کلارک گیبل، لبخند جادویی و سبیل مخملی
کسی را سراغ دارید که بتواند در برابر لبخندهای گرم و سبیل مشهور «کلارک گیبل» مقاومت کند؟ صاحب آن لبخند جادویی، خود به زنی دل باخت که تا پایان عمر نتوانست فقدانش را تحمل کند. این داستان یکی از زوج های اساطیری هالیوود است.
هفت نامه تماشاگران امروز - ابوالفضل الله دادی: کسی را سراغ دارید که بتواند در برابر لبخندهای گرم و سبیل مشهور «کلارک گیبل» مقاومت کند؟ صاحب آن لبخند جادویی، خود به زنی دل باخت که تا پایان عمر نتوانست فقدانش را تحمل کند. این داستان یکی از زوج های اساطیری هالیوود است.
«کلارک گیبل» در سال 1901 در «اوهایو» به دنیا آمد. پدرش در زمینه حفاری نفت فعالیت می کرد و مادرش یک مهاجر آلمانی بود؛ مادری که تنها 10 ماه پس از تولد کلارک و براثر تومور مغزی از دنیا رفت. سختی ها که در ماه های آغازین زندگی کلارک خود را نشان داده بود، در سال های کودکی و نوجوانی او نیز ادامه یافت. مهمترین اتفاق، ورشکستگی پدرش بود که کلارک را مجبور به ترک تحصیل و کار در یک کارخانه لاستیک سازی کرد.
البته در همین دوران بود که عاشقی به سر کلارک جوان افتاد. دیدن یک نمایشنامه او را شیفته دنیای بازیگری کرد. در سن 21 سالگی و پس از تجربه شغل های مختلف و گردش در شهرهای متفاوت، با «لورا هوپ کروز» آشنا شد. لورا او را تشویق کرد که به بازیگری روی بیاورد.
کلارک در سال ۱۹۳۰ با کمپانی «مترو گلدوین مایر» قراردادی امضا کرد تا رسما وارد هالیوود شود. فیلم های نخست گیبل صامت بود. با اینحال گیبل در مترو گلدوین مایر به جایی نرسید و تصمیم گرفت به کمپانی «برادران وارنر» بپیوندد. مدیر اجرایی استودیو اما او را نپسندید و گیبل یک بار دیگر نزد مترو گلدوین مایر بازگشت که حالا مدیران خود را تغییر داده بود.
اگرچه گیبل در سال ۱۹۳۴ برنده اسکار شد اما اتفاقی دیگر نام او را شهره عام و خاص کرد. در سال ۱۹۳۹ بود که «دیوید سلز نیک» شاهکار تاریخ سینما را ساخت: «بر باد رفته». این فیلم گیبل را به ستاره ای تمام عیار تبدیل کرد. بازی او در نقش «رت باتلر» به اندازه ای شاهکار بود که خود «مارگارت میچل» نیز معتقد بود گیبل همان باتلری است که او در رمانش خلق کرده است.
همین روزها بود که گیبل با «ژوزفین دیلون» ازدواج کرد؛ پیوندی که تنها شش سال دوام آورد و پس از آن، آنها از هم جدا شدند.
آن کارول فراموش نشدنی
یک سال بعد از اینکه کلارک از ژوزفین جدا شد، با «ماریا فرانکلین گیبل» ازدواج کرد. با اینحال این وصلت نیز تنها هشت سال دوام آورد و آنها از هم جدا شدند. سه سال از ازدواج کلارک و ماریای گذشته بود که او با «کارول لومبارد» آشنا شد. رابطه مخفیانه آنها سه سال ادامه داشت و سرانجام گیبل از همسرش جدا شد و در سال ۱۹۳۹ با کارول لومبارد ازدواج کرد.
