۱۱۶۰۵۵۱
۱۹ نظر
۵۰۹۷
۱۹ نظر
۵۰۹۷
پ

حرف‌های خواستگار فائزه؛ دختری که خودسوزی کرد

فعال حقوق زنان سنندج: پرونده‌های زن‌کشی با نبود شاکی خصوصی بسته می‌شوند.

روزنامه شرق - نیلوفر حامدی: هفته گذشته بار دیگر خبری با محتوای زن‌کشی در رسانه‌ها منتشر شد؛ محتوایی که اولین‌بار در صفحه کاربری اینستاگرام پزشک بیمارستان کوثر سنندج بارگذاری شده بود؛ «یه دختر ۲۲‌ساله رو آوردن که پدرش با بنزین، ۸۵ درصد بدنش رو سوزونده. اونم فقط به‌خاطر داشتن دوست‌پسر...». دختر مدتی پس از رسیدن به بیمارستان جانش را از دست داد و خیلی زود پدرش اعلام کرد این حادثه «خودسوزی ناشی از افسردگی» بوده است. پس از آن محمد جباری، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان کردستان، ضمن تأیید خبر سوختگی عنوان کرد: «سوختگی این دختر خبر درستی است، اما اینکه وی خودسوزی کرده یا پدرش او را سوزانده، در حال بررسی است». پرونده، اما راه به جایی نمی‌برد؛ چرا‌که طبق قانون هیچ شاکی خصوصی وجود نداشت.

حرف‌های خواستگار فائزه؛ دختری که خودسوزی کرد

خیلی زود فعالان اجتماعی سنندج دست‌به‌کار شدند و با تجمع مقابل دادگستری شهر سنندج به تاریخ ۱۴ مهر، از لزوم دخالت در پرونده و بررسی آن گفتند. در این تجمع، سه نفر از زنان معترض موفق شدند با دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان کردستان ملاقات کنند. آن‌ها در گفتگو با دادستان، این گمانه‌زنی را که فائزه ملکی‌نیا اقدام به خودکشی کرده، مردود دانستند. بعد از اظهارات فعالان زنان، دادستان اعلام کرد پرونده تحت بررسی است و کارآگاهان آن را پیگیری خواهند کرد. مطالبه‌گری‌ای که سبب شد یک روز بعد خبر بازداشت حبیب‌الله ملکی، پدر فائزه منتشر شود.

ما این روز‌ها بار‌ها و بار‌ها تلاش کرده با دادستانی سنندج گفتگو کند تا اظهارنظر آن‌ها و نتیجه آخرین بررسی‌های پرونده را هم در این گزارش بیاورد، اما متأسفانه تماس‌های ما به جایی نرسید. خواهر بزرگ فائزه تمایلی به گفتگو نداشت، خواهر کوچکش که از نظر سنی شرایط مناسبی برای چنین گفت‌وگویی ندارد و متأسفانه مادر هم در این خانواده غایب است. تنها پدر می‌ماند که او هم این روز‌ها در بازداشتگاه به سر می‌برد. چهره مهم دیگری که می‌توانستیم سراغش برویم، آرمان بود. همان پسری که عشق فائزه را به گفته خودش از نوجوانی در دل داشت.

فائزه در زندگی‌اش خوشی ندیده بود، می‌خواستم خوشبختش کنم

آرمان سیدمرادی متولد سال ۷۴ است. او که این روز‌ها شرایط مساعدی از نظر روانی ندارد، برای روشن‌شدن این پرونده با ما به گفتگو نشست: «از کودکی شنیده بودیم که بزرگ‌تر‌ها می‌گویند هر وقت دو جوان را دیدید که می‌خواهند زندگی‌شان را تشکیل دهند، به آن‌ها کمک کنید تا وصلت به خوبی شکل بگیرد و مسبب خیر شوید؛ اما نوبت به خودمان که رسید، دنیا چرخید و همه‌چیز عوض شد. دختری را که قرار بود با لباس سفید عروس وارد زندگی من شود، با بدن سوخته دیدم که سهمش از زندگی و خوشی، جوان‌مرگی شد. فقط این را می‌دانم که همه زندگی‌ام نابود شده است. فائزه با رفتنش همه زندگی من را هم با خودش برد. دیگر چیزی برایم باقی نمانده است. همان آتشی که فائزه را جوان‌مرگ کرد، زندگی من را هم به خاکستر نشاند».

