بازیگری که زندانی ها را آزاد می کند
آنقدر نقش آدم بدها را در فیلم های سینمایی بازی کرده که باور اینکه سال هاست برای نجات زندانیان و بازگشت آنها به آغوش خانواده شان تلاش می کند، در برخورد اول کمی سخت است.
همشهری سرنخ - جعفر پاکزاد: آنقدر نقش آدم بدها را در فیلم های سینمایی بازی کرده که باور اینکه سال هاست برای نجات زندانیان و بازگشت آنها به آغوش خانواده شان تلاش می کند، در برخورد اول کمی سخت است.
او فعالیت های خیرخواهانه اش را از 10 سال پیش شروع کرد و تا حالا توانسته با کمک خیرین، زندانیان زیادی را که به خاطر دیه و مهریه سال ها در حبس بوده اند، نجات دهد و به زندگی عادی برگرداند.
بهمن دان می گوید: «من برای نجات هر زندانی تلاش نمی کنم. سراغ کسانی می روم که وضعیت مالی بسیار بدی دارند و به خاطر یک اشتباه و نداشتن پول به زندان افتاده اند.»
این بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در گفتگویی از دردسرهای رضایت گیری و پرونده هایی می گوید که برای نجات متهمان آنها تلاش کرده است.
چه شد که پای شما به ماجرای رضایت گیری و آزادی زندانی ها باز شد؟
این داستان برمی گردد به سال 83 که تصمیم گرفتم درباره تصادفات و حادثه های رانندگی یک مستند بسازم. خیلی دوست داشتم از سرنوشت آدم هایی که در تصادفات دچار حادثه می شوند مستندی تهیه کنم. از راننده هایی که به خاطر تصادف به زندان افتاده بودند گرفته تا خانواده هایی که در حادثه ای، یکی از عزیزانشان را از دست داده بودند.
حتی برای این کار، نامه ای به رییس پلیس راهنمایی و رانندگی وقت نوشتم و از وی تقاضای کمک کردم. ایشان هم خیلی به من لطف کردند و در زیر نامه ای که فرستاده بودم نوشت از اینکه بچه های تلویزیون بتوانند در کاهش تصادفات کاری انجام دهند استقبال می کنند اما متاسفانه جواب نامه بعد از تعطیلات عید به دستم رسید و دیگر ساخت آن مستند فایده ای نداشت.
در همان زمان برای شناسایی افرادی که به خاطر تصادف به زندان افتاده بودند با ستاد دیه و آقای جولایی (رییس ستاد دیه استان تهران) آشنا شدم. وقتی آقای جولایی از پرونده های زیادی که هر روز با آنها سر و کار داشتند گفت و من در جزییات این پرونده ها قرار گرفتم، متوجه شدم چیزی که من فکرش را می کردم تا آن چیزی که واقعیت دارد، از زمین تا آسمان فرق دارد.
شما چه ذهنیتی راجع به این پرونده ها داشتید؟
وقتی رییس ستاد دیه برایم از پرونده زندانیانی گفت که فقط برای 2 میلیون تومان سال ها حبس کشیده بودند، سرم سوت کشید. خیلی از پرونده ها مربوط به مردان جوانی بود که فقط به خاطر مهریه در زندان بودند. البته پرونده های دیگری هم وجود داشت، آنجا بود که فهمیدم ماجرا از آن چیزی که من تا قبل از آن تصور می کردم غم انگیزتر است. وقتی دیگر نتوانستم مستند را بسازم تصمیم گرفتم برای این زندانی ها و آزادی شان کاری بکنم و اینطور شد که تلاش برای گرفتن رضایت را آغاز کردم.
اولین پرونده ای که برای گرفتن رضایت، وارد آن شدید چه بود؟
آن موقع، آقای جولایی از پرونده آتش سوزی در یک قهوه خانه برایم گفت، حادثه ای که در جریان آن چند جوان جان باخته بودند و قهوه خانه دار باید پول دیه آنها را می داد. او قهوه خانه را اجاره کرده بود و وضع مالی خوبی نداشت که بتواند پول دیه را پرداخت کند. ماجرای آتش سوزی هم از این قرار بود که وقتی چند پسر جوان در قهوه خانه بودند گاز نشت می کند. در همین زمان، یکی از پسرهای جوان برای روشن کردن سیگارش فندک روشن می کند که ناگهان انفجار صورت می گیرد و متاسفانه 7 یا 8 جوان در دم جان می بازند.
