وقتی دست مجیدی باز میشود
فرهاد مجیدی یک بار دیگر از نو سرمربی آبیهای پایتخت شده و این امر پس از فترتی ۷ ماهه و دوری موقتی وی از استقلالیها شکل گرفته است.
ایران ورزشی: فرهاد مجیدی یک بار دیگر از نو سرمربی آبیهای پایتخت شده و این امر پس از فترتی ۷ ماهه و دوری موقتی وی از استقلالیها شکل گرفته است.
زمامداری مرتبه اول فرهاد فقط پنج هفته طول کشید زیرا استقلال که او را در آخرین روزهای لیگ هجدهم به طور اضطراری جانشین وینفرد شفر معزول کرده بود، در پایان فصل تصمیم به جذب یک سرمربی جدید خارجی گرفت که منجر به آمدن و سپس رفتن آندرهآ استراماچونی به شرح و روندی شد که میدانیم و میدانید. این بار قطعاً حکومت آقا فرهاد که آمده تا جای این مربی ایتالیایی فراری را پر کند بیش از پنج هفته طول میکشد و او به احتمال قوی تا پایان فصل میماند زیرا از یک سو آلترناتیو «دم دست» و بهتری در دسترس آبیها نیست (که اگر بود همین حالا هم به جای فرهاد استقلال را هدایت میکرد) و از جانب دیگر شرایط تیم و نداریهای آن به گونهای است که هرکس رهبر تیم باشد، نتایج حاصله تفاوت شگرفی نخواهد کرد زیرا سقف توان این تیم و دستاوردهای آن مشخص است و هر چند یک مربی مجرب حداقل ۱۰ درصد بهتر از فرهاد «فاقد رزومه قوی و طولانی» در امر مربیگری نتیجه خواهد گرفت اما این ۱۰ درصد و میزان تفاوت به حدی نمیرسد که ارزش تعویض مجدد سرمربی را داشته باشد.
خط قرمز صوری
چون استراماچونی درست در مقطعی آبیها را ترک گفت که آنها در صدر جدول لیگ برتر قرار داشتند و خود وی ابتدا به سبب نداشتن اشراف کافی بر فوتبال ایران استقلال را به ردههای پایین جدول تنزل داده و سپس به ردههای بالا ارتقا بخشیده بود، بر اثر این روند تبدیل به یک بت و یک خط قرمز برای هواداران شد حال آنکه در همان زمان نیز پرسپولیس، شهر خودرو و سپاهان هر کدام یکی دو بازی عقب افتاده داشتند که در صورت فتح آنها صدرنشین میشدند.
پس از رفتن وی از ایران درخواستهایش برای کسب هر چه سریعتر و کاملتر دستمزدش و دادن وعدههای بیشمار به هواداران در زمینه بازگشتاش و سپس عدم اجرای آنها همه محبوبیت وی را زیر سؤال برد و به آرامی در مجسمه زیبایی که از وی ساخته شده بود، ترک آشکاری انداخت و اینچنین بود که همان هوادارانی که در روزهای محبوب بودن استراماچونی با پیامهای تند خود فرهاد را کوبیده و خواستار عدم بازگشت وی شده بودند، این بار او را پذیرا شدند و البته چارهای هم به جز این نداشتند.
با این پیش فرض
با این اوصاف مجیدی در دوره دوم حضورش در مقام سرمربی استقلال با مسائلی به جز ترس از برکناری سریع و مجدد مواجه خواهد بود و یکی از این مسائل و دغدغهها، نکات مالی است. چنین مسألهای و به واقع تأخیر کلان سران استقلالی در پرداخت حق و حقوق بازیکنان سبب شد روز سهشنبه در برگزاری اولین جلسه تمرینی استقلال با هدایت وی دو سه ساعت تأخیر بیفتد اما در نهایت همه آمدند و آبیها برای دیدار قریب الوقوع خود با فولاد در لیگ برتر تمرین و شروع به تدارک کردند.