حرف‌های خواستگار فائزه؛ دختری که خودسوزی کرد

آرمان سن زیادی نداشت که برای کارکردن به قشم رفت: «من از زمانی که خودم را شناختم، او را هم شناخته بودم. از بچگی همسایه بودیم. در کودکی که احساسات خیلی روشن نیست، اما سن زیادی نداشتم وقتی فهمیدم دل به او بسته ام. می‌توانستم درس‌خواندن را ادامه دهم، اما حس کردم باید زودتر شغلی پیدا کنم و با درآمد خوب به خواستگاری بروم. این شد که به قشم رفتم تا آنجا که خواهرانم هم حضور داشتند، کار کنم. ناگهان شنیدم فائزه وقتی هنوز ۱۴‌سالش تمام نشده بود، با یک مرد حدود ۴۰ ساله ازدواج کرده است. شوکه شده بودم. همه می‌گفتند کار پدرش است که او را به این مرد داد. اما خوشبختانه این زندگی ادامه پیدا نکرد. کار می‌کردم و همه رؤیایم این بود که روزی بتوانم با فائزه زندگی خوبی بسازیم. او خوشی ندیده بود و دوست داشتم با من خوشبختی را مزه کند. اما نشد که بشود».

یک مانع بزرگ سر راه این وصلت وجود داشت: «از همان ابتدا برای این کار یک مشکل بزرگ داشتم؛ آن‌هم مسئله بین پدرانمان بود. پدر من از اول می‌گفت که دست روی دختر اشتباهی گذاشتم، چون پدر او را قبول نداشت و می‌گفت زندگی درستی ندارد. اما من می‌دانستم که فائزه دختر خوبی است و از بد روزگار بوده که در این خانواده به دنیا آمده است؛ اما در نهایت پدرم را راضی کردم. خواهر بزرگ فائزه هم همه چیز را می‌دانست و حتی قرار بود در همین هفته یک روز پدرهایمان را در باغ روبه‌رو کنیم تا مشکلاتشان را کنار بگذارند و بانی وصلت بین دو جوان شوند».

من باور نمی‌کنم که این حادثه خودسوزی بوده باشد

از آرمان خواستیم از روز حادثه برای ما بگوید. هرچند یادآوری آن روز برایش کار ساده‌ای نیست: «در خانه نشسته بودم. یکی از بستگانمان هم بود و اتفاقا زن همین فامیل ما با خانواده فائزه هم آشنایی داشت و آنجا بود. ناگهان همان آشنای ما زنگ زد و گفت چه اتفاقی افتاده است. اول همه گفتند فائزه خودش را آتش زده است، اما من در شوک بودم و اصلا چیزی نمی‌فهمیدم. یخ زده بودم و اصلا متوجه نمی‌شدم بقیه درباره چه چیزی حرف می‌زنند. چیزی نیست که بتوانم به‌راحتی درباره‌اش حرف بزنم و توضیح بدهم».

حرف‌های خواستگار فائزه؛ دختری که خودسوزی کرد

حالا و بعد از گذشت چند روز از این حادثه، آرمان معتقد است امکان ندارد او دست به چنین کاری زده باشد: «در خبر‌ها شنیدم که گفتند فائزه به‌خاطر افسردگی دست به چنین کاری زده است؛ ولی من چنین حرف‌هایی را باور نمی‌کنم. ما حرف زده بودیم، قرار بود به خواستگاری بروم. فائزه به من قول داده بود. اصلا این دختر از کجا باید بنزین پیدا کند؟ دختری که اصلا اجازه نداشت از خانه بیرون برود. دختری که پدرش آن‌قدر محدودش می‌کرد که حتی اجازه نمی‌داد درس بخواند».

این پسر حالا و از این پس در زندگی‌اش چیزی نمی‌خواهد جز اینکه شاهد عدالت باشد: «هر وقت در زندگی با مانعی روبه‌رو می‌شدم، دلم خوش بود که عشقی در قلبم دارم. تا زمانی که فائزه بود، حتی در سخت‌ترین روز‌ها هم فکر می‌کردم خوشبخت‌ترین آدم روی کره زمین هستم. حالا، اما هیچ داشته‌ای ندارم. همه زندگی، جوانی و رؤیا‌های فردایم را باخته‌ام و تنها چیزی که می‌خواهم روشن شدن حقیقت است. گفته‌اند که پدرش را دستگیر کرده‌اند. می‌گویند هنوز مشخص نیست که خودسوزی بوده یا اینکه کسی در این ماجرا دست داشته است. از ۱۱ مهر من فقط زندگی می‌کنم تا حقیقت برایم روشن شود و ببینم که عدالت اجرا می‌شود».

پرونده‌های زن‌کشی با نبود شاکی خصوصی بسته می‌شوند

«ژینا مدرس‌گرجی»، از فعالان حقوق زنان و عضو انجمن زنان ژیوانو در سنندج، از این پرونده و ابعاد کمتر‌شناخته‌شده‌اش به ما می‌گوید: «از همان ابتدای شنیدن خبر، خیلی زود متوجه شدیم هیچ نهادی در این ماجرا مداخله نکرده است؛ در‌حالی‌که انتظار داشتیم دادستانی وارد پرونده شده باشد.