باخبر شدیم که صاحب اصلی قهوه خانه آدم پولداری است که اگر مغازه را بفروشد دیه قربانیان پرداخت می شود و قهوه خانه داری که از آن موقع دستگیر شده و به زندان افتاده بود آزاد می شود. طبق چیزهایی که شنیده بودم فکر کردم می توانم صاحب ملک را برای آزادی مستاجرش از زندان راضی کنم اما نشد. آن مرد برای پرداخت پول دیه قربانیان رضایت نداد و من با اینکه برای آزادی این مرد خیلی تلاش کردم اما نتیجه ای نداشت. حالا هم نمی دانم آن پرونده به کجا رسیده اما بعد از مدتی همان صاحب ملک را در سر صحنه یکی از فیلم هایی که بازی می کردم در نقش سیاهی لشگر دیدم.
برای خودم هم این موضوع جالب بود. وقتی با او روبرو شدم، فهمیدم که به سینما علاقه زیادی دارد و برای همین نقش سیاهی لشگر را بازی می کند. او آن روز از من به خاطر اینکه راضی نشده بود به حرف مان گوش کند عذرخواهی کرد ولی فکر کنم بعد از آن دیدار او ملکش را فروخت و دیه چند پسر جوان را داد و مرد قهوه خانه چی آزادشد.
شما بیشتر در چه پرونده هایی ورود پیدا می کنید؟
من تا به حال ۶ یا ۷ پرونده را پیگیری کرده ام که بیشتر آنها مربوط به مهریه بوده و یکی از آنها نیز نجات یک زن جوان از قصاص بود.
چرا مهریه؟
به نظرم شکایت و حبس به خاطر مسئله مهریه در کشور ما تبدیل به یک معضل شده است. من روی سخنم با پسرهای جوانی است که قصد ازدواج دارند. یک مثال اشتباه از قدیمی ها به ما ارث رسیده، آن هم این است که می گویند مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته است. جوان ها باید این مطلب را بدانند که مهریه را هم داده اند و هم گرفته اند، مهریه عندالمطالبه است. یعنی هر زمان که زن بخواهد، می تواند برای گرفتنش اقدام کند. کافی است سری به دادگاه های خانواده بزنید و ببینید مردهای جوانی که یک روزی بادی به غبغب انداخته و گفته بودند که مهریه هر چه عروس بگوید همان است، حالا که آب شان توی یک جوی نرفته چطور گرفتار شده اند.
خانم مهریه اش را که عندالمطالبه است اجرا گذاشته و مردکه حتی نمی تواند یک عدد از این سکه ها را پرداخت کند باید راهی زندان شود.
اولین پرونده مهریه ای که به آن ورود پیدا کردید چه بود؟
سال ۸۵ در جریان پرونده پسری قرار گرفتم که به خاطر مهریه چند سال در زندان بود. کلی تحقیق کردم و وقتی مطمئن شدم که واقعا پولی ندارد و وضعیت مالی اش خیلی خراب است تصمیم گرفتم برایش کاری انجام دهم. در آن زمان، پسر جوان باید حدود ۱۰۰ میلیون تومان پرداخت می کرد تا آزاد شود. ابتدا با مراجعه به خانواده همسرش تلاش کردیم رضایت آنها را بگیریم اما هر چه تلاش کردیم، فایده ای نداشت و تنها راه این بود که پول مهریه را پرداخت کنیم. خوشبختانه این پول را توسط دوستان و اقواممان، در یک گلریزان تهیه کردیم و این اتفاق آنقدر سریع رخ داد که حتی خود من هم باورم نمی شد. انگار خدا هم می خواست که آن پسر جوان زودتر آزاد شود.
همه ۱۰۰ میلیون تومان در همان مراسم گلریزان جمع شد؟
بله. باور کردنش برای خودم هم سخت بود. باید از دوستان و اقوام تشکر کنم که در این پرونده ها خیلی به من کمک کردند. وقتی برای بار اول به آنها گفتم قصد دارم یک زندانی را آزاد کنم بدون هیچ سوالی پول را به حسابم واریز کردند.
معمولا یک پرونده باید دارای چه ویژگی هایی باشد که شما برای نجات متهم از زندان تلاش کنید؟
من قبل از اینکه بخواهم به یک زندانی کمک کنم ابتدا کل پرونده اش را می خوانم. بعد از رییس زندان و خیلی های دیگر از شرایط و رفتار فرد زندانی می پرسم. یعنی باید مطمئن شوم آن زندانی از نظر مالی در مضیقه است. در انتها اگر واقعا زندانی نیازمند باشد تمام تلاشم را می کنم تا او هر چه سریع تر آزاد شود.
