گفتوگو با آندرانيك تيموريان بازيكن موفق فوتبال ايران
هرکسی تلفن آندو را بخرد سرطان می گیرد
براي اينكه آندرانيك تيموريان را ستارهاي موفق بدانيم، ادله بسياري وجود دارد. او درحاليكه ۲۰سال بيشتر نداشت در ابومسلم خراسان خود را بهعنوان پديده فوتبال ايران مطرح كرد و به تيم ملي ايران راه پيدا كرد.
براي اينكه آندرانيك تيموريان را ستارهاي موفق بدانيم، ادله بسياري وجود دارد. او درحاليكه ۲۰سال بيشتر نداشت در ابومسلم خراسان خود را بهعنوان پديده فوتبال ايران مطرح كرد و به تيم ملي ايران راه پيدا كرد. برانكو ايوانكوويچ، سرمربي وقت تيم ملي ايران پيش از جامجهاني او را ستاره تيم ملي ايران لقب داد و او پس از درخشش در مسابقات جامجهاني ۲۰۰۶ آلمان از تيم ابومسلم به تيم بولتون انگليس پيوست. آندرانيك تيموريان متولد ۱۵ اسفند ۱۳۶۱ و متولد محله مجيديه در شرق تهران است. نام كاملش آندرانيك تيموتيان سامراني است و البته دوستان و همبازيانش او را آندو صدا ميكنند.
آندرانيك آنقدر در جام جهاني خوب بازي كرد كه بولتون از خريدش بسيار خوشحال بود. در آن زمان سام آلارديس، مربي وقت بولتون، آندرانيك تيموريان، هافبك دفاعي تيم ملي ايران را بازيكن با استعدادي ناميد و گفت: «من باور دارم كه او ميتواند خودش را با شرايط دشوار ليگ برتر وفق دهد. بازيهاي آندرانيك در جام جهاني بسياري را حيرتزده كرده و من خوشحالم كه براي بهدستآوردن موافقت او توانستيم رقيبان بسياري را شكست دهيم.»
او در سال ۲۰۰۸ با يك قرارداد ۲ ساله به تيم فولهام انگليس پيوست اما او در فولهام روزهاي خيلي خوبي را سپري نكرد. مصدوميت سنگينش از ناحيه زانو در بازي با آرسنال حضور در ليگ برتر و البته بازي در تيم ملي را از دست داد و همين موضوع او را بيش از پيش براي حضور در ليگ برتر انگلستان دور كرد. در ليگ برتر انگلستان قانوني براي بازيكنان خارجي وجود دارد و آن اين است كه آن بازيكن بايد در ۷۵درصد آخرين بازيهاي ملي تيمش بازي كرده باشد. آندو مدتي هم بدون تيم بود تا اينكه به ايران و تيم تراكتورسازي تبريز بازگشت. شك و ترديدها درباره آندو در اين زمان به حدي بود كه استقلال و پرسپوليس ۲ تيم سرشناس ايران خيلي تمايلي به جذب او نشان ندادند اما آندو با بازيهاي خيرهكنندهاش در تراكتورسازي و سپس همراه تيم ملي در جام ملتهاي آسيا بار ديگر تواناييهاي خودش را به رخ علاقهمندان به فوتبال كشيد. آندو ابتداي اين فصل به استقلال پيوست و درخشش خيرهكنندهاي داشت بهطوريكه امروز يكي از ستارههاي محبوب هواداران استقلال و كارلوس كيروش، سرمربي تيم ملي ايران است. گل استثنايي او به بحرين سالها در خاطر هواداران فوتبال ايران خواهد بود. آندرانيك تيموريان در سن خيلي كم به اوج موفقيت رسيد و بعد از مدتي مشكلات زيادي بر سر راهش قرار گرفت اما او با عشق و تلاش بسيار بازگشتي فوقالعاده داشت. امروز آندرانيك تيموريان يكي از موفقترين ستارههاي فوتبال ايران است.
داستان زندگي ستارهها يك تفاوت بزرگ با آنچه يك متخصص موفقيت كه پاي تخته و با مسائل تئوري يا جملات آنچناني بيان ميكند تفاوت دارد و شايد تاثيرگذاري بهمراتب قويتري داشته باشد. وقتي آندرانيك تيموريان ميگويد: «براي موفق شدن بايد عاشق بود.» ميتوان اين عشق را لمس كرد. او به جاي اصطلاحات دهان پر كن ميگويد: «وقتي همه بچهها داشتند درس ميخواندن من زير آفتاب شديد در زمين چمن بودم...» و اين يعني نيروي بزرگ عشق كه راه يك نوجوان را به سوي موفقيتهاي بزرگ ترسيم ميكند.
