چرا بازرگان در تاریخ معاصر ایران شخصیت مهمی است؟
چه بخواهیم، چه نخواهیم؛ «تیتر»ها سخن میگویند! یکی خیلی ساده اطلاعرسانی میکند:«خیابانی به نام مهندس بازرگان نامگذاری شد» به همبن بهانه نگاهی کردهایم به زندگی مهمندس مهدی بازرگان، نخستوزیر دولت موقت پس از پیروزی انقلابِ سال ۱۳۵۷ در ایران.
برترینها: چه بخواهیم، چه نخواهیم؛ «تیتر»ها سخن میگویند! یکی خیلی ساده اطلاعرسانی میکند:«خیابانی به نام مهندس بازرگان نامگذاری شد» به همبن بهانه نگاهی کردهایم به زندگی مهمندس مهدی بازرگان، نخستوزیر دولت موقت پس از پیروزی انقلابِ سال ۱۳۵۷ در ایران.
روز گذشته شورای شهر تهران خیابانی را به نام مهندس بازرگان نامگذاری کرد. به پیشنهاد مسجد جامعی نام گذاری خیابان سازمان آب حدفاصل بزرگراه شیخ فضل الله نوری تا بلوار آیت الله کاشانی در محدوده گذر صادقیه در منطقه ۲ و ۵ به نام مهندس بازرگان پیشنهاد شده است.
مهدی بازرگان کیست؟
مهندس مهدی بازرگان از مشاهیر ایران بود که در سال ۱۲۸۶ در تهران به دنیا آمد. او پیش از انقلاب رئیس اداره آب و فاضلاب تهران بود و بعد از انقلاب به عنوان اولین نخست وزیر ایران انتخاب شد.
مهندس مهدی بازرگان در سال ۱۲۸۶ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش حاج عباسقلی تبریزی معروف به (آقا تبریزی) از تجار مشهور آن زمان بود که در هجده سالگی به تهران آمده و با بانو صدیقه دختر سید حسین طباطبایی ازدواج کرده بود.
دوران کودکی و جوانی
مهدی بازرگان به مکتب نرفت و تحصیلات ابتدایی خود را در مدارس تازه تاسیس شده اروپایی در ایران گذراند. او زمانی که در مدرسه دارالمعلمین مشغول تحصیل بود از مدیر مدرسه خود، ابوالحسن خان فروغی تاثیر بسیاری گرفت. ابوالحسن خان فروغی برادر محمد علی فروغی (معروف به ذکاءالملک)، مورخ و معلمی بود که گرایشهای عرفانی شدیدی داشت؛ به صورتی که احسان طبری او را احیاگر عرفان ایرانی در دوره جدید میداند.
دکتر سعید برزین در کتاب «زندگی نامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان» مینویسد ابوالحسن خان همیشه بر سر تخته این آیه از سوره رعد را مینوشت: «خدا قومی را تغییر ندهد تا آنچه را در ضمیرشان هست تغییر دهند.» آیهای که بعدها به شعار سیاسی مهندس بازرگان تبدیل شد.
مهدی بازرگان پس از اتمام دوره دبیرستان از طرف دولت برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد و مشغول تحصیل در رشته مهندسی شد. دوره هفت ساله تحصیل در فرانسه تاثیرات عمیقی بر او داشت.
او در کتاب «مدافعات» خود مینویسد: «تمام آن مناظر و وقایع اروپا برای ما که در ایران پا از جاده خاکی بیرون نگذاشته بودیم و اولین بار کراوات زدن را در تالار وزارت معارف یادمان داده بودند، بسیار جالب و عجیب و گیج کننده بود. عینا مثل کودک پانزده ماهه که به هر چیز حمله میکند و میخواهد آن را بدست بگیرد و نگاه کند، با ولع فوق العاده به همه طرف نگاه میکردیم. میخواستیم تمام آثار تمدن و مزایا و داراییهای آنها را ببلعیم.»
این هیجان مهندس بازرگان البته موجب رویگردانی از دین و اعتقادات پدریاش نشد. بلکه افکار مذهبی او طی دوران تحصیل، تحت تاثیر انجمنهای کاتولیک و احیای موقت تفکر مذهبی در سالهای پایانی جمهوری سوم، استحکام بیشتری پیدا کند.