در پرونده های غیر از دیه و مهریه چطور؟ مثل پرونده قتل؟
هر چند تا حالا تنها یک پرونده قتل را پیگیری کرده ام اما برای این کار هم شرایط خاصی در نظرم است. اینکه قاتل در یک حادثه و به خاطر یک اتفاق مرتکب قتل شده باشد و قتل کاملا ناگهانی و بدون برنامه ریزی قبلی باشد، بعد از قتل هم قاتل باید پشیمان شده و مسئولان زندان تادیب شدن او را تایید کنند.
به طور مثال در پرونده سمیه، زن جوانی که در یک درگیری با چاقو همسرش را به قتل رسانده بود، وقتی در جریان ماجرا قرار گرفتم فهمیدم که اگر تا پایان ماه مبارک رمضان دیه مقتول را پرداخت نکند، قصاص می شود. ابتدا چندین روز درباره حادثه تحقیق کردم و بعد برای کمک به این زن، دست به کار شدم.
از ماجرای سمیه و اینکه چطور در جریان پرونده قرار گرفتید برایمان بگویید؟
اواخر ماه رمضان بود که برای انجام کاری به شهر محلات رفتم و در یک هتل اقامت داشتم. قرار بود شب در یک برنامه افطاری شرکت کنم، تا افطار چند ساعتی باقی مانده بود؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم سری به سایت های خبری بزنم. اولین سایت را که باز کردم چشمم به خبر سمیه افتاد. زن جوانی که در استان گیلان و در یک دعوای خانوادگی، ناخواسته، با ضربه چاقو، شوهرش را به قتل رسانده بود.
وقتی خبر را خواندم حسی در وجودم گفت باید به این زن کمک کرد. پایین همان خبر یک شماره تلفن بود. با آن شماره که تماس گرفتم خانمی گوشی را جواب داد و بعد از چند دقیقه ای که صحبت کردیم گفت پول مورد نظر که حدودا ۵۰ میلیون تومان بوده جمع شده است و دیگر احتیاجی به کمک نیست. به نظرم یک جای کار می لنگید. اگر پول جمع شده بود چرا خبری منتشر شده و برای جمع آوری کمک درخواست کمک شده بود؟
دلم طاقت نیاورد. فردای آن روز سوار ماشین شدم و به شهر شفت رفتم. در این شهر ماجراهای زیادی رخ داد که به من ثابت کرد برای کمک به سمیه اشتباه نکردم. از همه مهمتر این بود که وقتی به شهر رسیدم متوجه شدم هنوز پول دیه به طور کامل فراهم نشده و زنی که تلفنی جواب مرا داده بود اشتباه کرده است، به خاطر اینکه خیلی ها آمادگی خود را برای پرداخت پول اعلام کرده ولی متاسفانه هیچ پولی به حساب نریخته بودند.
وقتی موقع اذان ظهر به شهر شفت رسیدم؛ ماشینم درست مقابل یک مسجد پنچر شد. من آدرسی از کسی که برای کمک به سمیه تلاش می کرد نداشتم. بعد از گرفتن پنچری برای شستن دست ها و خواندن نماز به مسجد رفتم. زمانی که قصد خروج از مسجد را داشتم ناگهان یک نفر از اهالی شهر من را شناخت. او از من خواست چند لحظه ای به جمع شان وارد شوم. آنها دلیل آمدنم را پرسیدند و من هم آن را توضیح دادم. همان موقع بود که متوجه شدم درست مقابل مسجدی ماشینم پنچر شده است که همه کارهای مربوط به آزادی سمیه در آنجا انجام می شود. فکر می کنم این اتفاقات، اتفاقی نبود.
شما برای آزادی سمیه چه کار کردید؟
همان روز وقتی با بزرگترهای محل به خانه خانواده سمیه رفتیم و از حال و روز نامساعد زندگی شان باخبر شدم تصمیم گرفتم هر طوری که شده به آنها کمک کنم. به تهران بازگشتم و دوباره همان دوستان و اقوام مان را که همه آنها دستشان در کار خیر است جمع کردم. هر کس به هر اندازه ای که می توانست در این راه با من همقدم شد. من در آنجا از ۵۰ هزار تومان پول گرفتم تا چند میلیون تومان و اینطور شد که سرانجام پول مورد نیاز برای آزادی سمیه فراهم شد.