آندو از آسيبها و سختيهايش ميگويد و اين يعني يكي از عناصر اصلي موفقيت كه «تلاش» است. او از مصدوميتها و نيمكتنشينياش ميگويد و اين معنايي جز «صبر» كه بارزه اصلي انسانهاي موفق است، ندارد. خواندن زندگي آدمهاي موفق و ستارههايي كه دوستشان داريم از اين نظر بسيار مفيد است چون از دل برميآيد لاجرم بر دل مينشيند. راههاي موفقيت را همانگونه كه پيموده با همه آزمون و خطاهايش در اينگونه مصاحبهها و داستانهاي زندگي خيلي خوب قابل لمس است.
آندرانيك تيموريان انساني خاص و ستارهاي پرتلاش است؛ او در نهايت جديت براي چيزي كه عاشقانه دوست دارد تلاش ميكند و امروز نتيجه زحماتش، موفقيتي است كه چه در زندگي شخصي و چه در زندگي اجتماعي دارد. گفتوگو با اين ستاره موفق فوتبال ايران را بخوانيد:
- توپ طلا ميخواستم
- سقف آرزوها
- نا اميدي
خواستههاي هرفوتباليست با ديگري فرق ميكند. بعضيها ميگويند در فوتبال ايران رابطه در موفقيت آدمها نقش دارد. بايد بگويم در فوتبال اروپا هم رابطه هست. مدير برنامه خوب ميتواند يك بازيكن را به جايگاه خوب برساند. همان مشكلي كه من در اروپا داشتم. شايد در يك مقطعي بايد مدير برنامههايم را عوض ميكردم و نكردم. پيشنهاد خوب داشتم اما متوجه نشدم. به خاطر ويزاي كار و مصدوميت مجبور شدم برگردم. البته معتقدم بيزينس در فوتبال اشتباه است. فوتبال بازي كردن در ايران اشتباه است(ميخندد). شايد اگر مجتبي (جباري)اينجا باشد حرفهاي ديگري بزند. ما با فوتبال اروپا كه هيچ با فوتبال آسيا هم فاصله داريم.
من و مجتبي 12-10 سال است كه با هم رفيق هستيم. احساس و اعتمادي كه بههم داريم خيلي مثبت است. واقعيت اين است كه حس جمعي خيلي مهمتر از كار بدني و تاكتيكي است و چيزهايي مثل احساس متقابل من و مجتبي صددرصد تاثير دارد اما من اينطوري نيستم كه از كسي خوشم نيايد با اونتوانم بازي كنم. من از اين نوع فوتبال بازي كردن لذت ميبرم:تيم موفق شود من موفق شدهام. اين طرز فكر من است. هميشه در خدمت تيم هستم، هركسي ميخواهد كنارم بازي كند. الان سرمربي تيم ملي همه را در اختيار ندارد. كارلوس كي روش و آقايان قبلي هيچكدام بازيكناني كه ميخواستند در اختيار نداشتند؛ اينطوري شانسي نداريم.
من با فوتباليستها رفتوآمد ندارم و بعد از تمرين كسي را نميبينم. نه اينكه بد باشد خيليها هم هستند كه دوست فوتبالي دارند.
من يك بازيكن فيزيكي هستم. شايد در مسابقات قيافهام خيلي عصباني بهنظر برسد چون در زمين جدي هستم. مجتبي هم مقابلم باشد شايد او را بزنم. هركسي ميخواهد باشد، در زمين با هيچكس شوخي ندارم. فوتبال كار و شغلم است و اگر فوتبال بازي نكنم بايد بروم سراغ يك كار ديگر.
اينجور مسائل فقط در ايران باب شده كه اگر تيم ببرد آندو خوب زندگي كرده، شيطوني نكرده، يا هركار بد ديگري نكرده اما اگر ببازي همه اين كارها را انجام داده است. (فوتباليستهاي اروپايي اين كارها را نميكنن)؟! ريكاوري خوب نكردي، دير خوابيدي، با اين بودي با آن بودي و... تو فوتبال حرفهاي اصلا از اين حرفها نميشنوي. اگر ببري هيچكدام از اين حرفها نيست. من ۵ سال در اروپا بازي كردم و با حرفهايترين فوتباليستهاي اروپايي دوست بودم، بيرون رفتم و خيلي چيزها ديدم.
