چرا قیصر امین پور اینقدر محبوب بود؟
قیصر امینپور شاعری بود که در آیین بزرگداشتش هر کس در توصیف او اشارهای به بزرگیاش میکند؛ اما چرا این شاعر اینقدر محبوب بود؟
عصر روز شنبه (۱۷ آبانماه) آیین بزرگداشتی برای قیصر امینپور، شاعر و عضو فقید فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
قیصر شعرفروش نبود
در این مراسم مهدی محقق، رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، با اشاره به همهجانبه بودن قیصر امینپور گفت: قیصر امینپور جنبههای مختلفی داشت. در دانشگاه تهران تدریس میکرد و معلم به معنای واقعی بود. نهتنها علم را منتقل میکرد بلکه شیوه زندگی او هم برای دانشآموزان درس بود.
محقق افزود: من در فرهنگستان با او آشنا شدم و همواره بزرگی و بزرگواری در او مشهود بود. افسوس که آن سرو به ناوقت از دنیا رفت. او شاعر زبردستی بود و جزو شاعران متعهد بود. شاعر مداح نبود که برای صله و جایزه شعر بگوید. شعر او آموزنده بود و به تعبیر ناصرخسرو شعرفروش نبود. او از آن گروه شاعران بود که شعرش آموزنده، دارای هیجان و مورد استقبال نسل جوان بود.
چرا قیصر اینقدر محبوب بود؟
سپس در این مراسم محمدرضا ترکی، شاعر و استاد دانشگاه تهران، سخنان خود را با این پرسش آغاز کرد که چرا قیصر امینپور در زمان حیاتش و بعد از آن همواره محبوب بود.
او در پاسخ به این سؤال گفت: قیصر معلم به معنای تمام کلمه بود. در روز تشییع و خاکسپاری او از کوچکترین دانشجویان تا استادان دانشگاه حاضر بودند و نمیدانم چه نکتهای در کار او بود که چنین محبوب بود. آثار او حجم زیادی ندارد اما با خواندن آنها ما با او همذاتپنداری میکنیم. او از تریبونها استفاده نمیکرد و همیشه از دوربین و مصاحبه میگریخت.
ترکی همچنین گفت: برخی میگفتند قیصر شاعر بیلبوردها بود و چون شعرش را بر بیلبوردها مینوشتند مشهور شد؛ اما در شهرِ هزار بیلبورد چگونه میتوان چنین استنباطی کرد؟ این بیانصافی است. میگفتند شعر او در کتاب درسی آمده اما شعر خیلیها در کتاب درسی منتشر شده. امینپور زنده است چون شعر او زنده است و سبک او زنده است و تنفس میکند.
توپخانهای که قیصر را هدف گرفته بود
در ادامه این مراسم قهرمان سلیمانی، معاون پژوهشی سازمان ارتباطات اسلامی، قیصر امینپور را سخنور فرهیخته نسل خود خواند و گفت: قیصر امینپور در میان همنسلان ما متشخص و برجسته بود و بعید است کسی در نسل ما بتواند ظهور کند که در این عرصه با او همراه شود. او شاعر، محقق، انقلابی آرمانخواه، روزنامهنگار، معلم و استاد دانشگاه بود. او جزو معدود دانشگاهیانی بود که حصار دانشگاه را برداشت و نوعی نگاه زنده و جدید را به ارمغان آورد.
سلیمانی افزود: قیصر یک پای در سنت داشت و یک پای در تجدد. قیصر جهان سنت و مدرنیته را به هم پیوند زد و این چیزی است که دانشگاه به آن نیاز دارد. او متعلق به نسلی بود که موسیقی را میشناخت، با نقاشی آشنا بود، فیلم نگاه میکرد و تئاتر میرفت؛ چیزی که در محیطهای دانشگاهی ما مرسوم نیست.
معاون پژوهشی سازمان ارتباطات اسلامی در میان حرفهای خود بارها احساساتی شد و در پایان صحبتش با گله از اینکه قیصر امینپور در سالهای پایانی زندگیاش دستخوش ناملایمات شده بود، گفت: موهای قیصر یکدست مشکی بود اما در این سالهای آخر سفید شده بود. توپخانهای در سالهای آخر عمرش او را هدف گرفته بود و به اسم خدا و ائمه و ارزشها او را رنجاند و ما چه آسان این چیزها را خرج میکنیم. این در حالی است که او اهل مدارا و اهل ارزشها بود.
قیصر جوانترین عضو فرهنگستان بود
غلامعلی حداد عادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، هم سخنانش را با خواندن چند شعر از قیصر امینپور آغاز کرد و گفت: سالها پیش دعوای همه مجامع ادبی، دعوای کهنه و نو بود. نوپردازان به کهنسرایان ایراد میگرفتند و کهنپردازان هم ایراداتی را به نوپردازان وارد میدانستند. دعوای شعر نو و کهنه تا انقلاب ادامه پیدا کرد و قیصر زاده انقلاب بود و حالا که به شعر او نگاه میکنیم میبینیم که نه شعر فاخر قدمایی است و نه زبان مبتذل کوچه و بازار را دارد؛ زبان فصیح معیار امروزی در شعر او آمده است. از لحاظ مضمون هم شعر او به هیچ وجه تقلید پوچ شعر قدما نیست. شعر او شعر انقلاب، شعر درد و رنج و شعر جنگ بود. ما او را در متن انقلاب شناختیم.
حداد عادل با اشاره به آشنایی خود با قیصر امینپور گفت: من سال ۶۰ که مسئول کتابهای درسی بودم برای انتخاب شعر کتابها دچار مشکل بودم و آن زمان قدر شعر قیصر امینپور را دانستم نه امروز که شاعران خوب زیادی داریم. در شعر او در ناامیدانهترین حالت هم بیایمانی وجود ندارد. شعر او شعر تعالی است.
رییس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی درباره حضور قیصر امینپور در فرهنگستان هم گفت: قیصر جوانترین عضو فرهنگستان بود. در زمان فوتش ۴۸ ساله بود و چندین سال پیش از آن فرهنگستان با رأی بالا به او رأی داد. اعضای فرهنگستان اصولاً سختگیر هستند اما نبوغ او به اندازهای بود که به او رأی بدهند.
قیصر میتوانست داستاننویس شود
در پایان این مراسم جواد محقق، شاعر، درباره قیصر امینپور گفت: یکی از ویژگیهای امینپور تعادل او در گفتار و رفتار بود. این کیمیای کمیابی است. قیصر از هر نظر رفتار متعادلی داشت و ویژگیهای فراوانی در او بود. او نقاش و خطاط خوبی هم بود و معدود داستانهایش نشان میدهد که اگر در داستاننویسی وقت گذاشته بود از چهرههای توانمند میشد.
او در ادامه خاطره داوری مشترک خود و قیصر امینپور در جشنواره مطبوعات را تعریف کرد که در میانه این جشنواره، قیصر در راه شمال تصادف کرد و مدتها بعد در اثر جراحتهای همین تصادف از دنیا رفت.
در ادامه علی موسوی گرمارودی شعری عاشورایی از قیصر امینپور خواند و در پایان هم لوح تقدیری از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به همسر قیصر امینپور - زیبا اشراقی - اهدا شد.
نظر کاربران
خدا بیامردش ولی با این وجود خیلی زشته که میخوان تنش رو تو گور بلرزونن(میخوان قبرش رو تخریب کنن و ...)
دردهای من جامه نیستند
تا ز تن در آورم چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
نعره نیستند تا ز نای جان بر آورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است