از روزی که تلاش تان نتیجه داد و بالاخره خانواده مقتول برگه رضایت را امضا کردند بگویید؟
روزی که برای گرفتن امضای رضایت از دو برادر و خواهر مقتول وارد محضر شدیم، حس خوبی داشتم. من و آقای عطایی، یکی از خیرین شفت، در چند روز گذشته اش خیلی تلاش کرده بودیم تا سمیه آزاد شود و در آن لحظه حس بسیار خوبی داشتیم.
حالا از سمیه خبر دارید؟
فکر کنم تا چند وقت دیگر از زندان آزاد خواهد شد.
در حال حاضر هم پرونده ای برای پیگیری دارید؟
بله، پرونده پسری هست به نام سینا. مدتی قبل از یکی از اقوام مان ماجرای سینا را شنیدم و متوجه شدم که او به خاطر عدم توانایی در پرداخت ۸۰ میلیون مهریه همسرش، از ۸ سال پیش در زندان است. به همین خاطر با هماهنگی سازمان زندان ها و ستاد دیه کشور با او ملاقات کردم. او واقعا انسان مظلومی است و ۸ سال از بهترین دوران زندگی اش را در زندان به سر برده است. تصمیم گرفتم به او کمک کنم. وقتی با مادر همسر سینا روبرو شدم، ایشان مرا شناخت و گفت من بازی های شما را خیلی دوست دارم؛ من هم با شنیدن این حرف ها با خودم گفتم دیگر مشکلی نیست و این خانم رضایت می دهد و کار سینا هم ختم به خیر خواهد شد اما همه این حرف ها یک تعارف ساده بود چرا که وقتی گفتم برای آزادی سینا می خواهم با شما صحبت کنم ایشان حاضر نشد کوتاه بیاید.
حالا پرونده سینا به کجا رسیده است؟
خوشبختانه توانستیم با کمک دوستان و چند گلریزانی که انجام دادیم مبلغ ۸۰ میلیون را فراهم کنیم و اگر مشکلی پیش نیاید باید تا هفته سوم شهریور ماه، سینا از زندان آزاد شود.
افراد آزاد شده پس از آزادی با شما تماس می گیرند؟
ببینید. من تا چند وقت قبل چراغ خاموش کار می کردم اما به قول بعضی از دوستانم این کارها را باید همه ببینند و یاد بگیرند تا آنها نیز دست به این اقدامات خیرخواهانه بزنند؛ به همین خاطر بود که تصمیم گرفتم ماجرای سمیه و چند پرونده دیگری که وارد شده بودم، رسانه ای شود. اصلا توقع این را ندارم کسی پس از آزادی پیش من بیاید یا برای تشکر تماس بگیرد. البته در این چند پرونده ای که داشتیم افرادی که آزاد شدند تماس گرفتند و کلی تشکر کردند. حتی با چند نفر نیز رابطه ای دوستانه پیدا کردیم. بارها از من پرسیده چه کار می توانند برایم انجام دهند و من فقط به آنها می گویم خوب زندگی کنید.
پرونده دیگری نیز هست که بخواهید آن را پیگیری کنید؟
این پرونده برایم خیلی ناراحت کننده است. ماجرایش مربوط می شود به پسر نوجوانی که به خاطر تصادف با موتورسیکلت و کشته شدن یک عابر پیاده در این تصادف، در کانون به سر می برد. این پسر نوجوان کارگر یک مغازه بوده که روز حادثه وقتی برای صرف ناهار سوار موتورسیکلت خود شده بود تا به خانه برود، در مسیر با عابر پیاده برخورد کرده و باعث مرگ او شده بود. پس از این حادثه، پسر نوجوان دستگیر شده و اکنون حدود ۱۵۰ میلیون تومان دیه باید پرداخت شود تا قبل از انتقال او از کانون به زندان، وی آزاد شود. امیدوارم این پرونده را نیز بتوانم با کمک دوستانم به سرانجام برسانم.
نظر کاربران
مردی و مردونگی گوهر نایابیه....
