رضا یزدانی و مارکت جهانی
رضا یزدانی از آن دسته خوانندگانی است که از همان روز اول با سبک و سیاق خاص خودش جایگاهش را در موسیقی ایران اثبات کرد.
مجله زندگی ایده آل: رضا یزدانی از آن دسته خوانندگانی است که از همان روز اول با سبک و سیاق خاص خودش جایگاهش را در موسیقی ایران اثبات کرد. شاید خیلی از طرفداران دو آتشه سبک راک بر او خردههای زیادی بگیرند اما بدون شک نمیتوان منکر این شد که موسیقی یزدانی یک موسیقی جدی است و یک سر و گردن از خیلیهای دیگر بالاتر است. بیشتر از خوانندگان مجوز دار سراغ مضامین اجتماعی رفته و تلاشش برای جا انداختن سبک راک در اذهان عمومی قابلتوجه است.
در مصاحبههایش ادعاهای عجیب و غریب نمیکند و خوب میداند که جایگاهش کجاست و چه میخواهد. در روزهای تمرین کنسرتش سراغش رفتیم تا با او گفتوگویی داشته باشیم درباره کنسرت، آلبوم و البته حاشیههای سفرش به برزیل؛ گفتوگویی ساده، رک و بیپرده.
رضا یزدانی از خوانندههایی است که به نسبت دیگر همصنفانش کنسرتهای کمتری میگذارد. همانطور که میدانی در حال حاضر خیلی از خوانندهها بهدلیل کنسرتهایی که برگزار میکنند وقت سر خاراندن هم ندارند. میخواهم بدانم رضا یزدانی نظرش در این رابطه چیست؟
واقعا نظری ندارم چون هر خواننده سیاستهای خاص خودش را دارد.
خود رضا یزدانی چه سیاستی برای کنسرتهایش پیش گرفته؟
من در تهران هر فصل یک کنسرت میگذارم. باقی شهرها هم تقریبا همینقدر کنسرت میگذارم.
چرا تعداد کنسرتهایت اینقدر کم است؟
به نظر من همین قدر کفایت میکند و بیشتر از این جذابیتی ندارد.
تو از آن دسته خوانندههایی هستی که اگر بخواهی میتوانی بیشتر از اینها کنسرت داشته باشی و همانطور که خودت میدانی اجرای هر کنسرت پول خوبی برای خواننده به همراه دارد. یعنی رضا یزدانی از درآمد بیشتر خوشش نمیآید؟
راستش داستان این است که وقتی میخواهی کنسرت برگزار کنی، باید وقت زیادی برایش بگذاری. باید تمرین کنی، کنداکتور عوض کنی، دکور داشته باشی، به تصویربرداریاش فکر کنی و... من همه این کارها را خودم انجام میدهم. خردادماه کنسرت گذاشتم با یک دکور و الان که برای کنسرت شهریور آماده میشوم به دکور دیگری فکر میکنم.
نمیخواهم کنسرتهایم شبیه هم باشند. اعتقاد دارم که هر بار باید ایدههای جدیدی را ارائه داد. همه اینها زمان و زحمت زیادی میبرد. فکر کن که بخواهی در سال یک آلبوم داشته باشی، کنسرتهای شهرستان هم داشته باشی، تیتراژهای سینمایی هم باشد و... به نظرم نشدنی است که بخواهم بیشتر از این کنسرت داشته باشم. همه این مسائل انرژی زیادی را از آدم میگیرد.
خیلی از مخاطبان حرفهای موسیقی اعتقاد دارند که رضا یزدانی از معدود خوانندگانی است که استیج را خوب میگرداند. چه فاکتورهایی را رعایت کردی که این نظر را درباره تو دارند؟
الان ۱۰ سال است که کنسرت میگذارم. خودبهخود بعد از ۱۰سال اجرا داشتن تجربه زیادی را در این زمینه کسب کردهام. غیر از همه اینها یک عقبه و تجربهای هم در زمینه تئاتر و سینما دارم که فکر میکنم این موضوع هم در اجراها و روی استیج خیلی به دردم خورده. همه اینها باعث میشود که تو یک پرفورمنس قابلقبولی را روی استیج داشته باشی و بتوانی مخاطبت را راضی از سالن کنسرت بیرون بفرستی.
گفتی که قبلا تئاتر کار کردهای، تا حالا به فکر کنسرت تئاتر افتادهای؟ اصلا قصد چنین کاری را داری؟
پارسال با تئاتر آقای رحمانیان یک کنسرت تئاتر داشتیم. البته من در آن کار فقط یک کار میخواندم اما راستش در فکر چنین کاری هستم و صحبتهایی هم انجام دادهام. نمیدانم چه زمانی این کار را انجام بدهم اما قطعا به فکرش هستم.
در حال حاضر مشغول انجام چه کاری هستی؟ آلبوم جدیدی در دست داری؟
آلبوم جدیدم که دیگر مراحل نهاییاش را طی میکند. فقط وکال یکی، دو تا از کارها مانده که اگر آنها هم انجام شود کار را میفرستم برای میکس و مسترینگ. فکر کنم تا اواخر امسال هم به بازار بیاید.
پس حالا حالاها کار دارد؟
بله، چون در حال ساخت ویدئو کلیپهایش هم هستیم و قرار است ۱۰ ویدئو کلیپ هم همراه آلبوم بیرون بدهیم. برای همین است که کار یک مقدار زمان بیشتری میبرد. راستش در سه سال گذشته مشغول ضبط این ویدئوکلیپها بودیم.
