فوزیه، عروس مصریِ دربار، چگونه آمد؟ چگونه رفت؟
فوزیه اولین همسر از ۳ همسرمحمدرضا پهلوی بود که در دوران ولیعهدی محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۱۷ به عقد او درآمد و ۹ سال بعد در دوران سلطنت محمدرضا، در شرایطی که مدت ۳ سال ایران را ترک کرده بود وبا انتشار نامه ای، از او طلاق گرفت.
برترینها: فوزیه اولین دختر فواد اول پادشاه مصر و ملکه نازلی در ۱۴ آبان سال ۱۳۰۰ پنجم نوامبر سال ۱۹۲۱ میلادی در شهر اسکندریه مصر به دنیا آمد. فوزیه شهروند مصر، ولی از تبار چرکسی، آلبانیایی و فرانسوی بود. او از دودمان پادشاهی محمدعلی پاشا بود. خاندان محمدعلی از تبار آلبانیایی بودند که در زمان فرمانروایی عثمانیها در مصر به مدارج بالا رسیدند.
رضاشاه پس از بازگشت محمدرضا، ولیعهدش از سوئیس بهدنبال همسری برای او بود. براساس قانون اساسی، همسر ولیعهد باید تابعیتی ایرانی داشته باشد و از تبار قاجار هم نباشد. به همین دلیل دایره انتخاب برای محمدرضا بسیار تنگ شده بود. از سوی دیگر پیداکردن همسر برای ولیعهد به خارج از مرزهای کشور نیز رسید که با توجه به اینکه همسر ولیعهد باید مسلمان باشد، همه نگاهها را معطوف به خانوادههای سلطنتی اسلامی کرد که با توجه به نوپابودن بسیاری از حکومتها در منطقه، کشورهایی نظیر عراق، افغانستان و ترکیه به دلایل مختلف از فهرست حذف میشدند.
در این فضا یکباره وزیر مختار ایران؛ «جواد سینکی» در قاهره، با اطلاع از قصد شاه ایران برای یافتن همسری شایسته برای محمدرضا طی تلگرامی فوزیه را برای همسری محمدرضا به دربار ایران پیشنهاد کرد و با رایزنیهای خود توانست نظر مساعد ملک فاروق را کسب و به این ترتیب، زمینه وصلت را فراهم کند.
از قرائن و شواهد بهنظر میرسید که ولیعهد از مسئله بیخبر است و پس از اینکه نظر مثبت دربار مصر برای این وصلت جلب شد او از کیفیت ماجرا باخبر شد. محمدرضا پهلوی در خصوص اقدام رضا شاه در باب ازدواج با فوزیه گفته بود: «به نظر من پدرم از این اقدام دو منظور داشت؛ یکی آنکه میخواست همسر من یک شاهزادهٔ اصیل و از دودمان نجیبی باشد و دوم آنکه میل داشت دربار ایران با خانوادهٔ سلطنتی دیگر نسبت سببی پیدا کند و روابط با یکی از کشورهای دوست و نزدیک استوار گردد».
فوزیه (وسط) در جمع خواهرانش و در کنار برادرش ملک فاروق
یکی از مشکلات اساسی این ازدواج با تغییر قانون اساسی ایران شکل گرفت. رضاشاه بیاعتنا به قانون اساسی، دستور داد آن را به گونهای تغییر دهند که ازدواج محمدرضا با یک دختر غیرایرانی با مشکل مواجه نشود. مجلس شورای ملی نیز بلافاصله با تصویب یک لایحه پیشنهادی، به فوزیه ملیت ایرانی بخشید و مشکل قانونی در مسیر ازدواج وی با محمدرضا را از میان برداشت.
محمدرضا پهلوی و فوزیه در سال ۱۳۱۷ با هم ازدواج کردند. مجلس عروسی در کاخ عابدین در قاهره برگزار شد و صیغه عقد را رئیس دیوان عالی مصر خواند و در مراسم عروسی ام کلثوم خواننده معروف عرب، ترانه «زفاف» را خواند و محمد عبدالوهاب هم در آن قصیده مهیار الدلیمی را به صحنه آورد. پس از بازگشت از ماه عسل، مراسم ازدواج آنها در تهران نیز تکرار شد. در تهران، اما اختلافات میان اشرف و فوزیه و برخی از اعضای خانواده سلطنتی مصر و ایران بالا گرفت.
منابع تاریخی و خاطرات به جا مانده از آن دوران، فوزیه را دختری گوشهگیر و مغموم توصیف کردهاست. فوزیه در شرایطی وارد دربار ایران شد که مشکلات زیادی روبه روی خود میدید. از تبار دوگانه «مصری - آلبانیایی» اش تا اختلافهای جدی با خانواده همسرش. فوزیه مصری بود و طبیعی بود که نتواند به زبان فارسی صحبت کند. تنها راه ارتباط کلامی او با محمدرضا هم زبان فرانسوی بود. روابط او نیز منحصر به میهمانیهای پر تکلّف درباری بود. تنها میهمانانی که مرتباً به دعوت فوزیه به کاخ میآمدند، سفیر مصر و همسرش بودند. فوزیه در دربار ایران جایگاه خاصی نداشت و بیشتر اوقات تنها بود و در خلوت خود با ندیمهای که از مصر آورده بود به سر میبرد.
