طلا مطلا در آستانه یک انتقام خونین از بهمن خان؟
حالا همانقدر که میشد از بازی پر از اعوجاج نیکی کریمی در سه قسمت پیش انتقاد کرد، از طناز طباطبایی هم میشود!
برترینها - ایمان عبدلی: یاغی کم کم به قسمتهای انتهاییاش نزدیک میشود، دست بهمن خان تقریبا رو شده، او که تا دو قسمت قبل تخت گاز به سمت رویاهایش میرفت، حالا در حصار افشاگریهای شیما گیر افتاده و البته هنوز خودش خبر ندارد. طلا مطلا در نقش یک فمفتال بلوند ایرانی قرار است در قسمتهای باقیمانده در کانون تحولات داستان باشد، در دو قسمت اخیر جنس بازی پر از سکوت و ابهامی که به میمیک صورتش داده، نهایتا به سکانس مهم و البته کمکیفیت مواجههاش با اکبر مجلل ختم شد.
در واقع آن بهت رودرویی با شیما، سکوت ممتدش در قبال سلسله رفتارهای متناقض بهمن، نگاه تازهاش به همسری که پیش از این «خان» بود و حالا «کوچیکه» شده به نوعی بیان و ابراز رسیده، به نظر میرسد محمد کارت هر چقدر در سکوت بازی گرفتن را بلد است، کار که به دیالوگ میرسد، آش شور میشود.
حالا همانقدر که میشد از بازی پر از اعوجاج نیکی کریمی در سه قسمت پیش انتقاد کرد، از طناز طباطبایی هم میشود! گناه احتمالا بیشتر به پای کارگردان است که آن دیالوگهای باسمهای را در دهان طناز گذاشته و خب وقتی بازیگر مقابلت فرهاد اصلانی باشد، کار برای قدرتنمایی خیلی سخت میشود، جنس انتقام و حتی جنس اغواگری کاریکاتوری و کودکانه میشود.
طلا مطلا قرار است تمام تحولات داستان را در قسمتهای آتی رقم بزند و این حجم از سادهانگاری در پرداخت شخصیت او میتواند منجر به سقوط «یاغی» شود، سریالی که در هر صورت علاقهمندان پیگیر زیادی دارد و شاید حیف باشد که این فرصت عرض اندام برای طناز طباطبایی به همین راحتی از دست برود.
سرنوشت مبهم شخصیتهای یاغی
علی نعیمی مینویسد: از قسمت قبلی روند داستانی سریال مرزهای جدیدی از روایت را باز کرده و گرههای درام کورتر از قبل شده است.
روایان این سریال تلاش کردند چالشهای مختلف در تار و پود شخصیتهای سریال به طوری چیده شود که با پایان یک اتفاق، رخداد دیگری رقم بخورد. چیدمان سینوسی اتفاقها از تلخی به شادی و از شادی به تلخی به نحوی است که میتوان هر لحظه منتظر یک رویداد جدید در روند کلی داستان بود.
طلا با وجود آنکه بیشترین ظن و گمان بد را نسبت به بهمن در ماجرای قتل پدرش دارد اما گویا اهداف مشترک بیشتر از عشق به کار زوجی میآید که هر دو به دنبال قدرت گرفتن و ثروتمند شدن هستند. بهمن حتی هیچ ابایی ندارد که از همسرش استفاده ابزاری در جهت خرید مواد مخدر از طرف خارجی بکند و این اوج انحطاط اخلاقی فردی است که تا همین چند هفته پیش یکی از چهرههای محبوب سریال یاغی به حساب میآمد.
دنیای آدمهای یاغی بوی خون میدهد. آتش زیر خاکستر و آرامش قبل از طوفان است. چهرههای مضطرب و پر از پرسش که هر کدام میتواند جرقه یک اتفاق تلخ باشد. هیچ کس نمیداند قرار است چه سرنوشتی برای شخصیتهای یاغی رخ دهد؟
نظر کاربران چیست؟
هدیه نوشت: داستان دیگه از دست خودشون هم در رفته فقط دارن تلاش میکنن تمومش کنن کارت که نتونست از بازیگراش یاغی بسازه ولی اینجوری ادامه بده از طرفداراش میتونه بسازه حتما
سحر معتقد است: بد، این سریال دیگه هیچ جذابیتی برای من نداره و احتمالا دیگه نخواهم دیدش و بازم برای بار دوم بهم ثابت شد رمان هایی که از روشون سریال ساخته شده بسیار بسیار جذاب تر از خود سریال هستن
پگاه: به شدت قابل پیش بینی، اون قدر داستان قابل حدسه که بعد هر اپیزود اصلا حس نمیکنم که یک قسمت جدید دیدم، نه هیجانی داره نه سوالی رو برای من مخاطب به وجود میاره!
اما بهار این قسمت را خوب توصیف کرده: نسبت به چند قسمت اخیر این قسمت پیشرفت خوبی داشت و همش برام سوال بود وقتی محمد کارت میتونه انقدر خوب بسازه چرا توی بعضی قسمتها (مثل قسمت قبل) درجا میزنه؟
نگین میگوید: داستان به واقعیت اصلا نزدیک نیست هیچکدام از نقشها قصهی بزرگنمایی شدهای دارند
فاطمه نوشت: قابل قبول. نسبت به چند اپیزود قبل بهتر بود منتها همچنان سکانسها کمی طولانی هستن و میتونه قطعا بهتر از اینا هم از آب در بیاد
و اما دیدگاه امیر: با چهره طناز و تعدد نمایشش، خواسته یکجورایی زیبایی بصری ایجاد کنه.
نظر کاربران
هر قسمت فقط دوتا لوکیشن نشون میده چون تو هر لوکیشن ی نفر نیم ساعت چرت و پرت میگه تا بیخودی سریالو کِش بدن
دیگه خیلی بیمزه شده
طلا فعلا بجای چوب بیلیارد اینو بگیره دستش تا دستش اسبیب نبینه
عالی
من فکر کنم اکبر مجلل صورت بهمن را بسوزونه میخوره به بهمن چشم سوخته داشته باشه با اون عینک ولی فکر کلا اونجوری بهمن به فنا بره. ولی به نظر داستان اینجوری قشنگ میشه که اتفاقا بهمن پیروز بشه و چند فصل ادامه پیدا کنه.
از وقتی عاطی خواهر جاوید رو دزدیدن سریال دیگه جذابیت نداشت، بسیار کشدار شد، پر از اتفاق، کاملا باورناپذیر، شخصیت پردازی سریال بسیار ضعیف هست ، اینکه یه خانم به شوهرش خیانت میکنه و نقشه قتلش رو میکشه برای من بسیار چندش آور بود، میتونست خیلی باورپذیرتر و خیلی زیباتر قصه رو تموم کنه ، به نظر میاد شروع به ساخت کرده و قسمت های آخر فیلمنامه رو بعدا تکمیل کرده