شجاعی، دومین کاپیتان سرسخت در خداحافظی
نقطه پایان آسان نیست. باید بپذیری که حرفهایت تمام شده و میخواهی آخرین نقطه را بگذاری. برای بسیاری از بازیکنان دل کندن از فوتبال، سختترین تصمیم است و البته دیگرانی هم هستند که در بهترین روزها کفشها را میآویزند.
ایران ورزشی: نقطه پایان آسان نیست. باید بپذیری که حرفهایت تمام شده و میخواهی آخرین نقطه را بگذاری. برای بسیاری از بازیکنان دل کندن از فوتبال، سختترین تصمیم است و البته دیگرانی هم هستند که در بهترین روزها کفشها را میآویزند.
پیش از مسعود شجاعی و روزگار اخیرش، آخرین کاپیتانی که در سالهای پایان فوتبال نقدهای تندی را تحمل کرد و تن به خداحافظی با خواست عدهای از هواداران نداد، علی دایی بود. او تندترین نقدها را شنید و ایستاد و آنچنان چهره تاثیرگذاری در تیم ملی بود که حتی با نمایشهای بیشباهت به دوران جوانیاش، سرمربی تیم ملی همچنان نمیتوانست درباره پایان کارش تصمیم قاطعانهای بگیرد.
قابل تشخیص نبود که برانکو ایوانکوویچ با اعتقاد به علی دایی، همچنان او را به زمین میفرستاد یا قدرت و نفوذ دایی، تصمیمگیری درباره جداییاش از تیم ملی را برای برانکو غیرممکن میکرد. دایی هرگز از تیم ملی خداحافظی نکرد و روزی که امیر قلعهنویی بعد از برانکو ایوانکوویچ سرمربی تیم ملی شد و اولین فهرست بازیکنان تیم ملی را بدون نام علی دایی منتشر کرد، پایان دایی نیز اعلام شد. دایی از فوتبال باشگاهی هم قصد خداحافظی نداشت و جدایی لورانت، سرمربی سایپا، دایی را به بازیکن - مربی سایپا تبدیل کرد و دوران بازی و مربیگری در پایان برای او به هم پیوند خورد، وگرنه دایی میانهای با خداحافظی نداشت.
مسعود شجاعی نیز از جمله سرسختهاست. این هرگز قابل نقد نیست که چرا او تمامش نمیکند. بلکه این مربیان تیم ملی هستند که باید درباره او تصمیم بگیرند. کارلوس کیروش در جام ملتهای آسیا تا مرز این تصمیم پیش رفت. چیزی نمانده بود که کیروش خداحافظی با مسعود را مثل خداحافظی با جلال حسینی اعلام کند اما شاید او نمیخواست دو بازیکن باتجربه را همزمان از تیم ملی کنار بگذارد و اول نوبت به جلال حسینی رسید.
از یاد نبریم که شجاعی در جام ملتهای آسیا همراه کیروش در کنفرانسها و روی نیمکت بود و در زمین جایی برایش پیدا نمیشد. شجاعی اما سعی کرد با این اتفاقات حرفهای برخورد کند و بعد از کیروش، ویلموتس دوباره او را برای تیمش خواست.
در بازی با عراق خطای مسعود شجاعی در آن شرایط حساس برای تیم ملی منجر به اخراج کاپیتان شد و تیم ملی ۱۰ نفره نتوانست مقابل عراق دوام بیاورد. اشتباه همیشه میتواند رخ دهد و عجیب نیست که از مسعود شجاعی سر بزند اما فارغ از این اشتباه آخر، شجاعی مدتهاست انتقادات تندی را درباره خودش میشنود و خیال خداحافظی ندارد.
مسعود شجاعی از چند سال پیش به اعتراضهای تماشاگران عادت داشت. او بارها انتقادات و شعارهای هواداران تیم ملی را در ورزشگاه تحمل کرد و ادامه داد. اما کنشهای مجازی اخیر مسعود شجاعی باعث شد که او اعتبار و احترامی میان هواداران فوتبال به دست آورد، اعتباری به لطف چند پست در اینستاگرام. شجاعی در سالهای اخیر کوشش کرد تا چهرهای جدید و منتقد به مسائل اجتماعی و سیاسی از خود بسازد و این چهره جدیدش از انتقادات فنی درباره او کم کرد.
