هخامنش: هنوز هم کرار حرف اول را میزند
سابقه بازی در سپاهان نوین، نفت تهران و فولاد را در کارنامه داشت، اما از فجر سپاسی کمکم چهره شد و در خونهبهخونه نامش سر زبانها افتاد.
فرهیختگان: سابقه بازی در سپاهان نوین، نفت تهران و فولاد را در کارنامه داشت، اما از فجر سپاسی کمکم چهره شد و در خونهبهخونه نامش سر زبانها افتاد. با تیم بابلی تا آستانه صعود به لیگ برتر و قهرمانی جامحذفی هم پیش رفت، اما لب مرز در کسب هر دو عنوان ناکام ماند.
وفا هخامنش، مدافع فصل گذشته صنعت نفت آبادان که در فرصت نقلوانتقالات با تیمی داخلی از فوتبال ایران به توافق نرسیده بود، پس از مدتی مذاکره با تیم المیناء عراق درنهایت با این باشگاه به توافق رسید و قراردادی به مدت یک فصل امضا کرد. المیناء از تیمهای قدیمی و پرطرفدار عراق است و هخامنش اولین بازیکن ایرانی این تیم است. هخامنش ۲۸ ساله در بابل به وفای بامعرفت معروف بود و حالا در عراق او را پاشا صدا میکنند. گفتوگو با تازهترین لژیونر فوتبال ایران را در ادامه میخوانید.
چه شد راهی فوتبال عراق شدی؟
ابتدای فصل جاری و در فصل نقلوانتقالات از تیمهای ایرانی پیشنهادهای خوبی داشتم که با توجه به قولهایی که برای ترانسفر به برخی تیمهای اروپایی و قطری داده شده بود، پیشنهادهای ایرانیام را رد کردم. با این حال، آن افرادی که قول ترانسفر داده بودند نتوانستند این وعده را عملی کنند و من برای انتقال به خارج از کشور به مشکل برخوردم.
در ادامه چند باشگاه ازجمله تیمهایی که تازه به لیگ صعود کرده بودند و چند تیم لیگ یکی، پیشنهادهایی به دستم رسید که باز هم با مشورت با بزرگترهای خود به این نتیجه رسیدم که هرطور شده از فوتبال ایران بروم و فوتبال خود را در خارج از ایران ادامه دهم.
که در این بین پیشنهادی از المینا به دستت رسید؟
درست است؛ در همین حین پیشنهادی از عراق به دستم رسید و آنهم از تیمی ریشهدار در لیگ عراق و پرطرفدار در بصره که اتفاقا فاصله خیلی کمی نیز با ایران دارد. امکانات فوقالعاده و شرایط خوب مالی این تیم و پیشنهادی که دادند، من را مجاب کرد با آنها همکاری کنم.
در المینا همبازی ایرانی یا ملیپوش هم داری؟
یک همتیمی ایرانی-عراقی دارم. از سوی دیگر او گلر و کاپیتان تیم هم هست که خداراشکر خیلی به من کمک کرد تا زودتر با شرایط تیم کنار بیایم و خیلیزود دوستان خوبی برای هم شدیم. بیشتر بازیکنان امسال تیم ما ملیپوش هستند و تیم شرایط خوبی دارد.
بصره ورزشگاه زیبایی دارد که شبیه نخل است و اتفاقا دیدار ایران و عراق نیز در این ورزشگاه برگزار میشود.
برایم جالب است کشوری که سالیان سال درگیر جنگ بوده، چطور چنین امکاناتی دارد. تیم ملی ما نصف امکانات تیمهای باشگاهی این کشور را هم ندارد. تازه فهمیدم چرا AFC از سهمیه تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا کم میکند و سهمیه ما را به کشورهایی همچون عراق میدهد. این کشور امکانات بینظیری دارد که تا خودتان آنها را نبینید، باور نمیکنید.
چقدر به تیم ملی فکر میکنی؟
مسلما من هم برای همین منظور لژیونر شدهام و در غربت به میدان میروم که روزی بتوانم لباس تیم ملی کشورم را بر تن کنم. معتقدم لیگ عراق بیشتر از لیگ ایران در چشم است و بیشتر دیده میشود. درواقع نگاه لیگهای معتبرتری مثل قطر، مصر و حتی ترکیه به لیگ این کشور است و بازیهای لیگ این کشور از شبکههای بینالمللی پخش مستقیم میشود. به همین دلیل من هم سعی کردم با این انتخاب بیشتر در چشمها باشم و بتوانم توجهات بیشتری را به خود جلب کنم.
در ایران هم اگر به تیمهای بزرگ میرفتی، میتوانستی نگاهها را به خودت جلب کنی.
بله، اما جز استقلال، پرسپولیس و کمی هم تراکتور دیگر کدام تیم ایرانی دیگر میتواند جلبتوجه کند؟ حتی سپاهان با آنهمه دبدبه و کبکبه مثل سرخابیهای پایتخت مطرح نیست و به آن توجهی نمیشود. به همین دلیل به فوتبال عراق آمدم تا با دیده شدن به لیگها و کشورهای بهتری هم بروم.
البته همانطور که گفتم امکانات بینظیری اینجا دارد و حتی استقلال و پرسپولیس و تیم ملی ایران هم این امکانات را ندارند. چند زمین چمن فوقالعاده، دو استادیوم مجهز و زیبا برای بازی، محل اقامت شیک و همه امکانات برای یک فوتبالیست مهیاست تا بتواند در آرامش روی کارش تمرکز کند.
حضور بازیکنانی مانند رسن یا همام و حتی کرار در فوتبال ایران چقدر موردتوجه مردم عراق است؟
طارق و بشار را بهعنوان ملیپوش فوتبال عراق همه مردم میشناسند، اما اینجا بیشتر از هر فوتبالیست دیگری، مردم جاسم کرار را میشناسند. حتی در کوچه و خیابان تا من را میبینند میگویند با کرار همتیمی بودهای؟ او خیلی در عراق محبوب است و برایم خیلی جالب بود با اینکه از کرار سن و سالی گذشته، هنوز هم حرف اول را در فوتبال عراق میزند.
ولی هیچوقت لیگ عراق برای مردم ایران جذابیتی نداشته است.
مسلما همینطور است، اما حالا که چند بازیکن ایرانی در این لیگ هستند، از این به بعد میتواند این لیگ هم جذاب باشد. نکته جالب اینکه در همین چند روز چند فوتبالیست سرشناس و اسم و رسمدار ایرانی شرایط اینجا را از من پرسیدند و دوست دارند بیایند تا در این شرایط و امکانات بازی کنند.
به نظرم اینجا میتواند برای فوتبالیستهای ایرانی بهعنوان قطر دوم باشد. یادم میآید تا همین چند سال پیش کشوری مثل قطر هم خیلی فوتبال پیشرفتهای نداشت و اسم و رسم زیادی نداشت، اما از روزی که میزبان جامجهانی و سپس قهرمان آسیا شد، بازیکنان ایرانی امروز جور دیگری به این کشور نگاه میکنند.
حرف آخر؟
امیدوارم بتوانم با عملکردم نظر مربیان تیم ملی را جلب کرده و خیلیزود از فوتبال عراق به تیم ملی کشورم و حتی لیگهای بزرگتر راه پیدا کنم.
ارسال نظر