اپیدمی ویروس استراماچونی
دکتر صلاحالدین هرسنی- تا قبل از ترک «آندره استراماچونی» از نیمکت مربیگری تیم استقلال، «مارک ویلموتس» سرمربی بلژیکی تیم ملی فوتبال ایران به جهت رفتارهای خارج از عرف و قاعده فدراسیون فوتبال کشورمان در پرداخت حقالزحمهاش، مجبور شد در یکی از حساسترین شرایط فوتبال ایران یعنی انتخابی جام جهانی و جام ملتهای آسیا، نیمکت مربیگری تیم ملی فوتبال ایران را ترک کند.
روزنامه همدلی: دکتر صلاحالدین هرسنی- تا قبل از ترک «آندره استراماچونی» از نیمکت مربیگری تیم استقلال، «مارک ویلموتس» سرمربی بلژیکی تیم ملی فوتبال ایران به جهت رفتارهای خارج از عرف و قاعده فدراسیون فوتبال کشورمان در پرداخت حقالزحمهاش، مجبور شد در یکی از حساسترین شرایط فوتبال ایران یعنی انتخابی جام جهانی و جام ملتهای آسیا، نیمکت مربیگری تیم ملی فوتبال ایران را ترک کند.
البته کنش تصمیمگیران و تصمیمسازان فدراسیون فوتبال ایران آنقدر بیمحاسبه و پر خطا بود که تصور میکردند با مربیان حرفهای نیز میتوانند همانند سایر سازوکارهای ورزش کشور، رفتار غیرحرفهای انجام دهند. ویلموتس با شناخت از نقاط ضعف مسئولان چنان مستحکم در مواضع خود ایستاد که دستاندرکاران فدراسیون فوتبال چارهای نداشتند که حقالزحمهای بیشتر از توافق منعقده به او بپردازند.
حالا اینکه او چه نقشهای برای به چالش گرفتن فدراسیون فوتبال با شکایت به فیفا دارد معلوم نیست و امید است که هر نقشهای دارد،ختم بهخیر شود.
نکته آنکه چنین رفتار فدراسیون فوتبال فقط به ویلموتس خلاصه نشد و بعد از ویلموتس نوبت به استراماچونی مربی رومی تیم استقلال تهران رسید و قرعه فال به نام او رقم خورد.
رفتار پر غامض و قصه پر غصه دستاندرکاران باشگاه استقلال و سایر مسئولان ذیربط در قبال استراماچونی، درست در زمانی رقم خورد که او توانست با خارج کردن تیم استقلال از بحران سازماندهی و باخت، این تیم را بر ریل پیروزیهای مداوم و البته معنادار قرار دهد و حتی آنقدر مورد توجه و تشویق هواداران قرار گرفت که این هواداران قرار گرفتن یک مربی مانند استراماچونی در نیمکت مربیگری استقلال و پیروزیهای حاصل از مربیگری او را، نقطه عطفی در طول مربیگری این باشگاه میدانستند.
اما نتیجه رفتار مسئولان باشگاه با مربی ایتالیایی استقلال چیز دیگری بود. استراماچونی نیز همچون ویلموتس موجب رفتارهای غامض و غیرحرفهای مسئولان باشگاه استقلال در پرداخت حقالزحمه شد تا آنکه او تصمیم گرفت در شرایطی حساس، نیمکت مربیگری آبیپوشان تهران را ترک کند و به کشورش - ایتالیا- بازگردد. اگرچه با رفتن استراماچونی بحثها بابت علت تصمیم او قوت گرفت و استراماچونیزم به پدیده فوتبال ایران تبدیل شد، اما گمانهزنیها و رایزنیها بابت بازگشت احتمالی او در قرار گرفتن نیمکت مربیگری تیم استقلال به گونهای بود که بسیاری از تحلیلگران کنش استراماچونی را به مثابه تکثیر ویروسی دانستند که قرار است در ساختار ورزش ایران بهویژه فوتبال اپیدمی شود و به عبارتی ساختار ورزش فوتبال را تبدار کند.
