مصاحبه با خانم خلافكار!
روناك يونسي از حامد بهداد می ترسید
اوج درخشش او در سريال «رستگاران» اتفاق افتاد؛ سريالي كه در آن نيز با پوريا پورسرخ همبازي بود اما اينبار او در سريال دشمن پورسرخ است و سروان پوريا به هر كاري دست ميزند تا اين زن خلافكار را به دام بيندازد. شايد شما هم با شنيدن حرفهاي روناك يونسي مثل ما ياد «ناتاشا»ي «خواب و بيدار» بيفتيد...
![برترین مجله اینترنتی ایران](https://static2.bartarinha.ir/servev2/DQzMGY1MjY4Z/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
شايد خودش دوست نداشته باشد اما اين شبها ما را ياد كاراكتر «ناتاشا» با بازي حرفهاي «رويا نونهالي» در سريال «خواب و بيدار» مياندازد. او ميگويد، دوست ندارد در يك نقش كليشه شود، به همين دليل هم هست كه ۸-۷ ماهي سر هيچ كاري حاضر نشده تا اينكه پيشنهاد بازي در سريال «سقوط آزاد» به دستش رسيد؛ «روناك يونسي» را اين شبها در قاب تلويزيون و در كنار حامد بهداد و پوريا پورسرخ ميبينيم و بيشتر به تواناييهايش در بازيگري ايمان آوردهايم. در اين صفحات، چكيدهاي از گفتوگويمان با او را خواهيد خواند، مصاحبهاي كه در كافه رستوران «كوكو بانا»ي كيش كه خودش نيز سهمي در آن دارد انجام شد.
قبل از اينكه پيشنهاد بازي در «سقوط آزاد» به من بشود، يكسري دورههاي رزمي را گذرانده بودم، اين دورهها كمك بسيار زيادي سر اين كار به من كرد. در «سقوط آزاد» يكسري دوستان بدلكاري ميكردند كه 3 روز در هفته با آنها تمرين ميكردم تا بدنم هميشه آماده باشد و بتوانم خيلي از صحنههاي فيلم را خودم بازي كنم تا بدلكاران؛ كارهايي كه خيلي عجيب، غريب و سخت بودند.
۲ سال پيش در فيلم «به هدف شليك كن» محمد كتيرايي بازي كردم كه آن هم در ژانر پليسي است و فكر ميكنم بهزودي اكران شود بنابراين «سقوط آزاد» نخستين تجربه من در ژانر پليسي نبوده است. در آن فيلم هم نقش دختري را بازي ميكردم كه خلافكار بود اما تفاوت «سقوط آزاد» با «به هدف شليك كن»، نگاه متفاوت و خاص عليرضا اميني است؛ از طرفي ما سر اين سريال از نظر امكانات و ابزاري كه براي ساخت يك فيلم پليسي و اكشن لازم است، بهمراتب وضعيت بهتري داشتيم چون ناجا پشت پروژه ما بود و بسيار حمايت خوبي از ما شد، آنچنان كه خيلي راحت از ماشين پليس گرفته تا مهمات، اسلحه و حتي هليكوپتر را در اختيارمان قرار دادند و سكانسهاي فيلم، هماني شد كه خودمان انتظار داشتيم؛ اتفاقي كه شايد براي هر پروژهاي نيفتد. سريال «سقوط آزاد» بهمراتب سختتر از «به هدف شليك كن» بود، البته آقاي اميني اطلاع نداشت قبلا در ژانر پليسي يك نفش منفي بازي كردهام، با وجود اين به من پيشنهاد همكاري داد.
«سقوط آزاد»، يك سريال متفاوت به مناسبت هفته پليس است كه در ژانر اكشن ساخته شده. من نقش منفي اين سريال را من بازي ميكنم كه ويژگيهاي خاصي دارد و دوست داشتم تجربهاش كنم اما ترجيح ميدهم مردم كار را ببينند و خودشان درباره آن قضاوت كنند. اينكه ميگوييد نقش منفي روي نگاه مردم و زندگي شخصيام تاثير ميگذارد را قبول ندارم چون اگر مثلا در فيلم قرار است دزدي كنم، در زندگيام كه اين كار را انجام نميدهم و در كل آدمي هستم كه ترس در زندگي من معنايي ندارد و نقشم در «سقوط آزاد»، نه تنها ترسي برايم نداشت بلكه براي بازياش بسيار هيجان داشتم.