حضور فعال بازرگان در محافل مذهبی فرانسه او را به این نتیجه رسانید که مذهب و تجدد منافاتی با یکدیگر ندارند. او در کتاب مدافعات مینویسد زمانی که با همقطارانش به کلیسای نوتردام میرفتند و انسانهای «شیک و فرنگی» را در حال ذکر و رکوع میدیدند همگی از «نماز خواندن» فرنگیها متعجب میشدند.
بازرگان در همان کتاب نوشته دین و مذهب همان علت العلل پیشرفت جوامع اروپایی بوده است: «محرک اصلی این تمدن چیزی جز خدا و دین نمیتوانست باشد» اما این سوال پیش میآمد که اگر دین علت العلل پیشرفت اروپاییها بود، چرا دین در جوامع دیندارتری مانند ایران و پاکستان باعث پیشرفت نشده بود؟ پاسخ بازرگان به این مساله تعین بخش رویکرد تفسیری بعدی او در خوانش و تفسیر متون مقدس بود.
علت پیشرو بودن دین در جوامع اروپایی از منظر بازرگان کنار زدن تفاسیر سنتی و برخورد قشری با متون مقدس بود. راه حل بازرگان برای انسداد پیشرفت در جوامع عقب مانده کنار گذاشتن تفاسیر سنتی و قشری بود.
بازرگان گرایشهای سکولاریستی نداشت. در جلد هشتم مجموعه آثارش میخوانیم: «ما میگوییم سیاست از دین جدا نیست و باید حاکمیت با دین باشد، هم به لحاظ ایدئولوژی و هم به لحاظ حکومت... اگر دین سیاست را در اختیار و امر خود نگیرد، سیاست دین را مضمحل خواهد کرد.»
بازرگان در سال ۱۳۱۳ با پایان تحصیلاتش به ایران بازگشت و به خدمت سربازی در اداره مهندسی ارتش مشغول شد. پس از اتمام خدمت سربازی به دعوت وزیر فرهنگ مشغول تدریس مهندسی در دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و پس از مدتی با هفت نفر از تحصیل کردگان همدورهاش شرکت «اتحاد مهندسین ایران» مشهور به «اما» را تشکیل داد که به گفته خودش اولین شرکت مهندسی مشاور در ایران بود.
بازرگان در دانشگاه تهران تدریس میکرد و ۶ سال نیز رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران بود. با آغاز جنبش ملی در دوره محمدرضا شاه پهلوی فعالیتهای سیاسی بازرگان در جنبش ملی آغاز شد. دکتر کریم سنجابی وزیر فرهنگ وقت او را به سمت معاونت خود گمارد با آغاز مبارزههای ضد استعماری ملی کردن صنعت نفت، بازرگان با حکم دکتر مصدق مامور خلع ید از شرکت نفت و رئیس هیات مدیره موقت شد.
میانسالی بازرگان
پس از این سمتها به ریاست شرکت آب و فاضلاب تهران مصوب شد و نخستین شبکه لولهکشی در تهران را احداث کرد و در همین پست بود که کودتای ۲۸ مرداد آغاز شد. از کتابهای مهم بازرگان در دوران دوران پیش از کودتا، کتاب کار در اسلام بود.
بازرگان متوجه رشد حزب توده و گسترش افکار کمونیستی در کشور شده بود و برای مقابله با آن دست به نگارش این کتاب زده بود. سعید برزین در زندگی نامه مهندس بازرگان مینویسد: «آگاهی بازرگان از مباحث کمونیستی اندک و چه بسا عامیانه بود و منابعش به آثار دست چندم محدود میشد... و این بدین خاطر است که اصولا با انضباط جدید علوم انسانی آشنایی نداشته و اهمیت ذکر و مراجعه به منابع دست اول را نمیدانست.»
مخالفت بازرگان با جریانهای چپ را میتوان مربوط به خاستگاه طبقاتی او دانست. بازرگان همواره آرمان برابری را آرمانی ناممکن و نامطلوب قلمداد میکرد. او با محدود کردن مالکیت شخصی افراد موافق نبود و از اقتصاد لیبرالی و تجارت آزاد دفاع میکرد.
