گفت و گو با سروش صحت از کار تا نوروز
سروش صحت عیدی هم میده؟
«نوروز را خیلی دوست دارم. وقتی کوچک بودم بیشتر هم دوست داشتم.». اینها بخشی از نظرات سروش صحت، بازیگر، کارگردان و نویسنده طنرپرداز است در مورد نوروز و رسم عیدی گرفتن.
مجله آهنگ ایده آل - رها منفرنیا: «نوروز را خیلی دوست دارم. وقتی کوچک بودم بیشتر هم دوست داشتم. در این سال ها از دو روز مانده به سال تحویل انتظار نوروز را می کشم اما وقتی بچه بودم از مهرماه منتظر بودم تا عید بیاید. از بچگی عاشق این بودم که عیدی بگیرم و هرکس در آن روزها پول بیشتری به من عیدی می داد، خوشحال تر می شدم.
الان هم که در این سن هستم خودم عیدی می دهم ولی واقعیتش هنوز عیدی گرفتن را بیشتر دوست دارم». اینها بخشی از نظرات سروش صحت، بازیگر، کارگردان و نویسنده طنرپرداز است در مورد نوروز و رسم عیدی گرفتن. از آنجایی که صحت یکی از کارگردان های موفق مجموعه های تلویزیونی طنز در این سال ها بوده، تصمیم گرفتیم گپ دوستانه ای با او داشته باشیم.
شما در این سال ها هم بازیگری کرده اید، هم کارگردانی و هم نویسندگی و امروز مخاطب شما را در تمامی این عرصه ها فرد موفقی می داند. چطور شد که تصمیم گرفتید در تمامی این عرصه ها حضور داشته باشید؟
- این سه کار در یک حوزه سینما و تلویزیون قرار دارند، خیلی از هم دور نیستند و با هم در ارتباط اند. به همین دلیل تجربه کردنشان کار غیرعادی به نظر نمی رسد. من در این سال ها در تلویزیون، هم بازیگری کرده ام و هم کارگردانی و نویسندگی، در سینما هم بازیگری هم نویسندگی را تجربه کرده ام و از این کار خوشحالم. البته امکان دارد همه کارهایی که تا به حال انجام داده ام به مذاق تمامی مخاطبان خوش نیامده باشد و بخش هایی از آن ها را دوست داشته باشند و بخش هایی را نه. اما همیشه تلاشم را کرده ام تا کاری را ارائه دهم که مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند و دوستش داشته باشد.
فکر می کنید تجربه این کارها تاثیری هم داشته و به نظرتان کارکردن در کدامیک از این سه حوزه سخت تر است؟
- نویسندگی به نظرم از همه مشکل تر است. به دلیل اینکه هیچ چیزی وجود ندارد و شما از هیچ مطلق، فضایی ایجاد می کنید. باید موقعیت هایی طنز از این هیچ بسازید. اما در مورد تاثیرگذاری باید بگویم فکر می کنم همه چیز این دنیا روی هم تاثیر دارد و می تواند به بهترشدن دیگری کمک کند. در کنار اینکه نمی توان گفت کدامشان از دیگری سخت تر یا آسان تر است.
چقدر سعی می کنید برای پیداکردن سوژه های بکر در میان مردم باشید و با آنها ارتباط برقرار کنید؟
- یکی از ویژگی های اخلاقی من این است که دوست دارم زیاد در بین مردم باشم و هیچ وقت نخواسته ام از جمعیت فاصله بگیرم. البته این برای پیداکردن سوژه نیست چون زیاد دنبال سوژه نمی گردم. اما همیشه دوست دارم جاهایی شلوغ که آدم اطرافم زیاد است باشم. از جای خلوت اصولا بیزارم.
پیش آمده در این سال ها سوژه ای به ذهنتان رسیده باشد که از دل همین میان جمع بودنی که در موردش صحبت می کنید، پیدا کرده باشید؟
- بله. خیلی اتفاق افتاده و اصلا فکر می کنم همه افرادی که شغلشان این است سوژه هایشان را از جمعی که در آن قرار می گیرند، کتابی که می خوانند، فیلم هایی که تماشا میکنند یا خبرهایی که در روزنامه ها می خوانند، پیدا می کنند. به نظرم این موارد بسترساز شکل گیری سوژه هایی است که وقتی به تصویر کشیده می شود مخاطب هم می تواند با آنها ارتباط خوبی برقرار کند.