اگر مدير برنامه بهتري داشتم يك قرارداد خوب ميبستم كه متاسفانه اين كار را نكردم. يك مدت هم در زمان مربيگري علي دايي مصدوم بودم و نتوانستم در بازيهاي مقدماتي جام جهاني 2010 بازي كنم. رباط پايم كشيده شده بود و بايد 4 ماه استراحت ميكردم. از طرفي براي حضور در ليگبرتر انگلستان بايد ويزاي كار ميداشتم. براي من وكيل گرفتند اما نشد، چون بازيكن ايراني يا كرهاي يا هر كشور خارجي ديگري بايد 75درصد بازي ملياش پر باشد و در آخرين بازيهاي رسمي بازي كرده باشد. من تنها 4 بازي كرده بودم و 2 بازي كم آوردم. اگر روي نيمكت هم بودم ميشد. به هر حال من فراموش كردم و افسوس خوردن اشتباه است.
در حال حاضر با تيم استقلال هستم ميخواهم قهرمان ليگ برتر شوم و اگر بتوانيم به فينال جام باشگاههاي آسيا برويم خيلي خوب ميشود اما خب، رقابت در ليگ قهرمانان آسيا واقعا سخت است.
هيچ تيمي نميتواند الكي قهرمان شود.
اگر ميخواهيد قهرمان تورنمنتي به اين بزرگي شويد فقط پول بازيكنان نيست و حتي لباس، زمين تمرين وشخصيتي كه به بازيكنان ميدهيد تاثير خيلي زيادي دارد. باشگاه ما خوب است هرچند مشكلات مالي دارد اما مسائل مالي هميشه بوده وكسي هم كه به اين تيمها ميآيد بايد اين شرايط را بداند.
خدا را شكر ليگ امسال ايران خيلي قوي شده و تيمها به هم نزديك هستند. بازيكنان جوان و آيندهداري در ليگ برتر بازي ميكنند كه اميدوارم قدر خودشان را بدانند و آرزوهاي بزرگي داشته باشند. اميدوارم بازيكنان ايراني افكار بزرگتري داشته باشند.
من بچه ندارم. بچه شيريني زندگي است اما فعلا چنين قصدي ندارم. اگر بخواهم بچهدار شوم دوست دارم پسر داشته باشم. البته دوست ندارم پسرم فوتباليست شود، چون فوتبال كارسختي است. من خيلي كم خانوادهام را ميبينم.
من خدا را شكر ماشين ندارم و فعلا دوست ندارم داشته باشم. با مردم تا جايي كه ميتوانم خوش برخورد هستم اما طرفم را ميشناسم. خيلي رك هستم، حرف خوب باشد ميگويم و اگر بد هم باشد همينطور، ولي معمولا احساسم نسبت به شخص مقابلم درست است. امواجي كه ميگيرم درست است.
شغلي كه ما داريم ناخودآگاه شهرت ميآورد. شهرت هيچ زماني عادي نميشود. من دوست دارم و خوشحالم كه فوتباليست هستم اما عاشق شهرت نيستم. ناخودآگاه وقتي فوتباليست خوبي باشي به شهرت ميرسي اما مهم اين است كه خودت را گم نكني. بالاخره شغل ما مثل بازيگران است آنها هم خيلي شهرت دارند. با وجود اين من دنبال مشهور بودن نيستم. اگر كسي هم من را نشناسد مهم نيست.
خيلي اهل موسيقي نيستم اما فيلم زياد ميبينم. بهخصوص فيلمهاي اكشن يا گانگستري. فيلم مورد علاقهام اسكارفيس است. زياد كتاب نميخوانم. كتابخواندن سخت است. من حتي روزنامه ورزشي نميخوانم و برنامه ۹۰ را هم نميبينم.
يك خوبي يا بدي كه در ايران داريم تعداد روزنامههاست. ما اينجا 100 روزنامه و 300 تا سايت داريم درحاليكه در انگلستان در كل 4-3 تا روزنامه چاپ ميشود. آنها براي مصاحبه از فوتباليستها پول ميگيرند، اما من اينجا آنقدر تلفنم مزاحم دارد كه. فوتباليستهاي ديگر شايد صدبرابر من مزاحم داشته باشند.
در جام جهاني ۲۰۰۶زور مان را زديم اما نشد. خدا شاهد است من در طول زمان جام جهاني نوار هم نبودم چه برسد به باند و حتي چسب زخم.
قيافهام هرجوري كه خوشم بيايد همانطور خواهد بود. مدل موهايم همانطوري است كه راحت هستم. در اين مورد هم شخصيت هركسي فرق دارد. بعضي از فوتباليستهاي اروپايي هم خيلي به سر و وضعشان ميرسند. دوست من در انگلستان(الحاجي ديوف) 20هزار دلار داده بود و روي دندانش الماس كار گذاشته بودند. فوتباليست خيلي خوبي هم بود. در فوتبال حرفهاي هركس هر كاري ميكند اما موقع فوتبال فقط فوتبال است. در ايران اما وسط بازي همه دارند اسكوربورد را نگاه ميكنند. بهنظر من بايد با يك شوت محكم اسكوربورد ورزشگاه آزادي را منهدم كرد.