شاید بتوان مهمترین عامل جدایی فوزیه از خاندان پهلوی را تولد دخترش یعنی شهناز دانست. محمدرضا نسبت به فوزیه بیمیل بود و وقتی فرزند اول آنها دختر شد این رابطه سردتر شد و گفته میشود که رضاشاه نیز ناخرسند از اینکه فرزند اول ولیعهدش دختر است، بهشدت ناراحت شد، هرچند رابطه رضاشاه با عروسش بسیار خوب بود و گفته میشود که هیچ وقت بدون حضور او شام نمیخورد. مادر شاه، اما با فوزیه رابطه خوبی نداشت و مثل دخترش اشرف، همزاد محمدرضا، بهشدت با عروس مصریاش سرناسازگاری و جنگ داشت.
جدال فوزیه با اشرف گاه به درگیریهای فیزیکی هم میکشید. قاسم غنی در خاطرات خود نقل کرده است که یک بار اشرف شمعدانی نقرهای را به سمت فوزیه پرت کرد و چیزی نمانده بود صورت وی به شدت آسیب ببیند. به این ترتیب، کاسه صبر فوزیه لبریز شد؛ به مصر رفت و تقاضای طلاق کرد و شاه هم، بدون معطلی او را طلاق داد. فوزیه در ۱۳۲۴ طبق قوانین مصر از شاه طلاق گرفت و در ۱۳۲۷ نیز طلاق وی در ایران صورت پذیرفت. در اعلامیه رسمی طلاق ذکر شد که شرایط جوی ایران وضعیت جسمی ملکه فوزیه را به خطر انداخته بود.
اردشیر زاهدی که بعدها با شهناز، دختر فوزیه و شاه، ازدواج کرد، در خاطرات خود آورده است: «اشرف، فوزیه را متهم به هرزگی میکند و همین باعث طلاق و جدایی شاه از او میشود.» بیتردید نقش اشرف در طلاق فوزیه، بسیار جدی و تأثیرگذار بود و کفه ترازوی رقابت را بین او و شمس، به نفع اشرف سنگین کرد.
بعد از آن فوزیه در ۲۸ مارس ۱۹۴۹ با سرهنگ اسماعیل حسین شیرین بک وزیر دفاع و فرمانده نیروی دریایی سابق مصر و از بستگان خود در قاهره ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند بود. در پی کودتای ضدسلطنتی سال ۱۹۵۲ در مصر، عنوان شاهزادگی از فوزیه گرفته و ثروتاش نیز مصادره شد. فوزیه با وجود مضیقه مالی در مصر در کنار شوهرش ماند و تا زمان مرگ وی ۴۵ سال با او زندگی کرد.
فوزیه تا آخر عمر در محله سموحه در شهر اسکندریه مصر زندگی کرد. سایت عربی ایلاف طی گزارشی از نحوه زندگی فوزیه پس از انقلاب اخیر مصر نوشت: «بسیاری از اهالی محلهای که فوزیه در آن زندگی میکند از حضور وی در محلهشان اطلاع ندارند» او در ۱۱ تیر ۱۳۹۲ در سن ۹۲ سالگی در منزل مسکونی خود در اسکندریه مصر درگذشت. فوزیه هیچگاه در مورد دوران ملکه بودنش در ایران مصاحبهای نکرد و خاطراتی نیز از او منتشر نشده است.
نظر کاربران
آخه اشرف حق داشته دعوا را بی اندازه با اون قیافه اش در برابر فوزیه ،احساس حقارت میکرده
پاسخ ها
بیچاره چی کشید در اون دربار اهریمنی
فرهنگی که زنان رو بر اساس قیافه ارزشگذاری می کنه نفرت انگیزه و باید نابود بشه
شاه خیلی زشت بود و همیشه با زنهای زیبا ازدواج میکرد آخرین زنش هم که سی سال ازش جوان تر بود و زنش شد که براش پسر بزاد
اشرف مطلقا زشت نبوده و لااقل از مردهای فامیلش زیباتر بوده همین که در مورد شخصیتهای تاریخی زن هم قیافه شون رو بولد می کنید نشون میده کی هستید
شاه زشت بوده توخوشگلی حتما
کاربر 13:36 و14:19 حالا از روی قیافه اشرف قضاوت نمی کنیم شما بفرماید از روی کدام ارزش وخصلت این شخصیت زن تاریخی قضاوت کنیم
از روی لایک و دیسلایک نتیجه می گیرم که دربرابر هر 9 خانم زیبا 30 خانم زشت وجود دارد تعداد خانم ها زشت در جامعه سه برابر خاتم های زیباست
روحش شاد و قرین رحمت پروردگار متعال باشد
خیلی جالب بود ممنون
چقدر اصیل و وفادار به خانواده
امان ازدست خواهرشوهر
به طور کلی، اغلب زنان ایرانی تو زدن همجنس خودشون تبحر خاصی دارن و تو این زمینه می تونن خیلی بی وجدان و سنگدل باشن
پاسخ ها
فرهنگ مردسالار زنها رو اینطور تربیت میکنه و البته فوزیه و ثریا و فرح همگی بابت زیبایی یا پسر زایی زن شاه شدند نه خصلت دیگری!
چه زن با شخصیتی آفرین خدا بیامرزش
پاسخ ها
روحش شاد
زنده باد....
پاسخ ها
خیلی جذابه
تومصرفقط انورسادات مردباوفاودوست واقعی
چه سرگذشت سختی داشته
روحش شاد
بد آمد فوزیه خاتون و بد رفت
چو فرعون و چو هامان بی رَشَد رفت
بگو در سال ظلّ و ماه خرچنگ
به سوی لعنت آبادِ ابد رفت