پورحمیدی: از نزدیک دیدنِ فرهاد مجیدی، آرزویم بود
دروازهبان دوم استقلال گفت: اینقدر فوتبال فرهاد مجیدی را دوست داشتم که همه مسابقاتش در الغرافه را هم میدیدم.
خبرورزشی: حسین پورحمیدی، دروازهبان دوم استقلال که از بچگی طرفدار این تیم بوده و از دوستداران فرهاد مجیدی است درباره اتفاقات اخیر بهویژه شهادت سپهبد قاسم سلیمانی حرف زد.
او که همین دیروز مدارکش برای همراهی تیم امید را به فدراسیون تحویل داده است در اینباره هم مطالب جالبی گفت.
تعطیلات خوش گذشت؟ خوزستان رفتی؟
من که فقط دو روز استراحت کردم. بقیه را در اردوی تیم امید بودم و بعد هم خودم به سالن میرفتم و تمرین اختصاصی داشتم.
با بهزاد غلامپور در ارتباط بودی؟
نه زیاد! اوضاع باشگاه و کادر فنی طوری بود که ما هم صبر کرده بودیم تا ببینیم تکلیف چه میشود.
استراماچونی هم که رفت! کمی زود نبود؟
بههر حال شرایط فوتبال حرفهای گاهی ایجاب میکند که مثلاً فقط یک نیمفصل با یک مربی یا یک بازیکن کار کنید و بعد همهچیز تغییر میکند. در این مدت که با استراماچونی کار میکردم هرگز بیاحترامی از او ندیدم. روزهای خوبی با او داشتیم و برایش آرزوی موفقیت میکنم. زود و دیر بودنش را مسئولان باشگاه تشخیص میدهند. من بازیکنم و وظیفهام تمرین و بازی برای تیم استقلال است.
نظرت درباره حضور فرهاد مجیدی چیست؟
خیلی خوشحالم شاگرد فرهاد مجیدی شدم. دیدن مجیدی از نزدیک آرزویم بود. اینقدر فوتبالش را دوست داشتم که همه مسابقاتش در الغرافه را هم میدیدم. فرهاد یکی از بهترین بازیکنان استقلال در تاریخ این باشگاه بوده که گلهای مهمی هم به پرسپولیس زده است.
او را از نزدیک دیدهای؟
بله! در بازیهایی که با استقلال به اهواز میآمد یکی، دو بار به استادیوم رفته بودم ولی از نزدیک نزدیک آن زمانی بود که سرمربی تیم المپیک شد و مرا دعوت کرد. وقتی رفتم سر تمرین خیلی خوشحال بودم که او را میبینم.
خاطرهای از مجیدی نداری؟
نه! من خیلی بچه بودم که او بازی میکرد. ولی آن روز را یادم هست که در استادیوم آزادی با لباس الغرافه اخراج شد و پیراهنش را درآورد و عدد ۴ را به تماشاگران پرسپولیس نشان داد.
فکر میکنی بتوانید با او در دور برگشت ۵ امتیاز از دست رفته در سه بازی آخر را تلافی کنید؟
قطعاً این اتفاق میافتد. همه بازیکنان تیم آقا فرهاد را قبول دارند و شک نداشته باشید که باز هم به صدر جدول برمیگردیم.
به اردوی تیم امید دعوت شدی؟
بله! البته وقتی خطم زدند اصلاً ناراحت نشدم و حسودی نکردم که چرا مرا نبردند ولی خیلی دعا کردم تا بتوانم باز هم به اردوی این تیم دعوت شوم. تا اینکه گفتند یکی از دروازهبانان مصدوم شده و باید به تایلند بروم.
خبر شهادت سپهبد سلیمانی را از چه طریق شنیدی و چه حالی شدی؟
من خواب بودم. صبح برای نماز بیدار شدم و دیدم چند تا از دوستانم پست گذاشتهاند و عکس سردار را زدند ولی خوابآلود بودم و جدی نگرفتم و باز خوابیدم. ولی وقتی ساعت ۸ بیدار شدم و از اخبار شنیدم هنگ کردم. شوکه شدم. اصلاً باورم نمیشد کسی بتواند به سردار آسیب بزند. او خیلی شجاع بود و میرفت وسط داعشیها نماز میخواند.
چقدر از او شناخت داشتی؟
کامل کامل نمیشناختمشون. سردار بیشتر خارج از ایران بود و فقط همین را میدانستم که اسمش لرزه بر تن داعشیها میانداخت. شنیدم یک بار در کردستان عراق تنها بین داعشیها قرار گرفته بود و دوستانش گفتند نمیتوانند برای کمک بروند ولی سردار گفته بود خودم برمیگردم و یکی، دو ساعت بعد به نیروهایش ملحق شده بود. واقعاً از این اقدام ترامپ تعجب کردم.
سردار سلیمانی داعشیها را در این منطقه از بین برد و به این همه کشت و کشتار پایان داد و به جای اینکه به او جایزه بدهند که دردسر خیلی از کشورهای منطقه را از بین برد ترورش کردند. قطعاً ترامپ تقاص این خون ریخته را میدهد.
نظر کاربران
خاک برسرت که سقف آرزوهات اینقدر کوتاهه!!!
پاسخ ها
لابد سقف آرزوی تو هم دیدن بیرانونده
اخی ..زبون بسته..جیگرم کباب شد .خب خدارو شکر ...ب آرزوت رسیدی؟؟ایشالا پای هم پیر بشین ...
چقدر بدبخته این دیکه هههه
چقدر بدبخته این دیکه هههه