بهنظر من الان تفاوتي ميان تلويزيون و سينما وجود ندارد، بيشتر بايد كار، فيلمنامه، كستينگ، كارگردان و عوامل خوب را ترجيح داد تا به مسائل ديگر فكر كرد. الان كارهايي در تلويزيون ساخته ميشود كه بهمراتب بهتر و حرفهايتر از بعضي كارهاي سينمايي هستند. به هر حال امروز فيلمهايي در سينماي ايران ساخته ميشوند كه ارزش حتي ۵ دقيقه در صف ايستادن و ديدن هم ندارند! برعكس در تلويزيون كارهايي ساخته ميشود كه جزو آثار فاخر ايران هستند. امروز تلويزيون تبديل به يك رسانه بسيار قوي شده و بعيد ميدانم بازيگران و همكاران سينما و تلويزيون خيلي برايشان تفاوت داشته باشد چون اخيرا بودجه، زمان و انرژي زيادي براي كارهاي تلويزيوني درنظر ميگيرند كه اين خيلي خوب است. با توجه به كستينگ خوبي كه آقاي اميني براي «سقوط آزاد» درنظر گرفت، قطعا به هر بازيگري پيشنهاد بازي در آن ميشد، قبول ميكرد. خدا را شكر تا حدود زيادي همان چيزي كه در ذهنمان بود به ثمر نشست و فكر ميكنم بعد از ۸-۷ ماهي كه دوست نداشتم سر كاري بروم، «سقوط آزاد» خواستههايم از اين حرفه را برآورده كرده است.
عليرضا اميني بسيار كارگردان حاذق و باهوشي است. قبل از «سقوط آزاد» تجربه همكاري با ايشان را نداشتم، حتي همديگر را از نزديك هم نديده بوديم. زماني كه از من براي بازي در كار دعوت شد، ابتدا نقش پليس زن سريال به من پيشنهاد شد و قرار شد بهصورت حضوري يك جلسه با آقاي اميني برگزار كنيم. زماني كه به دفتر ايشان رفتم، نظرشان كاملا درباره انتخاب من براي نقش پليس زن سريال تغيير كرد و به من گفتند اين نقش منفي براي تو مناسبتر است. وقتي به اين پيشنهاد فكر كردم، ديدم اين نقش جاي كار زيادي برايم دارد؛ خوشحالم كه عليرضا اميني به من اعتماد كرد و اين نقش را به من سپرد و من هم به پيشنهاد ايشان اعتماد كردم، نتيجه اين اعتماد متقابل هم اين شد كه آقاي اميني به تعدادي از عوامل كار گفتهاند روناك يونسي بهترين گزينه براي بازي در اين نقش بود.
بعد از سريال «رستگاران» پيشنهادهاي مشابه زيادي به من شد كه با اعتماد كامل همهشان را رد كردم چون دوست نداشتم در يك نقش خاص كليشه شوم، الان اتفاق بدي كه برايم خواهد افتاد اين است كه «سقوط آزاد» و «به هدف شليك كن» پخش شوند و در هر دويشان هم كه يك نقش منفي را بازي كردهام. بنابراين همه تصور خواهند كرد روناك يونسي براي نقشهاي منفي فيلمهاي اكشن گزينه مناسبي است و در آن كليشه خواهد شد؛ اتفاقي كه هرگز اجازه نخواهم داد بيفتد. خيلي خوششانس بودم كه اين نقش را در «سقوط آزاد» بازي كردم چون فكر ميكنم هر خانم بازيگري دوست داشته باشد چنين نقشهايي را بازي كند.
«سقوط آزاد» ويتريني از بازيگراني را درست كرده كه هر كدامشان، طرفدارهاي خاص خودشان را دارند و قطعا طرفداران اين بازيگران، كنجكاو ميشوند بدانند چه اتفاقي افتاده كه اين بازيگران دورهم جمع شدهاند تا در يك سريال بازي كنند. از طرفي اسم عليرضا اميني و آقاي كاسهساز پشتسر كار است و وقتي آنونسهاي كار از تلويزيون پخش شود، كسي نميتواند كار را نبيند! به جرات ميگويم تا امروز مشابه اين سريال را در هيچ كار ديگري در ايران نديدهايد.