آقای دان... راه حضرت علی رو پیش گرفتی...علی یارت
پاسخ ها
سلام من شوهرم زندانه شاکی داره میتوانید کاری کنید بخدا اولین بارشه دزدی کرده دوتا بچه کوچیک دارم کاری برام بکنید ممنونم
سلام آقای دان خدا خیرتون بده امیدوارم هنرمندان دیگه که فقط بلدن عکس سلفی بگیرن کمی از انسانیت شما یادبگیرن. یک هنرمند و خیّر گمنام... بی هیچ ادعایی به مردم کمک می کنه امیدوارم برکت در زندگی شما همیشه جریان داشته باشه
پاسخ ها
کمک میخوام ازتون همین خدا خیرنون بده
دمت گرم.خیلی مردی
سلام به جناب آقای دان بزرگ مرد سینمای ایران و پهلوان سرزمین ایران از کسانی هستن بی ادعا و خیر بهمه تااونجاییکه از دستش بربیاد انجام میده و امیدوارم همه ماها بتونیم ایشان را حمایت کنیم و دیگر هنرمندان از ایشان یاد بگیرند و شهرتشان را مثل آقای دان وقف ملت بکنند / موفقیت همه کسانیکه در راه انسانیت قدم برمیدارن از خداوند متعال خواستارم
از زحمات شما در راستای ترویج انسانیت سپاسگزارم
سلام درود برشما انسان کامل دستی که گره ای رابازکند دست خداست دعاکیند ماهم به نوبه خود به سعادت شما نزدیک شویم یاعلی مدد.
آقای دان دست مریزاد ... شاید خیلی ها این خبر بهشون نرسیده باشه که آقای جواد گلپایگانی یا همون اتقی سریال اینه عبرت به خاطر یک تصادف و دیه 70 میلیون تومانی 14 ساله که تو زندان به سر میبره و تو این مدت هم 2 بار سکته کرده به طوری که دست راست ایشون کاملا بی حس شده . اگر آقای دان این مطلب رو میخونن و یا هر کس دیگه ای که بضاعت مالی بالایی داره به این بنده خدا کمک کنه که از زندان آزاد بشه .
سلام از زحمات زیادتون تشکر دست مریضا لطفا به مشکل اقای جواد گلپا یگانی رسیدگی کنید اون هنرمند به مشکل رسیدگی کنید
ای خراپات
شوهرم به خاطر وام خواشغالی که نتونست موفق بشه و پرداخت کنه اقساط و تو زندانه لطفا کمکش کنید
سلام تورو خدا یه جوری راه ارتباط با ایشون رو بهم نشون بدید همسرم زندانه زندگیم داره خراب میشه
اگر میشه یک کاری کنید من هم با ایشان تماس بگیرم
اگر میشه یک کاری کنید من هم با ایشان تماس بگیر بنده تصادف کردم وضعیت بسیار خرابی دارم تازه ازدواج کردم هیچ کس کمک نمیکنه الان قرار 2ماه دیگه کلن برم زندان از طبقه خیلی خیلی پاین هستیم هیچ کسی را ندارم کمک کند واگن هر کسی هست بیاد به من کمک کند دیه این بدهم
با سلام ماهم یه مشکل مالی داریم که به خاطر آن دوسال پدرم تو زندان ومادرم با ۳تا بچه به سختی امرار معاش میکنه و پدرم هیچ حقوقی جز یارانه نداره
سلام ازتون خواهش میکنم برا ما یه کاری بکنین دامادمون افتاده زندان شریکش سرش کلاه گذاشته این مونده و چندتا طلبکار ما خیلی تنهاییم کسی رو نداریم خواهرم خیلی عذاب میکشه ۲ تا بچه دارن که دلشون برای پدرشون تنگ شده تو رو خدا کمکمون کنین
باسلام اقای ک نمیدونم اسمتون چیه ازشما اجزانه خواهش دارم به برادرم ک یک کارگرساده است ودرحال حاطربیماراست کمک کنید وضع مالی پدرومادر پیرم خوب نیست ونمیتوانندمهریه زن .داداشم را ک به مبلغ 30 ملیون هست رابدهند خانواده من درروستا زندگی میکنند برادر کوچکم تازه داماد شده واو هم کارگر است او کارمیکند تا جهزیه خودش رادرس کند از شما خواهش میکنم به خانواده ام کمک کنید توروقران واقا نمیشه باروزی 20 تومون یک روز کاراست ویک روز نیست این پول را جور کنند من ب عنوان یک خواهراز شما تمنا میکنم ما هیچکس رانداریم تا ب ما کمک کنداول خدا وبعد از خدا شما اقای محترم
سلام خسته نباشین خدا واقعا خیرتون بده من همسرم بخاطر مهریه همسر اولش یکماه زندان بود ولی با گذاشتن سند اومد بیرون ولی محکوم شد به پرداخت ۵ماه یک سکه با سه تا بچه خونه مستجری کارگر مغازه هم هست ومریض هم قلبش هم کلیه وتیروئید واقعا دستو بالمون خالیه همسرش که ۹سال پیش طلا گرفته بود بجای مهرش همسرش داخل زندان هست به جرم مواد و قاچاق ازتون میخوام اگه میتونید به خیرین بگید به ماهم کمک کنن خدا خیرتون بده.