در اروپا آكادمي است. اصلا فوتبال بازي كردن در ايران اشتباه است. ما آكادمي فوتبال نداريم. در بولتون بازيكنان ۱۴، ۱۵ساله وزنههايي ميزدند كه واقعا باعث تعجب بود. يك مربي داشتم كه از نظر فيزيكي با آنها كار ميكرد. آنجا بازيكنان در جواني پخته ميشوند و كوچكترين ضربه باعث نميشود زمين بخوريد.
از مجلهاي به من زنگ زدند، عاشق چه برندي هستيد و من گفتم هرچي بهم بياد ميپوشم البته وقتي پول داشته باشم. لباس پوشيدن و آراستهبودن هزينه دارد. نميشود با ۱۰ هزار تومان آراستهترين آدم ايران يا اروپا شويد. در انگلستان بازيكني بود كه عاشق ساعت بود، ساعت ميخريد ۱۰۰ميليون تومان. فقط ساعت ميخريد البته من خودم هم ساعت ۵ ميليوني نميخرم. بهنظرم آن اسراف است. من همچين پولي بابت اين چيزها نميدهم، نه براي خودم و نه براي خانمم. (ميخندد)خانمها هرچي ميخرند باز هم در آخر ميگويند ما هيچي نداريم.
من پولي از فوتبال نگرفتهام. به خدا، به اين بركت، به ارواح خاك پدرم پولي نگرفتم اما خدا را شكر همين كه تنم سالم است خوب است. ميگويند 800-700 ميليون يا يك ميليارد ميگيرند. شايد يك جراح زيبايي در ماه 10 تا عمل بيني كند و در آمدش در سال 3 ميليارد يا 2 ميليارد باشد اما متاسفانه همه زوم كردهاند رو ي فوتباليستها. فوتباليستها در چشم هستند. همه ميگويند فلاني آنقدر گرفته هيچكس يادش نيست كه محمد پارسا بلند شده ضربه زده، چندسالي است گوشه خانه افتاده است. يا سبو شهبازيان دوست خودم كه مصدوم شد رفت. خيلي از بازيكنان دعا ميكنند كه فقط سالم از زمين بيرون بيايند اما كار ما ديگر از دعا گذشته و خدا ميداند وضعيت ما چگونه است. يكبار چند سال قبل يك پاس رو به جلو دادند و گلر تيم آن تيم يك طوري من را زد كه مرگ را جلوي چشمم ديدم. اگر ميمردم كسي ناراحت ميشد؟!
من شده كه ساعت ۱۰ شب خوابيدم و البته شده يك هم بخوابم. هر وقت خوابم بيايد ميخوابم. فوتبال بازي كردن توي ذهن آدم است. اصلا اين نيست كه ۲ صبح بخوابي يا ۹شب. يك فوتباليست شايد در طول هفته دو نيمه شب بخوابد اما شب قبل از بازي ده شب و به زور خودش را بخواباند. از نظر من ميريزد به هم اين بازيكن. موقعي كه فيزيكت خسته باشد بايد بخوابي. همش منتالي و ذهني است. شنيدهام زيدان سيگار ميكشيد و بهترين بازيكن جهان بود. خوب نخوابيدي، ناسالم زندگي كردي فقط در ايران مطرح است. من آخر هم نفهميدم ناسالم يعني چه؟بايد يك دوره كلاس بگذاريم تا بفهميم.
در زندگي سختيهاي زياد كشيدم. وقتي همه بچهها در كلاس، درس ميخواندند من زير آفتاب در زمين فوتبال ميدويدم و سخت تمرين ميكردم. غيراز فوتبال كارهاي سخت ديگري از جمله آهنگري، جوشكاري و تراشكاريميكردم. كار من آهنگري بود و پدرم دستگاه تهويه و چيلر ميساخت و من هم كنارش بودم و در كنار كارم فوتبال هم بازي ميكردم. من حتي در نانوايي كار كردم و بلال فروختم. براي موفقيت خودم و خانوادم هركاري ميكردم. الان هم يك ذره از اين فوتبال و پولش را براي خودم نميخواهم. يك ريال از اين پولي كه در ميآورم براي خودم نميخواهم و من خرجي ندارم. پولي كه در ميآوري بايد خرج كني. هزار تومان يا يك ميليارد اما من عاشق خود فوتبال هستم.
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
نظر کاربران
موفق باشی
آندرانيك كه مجرده!