فكر ميكنم از كارگردان و كستينگ بازيگران «سقوط آزاد» ميتوان متوجه تفاوت و حرفهاي بودنش شد. خود من برخلاف كارهاي گذشتهام، نقش منفي اين سريال را پذيرفتم و حامد بهداد و پوريا پورسرخ نقشهاي پليس اين كار را قبول كردهاند، بنابراين از همين جا ميتوان متوجه تفاوت كار شد. به غيراز اينها «سقوط آزاد» يك كار كاملا سخت، پليسي، جنايي و اكشن است كه من خيلي دوستش دارم. از طرفي نگاه متفاوت «عليرضا اميني» به كار است كه بعيد ميدانم تا امروز كسي توانسته باشد مشابه «سقوط آزاد» را بسازد. اتفاق ديگري كه در اين سريال افتاد، استفاده از تيم عوامل حرفهاي بود كه خيلي درست و بجا صحنههاي اكشن، افكتها و جلوههاي ويژه كار را درآوردند كه به هر چه بيشتر شدن هيجان كار افزوده است. از همه اينها كه بگذريم، داستان فيلم برخلاف تمام فيلمهاي پليسي است كه تا امروز ديدهايم؛ هميشه عادت داشتيم پليسها بتمن باشند و خيلي زود معما را كشف كنند و مجرم يا مجرمان را دستگير و همه آدم بدهاي فيلم را بكشند! اما اينجا «حامد بهداد» (سرگرد صابري) درگير پرونده زن خلافكار حرفهاي شده كه نميتواند دستگيرش كند و اين زن آنقدر حرفهاي است كه هميشه قبل از سررسيدن پليس، فرار ميكند! همين موضوع، فيلم را براي مخاطب باورپذيرتر ميكند، حامد بهداد و پوريا پورسرخ كه پليسهاي كار هستند، نميتوانند به اين راحتيها اين زن خلافكار را بگيرند. به هر حال قدرت يك پليس زماني به مخاطب صحيح نشان داده ميشود كه حريفش هم يك آدم حرفهاي، باهوش و قدرتمند باشد. اين تعادل در «سقوط آزاد» بهخوبي رعايت شده و همين حس خوبي به من ميدهد.
سر سريال «رستگاران» تجربه همكاري با پوريا پورسرخ را داشتم و اين سريال، دومين همكاري مشتركمان به حساب ميآيد؛ بهنظرم پوريا پورسرخ يكي از خوشاخلاقترين و بهترين بازيگران سينماي ايران است. اما در «سقوط آزاد» نخستين تجربه همكاريام با حامد بهداد رقم خورد؛ بهنظرم حامد بهداد بازيگري دوستداشتني، خاص، همراه با خصوصيات اخلاقي بسيار دلنشيني است. قبل از شروع كار، از همكار شدن با حامد بهداد ميترسيدم، بهدليل حرفهايي كه از اينور و آنور دربارهشان شنيده بودم. البته اين موضوع را هم بهخودش گفتهام هم به آقاي اميني اما يك ماه كه از شروع كار گذشت، فهميدم تمام چيزهايي كه درباره او شنيده بودم اشتباه بود و دوست دارم اگر امكانش باشد، باز هم در كنارشان بازي كنم. حامد بهداد يكي از بازيگران خوب و حرفهاي سينماي ايران است و در «سقوط آزاد» آنچنان قوي نقش پليس را بازي كرد كه در هيچ شرايطي نميتواني آن را باور نكني.
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
نظر کاربران
آخه حامد بهداد ترس داره
اصلا به حامد بهداد نمياد پليس بشه تازه با اون حركات تصنعيش كه ....
بازی حامد بهداد خیلی مصنوعی بود ازش توقع بیشتری می رفت
فقط ناتاشا رو عشقه
اصلا انتخاب بازيگران نقش پليس درست نبوده نه به حامد بهداد مياد پليس باشه نه به پوريا پورسرخ
در كل فيلم مزخرفيه
اخه پسر به این نازی دلت میاد ازش بترسی؟
خیلیییم دلت بخواد ادم به این نازنینی عاشقتتتتم پسسسسسسسسر
واقعا ترس هم داره آخه تا جایی که من فیلماشو دیدم همش نقش یه آدم عصبی و روانی رو بازی کرده شاید با واقعیت تطابق بشه داد.