دادشم قتل عمدانجام داده دیه ش ۱۳۱ میلییون تا۴۵روزوقت دادن لطفاکمک کنید
با سلام خدمت خیر ازتون خواهش میکنم به برادرم کمک کنید اون هیچ جرمی انجام نداده فقط بخاطر سکه بهارآزادی به زندان بسر میبره وداداشم ادم خوب وفقرونمازخون هستش الان شش ماه بخاطر۱۷ سکه زندانی هستش و هیچ پولی نداریم که پرداخت کنیم و برادرم در زندان اهواز به نام امید مرجانی پورهستش ازشما خواهش میکنم توروخدا واهل بیت یه کمکی به داداشم بکنید تا قلب مادرم شاد بشه
توروخدا به داداش من کمک کنید برا ۸ تومن تو دادگاهه تورو قران
سلام خسته نباشید کمک نیاز داریم به پول برای قتل عمد ولی بیگناه بعد از خواندن میفهمید زندانی محمد رضانظام ابادی سال ۷۷به جرم قتل عمد دسته جمعی وبه علت شکنجه دادن به گردن گرفته اکنون ۲۰سال زندانه الان میخواهند حکم را اجرا کنند اولیادم میگویند ۲۰۰میلیون پول بدهید تا رضایت بدهیم خوداولیادم فهمیدند که او بیگناه است وقاتل اصلی به جزای اعمالش رسیداقای پاکزاد این بچه اهل بم هستش وپدرو مادرش مردند در زلزله بم کسی را ندارد منم دختر عمویش هستم تا اخر این ماه یعنی ۳۱مرداد۹۷بیشتر وقتمون ندادندتورابخداتحقیق کنید چونکه وقت خیلی تنگه بااین شماره تماس بگیرید ۰۹۳۷۵۱۵۹۸۴۸ادرس استان کرمان شهرستان بم خیابان سید طاهرالدین تورا بخدا شتاب کنید
سلا م من یک دختر ۲۳سلاله مر یض هستم که از ی۱۱ سالگی چار مریضی شودم که هیچ الاجی ندارد برادرم ررا به خواتر مهریه زندان کنند ما نمیتوان ککمکش کن توان. پرداخشو ندارد چو پولایی که داشته داده. که چشم و دستا نم را عملم کرد شما بزگوا ری کنید به کمک شما نیاز دارم خانواده ام هبر ندا رن که من این کر میکنم چون به گردنشون حق را مد
سلا م من یک دختر ۲۳سلاله مر یض هستم که از ی۱۱ سالگی چار مریضی شودم که هیچ الاجی ندارد برادرم ررا به خواتر مهریه زندان کنند ما نمیتوان ککمکش کن توان. پرداخشو ندارد چو پولایی که داشته داده. که چشم و دستا نم را عملم کرد شما بزگوا ری کنید به کمک شما نیاز دارم خانواده ام هبر ندا رن که من این کر میکنم چون به گردنشون حق را مد
سلا م من یک دختر ۲۳سلاله مر یض هستم که از ی۱۱ سالگی چار مریضی شودم که هیچ الاجی ندارد برادرم ررا به خواتر مهریه زندان کنند ما نمیتوان ککمکش کن توان. پرداخشو ندارد چو پولایی که داشته داده. که چشم و دستا نم را عملم کرد شما بزگوا ری کنید به کمک شما نیاز دارم خانواده ام هبر ندا رن که من این کر میکنم چون به گردنشون حق را مد
سلا م من یک دختر ۲۳سلاله مر یض هستم که از ی۱۱ سالگی چار مریضی شودم که هیچ الاجی ندارد برادرم ررا به خواتر مهریه زندان کنند ما نمیتوان ککمکش کن توان. پرداخشو ندارد چو پولایی که داشته داده. که چشم و دستا نم را عملم کرد شما بزگوا ری کنید به کمک شما نیاز دارم خانواده ام هبر ندا رن که من این کر میکنم چون به گردنشون حق را مد
برادر م زندا ن می کنند خواش می کنم کمم کن
سلام خسته نباشید. منم باامیدی ازدواج کردم، ولی چون شوهرم ازدواج ناموفق داشت وتوعقد طلاق گرفتن، الان بخاطر مهریه زندان هس، چون 14سکه معوقه داره،توروخداکمکم کنید، ماحتی پول رهن خونه نداریم.
