايي که ميبينيم بعضي از سبکها مثل «هاوس» يا «ترنس» در ماشين بيشتر شنيده ميشوند، همانهايي که به قول جوانترها «تو ماشين حال ميده» چون هيجان دارد. البته اين روزها که در تهران بيشتر از ۴۰ کيلومتر نميشود رفت و اين نوع موسيقي شش هفت سال پيش بيشتر جذاب بود.
- خود شما مثلا بيشتر چه جور موسيقي را در ماشين گوش ميدهي؟ داخلي يا خارجي؟
من بيشتر موسيقي خارجي در ماشين گوش ميدهم. البته به خاطر کار و علاقهام همهجور سبک و تيپ موسيقي را دنبال ميکنم. در هر سبکي يک سري موزيک يا خواننده مورد علاقه دارم.
- حداقل براي کساني مثل شما که کارشان موسيقي است گوش کردن موسيقي در ماشين شايد فرصت خوبي براي مرور يا تمرين ذهني هم باشد.
بله، واقعا اينطور هم هست. بعضي مواقع کارهاي خودم را در ماشين گوش ميکنم.
- موسيقي تکراري در ماشين داري يا اهل تجربه سبکهاي جديد هم هستي؟
واقعا دوست دارم که چيزهاي جديد گوش بدهم اما شايد به خاطر شرايط سني در يکي دو سال اخير سلکشنهايم را دير به دير عوض ميکنم. شايد هم به خاطر اين است که از موسيقيهاي جديد زياد لذت نميبرم. تعداد آهنگهاي توليدي خيلي زياد شده اما تعداد کارهاي خوب کمتر از سابق است.
- شما که در زمينه آهنگسازي هم فعال هستيد تا به حال پيش آمده صرفنظر از تعابير کلاسيک مثلا يک ملودي خاص را براي داخل ماشين بسازيد؟
نه تا به حال نشده، حداقل خودم که چنين آهنگي نساختهام چون ملودياي که دوست دارم را ميسازم. اما گاهي پيش ميآيد که بعد ساخت يک قطعه موسيقي به هم بگوييم «اين خوراک ماشينه».
ملودي اتومبيل
- بعضي از موسيقيدانها هستند که معتقدند از خيلي چيزها مثل طبيعت، دريا و حتي ژن انسان موسيقي ساخت. فکر ميکني ماشين هم ملودي خاصي دارد؟
قطعا هست. مثلا در ذهن من هميشه موسيقي ماشينهاي شاسي بلند و بزرگ مثل موسيقي «هيپهاپ» است. فکر ميکنم موسيقي کاماروهاي قديمي هم از جنس راک باشد. بعضي از ملوديها هم اصلا با بعضي از ماشينها نميخوانند، مثلا موسيقي ماشين کوپه يا اسپرت، موسيقي سنتي ما نيست.
- بعضيها هم صداي موتور ماشين را مثل يک موسيقي ميدانند. اساسا غرش يک موتور پرقدرت ۸ سيلندر را ميشود يک جور موسيقي تلقي کرد؟
فکر ميکنم بيشتر يک جور هيجان است نه موسيقي . يک جور صدا. مثلا من شخصا عاشق صداي موتور هشت سيلندرهاي قديمي جنرال موتورز هستم اما خب اين موسيقي نيست. البته بهتر است در اين مورد نظر ندهم چون خيلي اهل ويراژ دادن و گاز دادن نيستم و مثل پيرمردها رانندگي ميکنم. ممکن است دوست داشته باشم صداي موتور را از دور بشنوم اما اينکه صداي ماشين خودم باشد نه...دوست ندارم چنين سازي بزنم.
- چه چيزي در اتومبيل براي تو مهم است؟
من بيشتر از هر چيزي به طراحي داخلي ماشين و امکانات و آپشنهاي توجه ميکنم. مثلا از کابين بياموسري ۵ قبلي خوشم نميآيد، شبيه داشبورد سمند است. هيونداي هم بيشتر مدلهايش از نظر داخلي شبيه هم است. آپشنهاي داخلي هم براي من مهم است مخصوصا در مورد امکانات رفاهي. مهم اين است که خودم در داخل کابين ماشين لذت ببرم نه اينکه فقط بقيه از بيرون آن لذت ببرند...
- مثلا کدام آپشن را بيشتر ميپسندي؟
اول اينکه حتما بايد ماشينم يک سيستم صوتي خوب داشته باشد. نه اينکه صدايش زياد باشد، صداي باکيفيت را ميپسندم. از سانروف هم خوشم ميآيد، به خصوص اين ماشينهايي که دو تا سانروف دارند. تابش نور خورشيد در داخل اتاق خيلي جذاب است. يکي از چيزهايي که خيلي دوست دارم سيستم گرمکن صندلي است، البته سيستم تهويه براي صندلي بهتر است که خنککننده هم داشته باشد.
- در آستانه سال نو هستيم و خيلي از مردم آماده سفر ميشوند. اهل سفر زميني با ماشين هستي؟
تا حدودي. با دوستانم سفر زياد رفتهايم.
- خودت بيشتر رانندگي مي کني يا کنار راننده ديگري هم مينشيني؟
راستش خيلي از اين که کنار دست ديگران بنشينم احساس امنيت نمي کنم. فقط يکي دو تا از دوستانم اگر راننده باشند خيالم راحت است و نگران نميشوم.
- کدام جادهها را دوست داري؟
راستش من از جزيره کيش خيلي خوشم ميآيد که آنهم با ماشين نميشود رفت اما جاده رويايي من جاده چالوس است. واقعا از حرکت در اين جاده لذت ميبرم. گاهي حتي با وجود اينکه مقصدم مثلا آمل بوده باز هم مسير جاده چالوس را انتخاب کردهام و با تاخير چند ساعته رسيدهام.
نظر کاربران
آهنگ همینی که هستش باحال بود.ایشالا همیشه دو برادر موفق باشن
باارزوی موفقیت برای دو برادر خوشتیپ ولی زانیار خوشتیپ تره
بد نیست دوسش دارم
راننده نمی خوای داداش از بیکاری درمون بیاری ؟ تضمین امنیت: 100%
ماشینت توحلقم
آقای خسروی مگه شما الان لندکروز نداری؟؟'-'