کرمانیمقدم: من و محرمی یاغیان فوتبال هستیم
پیشکسوت پرسپولیس گفت: یاغی شماره یک فوتبال ایران «مجتبی محرمی» است و من شماره ۲، البته یاغیگری ما از تعصب بود. برای تیممان دعوا میکریدم، برای هوادار میجنگیدیدم، در زمین سرمان را جلوی توپ میگذاشتیم تا برنده از زمین خارج شویم.
خبرگزاری ایرنا: مرتضی کرمانیمقدم ازجمله فوتیالیستهایی است که هیچ وقت به حق واقعی خود نرسید، مهاجم جنگنده پرسپولیس در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که هر مدافعی را آزار میداد.
مرتضی کرمانیمقدم یا مرتضی کرمانی مقام؟
کرمانی مقدم درست است. برخی روزنامهها مینوشتند کرمانی مقدم و برخی دیگر کرمانی مقام. این دوگانگی از ابتدای فوتبالم تا به امروز ادامه داشته است. تازه «علی پروین» به من «موجتبی» هم میگفت.
چرا موجتبی (مجتبی)؟
نمیدانم شاید گفتن مرتضی برای علیآقا سخت بود و برای همین مرا با این اسم صدا میکرد.
به طور حتم روزی که با پیشنهاد پرسپولیس مواجه شدید را به خاطر دارید؟
من بازیکن بنیاد شهید بودم، پرسپولیس پیشنهاد داد و به تمرین این تیم رفتم، علی پروین از عملکرد من خوشش اومد و قرارداد بستم. البته چون با بنیاد شهید قرارداد داشتم آنها رضایتنامهام را صادر نمیکردند، برای همین چند ماه بیرون ماندم.
چطور رضایتنامهتان صادر شد؟
علی پروین بعد از چند ماه رضایتنامهام را گرفت. مسوولان بنیاد شهید وقتی دیدند دیگر برای آنها بازی نمیکنم رضایتنامهام را صادر کردند.
پروین برای دریافت رضایتنامهات پول داد.
آن زمان از پول خبری نبود، پروین با ۳۰ تا لباس و ۵۰ تا توپ رضایتنامهام را گرفت. قیمت بازیکنان آن زمان به همین اندازه بود.
اینکه گفته میشود کرمانیمقدم استقلالی بود درست است؟
من استقلالی نبودم، اگر استقلالی بودم به پیشنهاد این تیم پاسخ مثبت میدادم.
از استقلال هم پیشنهاد داشتید؟
«عبداالعلی چنگیز» با داماد ما رفیق بود، هر ۲ استقلالی بودند، مرحوم پورحیدری عملکرد مرا دیده بود و چنگیز پیشنهاد حضور در استقلال را داد اما من همان موقع به آنها پاسخ منفی دادم و چند وقت بعد با محمد پنجعلی به تمرین پرسپولیس رفتم.
پنجعلی زمینه حضور شما را در پرسپولیس فراهم کرد؟
بله، او قبل از پیشنهاد استقلال با من صحبت کرده بود، روز اول هم که به تمرین پرسپولیس رفتم اتفاق جالبی افتاد.
چه اتفاقی؟
علی پروین به پنجعلی گفت این پسره کیه آوردیش سر تمرین؟ او نیز مرا معرفی کرد و بعد علی آقا گفت حالا ازش تست میگیرم تا ببینم فوتبالش چه جوری است. آن روزها بیشتر تمرینات پرسپولیس به بازی فوتبال اختصاص داشت.
فوتبال بازی کردید تا تست فنی شوید؟
پروین ۲ تا تیم ارنج کرد و بعد مرا فرستاد تو تیم ذخیرهها، همه بزرگان پرسپولیس نظیر محمد پنجعلی، مرتضی فنونیزاده، سعید نعیمآبادی، کاظم سید علیخانی همه در تیم اصلی بودند، در آن بازی تمرینی ۶ تا گل زدیم که ۴ گل آن توسط من به ثمر رسید. همه کار کردم، توپ گرفتم، جنگیدم، پاس دادم، تکل زدم، پس از بازی پروین گفت آفرین پسر حالا میتوانی با پرسپولیس قرارداد امضا کنی.
برای اولین قرارداد چقدر پول گرفتید؟
پول؟ از پول خبری نبود، ما سفید قرارداد امضا میکردیم، اگر قهرمان میشدیم علی آقا از هواداران و بازاریها پول میگرفت و بین بازیکنان تقسیم میکرد. اینکه میگویند بازیکنان دهه ۶۰ برای هواداران بازی میکردند حرف درستی است.