فکر میکنی با وجود اینکه این ویدئو کلیپها از شبکهای پخش نمیشود بازخوردی هم داشته باشد؟
قطعا مدیای تلویزیون با دیویدی تصویری تفاوت دارد. مسلما تلویزیون مخاطبان بیشتری دارد.
با این حساب فکر میکنی ساخت ویدئوکلیپ و پخش آن بهصورت دیویدی ارزش این همه هزینه را دارد؟
حقیقت این است که کار ما خیلی دلیتر از صحبت هزینه و این حرفهاست. ما واقعا درآمدی از راه آلبوم و ویدئوهایی که میسازیم، نداریم. ساخت ۱۰ ویدئو هزینههایش آنقدر بالاست که شاید یک دهم آن را هم نمیتوانیم از فروشاش دربیاوریم ولی واقعا این کار برای ما خیلی دلیتر از این حرفهاست. تمام بچههایی که این ویدئوها را ساختند هیچ کدام پولی بابت آن از ما نگرفتند. خودشان هم میدانند که ما توانایی پرداخت این هزینه را نداریم. خیلی از بچهها برحسب علاقهشان از جیب خودشان هزینه کردند و این ویدئوها را ساختند؛ افرادی مثل آرمین قاسمیزاده، امین مبارکی، امید مردانبیگی، فطیما یثربی و... .
چه معیاری برای انتخاب ترانههایت داری؟
دوست ندارم از واژههای آسان استفاده کنم. ترانه باید یک آنی داشته باشد که من را بگیرد. خیلی هم به اسم ترانهسرایان توجه نمیکنم. حتی بعضی از ترانهسرایانی که با آنها کار کردهام بعد از کارهایی که از آنها خواندم نامشان سر زبانها افتاد مثل مهدی ایوبی، علیرضا باران، احسان گودرزی و... وقتی من کارهایشان را میخواندم خیلی هم معروف نبودند ولی بهنظرم ترانهسرایان خیلی خوبی هستند. وقتی ترانههایشان را برایم میفرستادند، میدیدم که چقدر ترانههای متفاوتی هستند و چقدر جایگاهشان از خیلی ترانهسرایان دیگری که ترانه میفرستند، بالاتر است.
رضا یزدانی در آلبومهای اخیرش بیشتر به سمت موسیقی پاپ رفته. این ادعا را درست میدانی؟
آلبوم ساعت فراموشی آلبومی کاملا راک است اما آلبوم خاطرات مبهم بله، بیشتر به فضای پاپ نزدیک بود. یک کار متفاوت هم بود. میخواستم در این فضا هم کار کنم. کلا در همه آلبومهایم دوست دارم فضایی متفاوت با آنچه در کارهای قبلیام شنیده شده را ارائه دهم. الان در آلبوم بعدیام که میشود هشتمین آلبوم هم همین کار را کردهام. آلبوم بعدیام هیچ ربطی به هفت آلبوم قبلیام ندارد و کلا فضای دیگری از لحاظ ملودی، تنظیم و حتی وکال دارد.
حاشیههای دیگری هم درست شده بود. مثلا اینکه اینها با پول مردم به برزیل رفته بودند و...
همه دیگر میدانند. «تعطیلات رؤیایی» اسپانسر ما شده بود و ما را به برزیل برد. درازایش یکسری دیویدی از سفر ما منتشر میشود و سودش هم به حساب «تعطیلات رؤیایی» میرود. کلا برایم تجربه شد که دیگر به چنین سفرهایی نروم. این حاشیهها نشان داد وقتی یک جمع هنرمند با هم جایی میروند اتفاقات خوبی نمیافتد آنقدر که برای ما حاشیه درست کردند و این حاشیهها آنقدر برای بعضیها مهم شد که انگار خود فوتبال اینقدر برایشان مهم نبود!
رضا یزدانی در سه گانه ساعتها بیشتر از پیش به سمت ترانههای عاشقانه رفته. یادم است قبل از به بازار آمدن این آلبومها در مصاحبهای که داشتیم گفته بودی خیلی به سمت ترانههای عاشقانه نمیروی و بیشتر دوست داری اجتماعی بخوانی. چه شد که در این سه آلبوم عاشقانه هم خواندی؟
در آلبوم «ساعت فراموشی» و «ساعتا خوابن» قطعات اجتماعی زیادی دارم.
اما ترانههای عاشقانه هم داری؟ چه شد که تصمیمت عوض شد و به این سمت رفتی؟
در آلبوم «پرنده بیپرنده» مخاطبان من خاص بودند ولی از یک جایی به بعد مخاطبان کارهایم میلیونی شدند و در چنین شرایطی بالاخره باید حواست به همه مخاطبانت باشد.
یعنی اگر به خودت بود هنوز سبک و سیاق قدیمیات را حفظ میکردی؟ علاقه شخصی خودت کدام سمت است؟
من هر دو را دوست دارم. این عاشقانهای که من میخوانم عاشقانههای معمولی نیست، عاشقانههای خاص است. حتی خیلی از این عاشقانهها رگههایی از مضامین اجتماعی هم در خود دارد. دایره واژگان این عاشقانهها سخت و متفاوت است.
پ
ارسال نظر