مهندس بازرگان مخالف ملی کردن برخی صنایع پس از انقلاب بود. او در کتاب «مشکلات و مسائل اولین سال انقلاب» علت ایجاد استبداد را دخالت دولت در اقتصاد و دولتی کردن اموال بخش خصوصی میدانست. این برداشت بازرگان از مساله استبداد، به گمان منتقدانش ناشی از ضعف تئوریک در علوم سیاسی و تحلیل مسائل بر اساس کلیشهها و نادیده گرفتن مشاهدات تاریخی بود؛ نظریهای ایدئولوژیک وجود دارد مبنی بر اینکه به هر میزان که دخالت دولت در بازار و اقتصاد بیشتر باشد، آزادیهای سیاسی و اجتماعی نیز کمتر میشوند. مخالفان بازرگان میگفتند چنین ادعایی با مشاهدات تجربی همخوانی ندارد.
کودتای ۲۸ مرداد
بازرگان پس از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیت علیه رژیم محمدرضا پهلوی پرداخت. در سال ۱۳۳۴ بازرگان برای نخستین بار دستگیر و به مدت پنج ماه زندانی شد.
پس از زندان، مهندس بازرگان در سال ۱۳۴۰ به همراه آیت الله طالقانی و یدالله سحابی نهضت آزادی ایران را پایهگذاری کرد. گفتار سیاسی نهضت آزادی بر دو محور تکیه داشت؛ عنصر اول هویت اسلامی اجتماع در مقابل هویت ملیاش بود. اعضای نهضت تاکید میکردند که هویت مذهبی مردم فراگیرتر و عمیقتر از هویت ملیشان است در حالی که هویت ملی جدیدتر و محدودتر است. با این محور اعضای نهضت به جامعه مذهبی و روحانیون نزدیکتر شدند و روحانیت را پیشقراولان حکومت پارلمانی شناختند.
عنصر دوم تاکید بر حکومت مشروطه و پارلمانتاریسم بود. اعضای نهضت از این حیث به جبهه ملی نزدیک شدند و علیه استبداد شاه اعتراض کردند. در واقع نهضت آزادی خود را جناح مذهبی جبهه ملی میدانست.
جبهه ملی و نهضت آزادی
پس از گذشت ۱۹ ماه نهضت آزادی نیز غیر قانونی اعلام شد و در دی ماه ۱۳۴۲ بازرگان و دیگر رهبران نهضت دستگیر و زندانی شدند. علت این تنش مخالفت نهضت آزادی با اصلاحات ارضی بود.
نهضت آزادی بیانیهای درباره اصلاحات ارضی منتشر کرده و در آن به سلب مالکیت از روحانیون و مالکان اعتراض کرد و این حرکت را در راستای تحکیم استبداد شاه دانست که گفتمانش را تودهایها و آمریکاییها ایجاد کردهاند. با دستگیری بازرگان و مخالفتهای علنیاش با رژیم شاه اعضای نهضت ملی روز به روز به آیت الله خمینی و شاگردانش نزدیکتر شدند.
انقلاب ۱۳۵۷
با وقوع انقلاب ایران، آیت الله خمینی بازرگان را به پیشنهاد شورای انقلاب به ریاست دولت موقت منصوب کرد. حکم نخست وزیری او در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۵۷ در مدرسه علوی تهران قرائت شد و او چهره هایی همچون ابراهیم یزدی، ناصر میناچی، هاشم صباغیان و عباس امیر انتظام و عزت الله سحابی را به کابینه آورد.
با اینهمه به زودی اختلافات بازرگان با امام (ره) عیان شد. مهمترین اختلاف بر سر تدوین قانون اساسی بود. بازرگان خواستار تصویب یک قانون اساسی بر اساس جمهوری پنجم شارل دوگل بود و امام و شاگردانش مصمم به تصویب قانون اساسی بر مبنای ولایت فقیه بودند.
استعفاء
بازرگان از دخالت شورای انقلاب در امور دولت شکایت داشت و مسئولیت خود را به چاقویی تشبیه میکرد که فقط دسته دارد و تیغه را سایرین در دست دارند.
اولین برخورد جدی بازرگان با این وضعیت در ماجرای همهپرسی جمهوری اسلامی در نیمه اسفند اتفاق افتاد. بازرگان خواستار اضافه کردن گزینه سومی مبنی بر یک جمهوری اسلامی دموکراتیک در همهپرسی بود که با مخالفت مواجه شد.
با اجازه کارتر مبنی بر ورود شاه به آمریکا برای مداوای بیماری سرطان دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا حمله کردند و بحران گروگانگیری ۴۴۴ روزه ایجاد شد. فردای آن روز یعنی روز ۱۴ آبان دولت موقت بازرگان استعفا کرد و امام (ره) استعفای او را پذیرفت.