حرف‌های خواستگار فائزه؛ دختری که خودسوزی کرد

همین هم شد که دست به تجمع زدیم تا مطالبات خود را در این زمینه مطرح کنیم. مطالبات ما هم دو بخش مجزا و مشخص داشت؛ نخست اینکه چرا هیچ‌گاه در پرونده‌های معروف به زن‌کشی یا مشکوک به زن‌کشی، مداخلات درستی چه از سوی دادستانی و چه از سوی نهاد‌های حمایتگر همچون بهزیستی و اورژانس اجتماعی ایجاد نمی‌شود و شفاف‌سازی در این پرونده‌ها برای مردم وجود ندارد. مسئله دوم هم مشخصا قوانین ما را خطاب قرار می‌دهد؛ اینکه قوانینی که در راستای خشونت علیه زنان است باید تغییر کند و قوانین حمایت‌گرایانه جایگزین شود».

مدرس‌گرجی معتقد است پرونده‌های موسوم به زن‌کشی در روند رسیدگی قضائی و دادگاه با یک معضل بزرگ روبه‌رو هستند: «مشکل ما این است که اکثر پرونده‌های زن‌کشی در فضای درون خانواده‌ای رخ می‌دهند و به همین دلیل شاکی خصوصی وجود ندارد. در بهترین حالت عموما متهم که پدر، برادر یا شوهر است (در اکثر مواقع) مدتی را در بازداشتگاه به سر می‌برد و در نهایت هم به واسطه نبود هیچ شاکی خصوصی‌ای آزاد می‌شودو پرونده هم یا مختومه اعلام می‌شود یا اینکه به جای خاصی نمی‌رسد».

این فعال حقوق زنان ضمن اشاره به تعدد این پرونده‌ها، نگران پنهان‌ماندن حوادث دیگری از این دست است: «میزان خشونت علیه زنان، خصوصا زن‌کشی، به‌طور سیستماتیک در ایران مخفی مانده است. چه بسیار موارد از پرونده‌های زن‌کشی که با نام «خودکشی» و «خودسوزی» بدون هیچ پیگرد قانونی و قضائی بسته می‌شوند. برای مثال، اگر پزشک معالج فائزه به قتل وی اشاره نمی‌کرد، چه‌بسا کسی از فاجعه هولناکی که روی داده است، خبردار نمی‌شد و بسیاری از خشونت‌های روحی- روانی، جسمی و حتی جنسی ناشی از کودک‌همسری و ازدواج اجباری‌اش که در عمر کوتاه ۲۲‌ساله خود با آن روبه‌رو شده بود، با نام «افسردگی» توجیه می‌شد. در نتیجه همان‌طورکه سال‌هاست بسیاری از فعالان حقوق زنان هشدار می‌دهند، در بسیاری از موارد زن‌کشی هیچ‌گاه گزارش نشده و ذیل بهانه‌هایی از جمله خودکشی پنهان می‌شود.

اگرچه این به معنای تقلیل خشونتی نیست که زنان را به نابودی خود و خودکشی سوق می‌دهد و خود به نوعی زن‌کشی غیرمستقیم محسوب می‌شود». طبق آخرین اخبار رسیده از سنندج، بازجویی از پدر فائزه ادامه دارد. در آن خانه به‌جز خواهر بزرگ فائزه، «نازیلا»، هم زندگی می‌کند که نزدیک به ۱۰ سال دارد و شاهد روز حادثه هم بوده است. آرمان، پسری که دل در گرو عشق این دختر بسته بود، با ۲۶ سال سن، جوان عزاداری است که زندگی را نابود‌شده می‌بیند. پدر خانواده حرف از افسردگی و جنون دخترش زده است؛ روایتی شبیه به آنچه درباره خودسوزی «سحر خدایاری» یا همان دختر آبی گفته بودند؛ دختری که به خاطر حضور در ورزشگاه آزادی با لباس مبدل مردانه بازداشت شده بود و آخر هم روشن نشد چرا شهریور سال ۹۸ در مقابل دادگاه انقلاب خودش را به آتش کشید.