اینکه سران استقلال به وعدههای خود برای پرداخت هر چه سریعتر مطالبات بازیکنان تا چه حد وفادار خواهند ماند نکتهای است که باید صبر کرد و دید اما چون شرایط دو «بزرگ» پرطرفدار پایتخت به لحاظ مالی مثل معمول خوب نیست و هر از چند مدت پولی میگیرند و همان را بین بازیکنان و مربیان توزیع میکنند، فرهاد هم باید این را بپذیرد و کارش را با این فرضیه و الزام و نکته اجتناب ناپذیر آغاز کند که یک وضعیت عالی و بی حرف و حدیث به لحاظ مالی برای آبیها غیر ممکن است.
برای او بهتر این است که وقتش را روی سه جایی که آبیها مشغول شرکت در آن هستند، بگذارد و همه نیروی خود را به کار گیرد که اولاً از صدر جدول لیگ برتر بیش از این دور نشود و مرحله پلیآف جام باشگاههای آسیا را هم با موفقیت پشت سر بگذارد و برای تقابل بسیار سخت با سپاهان در یکچهارم نهایی جام حذفی هم برنامههای دقیقی داشته باشد تا در هیچ جناحی غافلگیر نشود.
نیروهای انسانی کافی
این همه دغدغه برای فرسوده شدن هر مربی و حتی افرادی بسیار کارآمدتر از مجیدی کفایت میکند اما وقتی به دل اتفاقات میزنی و در دریایی خروشان به حرکت در میآیی این حداقل بها و تقاصی است که باید بپردازی. فراموش نکنیم که به رغم تمامی این مسائل و گرفتاریها مجیدی تیم بسیار خوبی را تحویل گرفته که بر اثر پایمردیهای استراماچونی به سطح قابل قبولی از کارایی و هماهنگی رسیده و جوانانش به سرعت به برخی تجربهها نایل شدهاند و او به لحاظ نیروی انسانی کم و کاست زیادی ندارد و اگر طرحهای فنیاش برای بهرهدهی این تیم مناسب و کافی باشد روزهای خوش پیش روی آبیها بسیار بیشتر از روزهای تلخ و بد خواهد بود و عصری تازه و شاید قدری بهتر از اعصار اخیر برای آبیها شکل گیرد.
زمانی برای شناسایی نهایی
همه اینها بستگی به این دارد که مجیدی تا چه حد برای سوار شدن بر امواج متعدد در ادامه فصل جاری و بهرهگیری هر چه بیشتر از توان بالقوه تیمش آمادگی دارد و اگر مقطع قبلی مربیگری وی با پایان زودرساش این نعمت را به وی بخشید که تحت یک بررسی دقیق قرار نگیرد و کارنامهاش از هر جهت بالا و پایین نشود و این دفاعیه را داشته باشد که به او فرصتی بسیار اندک داده شد، این بار او فرصت بیشتری خواهد داشت تا هر چه دارد رو کند و تمامی مشتاش باز گردد و مشخص شود که واقعاً چه کاره است و آیا همانقدر خوب است که خودش ادعای آن را دارد یا مرد جوانی که چون قبلاً در زمان بازیگری شماره پر هواداری بوده تصور میکند که لابد در مربیگری نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این تستی است که نتیجه نهایی آن جایگاه قطعی و حتی نهایی فرهاد را در کار مربیگری روشن و تکلیف او را برای همیشه معلوم خواهد کرد.
نظر کاربران
نویسنده چقدر گرفته که از مجیدی تعریف و از استرا بد بگه و این رو همه میدونن که فوتبال روز دنیا حساب و کتاب داره و از حقوق تا شرایط تمرین ومسابقه باید همه چیز حرفه ای باشه که تو ایران فقط حرف مفت زن زیاد داریم و مدیرانی آرسن لوپن و دروغ گو که باعث فرار مربیان میشود و چون قرداد حرفه ای هم دارد قانون با اوست....
فقط عاشقای استقلال می تونن به داد استقلال برسن
استرا فقط به دنبال منافع شخصی خودش بود
خواهشا هوادارای استقلال از آقا فرهاد با تعصب حمایت کنن فوتبال ورزش تیمیه باید همه بازیکنا و کادر فنی با هم همدل و همراه باشن
واقعا حیف بیت المال نیست بره تو جیب یه مشت دلال و مربی خارجی که هیچ تعهدی نسبت به هوادار نداره
پاسخ ها
فرهاد جاه طلب هستش واین حاه طلبی اورا قربانی خواهد کرد!!