وقتی قلب آرزوهای پرسپولیس ایستاد
حرفش یک کلام بود! آرزویم این بود که پرسپولیس باشگاه شود. خیلیها حرفش را حرف یک دیپلمات زیرک میدیدند که فقط میخواهد با این جمله خود را از زیر مسئولیت پاسخگویی به سوالات و شبهات پرسپولیس رها کند.
فرهیختگان: حرفش یک کلام بود! آرزویم این بود که پرسپولیس باشگاه شود. خیلیها حرفش را حرف یک دیپلمات زیرک میدیدند که فقط میخواهد با این جمله خود را از زیر مسئولیت پاسخگویی به سوالات و شبهات پرسپولیس رها کند.
اما حرفش حرف بود؛ حرفی عمیق و پرمعنا! پرسپولیس باید باشگاه میشد تا برای همیشه از شر اینهمه مشکل رهایی پیدا کند. آنهم یک باشگاه خصوصی!
اما اینها برای کاشانی فقط یک رویا بود. مگر عزمی برای باشگاه شدن پرسپولیس وجود دارد؟ مگر خصوصی شدن پرسپولیس امری شدنی است.
آرزوی کاشانی بر باد رفت و تا روزی که بود، باشگاه شدن تیمش را هرگز ندید.
سالها قبل سودای ساختن یک ورزشگاه اختصاصی را برای پرسپولیس در سر داشت. آن زمان میخواست پرسپولیس هم مثل شاهین صاحب امکانات اختصاصی شود. تلاشهایی هم کرد. زمینی را در منطقه پرند در اختیار گرفت و از حسین کلانی خواست نقشه ساخت ورزشگاه را بکشد. حتی وزیر را هم به محل ورزشگاه رویاییاش برد تا کلنگی بر زمین بزند و همهچیز شکل آبرومندی به خود بگیرد. حالا سالهاست از آن اتفاق میگذرد و کسی نمیداند آنهمه زحمت چرا به نتیجه نرسید. کاشانی هم حرفی نزد و هیچوقت نگفت سرانجام آن پروژه رویایی به کجا رسید.
آرزوهای کاشانی یکبهیک بر باد رفت و پرسپولیس در این رویای شیرین باز هم تشنه محبت باقی ماند.
آرزویش این بود؛ همه بگویند پرسپولیس یک باشگاه تحصیلکرده و مثل شاهین مکتبش ورزش و علم و سلامت است. برایش نقشهها کشیده بود. دانشگاهی باشد و دانشجویانی عاشق نام پرسپولیس و دوستدار تحصیل علم. توانست آرزویش را محققشده ببیند. دانشگاه پرسپولیس راهاندازی شد و کسی فکرش را نمیکرد این آرزوی محقق قفل تعطیلی بر درش بخورد.
کاشانی ماند و پرسپولیسی که دیگر مرکز علماندوزی نبود.
یادش بخیر!
ما میگفتیم سایهات بالای سرمان باشد و او میگفت کار من دیگر تمام است. بعد از آسمانی شدن همایونخان بهزادی و ابراهیم آشتیانی، تماسهایمان با جعفر کاشانی بیشتر شده بود. دلنگران پرواز ناگهانی او بودیم. اما او خود را برای رفتن آماده کرده بود. کاری به انتقادهای مطرحشده از او نداشتیم. دلگیری هواداران پرسپولیس از او بعد از جدایی ناگهانی برانکو چیزی نبود که مانع تماس ما با مرد موسپید پرسپولیس شود.
حرفهایش ناتمام ماند. درددلهایش را به هیچکس نگفت و در شمایل یک دیپلمات آرزوهایش را با خود برداشت و رفت. حالا پرسپولیس نمیداند چه کسی باید باشگاه شدن و خصوصی شدنش را خیلی آرام فریاد بزند.
پرسپولیس آرزوهایش را در قلب کاشانی برای همیشه جا گذاشت.
نظر کاربران
قلب پرسپولیس خیلی وقت ایستاده اون موقعی که یکصدا ۶۰ ،۷۰ هزار موقعی که علی پروین به فجر سپاسی باخت به اسطوره وسلطانشان فحش و حیا کن رها کن دادند .
تو آرشیو باشگاهشون هم موجوده
روحش شاد....
در پناه رحمت و آمرزش خداوند باشه انشالله
این ستاره لنگ آمده از قهرمانی ها آسیا خونتونو
پاسخ ها
باید بخاطر از دست دادن شخصی چون کاشانی که مرد آرام وبی حاشیه پرسپولیس بود وچه نا مهربانیها که بهش نشد خون گریه کرد چه آرزوهای بزرگی که برای پرسپولیس داشت وبه گور برد ورفت به بهزادی ها وآشتیانی. دهداری مهراب. وصفر ایرانپاک ایرج سلیمانی ها پیوست روحش شاد مرد اخلاق