بازرگان در استعفانامه دولت خود نوشت: «پیرو توضیحات مکرر و نظر به اینکه دخالتها، مزاحمتها، مخالفتها و اختلاف نظرها، انجام وظایف محوله و ادامه مسئولیت را برای همکاران و اینجانب مدتی است غیرممکن ساخته و در شرایط تاریخی حساس حاضر، و به ثمر رساندن انقلاب بدون وحدت کلمه و وحدت مدیریت میسر نمیباشد، بدین وسیله استعفای خود را تقدیم میدارد.»
نامه به شاه
پیروان مهندس بازرگان معتقدند کلمه «موقت» را مخالفان او انتخاب کرده بودند. آنها معتقدند نام این دولت باید دولت مهندس بازرگان یادآوری شود نه با نام دولت موقت.
بازرگان پس از کناره گیری در نامهای از محمدرضا شاه خواست برای پایان دادن به بحران گروگانگیری به کشور بازگردد و در همهپرسی قانون اساسی از پیروانش خواست تا برای حفظ وحدت به آن رای مثبت بدهند.
دوران پس از استعفا
بازرگان پس از استعفا در انتخابات مجلس اول شرکت کرد و به نمایندگی از مردم تهران به مجلس رفت. در مجلس هم مخالفانی داشت و یکی از مشهورترین نطقهای او که در مخالفت با جنگ بود، نیمه تمام ماند. در آن نطق هم از جنگ داخلی سخن گفته شده بود هم جنگ خارجی. آیت الله خلخالی از جمله افرادی بود که مهندس بازرگان را از تریبون به زیر کشید.
پس از فتح خرمشهر نهضت آزادی مخالفت خود را با ادامه جنگ علنا اعلام کرد و این مساله باعث منزوی شدن بیشتر بازرگان و دوستانش شد. مهندس بازرگان از آن به بعد در تمام دورههای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری رد صلاحیت شد و برخی همکاران او دستگیر و زندانی شدند.
درگذشت
برخی اصلاح طلبان مهندس بازرگان را پدرخوانده و نیای تفکر اصلاحات میدانند، با اینهمه این تردید میان آنها وجود دارد که از دیدگاههای اقتصادی او دفاع کنند یا پیرو آرای سیاسی او باشند. در سالهای بعد البته این تناقض برای بخش اصلی جریان اصلاحات حل شد؛ چه آنکه آنها نیز به لحاظ اقتصادی پیرو بازار آزاد شدند.
مهدی بازرگان در تاریخ ۳۰ دی ماه سال ۱۳۷۳ در زوریخ درگذشت و پیکرش در قم دفن شد.
منایع: رویداد ۲۴- تاریخ ایرانی.
نظر کاربران
از بازرگان خوشم نمیاد. عرضه نداشت
پاسخ ها
فرد نادانی بود
خدا بیامرزد مهندس بازرگان را که در دوران استبداد شاه، مبارزات زیادی میکرد و بسیار دانا و مهندس خبرهای هم بود.
همون بهتر اول انقلاب خودش رو کشید کنار....
وقتی نمیتونی همه واقعیت ها رو بنویسی اصلاً ننویس !
روحش شاد
اصلا هم مهم نیست
بازرگان داغون
مهم خخخخخ
از این لحاظ مهم است که آشیخ مهدی بازرگان یک آخوند کت شلواری و کراواتی بود که جاده صاف کن همکاران عبا و عمامه ای خود شد
جالبه اصلا اشاره نشد که پیشنهاد دهنده و ایجاد کننده بورس خارج از کشور رضا شاه بود. مهندس بازرگان هم جزو اولین گروه اعزامی به فرانسه بود. بعد از ورود به ایران به به این فکر افتاد که چرا ایران مانند اروپا نیست؟ ....
پاسخ ها
اسمی از رضاشاه (روحش شاد) نیاورده
فقط نوشته:
مهدی بازرگان پس از اتمام دوره دبیرستان از طرف دولت برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد
خدا رحمتش کند
.. می خواستیم تمام آثار تمدن و مزایا و دارایی های آنها را ببلعیم ..
منتها هول کردید و به جای آثار تمدن و مزایا و دارایی های آنها یک چیز دیگر را بلعیدید
هیچ اهمیتی نداره