البته چنین گمانهزنی و پیشبینیهایی دور از واقعیت نبود و طولی نکشید که «گابریل کالدرون» سرمربی پرسپولیس نیز به جهت همان رفتارهای غیرحرفهای مسئولان این باشگاه، بار سفر را بست و در پست اینستاگرامی خود نوشت:«در فرودگاه هستم تا به آرژانتین بروم.» او که در سراسر متن قدردان هواداران پرسپولیس بود، آشکارا گفت که «از رفتار باشگاه دلگیر هستم.»
البته الگوی کالدرون با استراماچونی یک تفاوت محض داشت و آن این بود که کالدرون در گرماگرم ترک استراماچونی از نیمکت مربیگری تیم استقلال، تلاش داشت که درس اخلاقی به استراماچونی بیاموزد و عملا اعلام داشت که شایسته نیست که یک مربی در تراز استراماچونی برای پول از سکان هدایت یک تیم دست بردارد، اما وقتی رفتارهای پرغامض مسئولان فوتبال ایران را مشاهده کرد، او نیز به این نتیجه رسید که حق با استراماچونی است. به همین خاطر بود که خود نیز چارهای جز انتخاب مسیر استراماچونی ندید.
جدای از درستی یا نادرستی تصمیمات مربیان خارجی در سکان هدایت تیمهای ورزشی و جدای از درستی یا نادرستی مسئولان ورزش کشورمان با مربیان خارجی در شیوه پرداخت حقالزحمهها، یک مسئله در این میان بیشتر از همه قابل توجه است و آن این است که به نظر میرسد این گونه اتفاقات در ورزش کشورمان تابعی از تصمیمات دستاندرکاران و مسئولان کشور ما در سیاست بهویژه در دیپلماسی و سیاست خارجی است. به عبارت دیگر ورزش نیز مانند سایر مسائل در ایران سیاسی شده است.
واقعیت آن است که سیاسی شدن ورزش، آفت اصلی اقتصاد ورزش است و تا هنگامی که سایه سیاست بر ساختار ورزش کشور مستولی باشد، نمیتوان انتظار ورود ارز و همچنین انتظار آوردهای تحت عنوان سرمایه مالی ورزشی به ساختار اقتصاد کشور را داشت و چه بسا که ممکن است موجب فرار ارز و سرمایه از کشور شود که ماجرایهای ویلموتس، استراماچونی و کالدرون نمونه بارز آن هستند.
بهواقع استراماچونی یا کالدرون علت این وضعیت نیستند، بلکه معلول آن به شمار میآیند. در حقیقت تحریمها از یک سو و نوع مواجهه ما در برخی مسائل خارجی نه تنها اقتصاد کشور را به چالش کشید، بلکه ساختار ورزش ما را نیز تحت تاثیر قرار داده است. به اینترتیب تا زمانی که ورزش در ایران سیاسی باشد، این گونه اتفاقات داستان مکرر ورزش ایران خواهد بود. از طرف دیگر، تا زمانی که تصمیمات ورزشی مانند نظام پرداخت حقالزحمهها و دستمزدها به مربیان خارجی اسیر ملاحظات سیاسی باشد، طبیعی است که ویروس استراماچونی اجازه ندهد که یک مربی ورزشی در رشتههای متعدد ورزشی بهویژه مربیگری فوتبال، آهنگ آمدن برای مربیگری به ایران کند و لاجرم همه آن مربیان باید عطای خدمت در نیمکت مربیگریها را به لقایش ببخشند.
نظر کاربران
استرا رو با کالدرون مقایسع نکنید. استرا یک ریال نگرفته بود اما کالدرون سیصد هزار دلار گرفته بود تقریبا نصف قراردادشو. نکنه هنو فصل ب پایان نرسیده کاملشومیخاد؟