سلام خسته نباشید.من برادرم رفته زندان دوتادختربچه کوچک داره الان ۵سال نتونستیم پول دیه روجور کنیم شماروبخداقسم کمکمون کنید یه راهی پیش رومون بزارین خواهش میکنم ایشالاخداهرچی میخواد بهتون بده کمکمون کنید
سلام آقای دان مابرای آزادی زندانیمون کمک نیاز داریم
سلام آقای دان جوانی که هفت سال هست ناخواسته وازروی یک لحظه غفلت مرتکب قتل شده والان حکم قصاصش اومده وخانواده ی مقتول با پادرمیانی ریش سفیدها راضی به دیه شدن،ولی میلیاردی دیه میخوان،،،زندان عادل آبادشیرازهست اسمش هم مسلم نوروزی هست،این جوون لیسانس گرفته دوسال سربازی رفته پدرومادرپیراین جوون کمک شدیدشماوخیرین کشوراحتیاج دارن،عاجزانه ازشما تقاضای کمک دارم،شماره کارت 6037997157743890حسین نوروزی ،09332965785شماره تماس
ازتون خواهش میکنم بهم کمک کنید پدرم تو زندانه بخاطر بدهکاری ...خداخیرتون بده خیرین عزیز لطفا کمکم کنین09030159009
سلام من شوهرم زندانه شاکی خصوصی داره دوتافرزند دارم کوچیکن بخدا پول نداریم درش بیاریم تو زندان تهران بزرگ هست بهروز ملایی 25ملیون باید پرداخت کنیم کمکم کنید
سلام من شوهرم زندانه شاکی خصوصی داره دوتافرزند دارم کوچیکن بخدا پول نداریم درش بیاریم تو زندان تهران بزرگ هست بهروز ملایی 25ملیون باید پرداخت کنیم کمکم کنید
سلام من شوهرم زندانه شاکی خصوصی داره دوتافرزند دارم کوچیکن بخدا پول نداریم درش بیاریم تو زندان تهران بزرگ هست بهروز ملایی 25ملیون باید پرداخت کنیم کمکم کنید
سلام من شوهرم زندانه شاکی خصوصی داره دوتافرزند دارم کوچیکن بخدا پول نداریم درش بیاریم تو زندان تهران بزرگ هست بهروز ملایی 25ملیون باید پرداخت کنیم کمکم کنید
سلام من شوهرم زندانه شاکی خصوصی داره دوتافرزند دارم کوچیکن بخدا پول نداریم درش بیاریم تو زندان تهران بزرگ هست بهروز ملایی 25ملیون باید پرداخت کنیم کمکم کنید
سلام من شوهرم زندانه شاکی خصوصی داره دوتافرزند دارم کوچیکن بخدا پول نداریم درش بیاریم تو زندان تهران بزرگ هست بهروز ملایی 25ملیون باید پرداخت کنیم کمکم کنید
سلام من شوهرم زندانه شاکی خصوصی داره دوتافرزند دارم کوچیکن بخدا پول نداریم درش بیاریم تو زندان تهران بزرگ هست بهروز ملایی 25ملیون باید پرداخت کنیم کمکم کنید
سلام ما 5 تا دختریم بابام خیلی مارو دوست دارم هرکاری ام بخاطر مون میکنه بخاطر جهاز ما دخترا که جلو کس و ناکس کم نیاریم 40.50 میلیون کم آورده الانم 1 هفته ست ب بزرگی خدا قسم چون حکم جلب شو گرفتن شبا تو کوچه میمونه ما 5 تا خواهرم تنها کاری ک میکنیم تا صبح رومون پتو نمیکشیم که سرما یی ک پدرنمونتحمل میکنه ما ام تحمل کنیم تو رو آبروی زهرا اگه کاری از دستتون بر میاد انجام بدید
سلام ما 5 تا دختریم بابام خیلی مارو دوست دارم هرکاری ام بخاطر مون میکنه بخاطر جهاز ما دخترا که جلو کس و ناکس کم نیاریم 40.50 میلیون کم آورده الانم 1 هفته ست ب بزرگی خدا قسم چون حکم جلب شو گرفتن شبا تو کوچه میمونه ما 5 تا خواهرم تنها کاری ک میکنیم تا صبح رومون پتو نمیکشیم که سرما یی ک پدرنمونتحمل میکنه ما ام تحمل کنیم تو رو آبروی زهرا اگه کاری از دستتون بر میاد انجام بدید
کمکم کنید..