این سومین ازدواج گیبل، بهترین اتفاق تمام زندگی او بوده است. ازدواج با کلارک گیبل باعث ایجاد ثبات در زندگی کارول شد که تا آن زمان به عنوان بازیگری مستقل فعالیت می کرد. کلارک و کارول نقاط مشترک زیادی داشتند و اگرچه گیبل جمهوری خواه بود و لومبارد یک دموکرات لیبرال، هیچ گاه اختلافی در زندگی مشترک آنها به وجود نیامد.
روی خوش زندگی با حضور کارول لومبارد به زندگی کلارک گیبل قدم گذاشته بود؛ اگر «داگلاس» همه چیز را نابود نمی کرد.
داگلاس علیه کارول
«داگلاس دی سی - ۳» منوعی هواپیمای دو موتوره بود که کمپانی «داگلاس» تولید کرد و بین سال های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ در صنعت هوایی استفاده می شد. اولین هواپیمای داگلاس در سال ۱۹۳۵ پرواز کرد.
ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم از این هواپیما برای حمل نیرو و بار استفاده می کرد. بعد از جنگ نیز همین هواپیما با تغییر کاربری برای حمل و نقل مسافر در شرکت های هوایی مورد استفاده قرار گرفت. کلارک گیبل اما فکرش را هم نمی کرد که یکی از همین «دی سی ۳»ها، عشق زندگی اش را از او بگیرد.
شانزدهم ژانویه ۱۹۴۲، کارول که به تازگی بازی در پنجاه و هفتمین فیلمش یعنی «بودن یا نبودن» را به پایان رسانده بود، سوار یکی از همین هواپیماها بود که دچار سانحه شد. همه مسافران این هواپیما - که در کوهستانی اطراف لاس وگاس سقوط کرد - کشته شدند. در این پرواز علاوه بر کارول، مادرش و «اتو وینکلر» که شاهد عقد او و گیبل بود نیز حضور داشتند.
همین حادثه باعث شد که کارول لومبارد به عنوان اولین زن آمریکایی لقب بگیرد که قربانی جنگ جهانی دوم شد. اشتباه خلبان هواپیما علت سقوطی بود که زندگی گیبل را زیر و رو کرد. «فرانکلین دی روزولت» شخصا نامه ای برای او فرستاد و از دست دادن همسرش را به او تسلیت گفت.
یک ماه بعد از این سانحه، کلارک به «خانه خالی از کارول» بازگشت. این تراژدی چنان او را آزرد که به نوشیدن افراطی الکل روی آورد و بر شدت سیگار کشیدن هایش افزود. کلارک اولین بار و در ملاءعام وقتی گریه کرد که نامه وصیت های کارول به او داده شد.
پس از مرگ کارول، گیبل در ۲۷ فیلم دیگر بازی و دو بار دیگر نیز ازدواج کرد. در سال ۱۹۴۹ با «سیلویا اشلی» ازدواج کرد اما سه سال بعد از او جدا شد. سه سال پس از این جدایی با «کِی ویلیامز» ازدواج کرد اما پنج سال بعد از او نیز جدا شد؛ این بار نه به اختیار خود، که مرگ، گیبل را از کِی و زندگی گرفت. با اینحال در همه سال های پس از مرگ کارول، کلارک «هرگز آن کلارک سابق نشد». او قلبش را جایی میان صخره هایی در لاس وگاس جا گذاشته بود.
نظر کاربران
سلام
ممنون مطلب قشنگی بود. من تقریبا همه فیلمهای کلارک گیبل را دیده ام و واقعا شخصیتش در بر باد رفته و در فیلم در یک شب اتفاق افتاد را دوست داشتم. خدا رحمتش کند.
خدارحمتش کنه بنظرم جذابترین مرد جهان بود دیگ مثلش نیومد،حقا که لقب سلطان هالیوود برازنده سرگرد گیبل عزیزه.
بعدازتصادف زنش لومباردبیشتربازیگرای هالیودمیگفتن کلارک خیلی شکسته شده بعدازاون اتفاق دچار ناراحتی قلبی شدیدشد۲بارسکته کردانگار۵۰سال پیرشد.روحش شاد
سلطان هالیودروحت شاد