بهترین بازیای که برای پرسپولیس انجام دادید؟
بازی با نیروی زمینی در فینال جام حذفی. نیرو زمینی در آن سالها تیم فوقالعادهای بود و از بهترین بازیکنان در ترکیب خود بهره میبرد، بازی را ۲ بر یک بردیم و من یک گل زدم و یک پنالتی گرفتم. یک بازی دیگر نیز به خودم حسابی چسبید.
کدام بازی؟
بازی برگشت المحرق بحرین در فینال جام در جام باشگاههای آسیا که عالی بازی کردم و نقش مهمی در قهرمانی پرسپولیس ایفا کردم.
بهترین مدافعی که با آن روبرو شدید؟
«صادق ورمزیار». مدافع خیلی خوبی بود که هر وقت روبروی او قرار گرفتم خیلی اذیتم میکرد.
بهترین گلی که زدید؟
بازی با الهلال عربستان، فرشاد پیوس از سمت راست برگردان زد اما توپ روی پایش جفت نشد و به من رسید تا دروازه الهلال را باز کنم. فرشاد پیوس پس از بازی به من گفت مرتضی دیدی چه پاس گلی به تو دادم.
حالا پاس گل بود؟
(باخنده) چه پاس گلی؟ او آمد ضربه بزند نتوانست توپ به من رسید و با تمام قدرت به توپ ضربه زدم و دروازه الهلال را باز کردم. شاید باور نکنید هرچه قدرت داشتم برای این ضربه گذاشتم. من با فرشاد پیوس رفیق بودم، رابطه ما ۲ نفر همیشه صمیمانه بود. آن روزها که بازی میکردیم کرکری با یکدیگر داشتیم. فرشاد زاویه بسته را میزد و توپ گل نمیشد میگفتم فرشاد چرا پاس ندادی میگفت فوروارد باید خودخواه باشد.
این که کرمانی مقدم یاغی فوتبال ایران بود را قبول دارید؟
یاغی شماره یک فوتبال ایران مجتبی محرمی است و من شماره ۲، البته یاغیگری ما از تعصب بود، برای تیممان دعوا میکریدم، برای هوادار میجنگیدیدم، در زمین سرمان را جلوی توپ میگذاشتیم تا برنده از زمین خارج شویم، آن روزها وقتی بازی مساوی به پایان میرسد تو رختکن مینشستیم تا هواداران ورزشگاه را ترک کنند، بعد به خانهمان برویم، ما این جور تعصب داشتیم.
اگر به عقب برگردید کدام اشتباه را انجام نمیدهید؟
من اگر به عقب برگردم ۲ کار را هیچ وقت انجام نمیدهم، اولی اینکه از قطر بر نمیگردم، چرا که پول خوبی از قطریها میگرفتم اما با تماس پروین بدون این که تسویه حساب کنم به ایران برگشتم، دوم این که اشتباهی را که در بازی با استقلال انجام دادم تکرار نمیکردم.
همان بازی که پیراهن پرسپولیس را پاره کردید؟
من در آن لحظات خون به مغزم نرسید، در اوج آمادگی بودم، احساس کردم اگر در زمین حضور داشته باشم میتوانم به پرسپولیس کمک کنم، علی دایی جای من وارد زمین شد و از ناراحتی با او دست ندادم. از فرط ناراحتی به سمت رختکن رفته و یقه پیراهنم را پاره کردم، این یک اشتباه بود که همیشه به آن اعتراف کردهام. بعد از بازی ناصر حجازی جملهای را بر زبان آورد.
چه جملهای؟
او گفت کرمانی مقدم رفت بیرون نفس راحتی کشیدم.
خاطرهای از دهداری دارید که بارها تعریف کردهاید، در بازی با نپال توسط او تعویض شدید، ماجرای این تعویض را تعریف میکنید؟
سه بر صفر از حریف جلو افتاده بودیم، در گوشه زمین من و مجید نامجو مطلق شروع به پاسکاری کردیم، بازیکن نپال را چند بار دریبل کردم و دوباره به سمت دروازه خودمان برگشتم که پرویز دهداری مرا از زمین بیرون کشید.
پس از تعویض به تو چه گفت؟
دقیقه ۸۰ بود و ایران سه تعویض خود را انجام داده بود، در آن دقایق پایانی ۱۰ نفره به بازی ادامه دادیم، پس از تعویض مرا کنار خود روی نیمکت نشاند و گفت: این رفتاری که در زمین انجام دادی دور از انصاف و جوانمردی بود، شاید خانواده بازیکن نپالی امروز در ورزشگاه حضور داشتند که تو قصد تحقیرش را داشتی. من متوجه رفتار اشتباه شدم و وقتی سوت پایان مسابقه از سوی داور زده شد به وسط زمین رفتم و از بازیکن نپالی عذرخواهی کردم.
نظر کاربران
واقعا فوتبالیستهای اون موقع کجا و الان کجا لوتی با غیرت و با رگ یادش بخیر