سلام منم شوهرم و بردن زندان بخاطر یه چیز کوچیک الان با یه بچه تنهام و کسی و ندارم نه پول نه کس وکار اجاره خونه ام خیلی زیاده من هیچ کس و به جز شوهرم ندارم بچم همش بهونه بابا شو میگیره و گریه میکنه گفتن یا سند یا 250000000میلیون پول تو روخدا کمکم کنید. حال
سلام. پسرم در یک درگیری فامیلی که یک نفر ازبین رفت بیگناه به زندان افتاد .الان حکم اعدامش اومده.۴ماه فرصت گرفتیم خانوادهمقتول تقاضای دیه میلیاردی کرده اند.بنده کارگر م تقاضای کمک از خیرین دارم .لطفا برای اطلاع از وضعیت بنده و کمک برای نجات جان پسر جوانم با تلفن ۰۹۱۳۳۰۰۱۰۱۴ تماس بگیرید.معنا محمدی
سلام آقای دان یه زندانی که در بند ده رجایی شهر شانزده سالیبره ه در زندان به سر
به نام خدا بنده دختری 18ساله ام که دارای دوبرادر و دوخواهر هستم ک بزرگترم مستاجر ومتاهل دارای دوفرزند می باشد و خواهرهایم به زندگی خودشون دفتند اما یک پدر پیر کر ولال دارم و یک برادر که بخاطر گرفتار شدن به اثر مواد که به زندان افتاده و مادرمم یک زن مسن و مریض هست ک خودش دیالیز میشه و من یک دختر نامزد کرده بخاطر جهیزیه جوندم و الان برای داداشم ک زندان افتاده 30میلیدن پول میخواییم ک نداریم توروقران ب ما کمک کنین
عرض سلام و ادب خدمت بازیگر نام آشنا و عزیز کشورمان آقای دان عزیز و بزرگوار بنده چهار سال زندان بودم و الان سه ماهه که دارم غیبت میکنم بلکه یه جورایی بتونم مشکلاتم رو حل کنم خودم بدهکار هستم ولی از یکی دونفر طلب دارم یکیشون یک دستگاه تریلر اف هاش که حدود نهصد میلیون پولشه و چهار ساله داره باهاش کار میکنه بهم پس نمیده ازش شکایت کردم ولی دادگاه ازم هزینه دادرسی میخواد تا پروندمو رسیدگی کنه منم یک ریال ندارم بزرگواری کنید و بعنوان قرضی بهم کمک کنید
سلام حکم اعدام برادرم اومده شاکی خصوصی داره رضایت نمیده .تا پنج روز مهلت داریم .لطفا با من تماس بگیرید کمک میخوام تا شاکی را راضی کنید .09168659517 خواهش میکنم التماس میکنم
سلام آقای دان به شوهرم کمک میکنید زندانی هستخیلی گرفتاریم شمارو به خدا یه کمکی به ما بکنید خدا به شما خیرو برکت بدهد.استان گیلان شهرستان فومن
سلام جناب دان یه پسر جوان که ۱۴ساله زندان هست بابت قتل واولیا دم افغانی هستن وحضور ندارن دادگاه گفته ۷۰میلیون بده تا آزاد بشی در غیر اینصورت اعدام داره لطفا کمکش کنید وقت نداره منم غریبم اما از وضعیت خودشو وخانوادش باخبرم گلریزان کنید این جوان به آغوش خانواده برگرده هیچ تخلف زندان هم نداره خواهش کوتاهی نکنید تمام جوانیش زندان بوده اگه واقعا خیرین بسم الله ۰۹۱۰۷۷۱۰۱۵۴با این شماره تماس بگیرید شماره خانوادشو بهتون بدم لطفا کوتاهی نکنید خیرین
درود به شرفت...
سلام خسته نباشید من خانم زندان کمکم کنید زندگی از هم نپاشه
سلام خسته نباشی ببخشی به من کمک کنی تا بتونم شوهرم از زندان آزاد کنم یدونه بچه ۱۲ ساله پسر دارم و شوهرم هم که الان تو زندان قند اعصاب داره برای او ۱۰۰ میلیون وثیقه میخوان من چکار کنم
سلام بنام خدای بخشنده وه مهربان من خانم ۲۰ساله هستم با یک دختر ۵ساله که از شوهرم جدا شدم وه جوز پدرم کسی ندارم اما بتسفانه پدرم بخاطر بدهی در زندانه الان سه ساله وه من مجبور شدم بچمو بدم به پدرش چون جای ندارم وه الان نیاز به کمک دارم که بدهیش بدم خدا خیرتون بده اول تهقیق کنید بعد کمکم کنید