شجاعی وقتی به فوتبال ایران برگشت، انتخابش تیم تراکتورسازی بود، تیمی متمول و متعلق به سرمایهدار تبریزی که انتقادات بسیاری درباره فعالیتهای پرهزینه ورزشیاش مطرح است. شجاعی اما بیاعتنا به این حرفها، سنگینترین قرارداد یک بازیکن در لیگ ایران را با تراکتورسازی بست. با این حال شجاعی همچنان سعی میکند چهره متفاوتی نسبت به سایر بازیکنان فوتبال در ایران برای خود بسازد و بدیهی است که هرگز منتقد مسائل مهم ورزش، از جمله باشگاههای متمول خصوصی با سرمایههای عجیب و غریب نیست.
مسعود شجاعی را اما باید فارغ از این حرفها و در زمین فوتبال دید، بازیکنی با تکنیک و هوش جذاب که سالهای جوانی را سپری کرده و معلوم نیست تا چه روزی بتواند نقدها را تحمل کند و تن به خداحافظی ندهد. در سالهای پایانی فوتبال گاهی حتی یک اشتباه بخشودنی نیست و به بهانهای برای طرح موضوع خداحافظی تبدیل میشود، مثل اشتباه بزرگ شجاعی در بازی با عراق و اخراجش از زمین.
او به عنوان کاپیتان باید در آن لحظات حساس نقش خود را ایفا میکرد تا کنترل بازی از دست ایران خارج نشود و یا شاید او باید زودتر توسط مارک ویلموتس تعویض میشد تا بازیکنی خسته مثل شجاعی مرتکب اشتباه نشود. هر چه بود اما گذشت و ایران باید از مسیری سخت خود را به جام جهانی برساند. شاید برای دور برگشت، تیم ملی به تغییرات فکر و تغییر نفرات نیاز داشته باشد تا بتواند ورق را برگرداند.
آیا شجاعی بخشی از این تغییرات است. خودش بعید است برای خداحافظی از تیم ملی برنامهای داشته باشد اما دیگران برای خداحافظیاش هورا میکشند و سرمربی تیم ملی نیز در موقعیتی هولناک مربیگری میکند و بعید است حوصله تصمیمات قاطعانه را داشته باشد.
نظر کاربران
من خودم از بازیش خوشم نمیاد ولی باختمون تقصیر اون نبود!
یکی ازمعدوداشتباهات کیروش کنارگذاشتن سیدجلال واستفاده ازکنعانی بود بازیکنی که انگاراصلا سرزدن نمی داندوایضازدن توپهای اول والبته شاهکاراودربازی باژاپن بودومتوقف شدتاداوراسترالیایی خطای تمارض ژاپنیهارابگیردویه لحظه خودش راباداوراشتباه گرفت و به داور دستوراتوقف بازی رادادبنده خداکم مونده بودسوت راازداوربگیره وخطاراخودش اعلام کندواینگونه بودکه آقاکنعانی یه تنه نسخه تیم ملی وکیروش راباهم پیچید
پاسخ ها
دقیقا . یه تنه گند زده به تیم ملی . موندم چی داره که دعوت میشه
علی دایی کجا این داغون کجا؟؟؟؟
لطفا مقایسه نکن
ان شاءالله که با یه خداحافظی همه رو خوشحال کنه
خداحافظی برای اون سخته مربس چرا میزارتش
اصلا چرادعوتش میکنه بهتر از شجاعی بازیکن داریم
حاج صفی شجاعی و ابراهیمی باید خداحافظی کنند تیم ملی باید از بازیکنان داخلی تشکیل بشود اینها ک لژیونر هستن برایشان فرقی ندارد چون ب خواسته هاشون رسیدن شما طارمی اروپا نرفته ازمون تو روسیه را در تیم ملی و انجا مقایسه کنید