به عنوان یک طنزپردازد جای چه چیزهایی را در این نوع برنامه سازی خالی می بینید؟
- جای مقداری تحمل بیشتر، دست بازتر، اعتماد بیشتر و باز هم تحمل بیشتر از جانب همه قشرهای جامعه
عده ای از طنزپردازان ما معتقدند به دلیل خط قرمزهاست که نمی توانند آن طور که باید کار طنز بسازند و عده ای دیگر بر این باورند که وجود خط قرمزها تا حدی نیست که دستشان را در برنامه سازی ببندد. شما با کدام یک از این دو گروه بیشتر موافقید؟
- هردوی اینها درست است. مسئله این است که گاهی محدودیت ها باعث می شود شما به موضوعات دیگری فکر کنید و این باعث رشد فکری شما می شود اما این حرف بدان معنا نیست که لزوما همیشه محدودیت ها باعث رشد و شکوفایی می شود. گاهی آدم مجبور است برای آنکه بتواند به خواسته اش برسد به دنبال راهی غیر از آنچه در ذهن داشته، فکر کند و این حرف هم اصلا به این معنا نیست که کدام بهتر است کدام بدتر. اما در نگاه کلی اگر بخواهم انتخاب کنم که کارکردن در کدام شرایط بهتر است یقینا آن راهی را انتخاب می کنم که محدودیت های کمتری در آن وجود دارد.
موضوعی که به آن اشاره کردید جدا از خط قرمزها، بخشی اش هم به ظرفیت مردم ما باز می گردد که خیلی تاب شوخی کردن ندارند.
- بله، همین طور است اما خوشبختانه هرچه می گذرد این ظرفیت در مردم ما بالاتر می رود و اعتراضاتشان نسبت به شوخی ها کمتر می شود. مثلا سر کار «ساختمان پزشکان» ما با اعتراض جدی رو به رو شدیم و جامعه پزشکان و روانشناسان ما متوجه شدند که ما با این کار قصد توهین به کسی را نداریم و همه چیز فقط شوخی است.
به عنوان یک طنزپرداز چقدر در زندگی شخصی تان آدم شوخ طبعی هستید و چقدر نگاهتان نسبت به اتفاقات زندگی، جدی است؟
- خب واقعیت این است که نمی توان نسبت به همه موارد زندگی نگاه طنز و کمدی داشت و من هم مثل همه آدم ها گاهی خوشحال و شادم. گاهی ناراحت و گاهی هم عصبانی می شوم. همه آدم ها مثل هم هستند و فقط این درصد شاد و ناراحت بودن در میان آن ها متفاوت است. من هم تمام این خصوصیات را دارم اما سعی میک نم خیلی همه چیز را سخت نگیرم.
در روزهای پایانی سال هستیم و به سال جدید نزدیک می شویم. نظرتان در مورد آیین باستانی نوروز چیست؟
- نوروز را خیلی دوست دارم. وقتی کوچک بودم بیشتر هم دوست داشتم. در این سال ها از دو روز مانده به سال تحویل انتظار نوروز را می کشم اما وقتی بچه بودم از مهرماه منتظر بودم تا عید بیاید. خیلی چیزها هست که در این ایام دوست دارم. مثل رسم و رسوم آیین نوروز، خلوت شدن تهران، آب و هوا و طبیعت بهار، اینکه آدم ها فکر می کنند می توانید شروع دوباره ای داشته باشید، اینکه مردم شاد هستند، عیدی دادن، مسافرت رفتن و تعطیلی و فضای متفاوتی که بر زندگی حاکم می شود، شکوفه دادن درختان، زنده شدن طبیعت و سبزشدن، شادتر شدن برنامه های تلویزیون و فیلم های خوبی که در سینما اکران می شوند و زیاد خوردن و زیاد خوابیدن و... همه اینها را خیلی دوست دارم.
بیشتر دوست دارید در این ایام به مسافرت بروید تا ماندن در تهران را ترجیح می دهید؟
- ترجیح می دهم در تهران بمانم و سفر نروم چون تهران در حالت عادی پر از ترافیک و آلودگی است ولی در ایام نوروز شهر خیلی خلوت و دوست داشتنی می شود. البته گاهی سفر می روم اما اگر به انتخاب خودم باشد ترجیح می دهم در تهران بمانم.
نظرتان در مورد رسم عیدی دادن چیست؟
- من از بچگی عاشق این بودم که عیدی بگیرم و هرکس در آن روزها پول بیشتری به من عیدی می داد، خوشحال تر می شدم. الان هم که در این سن هستم خودم عیدی می دهم ولی واقعیتش هنوز عیدی گرفتن را بیشتر دوست دارم.
ارسال نظر