این پرونده در حالی در ابهام کامل به سر می‌برد که در همین چند ماه اخیر ایران اخبار زن‌کشی کم نداشته است؛ از گلاله شیخی که می‌خواست کار کند و نامزدش مخالف بود و همین مخالفت تازه‌عروس را به کام مرگ و آتش کشاند تا لاله کاظمی که می‌خواست طلاق بگیرد و از آن زندگی سخت آزاد شود، اما سرنوشتش به قتل به دست همسر ختم شد.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    عشق کیلویی چنده؟ فردا خبر عروسیش میاد

    پاسخ ها

    • بدون نام

      آفرین فایزه نشد یکی دیگه بالاخره ادم دوباره عاشق میشه

    • بدون نام

      متاسفم برای آدمهایی که اسم پدر رو دارن اما پدر نیستن!!!! ازدواج دختر۱۴ساله با مرد۴۰ساله خودش گویای همه چی هست ... روحیه این دختر داغون شده بوده ، واقعا همه ما از یه گِل آفریده شدیم؟؟؟؟ چرا بعضیا انقدر خود خواه و کوته فکرن!!!!! پدر به ظاهر محترم اگر هم افسردگی بوده باشه شما عاملش بودی!!! با تصمیم اشتباهی که گرفتی!!! دختر دسته گلت رو به یه مرد ۴۰ساله دادی؟؟؟ فکر میکنی شاهکار کردی ؟؟؟ فکر میکنی خوب کاری کردی که نذاشتی درس بخونه و پیشرفت کنه؟ برات متاسفم... برای خودم متاسفم که در این جامعه زندگی میکنم که امثال تو هم شاملش میشه

    • بدون نام

      متاسفانه اینها از اثرات عقب ماندگی فرهنگی برخی مردم است و هنوز فرهنگ خانواده به طور کامل جا نیفتاده است

  • بدون نام

    خسته شدیم از این همه دلمردگی و زن ستیزی منم میخوام خودمو بکشم

    پاسخ ها

    • بدون نام

      زن ستیزی مال 20 سال پیش بود الان زنها در حال ستیز با مردها و همه چیزند

    • بدون نام

      زن ستیزی چیه! مطمئن باش در این خانواده ها پسر هم خیری نمی بیند.

  • بدون نام

    حتی حتی اگر خود کشی هم باشد باز هم مقصر مرگ ، کسانی هستند که زن بیچاره را آنقدر به ستوه اوردند تا قید زندگی اش را بزند ! آیا غیر از این است که قاتل کسی است که شرایط مرگ دیگران را فراهم میکند؟ !

  • بدون نام

    مگر باید قلبت از حرکت بایستد تا بگویند که مرده ای . در این دنیا زنان زیادی هر روز بی صدا در خانه میمیرند و زنده میشوند .آیا آماری از این زنان در دست هست ؟ نمیدانم شاید در گذشته هم دختر سوزی و زن کشی بود ولی چرا من احساس میکنم که صبر مردانمان کم شده است؟ چرا احساس میکنم که مردانمان وقیح تر و گستاخ تر شده اند؟ انگار احترام زنان از بین رفته . حال که خوب فکر میکنم شاید این خود ما زنان هستیم که خود را مفت به این دنیا میفروشیم

    پاسخ ها

    • بدون نام

      من یکی از همان زنهایی هستم که هر روز بیصدا میمیرم،من فقط نفس می کشم اونم بخاطر دخترام،چون من نباشم دیگه کسی رو ندارن و معلوم نیست چ سر نوشتی در انتظارشون هست،خدایا به من صبر بده تا بتونم ادامه بدم تا بچه هام بزرگ بشن،خدایا من بجز تو هیچکس رو ندارم،هیچ پناهی ندارم بجز تو،تورو خدا برام دعا کنید ،دعا کنید صبور باشم سر پا باشم تا زمانی که بچه هام بزرگتر شدن،دارم نفس می کشم و ادامه میدم برای حفظ آبروی بچه هام ،من که جوانی نکردم و حتی یکبار طعم خوشبختی رو نچشیدم،خدایا کمک بچه هام کن فقط همین آرزو رو دارم که هر چی من تو زندگی سختی کشیدم،بچه هام هیچ کدوم رو تجربه نکنن،خدایا بچه هامو عاقبت بخیر کن

    • بدون نام

      من هزاران بار به خود کشی فکر کردم،اما بخاطر بچه هام که کوچیک هستن منصرف شدم،من مرده متحرکم و فقط دارم نفس می کشم

  • بدون نام

    من بعد تو هیچ داشته ای ندارم.درست مثل من...

  • بدون نام

    دروغ دروغ دروغ

  • بدون نام

    هر کسی که باعث پایمال شدن خون این دختر مظلوم بشه باید اون دنیا جوابگو باشه

    پاسخ ها

    • مهدی داودی

      بیچاره فائزه لعنت به چه نیین پدری

  • بدون نام

    متاسفم براش

  • بدون نام

    باور کنید همین اقایونی که دختر و همسر شون رو میکشن خودشون اهل انواع فسق و فجورن به همین دلیل به همه شک دارن

  • ستاره

    خدا لعنت کنه اون پدر رو

  • بدون نام

    متاسفم که یک دختر جوان باید بخاطر فقط دوست داشتن کشته بشه !!!

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج