سمت چپ بدنم بيحس شده است
رضا رويگري از سکته مغزياش ميگويد
سالهاست رضا رويگري را بهعنوان يک بازيگر فعال ميشناسيم و هنرنماييهاي او را در نقشهاي متفاوتي ديدهايم اما متاسفانه ۶ ماهي است که بيمار شده است. او دي ماه سال گذشته دچار سکته مغزي شد و اين موضوع روي کار حرفهاياش اثر گذاشت.
دوست دارم ابتدا از بيماريتان حرف بزنيم. چه شد که سکته کرديد؟
استرس کار، مشکلات زندگي، هواي آلوده و آلودگيهاي صوتي. همه اين مسائل دست به دست هم دادند و بالاخره من را از پاي درآوردند. ۶ دي ماه سال گذشته يک روز بعد از تولدم بود که سر و صورت خود را ميشستم تا با همسرم بيرون برويم اما ناگهان سرم گيج رفت و به زمين افتادم. اورژانس من را به بيمارستان منتقل کرد و آنجا متوجه شدند سکته مغزي کردهام. همين اتفاق باعث شد خانهنشين شوم.
در حال حاضر وضعيتتان چگونه است؟
سمت چپ بدنم و دستم بيحس است و حرکت نميکند و صدايي هم براي خواندن ندارم. اکنون مراحل درماني و فيزيوتراپي را ميگذرانم. البته پزشکان متخصص نويد ميدهند با پايان مراحل درماني خوب خواهم شد.
با اين شرايط چگونه در سريال «مدينه» ايفاي نقش کرديد؟
با سختي. البته دوست داشتم در ماه رمضان مهمان خانههاي مردم باشم و به همين دليل تلاش کردم. آقاي مقدم هم بهعنوان کارگردان با شرايط من کنار آمدند و از اين بابت از ايشان تشکر ميکنم.
در مدتي که در بستر بيماري بوديد، دوستان يا مسئولان به عيادتتان آمدند؟
متاسفانه مسئولان که اصلا خبر نداشتند که بيمار هستم! حداقل از مديران تلويزيون توقع داشتم سراغم بيايند، اما نيامدند. البته برنامه «هفت» گفتوگوي کوتاهي با من داشت اما حتي يک کلمه از اين گزارش را پخش نکردند. متاسفانه ما ايرانيها مردهپرست هستيم.
اصلا چقدر به سلامت خود اهميت ميدهيد؟
بسيار زياد. هر کاري از دستم بربيايد انجام ميدهم تا سالم باشم. مثلا در حال حاضر به دليل شرايطم هفتهاي ۳-۲ جلسه فيزيوتراپي ميروم و تحتدرمان هستم. فعاليتهاي مختلفي هم براي بهتر شدن وضعيت جسميام انجام ميدهم. معتقدم جز صبر و طلب ياري از خداوند کار ديگري نميتوانم انجام دهم.
يادم ميآيد زماني گفته بوديد سيگار کشيدن را هم ترک کردهايد.
همينطور است. هميشه ورزش ميکردم اما وقتي آدم عصبي ميشود، خون در مغزش لخته ميشود و فشارش بالا ميرود. من به دليل فشارهاي رواني و کاري سکته کردم.
در اين هواي گرم چه ميکنيد که با انرژي سر صحنه حاضر شويد؟
چارهاي نيست بايد براي زندگي کار کرد. به کارم عشق ميورزم و براي مردم کار ميکنم براي همين انرژي ميگيرم. البته مردم هم به من ابراز علاقه ميکنند و نميتوانم اين همه عشق و محبت آنها را بيپاسخ بگذارم. شما نميدانيد از زماني که بيمار شدهام، مردم چقدر با ديدن حال و روزم ناراحت ميشوند و برايم دعا ميکنند.
وقتي دچار استرس ميشويد، چه ميکنيد تا استرس خود را کم کنيد؟
سعي ميکنم از چيزي که آزارم ميدهد، دور شوم و اتفاقهاي ناگوار را فراموش کنم. البته گاهي آنقدر استرسم شديد است که نميتوانم مهارش کنم.
چه راهکاري براي غلبه بر استرس پيشنهاد ميکنيد؟
به نظرم در وهله اول مسئولان بايد شرايط اقتصادي را کنترل و تورم را کم کنند. آنها بايد موجبات آرامش و شادي را براي مردم فراهم کنند تا استرس در جامعه کم شود. آرامش خيلي اهميت دارد و مسئولان هر کدام در حوزه کاري خود بايد سعي کنند فشار اقتصادي کم شود و براي بهبود آن برنامهريزي کنند. مردم نگران نان شب، اجاره منزل و پر کردن شکم خانوادهشان هستند در حالي که بايد آرامش داشته باشند. خب تمام اين مسائل استرسزا هستند.
کمي هم از «شهرام» سريال «مدينه» براي ما بگوييد.
او يک کارخانهدار است که براي زندگي شخصياش مشکلاتي پيش آمده ولي باور کنيد آخر قصه را هنوز نميدانم چون فيلمنامه به وسيله «سعيد نعمتا...» در حال نگارش است و نميدانم پايان قصه چه اتفاقي ميافتد.
اغلب فيلمنامههاي سعيد نعمتا... تلخ است؛ البته با وجود اين تلخي مخاطبان بسياري دارد. آيا حال و هواي «مدينه» هم مشابه فيلمنامههاي قبلي او است؟
من معتقدم زندگي تلخ است و نويسنده، کارگردان و بازيگر بايد اين تلخي را شيرين بازي کنند. اين تلخي اگر حاوي پيامي باشد، تاثيرگذار است. همه زندگي شادي و خنده نيست. نگاهي به من بيندازيد؛ سالم و سلامت بودم و ناگهان در بستر بيماري افتادم. به هرحال اينها تلخي و سختيهاي زندگي است.
شما نقشهاي متفاوت و خاص را چگونه بازي ميکنيد که هيچ کدام شبيه ديگري نيست؟
فيلمنامه، کارگردان و خلاقيت خودم دست به دست هم ميدهند و شخصيتهاي متفاوت شکل ميگيرند.
آيا براي ايفاي نقشهايتان تحقيق هم ميکنيد؟
اگر در جامعه ما به ازاي بيروني داشته باشد، به دنبال آن ميگردم اما برخي از نقشها مانند کيان ايراني در سريال «مختارنامه» در تاريخ وجود داشته که با کمک کتابهاي موجود، کارگردان و فيلمنامه آن را درآوردم.
به نظرتان تفاوت بازي در سريالهاي مناسبتي با ديگر سريالها چيست؟
بازي در مجموعههاي تلويزيوني مناسبتي سختيهايي دارد و بايد فشرده کار کنيم تا به پخش برسند. ما در سريال «ملکوت» در لوکيشن بيمارستان، منتظر فيلمنامه بوديم و وقتي فيلمنامه به دست ما ميرسيد، متوجه ميشديم کدام بازيگران چه صحنهاي بازي دارند.
استرسهاي سر صحنه چه تاثيري روي کار ميگذارد؟
هميشه ميگويند آنچه پشت دوربين اتفاق ميافتد، جلوي دوربين منعکس ميشود. وقتي پشت دوربين آرامش، رفاقت و صميميت بين اعضاي گروه حاکم و امکانات لازم فراهم باشد، اثر بهتري از کار درميآيد. با وجود اينکه سريال «مدينه» مناسبتي است اما همه چيز در آن به خوبي پيش ميرود چون سعيد نعمتا... و سيروس مقدم شخصيتهاي آرامي دارند و همين ويژگي به گروه منتقل ميشود.
آيا «مدينه» نظر مخاطب را جلب خواهد کرد؟
سريالهاي سيروس مقدم هميشه مخاطب دارد. نام اين کارگردان توانا، گروه، فيلمنامه و جذابيت اثر همه دست به دست هم ميدهند تا مخاطبان پاي گيرندههاي خود بنشينند و از سريال استقبال کنند.
و حرف آخر رضا رويگري؟
از مردم خواهش ميکنم سر سفره افطار و سحر براي سلامتم دعا کنند.
ارسال نظر